قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و چهل و هشت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ " ﻧﺴﺎﺋﻲ " ﻭ " ﺧﻄ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و چهل و نه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
☀️ ﻛﺎﺑﻴﻦ ﺯﻫﺮﺍ
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺍﻟﻤﻬﺮ ﺧﻤﺲ ﺍﻟﺎﺭﺽ ﻣﻮ ﻫﺒﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ ﺍﺷﺎﺭﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﻛﻪ " ﺷﻴﺦ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﺣﻤﻮﺋﻲ " ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻫﺠﺪﻫﻢ " ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ
ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻭﺍﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﺩ.
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 200]
(ﺍﻳﻨﻚ) ﺑﻤﻦ ﻭﺣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﺎﺑﻴﻦ ﻳﻚ ﭘﻨﺠﻢ ﺯﻣﻴﻦ، ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻡ، ﭘﺲ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﻕ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺎﻡ ﻧﻬﺪ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺎﺷﺪ، ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺑﺮﺯﻣﻴﻦ، ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ. ﻧﺜﺎﺭ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺗﻬﺎ ﺑﻬﺎ ﻣﻦ ﺣﻤﻞ ﻃﻮﺑﻲ ﻃﻴﺒﺖ ﺗﻠﻚ ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ. ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﺜﺎﺭﻱ ﻛﻪ " ﺑﻠﺎﻝ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﻣﻪ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻣﺘﺒﺴﻢ ﻭ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻱ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﺗﺎﺑﺎﻥ، ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩ، ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﻋﻮﻑ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺭ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﺸﺎﺭﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻢ ﺑﻤﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻬﻤﺴﺮﻱ ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺧﺎﺯﻥ ﺟﻨﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﻃﻮﺑﻲ ﺭﺍ ﺑﺠﻨﺒﺎﻧﺪ. ﭘﺲ ﺩﺭﺧﺖ ﻃﻮﺑﻲ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎﺋﻲ
ﺑﺒﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻧﻲ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺑﺮﺍﺗﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺗﺎ ﭼﻮﻥ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﭘﺎ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺧﻠﺎﺋﻖ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻧﻤﺎﻧﺪ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭﻫﺎﺋﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﭘﺲ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﻣﻦ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮﻡ. ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺨﺶ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔈 #بر_مدار_بیماردلان 🎙 استاد امینی خواه 🔰 جلسه دوم * بیماردلان در میانه فتنه؛ از لغزش تا سقوط در
03 Bar Madare Bimardelan(1403-09-13)Tehran.mp3
23.95M
🔈 #بر_مدار_بیماردلان
🎙 استاد امینی خواه
🔰 جلسه سوم
* وقتی منفعت باشد، نفاق بیدار میشود! [2:52]
* میزان وفاداری منافق: سودش چقدر است؟ [5:50]
* منصبی برای معامله با دشمن؛ منافق کافران را میپرستد [10:11]
* ایمان بدون هزینه؛ قلبی که بیمار میشود [14:07]
* پیغمبرِ تبرک و برکت یا پیغمبرِ میدان و تیغ؟ انتخاب بیمار دلها [18:42]
* خیال تخت و دل بیمار؛ قصهی سادهی بیمراقبتی [24:36]
* از صفین تا کربلا؛ شمر چطور به این مرحله رسید؟ [28:36]
* بیزاری از پرچم عزا تا عشق به گناه؛ علائم دل بیمار [30:13]
* "دعا به بازوش بسته، بیشتر بزنید"؛ #شهید_آرمان_علیوردی و کینههای شعلهور [40:39]
* "به نام میکشد"؛ سفیانی و داستان کینههای عمیق علیه شیعه [45:40]
* مادری که نگران دیده شدن بود؛ تابوتی که دل فاطمه (سلاماللهعلیها) را شاد کرد [52:02]
* جهانِ بیپیغمبر (صلاللهعلیهوآله)، قفسی بود که فاطمه (سلاماللهعلیها) تاب نیاورد [54:56]
⏰ مدت زمان: ۵۸:۱۶
📅 ۱۴۰۳/۰۹/۱۳
#نفاق
#منفعت
#هوای_نفس
#سفیانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات۱۱ الی ۱۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🌧شأن نزول: ↩️ اس
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات۱۱ الی ۱۶
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🌧 شأن نزول
↩️ و اما در مورد شأن نزول دوم، مشکل از این بیشتر است، چرا که:
اولاً: مطابق این شأن نزول، کسى که مرتکب تهمت زدن شد، یک نفر بیشتر نبود، در حالى که آیات با صراحت مى گوید، گروهى در این مسأله فعالیت داشتند، و شایعه را آنچنان پخش کردند که تقریباً محیط را فرا گرفت، و لذا ضمیرها در مورد عتاب و سرزنش مؤمنانى که در این مسأله درگیر شدند، همه به صورت جمع آمده است، و این، با شأن نزول دوم به هیچ وجه سازگار نیست.
