eitaa logo
کانال نقد الحاد
345 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
937 ویدیو
548 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 پُز روشنفکری در ایران! اصالتا و اندیشه اصلاحِ جامعه عنصر مطلوب و ارزشمندی است، اما در تاریخ ایران، ما بجای با معضلی بنام پُز روشنفکری مواجه هستیم! مثلا کسانی که صبح تا شب در پُز میدهند که: همدیگر را نکنیم! در انتخاب یکدیگر نکنیم! انسانها در نوع ، عقاید و رفتار آزادند! حقوق شهروندی در رعایت نمیشود! و تعصبات دینی باعث عقب ماندگی بشر است. تحمل مخالف اصل اول آزادیست! همه این خلاصه و ریشه نظریات روشنفکرمابآنه در کشور ماست، آن چیزی که جماعت روشنفکر از سنت روشنفکری فرانسه به برده اند، نوشتن مقاله، رمان و یا آسیب شناسی جامعه خودی نیست، صرفا آموخته اند که داشته های ملی خود را با هر بهانه ای کنند. اما کار به صحت این نداریم، مساله عمل متناقض کسانی است که پُز روشنفکری میدهند. در این سالها فراوان دیده ایم که این مدعیان در به هیچ کدام از این شعارها پایبند نیستند. مثلا اگر یک کند، اسمش میشود: آزادی در انتخاب و کسی حق ندارد در کار او کرده و او را قضاوت کند زیرا یک امر شخصی است! اما خدای نکرده، اگر یک خانم مانتویی و یا در عرف مشهور به فرضا تغییر رویه دهد و از فردا چادر سر کند، دمار از روزگارش در میاورند. آنقدر قضاوتش میکنند تا از کرده خود پشیمان شود، میگویند از روی ریا این اُمل که در گذشته هر کاری کرده و سابقه بدی دارد شده است‌. این مثال را در همه زمینه ها در رفتارهای متناقض این جماعت میتوان براحتی مشاهد کرد. ☑️ @naghdeelhad
💢عادت کرده ایم یا رسانه ها ما را به این ماجرا عادت داده اند که با دیدن این تصاویر خودمان را کنیم. مدام در فضای مجازی هویت ایرانی خودمان را در مقایسه با اروپا و آمریکا له میکنیم. اینجا ایران نیست سواحل آمریکاست، خیلی ها نمیخواهند این تصویر از غرب در ایران دیده شود. ☑️ @naghdeelhad
«برو سر کار که دستت جلو شوهرت دراز نباشه» «هر وقت دستت رفت تو جیب خودت شوهر کن» «پول دربیار که چشمت به دست شوهر نباشه» ‏ ‏اینها جملاتی‌اند که اکثر ما بارها شنیدیم. جملاتی که وابستگی اقتصادی زن به شوهر رو مایهٔ میدونند و زن رو دعوت می‌کنند که این وابستگی رو قطع کنه. و حالا می‌خوام یکم راجع بهش حرف بزنیم ‏ ‏به نظرم قبل از هر چیزی باید ببینیم آیا خود چیز بدیه؟ ‏آیا ما میتونیم وابستگی رو از زندگی حذف کنیم؟ ‏یا فقط وابستگی به شوهر بَده و باید حذف بشه؟ ‏ماها از اون موقع که به اندازه دانه خُرفه بودیم در شکم مادر، وابسته بودیم. بند ناف اولین راه تدوام وابستگی به دیگریه. این بندها در گذر عمر پیچیده‌تر میشند. ما وابسته به مدرسه، به کشاورز، محضردار و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هستیم وابستگی به همسر، فقط یکی از انواع وابستگی‌هاست ‏ ‏ باید قبول کنیم تا زنده‌ایم وابسته‌ایم و سوال اینجاست که چرا فقط وابستگی اقتصادی به همسر باید اینقدر قبیح باشه؟ ‏زنی که سر کار میره هم به شرکت یا رئیس یا صاحب‌کارش وابسته ست. در این حالت و و برداشته شده و و و جای اون رو گرفته وگرنه چارچوب همون چارچوبه و اگر وابستگی اقتصادی بَده پس چرا در اینجا بد نیست؟ ‏باید بگم که ابداً قصد ندارم تشویقتون کنم که وابسته به همسر بشید یا نرید سر کار، بلکه برعکس کار رو هم برای خیلی از لازم میدونم اما می‌خوام فکر کنیم که چرا در ادبیات تجددگرایانهٔ ما وابستگی اقتصادی به همه کس پذیرفته‌ست جز همسر؟ البته یکی از مسبّبان این طرز فکر، بعضی از خود مردها هستند. فرومایگانی که بابت شندرغاز پول، رو تحقیر می‌کنند اما مگر کارفرماها همه علیه‌السلامند؟ اینهمه تجمعات کارگری برای گرفتن دستمزد، توهین‌ها، پیشنهادهای بی‌شرمانه و... اما در ادبیات متجددین تحمل این سختی‌ها، قابل افتخار هم هست و سوال اینه آیا میتونیم به خاطر ستم بعضی از روؤسا بگیم کار کردن زن تحقیرآمیزه؟ خیر واقعیتش، اگر به همه زنان بگیم برید سر کار چون بعضی از شوهرها زور میگن همینقدر بچگانه ست که بگیم نرید سر کار چون بعضی از کار فرماها زور میگن و دوباره تاکید میکنم حرف من این نیست هیچ مهارتی یاد نگیرید و کار نکنید و روی پای خودتون نایستید، حرفم اینه که این پیشفرض خصمانه راجع به همسران رو کنار بگذارید ✍ «برو سر کار که دستت جلو شوهرت دراز نباشه» «هر وقت دستت رفت تو جیب خودت شوهر کن» «پول دربیار که چشمت به دست شوهر نباشه» ‏ ‏اینها جملاتی‌اند که اکثر ما بارها شنیدیم. جملاتی که وابستگی اقتصادی زن به شوهر رو مایهٔ میدونند و زن رو دعوت می‌کنند که این وابستگی رو قطع کنه. و حالا می‌خوام یکم راجع بهش حرف بزنیم ‏ ‏به نظرم قبل از هر چیزی باید ببینیم آیا خود چیز بدیه؟ ‏آیا ما میتونیم وابستگی رو از زندگی حذف کنیم؟ ‏یا فقط وابستگی به شوهر بَده و باید حذف بشه؟ ‏ماها از اون موقع که به اندازه دانه خُرفه بودیم در شکم مادر، وابسته بودیم. بند ناف اولین راه تدوام وابستگی به دیگریه. این بندها در گذر عمر پیچیده‌تر میشند. ما وابسته به مدرسه، به کشاورز، محضردار و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هستیم 😅 وابستگی به همسر، فقط یکی از انواع وابستگی‌هاست ‏ ‏ باید قبول کنیم تا زنده‌ایم وابسته‌ایم و سوال اینجاست که چرا فقط وابستگی اقتصادی به همسر باید اینقدر قبیح باشه؟ ‏زنی که سر کار میره هم به شرکت یا رئیس یا صاحب‌کارش وابسته ست. در این حالت و و برداشته شده و و و جای اون رو گرفته وگرنه چارچوب همون چارچوبه و اگر وابستگی اقتصادی بَده پس چرا در اینجا بد نیست؟ ‏باید بگم که ابداً قصد ندارم تشویقتون کنم که وابسته به همسر بشید یا نرید سر کار، بلکه برعکس کار رو هم برای خیلی از لازم میدونم اما می‌خوام فکر کنیم که چرا در ادبیات تجددگرایانهٔ ما وابستگی اقتصادی به همه کس پذیرفته‌ست جز همسر؟ البته یکی از مسبّبان این طرز فکر، بعضی از خود مردها هستند. فرومایگانی که بابت شندرغاز پول، رو تحقیر می‌کنند اما مگر کارفرماها همه علیه‌السلامند؟ اینهمه تجمعات کارگری برای گرفتن دستمزد، توهین‌ها، پیشنهادهای بی‌شرمانه و... اما در ادبیات متجددین تحمل این سختی‌ها، قابل افتخار هم هست و سوال اینه آیا میتونیم به خاطر ستم بعضی از روؤسا بگیم کار کردن زن تحقیرآمیزه؟ خیر واقعیتش، اگر به همه زنان بگیم برید سر کار چون بعضی از شوهرها زور میگن همینقدر بچگانه ست که بگیم نرید سر کار چون بعضی از کار فرماها زور میگن و دوباره تاکید میکنم حرف من این نیست هیچ مهارتی یاد نگیرید و کار نکنید و روی پای خودتون نایستید، حرفم اینه که این پیشفرض خصمانه راجع به همسران رو کنار بگذارید ☑️ @naghdeelhad