eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
جمعى از مفسران، براى دومین آیه مورد بحث، شأن نزولى نقل کرده اند که: پیوند آن را با آیات گذشته روشن م
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۲۱ الی ۲۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ و بار دیگر به مسأله قذف و متهم ساختن زنان پاکدامن با ایمان، به اتهام ناموسى بازگشته، و به طور مؤکد و قاطع مى گوید: کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر از هر گونه آلودگى و مؤمن را، به نسبت هاى ناروا متهم مى سازند در دنیا و آخرت از رحمت الهى دورند و عذاب عظیمى در انتظار آنها است (إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ). در واقع، سه صفت براى این زنان ذکر شده، که هر کدام دلیلى است بر اهمیت ظلمى که بر آنها از طریق تهمت، وارد مى گردد: مُحَصَّنات: زنان پاکدامن ، غافِلات: دور از هر گونه آلودگى و مُؤْمِنات: زنان با ایمان و به این ترتیب، نشان مى دهد: تا چه حدّ نسبت ناروا دادن به این افراد، ظالمانه، ناجوانمردانه و درخور عذاب عظیم است.(۴) تعبیر به غافِلات تعبیر جالبى است که نهایت پاکى آنها را از هر گونه انحراف و بى عفتى مشخص مى کند، یعنى آنها نسبت به آلودگى هاى جنسى آن قدر بى اعتنا هستند که گوئى اصلاً از آن خبر ندارند; زیرا موضع انسان در برابر گناه، گاه به صورتى در مى آید که: اصلاً تصور گناه از فکر و مغز او بیرون مى رود، گوئى اصلاً چنین عملى در خارج وجود ندارد، و این مرحله عالى تقوا است. این احتمال، نیز وجود دارد که: منظور از غافِلات ، زنانى باشد که از نسبت هاى ناروائى که به آنها داده شده، بى اطلاعند، و به همین دلیل، از خود دفاع نمى کنند، و در نتیجه آیه مورد بحث، مطلب تازه اى در مورد این گونه اتهامات مطرح مى کند; چرا که در آیات گذشته، سخن از تهمت زنندگانى بود که شناخته مى شدند و مورد مجازات قرار مى گرفتند، اما در اینجا سخن از شایعه سازانى است که خود را از مجازات و حدّ شرعى پنهان داشته اند، قرآن مى گوید: اینها تصور نکنند: با این عمل، مى توانند خود را براى همیشه از کیفر الهى دور دارند، خدا آنها را در این دنیا از رحمت خویش دور مى کند و در آخرت عذابى عظیم دارند. گر چه آیه فوق، بعد از داستان افک قرار گرفته، و به نظر مى رسد: نزول آن بى ارتباط با این ماجرا نبوده، ولى مانند تمام آیاتى که در موارد خاصى نازل مى شود، و مفهوم آن کلى است اختصاص به مورد معینى ندارد. عجب این که: بعضى از مفسران مانند فخر رازى در تفسیر کبیر و بعضى دیگر اصرار دارند: مفهوم این آیه را محدود به تهمت زدن به زنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدانند، و این گناه را در سر حدّ کفر قرار دهند، و کلمه لعن را که در آیه وارد شده دلیل بر آن بشمرند. در حالى که تهمت زدن هر چند گناه بسیار بزرگى است، و اگر در مورد همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد، گناه بزرگ تر و عظیم ترى محسوب مى شود، ولى به تنهائى موجب کفر نیست، و لذا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در داستان افک با این گونه افراد معامله مرتد ننمود، بلکه در آیات بعد از آن که شرح آن را خواندیم، توصیه به عدم خشونت بیش از حدّ در مورد آنان فرمود، که با کفر سازگار نیست. و اما لعن دورى از رحمت خدا است که در مورد کافر و مرتکبین گناهان کبیره، صادق است، لذا در همین آیاتى که درباره حدّ قذف گذشت (در احکام مربوط به لعان) دو بار کلمه لعن در مورد دروغگویان به کار رفته است. در روایات اسلامى نیز کراراً کلمه لعن درباره بعضى از مرتکبین گناهان کبیره به کار رفته است، حدیث: لَعَنَ اللّهُ فِى الخَمْرِ عَشْرُ طَوائِفَ...: خدا ده گروه را در مورد شراب لعنت کرده... معروف است. * * * ✍ پی نوشت: ۴ ـ المیزان ، جلد ۱۵، صفحه ۱۲۲، ذیل آیات مورد بحث. ۵ ـ یس، آیه ۶۵. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۲۹ 🔶 بخاطر ترک انفاق 🔸 بزرگترين حسرت: ↩️ "همين مضمون با تعبير گوياى ديگرى در