ثانیاً: این سؤال باقى است که: اگر عایشه مرتکب چنین تهمتى شده بود و بعداً خلاف آن ثابت گردید، چرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) حدّ تهمت بر او اجرا نکرد؟
ثالثاً: چگونه امکان دارد، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) تنها با شهادت یک زن حکم اعدام را در مورد یک متهم صادر کند، با این که رقابت در میان زنان یک مرد عادى است، این امر ایجاب مى کرد احتمال انحراف از حق و عدالت یا حداقل اشتباه و خطا در حق او بدهد.
به هر حال، آنچه براى ما مهم است این شأن نزول ها نیست، مهم آن است که: بدانیم از مجموع آیات استفاده مى شود شخص بى گناهى را به هنگام نزول این آیات متهم به عمل منافى عفت نموده بودند، و این شایعه در جامعه پخش شده بود.
و نیز از قرائن موجود در آیه استفاده مى شود: این تهمت درباره فردى بود که از اهمیت ویژه اى در جامعه آن روز برخوردار بوده است.
و نیز گروهى از منافقان و به ظاهر مسلمان ها مى خواستند از این حادثه بهره بردارى غرض آلودى به نفع خویش و به زیان جامعه اسلامى کنند، که آیات فوق نازل شد و با قاطعیت بى نظیرى با این حادثه بر خورد کرد، و منحرفان بد زبان و منافقان تیره دل را محکم بر سر جاى خود نشاند.
بدیهى است، این احکام شأن نزولش هر که باشد انحصار به او و آن زمان و مکان نداشته، و در هر محیط و هر عصر و زمان جارى است.
بعد از همه این گفتگوها به سراغ تفسیر آیات مى رویم تا ببینیم چگونه قرآن با فصاحت و بلاغت تمام، این حادثه خاص را پى گیرى و مو شکافى نموده و در نهایت حل و فصل کرده است.
* * *
📝 تفسیر:
داستان پر ماجراى افک (تهمت عظیم)
نخستین آیه مورد بحث، بى آن که اصل حادثه را مطرح کند، مى گوید: کسانى که آن تهمت عظیم را مطرح کردند گروهى از شما بودند (إِنَّ الَّذِینَ جاءوُ بِالاْ ِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ).
زیرا از فنون فصاحت و بلاغت آن است که: جمله هاى زائد را حذف کنند و به دلالت التزامى کلمات، قناعت نمایند.
واژه افک (بر وزن فکر) بنا به گفته راغب به هر چیزى گفته مى شود که از حالت اصلى و طبیعیش دگرگون شود، مثلاً بادهاى مخالف را که از مسیر اصلى، انحراف یافته مؤتفکه مى نامند، سپس به هر سخنى که انحراف از حق پیدا کند و متمایل به خلاف واقع گردد، ـ و از جمله دروغ و تهمت ـ افک گفته مى شود.
مرحوم طبرسى در مجمع البیان معتقد است: افک به هر دروغ ساده اى نمى گویند، بلکه دروغ بزرگى است که مسأله اى را از صورت اصلیش دگرگون مى سازد، بنابراین کلمه افک خود بیانگر اهمیت این حادثه و دروغ و تهمتى است که در این زمینه مطرح بود.
واژه عُصْبَه (بر وزن لقمه) در اصل از ماده عصب به معنى رشته هاى مخصوصى است که عضلات انسان را به هم پیوند داده و مجموعه آن سلسله اعصاب نام دارد، سپس به جمعیتى که با هم متحدند، پیوند، ارتباط، همکارى و همفکرى دارند عصبه گفته شده است.
به کار رفتن این واژه، نشان مى دهد: توطئه گران در داستان افک ارتباط نزدیک و محکمى با هم داشته و شبکه منسجم و نیرومندى را براى توطئه تشکیل مى دادند.
بعضى گفته اند: این تعبیر، معمولاً در مورد ده تا چهل نفر به کار مى رود.(۵)
به هر حال قرآن به دنبال این جمله، به مؤمنانى که از بروز چنین اتهامى نسبت به شخص پاکدامنى سخت ناراحت شده بودند، دلدارى مى دهد که گمان نکنید این ماجرا براى شما شرّ و بد است بلکه براى شما خیر خواهد بود (لا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ).
چرا که پرده از روى نیات پلید جمعى از دشمنان شکست خورده و منافقان کور دل برداشت، و این بد سیرتان خوش ظاهر را رسوا ساخت، و چه خوب است که محک تجربه به میان آید تا آنان که غش دارند سیه رو شوند.
و چه بسا اگر این حادثه نبود و آنها همچنان ناشناخته مى ماندند، در آینده ضربه سخت تر و خطرناک ترى مى زدند.
