eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🔰چرا گریه کنم؟! ▫️برشی از جزوه "حُبّ کَم ممنوع!" ✍🏻حجت‌الاسلام ایمان عادلی ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ *چهارم درباره محبّت حرف زیاد زده می‌شود؛ خیلی‌ها در این عالم تلاش می‌کنند تا محبوب‌هایی قلّابی برای من و شما بسازند. از شهوت و بردگی زنان در عالم بگیرید تا محبوبسازی شخصیّت‌های خیالی در فیلم و سریال و رمان، و الگوسازی از سلبریتی‌ها -انسان‌هایی با باطن توخالی که هیچ دارایی در این عالم ندارند. اراده در جهان امروز بر این است که نظام حبّ و بعض مارا سازماندهی کنند. دستگاه شیطانی تلاش می‌کند تا تو به زور بعضی چیزها را دوست بداری و از بعضی چیزها بدت بیاید. امّا دستگاه امام حسین(ع) فرق می‌کند؛ محبّت را به زورِ رسانه و صدها ابزار دیگر، در دل انسان‌ها نمی‌کند. هرکس در این دستگاه قرار گرفت، انتخاب می‌کند و حضرت هم توفیق می‌دهد. پس یادمان باشد: «القلب حرم الله فلا تسکن فی حرم الله غیر الله...» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ در دروان کودکی، اخوی ما دستمان را می‌گرفت و به دعای ندبه می‌برد؛ در مجلس دعا، کیک و کوچه‌ای هم می‌دادند که برایمان لذّت بخش بود ولی اصلی ترین دلیلی که باعث می‌شد در جلسه شرکت کنیم این بود که در آنجا کمی کار می‌کردیم و به بزرگترها برای برگزاری جلسه کمک می‌کردیم. دلیلی که در روضه ها شرکت می‌کرديم هم همین نوع لذّات کوچک بود. آقای پناهیان هم می‌گفتند که در دوران کودکی، زمانی که در خانه مجلس روضه برگزار می‌کردیم، مادرمان به ما می‌فرمود اگر برای امام حسین(ع) کار کنید و به برگزاری روضه کمک کنید، شب که شد دو-سه استکان چای شیرین به شما می‌دهم. ما تمام روز را کار میکردیم که آخر شب چای شیرین بخوریم و این برایمان بسیار لذّت بخش بود. از این دست لذّات در دروان کودکی برای همه ما وجود داشته است؛ امّا از یک جایی به بعد، دغدغه‌ای از یک جنس دیگر در ما شکل گرفت؛ از زمانی که عقلانیّتی در ما ایجاد شد و با خود فکر کردیم: «راستی! واقعاً من چرا به مجلس روضه میروم و اشک میریزم؟». به یاد دارم که در دوره نوجوانی که به هیئت می‌رفتیم، از خودم می‌پرسیدم که مردم چرا در روضه‌ها گریه می‌کنند؟ مگر چه چیزی در این روضه ها وجود دارد که باعث گریه می‌شود؟ انصافاً تا مدّت‌ها هم درگیر این سوال بودم، چون واقعاً سوال مهمی بود. دیگر از فضای لذّات کودکانه فاصله گرفته بودم و دغدغه اصلی‌ام حلّ بعضی از مسائل بود. از اوّلین پاسخ هایی که ما با آن مواجه شدیم، غم عظیم امام حسین(ع) بود؛ البته ارتباط با این غم در اوایل کمی دشوار بود ولی بعد از آنی که کم‌کم با این جنس از غم آشنا شدیم، با خود می‌گفتیم چه کسی می‌تواند مصیبت های وارده بر حضرت را بشنود و اشک از چشمانش جاری نشود؟ اوّلین جرقه های حبّ حضرت هم در همین جا زده شد؛ جایی که غم امام حسین(ع) قلب ما یعنی بزرگترین منبع و کامل‌ترین لایۀ وجودمان را تحت تأثیر قرار داد و بعد از آن، دوست ایشان را دوست خود، و دشمنانش را دشمن خود دانستیم. پس در گام اوّل، ما با مصیبت امام حسین(ع) ارتباط گرفتیم. البته در اینجا یک نکته بسیار مهم وجود؛ تا به حال دیده‌اید کسی که در روضه اشک می‌ریزد، حال بدی داشته باشد؟ اعصابش خرد باشد؟ افسردگی داشته باشد؟ فارق اصلی غم امام حسین(ع) با دیگر انواع غم همین است؛ قطعاً کسی که با مصیبت امام حسین(ع) ارتباط می‌گیرد، از آن متأثّر می‌شود و اشک میریزد ولی همین گریه باعث نشاط و لذّت او میشود. اصلاً جنس این غم متفاوت است. ریختن دو قطره اشک برای امام حسین(ع) باعث میشود همۀ عالم را دوست بداری، حالت خوب بشود، تمام گناهانت پاک شود، هفتاد مصیبت از تو فاصله بگیرند، خیرات به سمتت هجوم بیاورند، صورتت نورانی بشود و هزاران ثمرۀ دیگر که ارتباط با این غمِ خاص، به ارمغان میآورد. امّا رفقا! خوبانی هم در این عالم هستند که فقط در لایه ارتباط به این مصیبت باقی نمی‌مانند و به لایه‌های بعدی وارد میشوند... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ؟ @NafirNey
﷽ 🔰 پنچ نحوۀ برقراری ارتباط با حادثه کربلا (۱) ▫️برشی از جزوه "حُبّ کَم ممنوع!" ✍🏻حجت‌الاسلام ایمان عادلی ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ *پنجم بعد از ارتباط با غم حادثۀ کربلا، کم‌کم وارد لایه‌های بعدی شدیم؛ جایی که فهمیدیم ارتباط با این حادثۀ عظیم، وجوه و جلوات مختلفی دارد که باعث می‌شود انسان‌ها به پنج گونه مختلف با آن نسبت بگیرند: الف) ارتباط گیری با وجوه انسانی حادثه: شاید همانطور که شنیده باشید، بسیاری از بزرگان و اندیشمندانِ مکاتب مختلف فکری و دینی دربارۀ حادثه کربلا به بحث و گفتگو پرداخته‌اند؛ اغلب آنها این حادثه را تراژدیی دردناک در مقیاسی عظیم توصیف کرده‌اند و برای رنج دیدگان حادثه گریستند و به حال مسبّبان آن تأسّف خورده‌اند. با اینکه این نگرش به حادثه عاشورا بسیار ارزشمند است ولی در عین حال سطحی و حداقلی‌ست. نمی‌توان حادثه‌ای با این عظمت را محدود به داستانی تراژدیک کرده و گفت: «حدود هزار و چهارصد سال پیش، عدّه‌ای از اشقیاء خونِ انسانی پاک و بیگناه را بر زمین ریختند و خانواده او را به اسارت گرفتند و آه که این، چقدر غم‌انگیز است». چنین نگاهی به واقعۀ کربلا، نگاهِ کاملی نیست. ب) ارتباط قلبی در سطح حداقلّی: در این مرحله، انسان یک قدم از ارتباطِ صِرف با وجوه انسانی فراتر رفته و نسبت به اباعبدالله(ع) احساس محبّت و نزدیکی هم می‌کند؛ از اینکه حضرت با آن شرایط فجیع به شهادت رسید و اهلبیتش به اسارت گرفته شد غصّه می‌خورد؛ برای آن حضرت، لباس سیاه برتن کرده و عزاداری می‌کند ولی در همین سطح باقی می‌ماند؛ یعنی قدم برداشتن در مسیر امام حسین(ع) به دغدغه روزانه زندگی او تبدیل نمی‌شود؛ در واقع این حبّ در عمل جلوه‌گر نمی‌شود؛ حبّی‌ست که امتداد ندارد. ج) ارتباط قلبی و تعهّد عملی: با ورود به این مرحله، حبّ اهلبیت و امام حسین(ع) در تمام شئون زندگی تبلور پیدا می‌کند؛ انسان سعی می‌کند همانند امام حسین زندگی کند و با کسانی همانند اشقیاء دشت نینوا مبارزه می‌کند. اگر حرم اهلبیت نیاز به حفاظت داشت، جان بر کف آماده نبرد و شهادت می‌شود و حاضر است جان عزیز خود را در مسیر سیّدالشهدا(ع) فدا کند، دُرست همانند مدافعان حرم. در این مرحله، حضور اهلبیت(علیهم السلام) در زندگی انسان مدام جدّی و جدّی‌تر می‌شود. د) تلاش برای کسب معرفت... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ @NafirNey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 نوای «بخشو» عجب نوایی‌ست. سبک و اوزان نوحه‌های او تا به امروز الهام بخش‌ مداح اهل بیت بوده. پیشنهاد می‌کنم مستند اربعین ساخته ناصر تقوایی را تماشا کنید. ۲۱ دقیقه تماشایی با نوای «بخشو» 👌🏻 @NafirNey
﷽ 🔰فقط روزهایی که می‌نویسم از کریستال، همین یکی را خوانده‌ام. اصلا نمی‌دانم چیز دیگری هم از او ترجمه شده یا نه، ولی همین یکی را هم که خواندم مثل آن می‌مانْد که انگار خیلی وقت است کریستال را می‌شناسم. از بس که صادقانه، بعضی چیزها که تابو به نظر می‌آمد را آشنایی زدایی می‌کرد. انگار یک نفر پیدا شده بود که برای آنچه در ذهن داشتم، ادبیات تولید می‌کرد. در یکی از بخش‌ها تحت عنوان "لذت‌های گناه‌آلود" به طرز طنّازانه‌ای از علاقه به رمان‌های ژانر می‌گوید و خواندن کارهای کانن دویل و آگاتا کریستی را قبح‌زدایی می‌کند. راستش من هم عاشق شرلوک هستم و بسیاری از آثار آرتور کانن دویل را جویده‌ام. یادم می‌آید که روزی با دوستان از جایی برمی‌گشتیم. در راه، یکی از آن طفلی‌ها همین کتابِ "فقط روزهایی که می‌نویسم" را در دست گرفته بود و گه‌گداری راجع به آن صحبت می‌کرد؛ از عمد خیلی شور نمی‌گرفت که ضایع نباشد امّا می‌فهميدم که تحت تاثیر کتاب قرار گرفته، و دوست دارد من هم نگاهی به آن بیاندازم. واقعا دوست نداشتم کتاب را بگیرم. چندیدن کتاب در صف انتظار داشتم برای خواندن. ولی در رودربایستی گرفتم. نصف شب با خودم گفتم: «حالا که کتاب را گرفتم؛ حداقل یک نگاهی به آن بیاندازم». شروع که کردم، یک نفس تا آخر خواندم. چند بار دیگر هم به بعضی قسمت‌هایش رجوع کردم. خلاصه این معرفی ملال آور، شد مقدمه‌ی آشنایی من با کریستال، نشر اطراف، جستار و ناداستان. اصلا باب جدیدی برویم گشود و برکات فراوانی حاصلم شد :) ┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄ @NafirNey
﷽ 🔰 پنچ نحوۀ برقراری ارتباط با حادثه کربلا (۲) ▫️برشی از جزوه "حُبّ کَم ممنوع!" ✍🏻حجت‌الاسلام ایمان عادلی ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ *ششم د) تلاش برای کسب معرفت: دو مرحلۀ آخر از اهمیّت بسیار ویژه‌ای برخوردارند؛ یعنی پس از پشت سر گذاشتن مراحل قبل و کسب محبّت و متعهّد شدن به سبک زندگی عاشورایی، قرار است حیاتی که از آن سخن گفتیم شروع شود. از اینجا به بعد است که انسان می‌تواند واقعاً مصداق «فالیرحل معنا» شود. در این مرحله است که روضه رفتن‌ها و گریه‌ها کارایی خود را بیشتر نشان می‌دهند؛ اینکه به جرأت می‌توان گفت خوبان