eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ () از فردا بخش‌هایی از نگارهٔ «عالم‌هیچکاک یا عالم‌مرتضی؟!» را به اشتراک خواهیم گذاشت که راجع به یکی از مقالات ، یعنی «» بحث می‌کند. یکی از مقالات سینمایی مرتضیٰ آوینی است که به گفتهٔ ، دربر دارندهٔ مهمترین دیدگاه‌ها و آخرین نظرات آوینی راجع به ماهیت است. قرار بر این است که این نوشته ۱۸۰۰ کلمه‌ای را در چند قسمت به‌هم پیوسته منتشر کنیم. مخاطبان کانال می‌توانند بازخوردهای خود را از طریق لینک ناشناس زیر به اشتراک بگذارند: https://harfeto.timefriend.net/17046102154737 امید است که این تلاش ناچیز، مقبول درگاه احدیّت افتاده و برای مخاطبان نیز مفید واقع شود. جهت شادی روح این بزرگوار، صلواتی عنایت کنید 🤲🏻 م.بُرهـان ۱۴۰۱/۱۲/۱۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ (#مقدمه) از فردا بخش‌هایی از نگارهٔ
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () «یک روز به گفتم: -"این‌طور نمی‌شود که هر کاری می‌خواهند انجام دهند و ما هم بی‌کار بنشینیم. ما فقط داریم نقد می‌کنیم و بساط آنها را به هم می‌ریزیم امّا این کافی نیست؛ ما باید یک مطرح کنیم. الگوی داخلی‌مان که است؛ باید یک الگوی دیگری را هم در زمینه سینمای خارجی مطرح کنیم." پرسید: -"نظر خودت چیست؟" گفتم: -" و مسئولان که «» را علم کرده‌اند؛ بیا مقابل او یک آدم حسابی علم کن." گفت: -"مثلاً کی؟" گفتم: -"، مرتضی! ..."». ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ هر کس در آثار کمی سرک کشیده باشد، احتمالاً به نام «» برخورد کرده است. در نگاه اوّل، ارادت یک تئوریسن انقلابی به تکلیسنی هم چون عجیب به نظر می‌رسد؛ هیچکاکی که در افواه عموم، به ساخت فیلم‌هایی با تِم سرگرم کننده معروف بوده است. امّا چه چیز باعث شده که ، اینقدر برای مهم باشد؟ به احتمال زیاد، اوّلین جرقّه‌های توجّه به آثار در مکالمه فوق زده شده؛ به گفته «» -که در دهه هفتاد جزو تیم نشریه بود و دوست و همکار مرتضی به حساب می‌آمد- احتیاج به "عَلَم کردن یک آدم حسابی در مقابل " باعث شده تا کم‌کم نسبت به آثار علاقه‌مند شود. امّا آیا رجوع به ، من باب اکل میته بوده است؟ به این معنا که او، چاره‌ای نداشته جز اینکه رندانه حرف‌های خود را درون دهان گذاشته و مبانی و اعتقادات خود را از زبان او بیان نماید؛ یا اینکه واقعاً چیزِ خاصّی درون آثارِ این کارگردان بزرگ سینما وجود داشته که به واسطۀ ضرورت و ایجاب شرایط، به چشم آمده است؟ انتخاب هر پاسخ، می‌تواند مسیر تحلیل آثاری همچون «» و دیگر مخطوطات راجع به را تغییر دهد. قضاوت در اینباره به عهدۀ نزدیکان ، اهل فنّ و آثار اوست... م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۱ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتض
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () مقالۀ «»، نگاره‌ای است با مباحثی پراکنده که به چند مطلب اساسی می‌پردازد: بررسی ایده‌های مرکزی آثار و رابطۀ آنها با جهان‌بینی ، برّرسی مصداقی برخی آثار از لحاظ محتوا و تکنیک، سخن دربارۀ شخصیّت ، و در آخر توضیح ماهیّت و ساختار (امّا نه به شکل منسجم). در ابتدا از سناریو فیلم «» نقبی می‌زند به سمبُلیک بودن و رؤیاگون بودن فیلم‌های ؛ دنیای آثار ، دنیایی است راز آلود که همچون رؤیایی شبانه، انسان را مسحور و مقهور خود می‌کند و باعث می‌شود انسان برای لحظاتی، از واقعیّت غافل شود. اتّفاقاً برای راه یافتن به این عالَم نیز راهی نیست جز عبور از سطح که با چیره‌دستی، این تجربه را برای مخاطبان خود فراهم می‌آورد. پس به عقیدۀ ، آثار (و در کلّ، آثار سنیمایی و نمایشی) این ظرفیّت را دارند که انسان را به یک و تجربۀ درونی دعوت کنند. جان کلام که در تمام نگاره، سعی در اثبات آن دارد، همین است (1). ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1. -سوسپانس، ترس و دلهره، برای هیچکاک وسیله‌ها ویا بهانه‌هایی بیش نیستند که به او امکان می‌دهند تماشاگر را از سطح واقعیّت عبور دهد و او را به یک تجربۀ روحی در فضایی ماورایی دعوت کند. ص13 -تماشاگر سهیم در فضای فیلم، همراه با سیر داستانی اغلب آثار هیچکاک، به نوعی از «پالایش روانی یا روحی» دست می‌یابد. ص30 -تماشاگر...به همراه با کاراکترهای فیلم، در صورتی از یک سلوک نفسانی یا تجربۀ روحی پالایش می¬یابد. ص27 -فیلم خوب آن است که تماشاگر را به سفر دل دعوت کند. ص68 -اصلاً سینما برای این استغراق، بی¬خودی و غفلت از خویشتن به وجود آمده است، اگرچه که تجربه نشان داده این استغراق می¬تواند نوعی سلوک روحی و یا روحانی نیز باشد. ص69 و 70 م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۲ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () نکتۀ بعدی، وجودِ در آثار است که اوّلاً بر همۀ وقایع نظارتی خداگونه دارد و ثانیاً هیچ یک از گناهکاران را بدون رها نمیکند. در آثار هیچکاک، به جرم تنزّل پیدا نمی‌کند. گناه‌کار عقربی نیست که در محاصره آتش مجبور به نیش زدن خودش باشد؛ در عین حال که کاراکترهای ، وارد جنایت کاران نمی‌شوند. بهای ورود به ، شکستن حرمت خون است که اغلب قاتلان در فیلم‌های ، را پایمال نمی‌کنند بلکه دلیلی روانی، اجتماعی ویا حتّی فلسفی -مثلا در - برای کشتن دارند. حتّی خود نیز قتل‌ها را خارج از صحنه ویا با نمایش سایه‌ها سرهم می‌کند. را به هر قیمتی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند. در عین حال که ترسِ او با ترسِ که وحشت از سرگردانی و تنهایی در دنیا است فرق می‌کند. او مارا از چیزی می‌ترساند که در روان ما نفهته است. در همین بخش‌ها، کم‌کم مقایسۀ با و آغاز می‌شود و در بخش تحلیل شخصیّت ، به اوج خود می‌رسد. م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۴ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () ، را از دیگر تِم‌های مشترک در آثار می‌داند. او و را به عنوان یکی از المان‌های مذهبی (فارغ از فارق‌های موجود بین مذاهب مختلف) در کارهای هیچکاک برمی‌شمارد. سپس به تحلیل مصداقی این پدیده در کارهای مختلف می‌پردازد و هر را از این زاویه توضیح می‌دهد. در همین حین، نکتۀ مهمّی را بیان می‌کند: «بهترین مردمان وقتی تصمیم می‌گیرند کنند، دیگر شنیدن پند و اندرز ندارند.» نباید از سینماگر توقّع داشت که بر روی پرده، درس اخلاق بدهد و نصیحت کند. ماهیّت و با پدیدۀ گِره خورده است؛ زدن حرف‌های بزرگ و بررّسی کلان‌ایده‌های بدون توجّه به ، نتیجه‌ای معکوس در پی دارد. از پسِ سرگرمی می‌آید و نه از پیش آن؛ ، ابتدا باید بهای سرگرم ساختن مخاطب را پرداخت کند و سپس ایدۀ اصلی خود را با بیان کند. در واقع: « چیزی است که خواه‌ناخواه با به وجود می‌آید، امّا غایت آن نیست. نوعی بی‌خودی ویا غفلت از خویشتن است که لزوماً مذموم نیست. اوّلین شرط تحقّق است و نقض غرض است اینکه ما را بخواهیم، امّا با این شرط که تماشاگر در فضای مستغرق نشود. اصلاً سینما برای این ، بی‌خودی و غفلت از خویشتن به وجود آمده است، اگرچه که تجربه نشان داده این می‌تواند نوعی و یا روحانی نیز باشد.» به نظر آوینی، وظیفۀ سینما آن است که: «این فرصت [فرصتِ زندگی کردن در ] را در اختیار تماشاگر قرار دهد؛ فرصت دیگر و تجربۀ زندگی در قالب‌هایی دیگر را.» م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۵ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