این ماجرا به مسلمانان درس داد که پیروى از شایعه سازان، آنها را به روزهاى سیاه مى کشاند، باید در برابر این کار، به سختى بایستند.
درس دیگرى که این ماجرا به مسلمانان آموخت این بود که: تنها به ظاهر حوادث ننگرند، چه بسا حوادث ناراحت کننده و بد ظاهرى که خیر کثیر در آن نهفته است.
✍ پی نوشت:
۵ ـ در تفسیر روح المعانى این معنى از کتاب صحاح نقل شده است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۲۸ ✅ روز عید واقعی امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كه در يكى از اعياد (
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۲۸
✅ روز عید واقعی
↩️ در قرآن مجيد نيز اشاره به يكى از اعياد مسيحيان شده و آن روزى است كه براى حواريين مائده آسمانى فرارسيد. آن ها قبلا به حضرت مسيح(عليه السلام) چنين گفته بودند كه آيا پروردگار تو مى تواند مائده اى از آسمان براى ما فرو فرستد كه از آن بخوريم و اطمينان كامل به نبوت تو پيدا كنيم؟
در اين جا حضرت مسيح(عليه السلام) به پيشگاه خداوند چنين عرضه داشت: خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده اى بر ما بفرست تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد و نشانه اى از تو; و به ما روزى ده! تو بهترين روزى دهندگانى; (اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيداً لاَِوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيرُ الرَّازِقِينَ)[2] يكى از علماى اهل سنت به نام ابوالفتح ديرينى در كتاب طهارة القلوب چنين نقل مى كند كه مردى در يكى از روزهاى عيد خدمت على(عليه السلام) رسيد. مشاهده كرد آن حضرت نان خشكى مى خورد عرض كرد: اى اميرمؤمنان! روز عيد، شما نان خشك و خشن مى خوريد؟
امام(عليه السلام) فرمود: «اليَومَ عِيدُ مَن قُبِل صَومُه و شُكِرَ سَعيُه و غُفِر ذَنبُه ثم قال: اليَومَ لَنا عِيدٌ و كُلُّ يوم لا نَعصِى اللهَ تَعالى فيهِ فَهُوَ عِيدٌ; امروز عيد است براى كسانى كه روزه آن ها قبول شده و به سعى آن هاپاداش داده شده و گناهانشان بخشوده شده است».
سپس فرمود: «امروز براى ما عيد است و هر روزى كه در آن معصيت خداوند را نكنيم آن روز هم براى ما عيد است».[3]
و در كتاب من لا يحضره الفقيه چنين آمده كه در يك روز عيد فطر امام حسن(عليه السلام) گروهى را ديد كه بازى مى كنند و (بيهوده) مى خندند امام(عليه السلام) به يارانش فرمود: خداوند ماه رمضان را وسيله آزمايش خلق خود قرار داده كه از طريق اطاعتش براى رسيدن به بهشت و رضايت او از يكديگر پيشى گيرند. جمعى به سرعت در آن شتافتند و به مقصد رسيدند و گروهى تخلف كردند و گرفتار خسران شدند. بسيار مايه تعجب است از كسى كه در اين روز بيهوده مى خندد و به بازى مشغول است; روزى كه نيكوكاران پاداش داده مى شوند و مقصران نااميد مى گردند. به خدا سوگند اگر پرده ها كنار رود نيكوكاران به اعمال نيكشان سرگرم خواهند بود و بدكاران به بدى هايشان[4]. [5]
*
✍ پی نوشت:
[2]. مائده، آيه 114
[3]. شرح احقاق الحق، ج 17، ص 594.
[4]. من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 511، ح 1479.
[5]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در ذيل اين كلام نورانى هيچ مدرك ديگرى اضافه نمى كند و وعده مى دهد كه در پايان كتاب پس از بررسى، مدارك آن را بياورد و همان گونه كه قبلا نيز اشاره كرديم متأسفانه توفيق اين كار براى او حاصل نشد. اضافه مى كنيم: در شرح احقاق الحق همين مضمون با تفاوت هايى از جمعى از دانشمندان اهل سنت از اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل شده است ازجمله شيخ ابو الفتح ديرينى در طهارة القلوب.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷 حکمت های: ۴۲۴ و ۴۲۵ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۴۲۶_-_۴۲۷_-_۴۲۸.mp3
14.31M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷 حکمت های: ۴۲۶ الی ۴۲۸
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام على (ع) :
🔶 بدانيد در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خيرى نيست.
🔶 بدانيد در عبادتى كه با فهم و انديشه توأم نباشد، خيرى نيست.
🔸 ألا لا خَيرَ في قِراءةٍ ليسَ فيها تَدَبُّرٌ ، ألا لا خَيرَ في عِبادَةٍ ليسَ فيها تَفَقُّهٌ.
📚 بحار الأنوار : 92/211/4
@Nahjolbalaghe2