عالم جملگی با ابا عبدالله الحسین(ع) نسبت گرفته اند. آنهایی که به این مرحله راه پیدا میکنند کسانی هستند که به چند مطلب مهم توجّه و تنبّه پیدا کرده اند؛ به این باور رسیده اند زندگی در این زندان دنیا، کوتاه و گذراست و حیات واقعی را باید در جای دیگری جستوجو کرد. کسی که به چنین درکی رسیده باشد، متوجه می‌شود که اکنون به "معرفت" نیازمند شده است؛ در می‌یابد که حبّ حداقلی به هیچ عنوان کافی نیست و باید با "معرفت" به آن ضریب داد که اگر چنین شد، سرمایه انسان بی‌نهایت می‌شود. حُبِّ حداقلی، توانایی گذر دادن ما از مرحلۀ چهارم و پنجم را ندارد و در این مراحل، به معرفت احتیاج داریم. رفقا! حواسمان باشد که اگر تا کنون به مباحثی از جنس مباحث معرفتی احساس نیاز نکرده‌ایم، اگر هنوز سؤالات معرفتی برای ما ایجاد نشده است تا برای یافتن پاسخ آن به کتُب و منابع مختلف مراجعه کنیم و اگر هنوز هم کسب "معرفت" مسئله ما نیست، باید بدانیم که یک جای کارمان لنگ میزند. با این اوصاف نخواهیم توانست وارد مراحل چهارم و پنجم بشویم. برای کسب معرفت نیز راهکارهایی وجود دارد؛ به عنوان مثال "شنیدن" و "خواندن" سخنان عالمان الهی و کسانی که جوانی و عمر خود را در این مسیر صرف کرده‌اند؛ بقول مولانا: «آدمی فربه شود از راه گوش * جانور فربه شود از راه نوش». در مرحلۀ بعد، مسلّماً "فکر کردن" می‌تواند باعث افزایش معرفت انسان بشود که بدون تفّکر انسان با چارپایان فرقی ندارد. لذا بسیاری از بزرگان در دهه محرّم، جلسات "تفکر" برگزار می‌کنند و معتقدند که باب معرفت در این دهه باز است. به راستی هم که در این دهه رزق عِلمی‌شان افزایش می‌یابد. و) معیّت با امام: پنجمین نحوۀ برقراری ارتباط با حادثه کربلا، "معیّت با امام(ع)" است؛ سالک حقیقیِ این طریق در مرحلۀ پنجم با نفس حضرت ارتباط میگیرد و اصلاً وجودش تبدیل به بخشی از وجود ابا عبدالله(ع) می‌شود. به عبارت بهتر، حالا که انسان محبّت خود را به معرفت آمیخته، احساس میکند که در همین دنیا وارد "جنّت الحسین(ع)" شده است؛ زیرا دنیا برای او معطّر به عطر و رایحۀ امام حسین(ع) می‌شود که همین امر، زندگی در دنیای تنگ و تاریک و محدود را لذّتبخش می‌کند. از اینجا به بعد حالِ انسان همیشه خوب است، پرخاش نمی‌کند، کینه به دل نمیگیرد و مسائل کم اهمیّت او را آزده خاطر نمی‌کند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ بر اساس آنچه گفتیم، میتوانیم حُبّ را به دو قسم کلّی تقسیم کنیم؛ «حُبّ حداقلّی» که تقریباً هیچ کارایی خاصّی ندارد و نمی‌تواند محرّک ما برای ایجاد تغییر و رشد باشد و صرفاً پوشالی از محبّت اهل بیت(علیهم السلام) را به تن ما می‌کند. در مقابل، حُبِّ محبّ ترقّی پیدا کرده و بعد از آمیختن با معرفت، تبدیل به «عشق» می‌شود. عشقی که سوخت لازم برای حرکت، ایجاد تغییر و پرواز بر فراز قلمرو حیات طیّبه را برای انسان فراهم می‌کند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ @NafirNey
هدایت شده از کانال مشرق
📍پرده‌برداری از خطری که بیخ گوش پزشکیان قرار دارد/ اخطار یک اصلاح‌طلب به رئیس‌جمهور در ساختمان قرمز! 🔺️۱۸ خرداد سال ۱۳۸۱ یک خبر مثل بمب در روزنامه‌های اصلاح‌طلب که آن روزها به روزنامه‌های زنجیره‌ای معروف بودند ترکید که قرار است خاتمی دو لایحه مهم را به مجلس ببرد که اختیارات رئیس‌جمهوری را حتی بالاتر از رهبری قرار خواهد داد، خاتمی قبل از ارسال این لایحه به مجلس ششم که معروف به «لوایح دوقلو» بود برای کروبی پیام فرستاده بود که هر مخالفتی با عدم تصویب آن را تحمل نخواهد کرد. 🔺️هم‌زمان فشارهای جریان‌های تندرو اصلاح‌طلب برای تصویب لوایح به‌شدت افزایش‌یافته بود، عباس عبدی در سرمقاله روزنامه ایران که آن روزها تریبون دولت بود نوشت که در صورت تأیید نشدن کامل این دو لایحه، اصلاح‌طلبان از حاکمیت خارج خواهند شد؛ زیرا عملاً کاری از دست آن‌ها درنخواهد آمد تا به مطالبات مردم پاسخ دهند. خروج از حاکمیت هم شامل استعفای دسته‌جمعی رئیس‌جمهوری و نمایندگان مجلس ششم است. 💢ادامه را اینجا بخوانید: mshrgh.ir/1623443 @mashreghnews_channel
هدایت شده از مثل خمینی (ره)
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️روضه جانسوز مرحوم کوثری برای حضرت ابالفضل در جماران ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🪴 "مِثـــــــــل خــُـــــــمِیني" 🪴 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
﷽ 🔰 مگر این غم چه دارد؟ ▫️برشی از جزوه "حُبّ کَم ممنوع!" ✍🏻حجت‌الاسلام ایمان عادلی ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ *هفتم اوّلین باری را که برای اباعبدالله گریه کردم هنوز به خاطر دارم؛ شب ششم یا هفتم محرّم بود که مدّاح روضه علی اصغر و حضرت عبّاس می‌خواند. همان‌جا بود که با خودم گفتم اگر این اتّفاقات برای برادر کوچکتر یا برادر بزرگتر خودم می‌افتاد، چه حسّی پیدا می‌کردم؟ بعد خودم را جای امام حسین(ع) گذاشتم که دچار همین مصائب شده بود؛ خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. همین گریه امتداد پیدا کرد و شب عاشورا برای خودِ اباعبدالله گریه کردم که چقدر شرایط سختی داشته است. جنس این غم طوری‌ست که کودک، نوجوان، پدر، مادر، پیرزن، دختر، پسر در سنین مختلف با آن ارتباط میگیرند. همگی هر سال برای این مصیبت مجلس روضه برپا می‌کنند و عزاداری می‌کنند. امّا نکته قابل توجهی در اینجا وجود دارد؛ به نظر شما چرا این مردم از عزاداری خسته نمی‌شوند؟ گریه و عزاداری برای مصبیت های عادّی بیش از 40 روز و شش ماه و یک سال طول نمی‌کشد. پس چه عنصری در این غم وجود دارد که همیشه مانند داغ تازه‌ای در دل‌ها زنده است؟ چه چیزی باعث این کشش و جاذبه می‌شود؟ ساده‌انگارانه است اگر فکر کنیم باعث این اتفاق، تنها و تنها مصائب وارد بر امام حسین(ع) است؛ مگر می‌شود حیات این غم فقط و فقط وابسته به مطالب مطروحه در لهوف باشد؟ اینکه امام حسین مظلومی به کربلا آمد و خانواده خود را هم فدا کرد و در آخر شهید شد و... اگر همین بود که باید در همان چند سال اوّل تمام می‌شد و نهایتاً اسمی از آن باقی می‌ماند. امّا این غم هر سال در دهه های محرّم و هر هفته در هیئات مختلف مرور می‌شود و همیشه مانند شعله‌ای سوزان، قلب محبّان حسین(ع) را آتش می‌زند. تا به حال این سوال را درست و حسابی از خودتان پرسیده‌اید که چرا برای امام حسین(ع) گریه می‌کنید؟ آیا واقعاً شما به خاطر یک تراژدی تاریخی که متعلّق به 1400 سال پیش است، اینقدر عزاداری و گریه می‌کنید؟ مگر می‌شود یک اتفاق تلخ تاریخی، عالم را اینگونه زیر و رو کند؟ قطعاً یک مصیبت بدون تکرار با سالیان سال فاصله، عقلاً و عملاً امکان یک چنین سیر وجودی و یک چنین تأثیر‌گذاری در عالم را ندارد. پس حتماً یک چیز غیر عادّی در این میان وجود دارد؛ ظاهر این غم، باطنی دارد. اگر کمی دقّت بکنیم و محاسبه‌ای انجام دهیم، می‌بینیم که در ابتدا دلیل آمدن ما به روضه، ناراحتی از این غم و مصیبت بود؛ همیشه هم به خودمان میگفتیم که ای کاش آنجا بودیم و در رکاب حضرت می‌جنگیدیم و... بالاترین مرتبۀ ارتباط با ظاهر این غم هم همین بود. امّا از یکجایی به بعد، ما از غم و مصیبت فراتر رفتیم. دیگر دلیل آمدن ما به روضه، صرفاً مصیبتی که 1400 سال پیش اتفاق افتاده نبود؛ ما از مصبیت فراتر رفتیم و جانمان به محبّت حضرت آمیخته شد و همان بود که مارا تا روضه ها می‌کشاند. از آنجا به بعد اشک‌های ما رنگ و بوی دیگری پیدا کرد... ما با روضه شروع کردیم و با محبّت ادامه می‌دهیم؛ اگر غیر از این باشد، روضه چیزی غیر از ملال به همراه نخواهد داشت. چه بسیار آدم هایی که با روضه شروع کرده اند ولی نتوانسته اند ادامه بدهند؛ به عشق نرسیده اند. در عمل، فقط در معدود مناسباتی می‌توانند بر امام حسین(ع) گریه کنند. نهایتاً تاسوعا و عاشورا را عزاداری می‌کنند امّا گوش دادن روضه به مدّت ده شب ویا بعد از آن، در هیئت های هفتگی برایشان خسته کننده است. اما اینکه شما یک دهه روضه گوش می‌دهید و گریه می‌کنید و خون از دل شما می‌جوشد و خسته هم نمی‌شوید، به این خاطر است که روضه آمدن شما ریشه در محبّت دارد. این روضه و مصیبت معجزه‌ای است که می‌تواند حال مارا خوب کند، مارا دوباره زنده کند و تمام مشکلات را حل کند؛ چون این روضه به حبّ متصل و از همین محبّت سرچشمه میگیرد: «آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم * دل خون‌تر از شقایق دشت بلا شدیم»... از این روضۀ متصل به محبّت، خیلی کارها برمی‌آید... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ؟ @NafirNey
هدایت شده از فقه الخمینی
روضه سیدالشهدا 5 .mp3
2.97M
🔸 گمان نمی‌کنم...! 🎙 •┈┈┈┈┈•✧؛❁؛✧•┈┈┈┈┈• 🔹 مکتب «فقـه‌الخـمینی» 🕌 مدرسه‌فقهی‌امیرالمومنین(ع) 🌐 شبکه‌های اجتماعی ما 🆔 B2n.ir/Eitaa_F_A
🔰 اینگونه اظهارات حاصلی جز سخیف‌سازی معارف شیعی و اهانت به شان و جایگاه شهید نخواهد داشت. خواب‌فروشی بس است. اگر همچنان منابرِ وعظ به دست ذاکران و مداحان بماند، باید منتظر یک انهدام معرفتی نظیر آنچه در پاکستان اتفاق افتاده باشیم. @NafirNey