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۳۰ 🔺 زیانکار ترین مردم 🔸 زيانكارترين انسانها: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كسى را كه از همه بيشتر در معامله زندگى دنيا گرفتار خسران مى شود و سعى و تلاش او به جايى نمى رسد معرفى كرده، مى فرمايد: «زيانكارترين مردم در دادوستد و نااميدترين آن ها در تلاش و سعى، كسى است كه بدن خود را براى رسيدن به آرزوهاى درازش فرسوده كرده ولى مقدرات، او را براى رسيدن به خواسته هايش يارى ننموده است; با حسرت از دنيا بيرون رفته و با گناهانش در سراى آخرت گام نهاده است»; (إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ مَالِهِ[1]، وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ، وَ قَدِمَ عَلَى الاْخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ). «صفقة» در اصل به معناى زدن دست به دست به هنگام معامله است (خريدار و فروشنده به عنوان انجام معامله دستشان را به دست يكديگر مى زنند) و تصفيق به معناى كف زدن نيز آمده است و سپس اين واژه به معناى معامله و دادوستد استعمال مى شود. «اخلق» از ماده «خلوق» به معناى كهنگى است. «تبعة» به معناى پيامدهاى نامطلوب است. حاصل كلام امام(عليه السلام) اين است كه گروهى از انسان ها را به معامله گرانى تشبيه مى كند كه در اين دنيا تمام نيروهاى خود را براى رسيدن به آمال و آرزوها به كار مى گيرند و در عين حال، مقدرات به آن ها اجازه رسيدن به مقصود را نمى دهد و هنگامى كه از دنيا خارج مى شوند چيزى نيندوخته اند در حالى كه تمام نيروهاى خود را از دست داده اند و با دست خالى و كوشش هاى بيهوده وارد عرصه محشر مى شوند; كفه حسنات آن ها بسيار سبك و كفه سيئاتشان سنگين است. چراكه براى رسيدن به آمال و آرزوها علاوه بر هدر دادن نيروهاى خدادادى، سيئاتى در نامه اعمال خود ثبت كرده  و بار سنگينى بر دوش خود نهاده اند. اگر تنها نيروهاى خود را از دست داده بودند و گناهى مرتكب نمى شدند حسرت آن ها كمتر بود اما شديدترين حسرت ها به فرموده امام(عليه السلام) حسرت گروهى است كه زبان حالشان اين است: سرمايه ز كف رفت و تجارت ننموديم *** جز حسرت و اندوه متاعى نخريديم قرآن مجيد نيز به اين حقيقت اشارات گويايى دارد ازجمله در آيه 167 سوره بقره مى خوانيم: «(كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَات عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ); خداوند اين گونه است كه اعمال آن ها را به صورت مايه حسرت به آنان نشان مى دهد; و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد!». در سوره والعصر نيز تصريح شده كه همه انسان ها در خسران و زيان اند جز گروهى كه برنامه مشتمل بر چهار ماده دارند: ايمان، عمل صالح، دعوت به سوى حق و دعوت به استقامت (در برابر عوامل گناه، مشكلات اطاعت و مصائب): (وَالْعَصْرِ * إِنَّ الاِْنسَانَ لَفِى خُسْر * إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ). در غررالحكم نيز همين معنا به صورت فشرده ترى از امام اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل شده است: «أخْسَرُ النّاسِ مَن رَضِى بالدُّنْيا عِوَضاً عن الآخِرَةِ; زيان كارترين مردم كسى است كه دنيا را به جاى آخرت بپذيرد. (و براى رسيدن به آن هيچ قيد و شرطى قائل نباشد)».[2] ✍پی نوشت: [1]. در بسيارى از نسخ به جاى «ماله»، «آماله» آمده است كه تعبير صحيح ترى به نظر مى رسد زيرا دنياپرستان تمام تلاش خود را تنها براى رسيدن به مال نمى كنند بلكه براى رسيدن به مقام يا بهره مند شدن از عيشونوش و شهوترانى نيز تلاش فراوان دارند. [2]. غررالحكم، ح 2472. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امام علی (ع) : ❓ آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی، در حالیکه در درون تو جهان بزرگی نهفته است. 🔷 اَتَزَعُمَ أنَکَ جِرمٌ صَغیر و فیکَ أنطَوَی العالم الأکبَر . 📚 تفسیر القرآن الکریم ج 4 . ص 390 و  391. روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه مرحوم مجلسی (ره) . ج۲، ص 81 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1403.10.30 سخنرانی.mp3
23.39M
🌧 بهر بردن از حسنات در ماه رجب 🎙 حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و پنجاه و هفت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ 6- ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺩﺭ "
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و پنجاه و هشت 🔷 ↩️ 2- ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺁﻳﺪ، ﺧﺪﺍﻱ ﻋﺰﻭﺟﻞ، ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺻﺮﺍﻁ ﻣﻴﺎﻳﺴﺘﺎﻧﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺭﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺗﻲ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﺍﺭﺩ. " ﺧﻄﻴﺐ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ " ﺩﺭ ﺹ 253 " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﻨﻤﻐﺎﺯﻟﻲ ﻓﻘﻴﻪ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﻛﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ، ﻭ (ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ) ﺩﺭ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ﻣﮕﺮ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺟﻮﺍﺯ ﺁﻭﺭﺩ " ﻗﺮﺷﻲ " ﺩﺭ ﺹ 36 " ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺎﺧﺒﺎﺭ " ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 3- " ﺣﺎﻛﻤﻲ " ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻠﻖ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻭ ﭘﺴﻴﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﮔﺮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺻﺮﺍﻁ ﺑﺮ ﭘﻞ ﺟﻬﻨﻢ ﺯﺩﻩ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﺲ ﻛﻪ ﮔﺬﺭﻧﺎﻣﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ 54 " ﻓﺮﺍﻳﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﻭ ﺹ 172 ﺝ 2 " ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ ﺍﻟﻨﻀﺮﻩ " ﻳﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 4- " ﺣﺴﻦ ﺑﺼﺮﻱ " ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺷﻮﺩ، ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺑﺮ ﻓﺮﺩﻭﺵ ﻛﻪ ﻛﻮﻫﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻨﺖ ﺑﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﺁﻥ ﻋﺮﺵ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻬﺮﻫﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﺮﺍﺯﻳﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮ ﻛﺮﺳﻴﺌﻲ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻣﻲ‌ﻧﺸﻴﻨﺪ ﻭ " ﺗﺴﻨﻴﻢ " ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻳﺶ ﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻫﻴﭻ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﮔﺬﺭﻱ ﺑﺮ ﺻﺮﺍﻁ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻭ (ﻋﻠﻲ) ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺶ، ﺑﺎﺷﺪ (ﻋﻠﻲ) ﺑﺮ ﺟﻨﺖ ﻣﺸﺮﻑ ﺍﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﺩﺭ ﻣﻲ‌ﺁﻭﺭﺩ. ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭ ﺹ 42 " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﻭ ﺣﻤﻮﺋﻲ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ 54 " ﺍﻟﻔﺮﺍﻳﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. 5- " ﻗﺎﺿﻲ ﻋﻴﺎﺽ " ﺩﺭ " ﺍﻟﺸﻔﺎ " ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺮﺍﺕ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺍﺯ ﺩﻭﺯﺥ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺻﺮﺍﻁ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ، ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﺳﺖ. [ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 211] ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺹ 139 " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ " ﻭ ﺹ 15 " ﺍﻟﺎﺗﺤﺎﻑ " ﻭ ﺹ 159 " ﺭﺷﻔﻪ ﺍﻟﺼﺎﺩﻱ " ﻣﻲ‌ﺗﻮﺍﻥ ﻳﺎﻓﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🎙 استاد امینی خواه 🔊#از_وهم_تا_وحی 🔰 جلسه اول _بخش اول * مانایی حق و میرایی باطل در فرهنگ قرآنی
-1422516477_221904558.mp3
24.27M
🔊 🎙 استاد امینی خواه 🔰جلسه اول _ بخش دوم * ریشه گناه در توهم استقلال از خدا و انقطاع از منبع هستی است [10:43] * جاذبه‌های ظاهری و غریزی؛ عامل انتخاب‌های سطحی و مانع عقلانیت در عرصه سیاست است [13:21] * مقایسه عقل از نگاه امام صادق علیه‌السلام که دعوت به بندگی می کند با عقل نکرایی معاویه که عامل شیطنت است [14:04] * تفاوت اکثریت گرایی بر مبنای هدایت قرآنی و تبعیت شیطانی؟ [16:16] * حقیقت مردم‌سالاری اسلامی، تبیین جایگاه انسان نسبت به خداست [19:02] * باطل، نبودن حق نیست؛ مهجوریت آن است [20:36] * وظیفه حکومت اسلامی در برابر منکر اجتماعی، حجاب حکم الهیست یا مصلحت اجتماعی؟ [27:07] * حجاب اختیاری؛ از رؤیای مسیح علینژاد تا واقعیت سیاست امروز [30:29] * مصلحت؛ پلی‌ست میان حقیقت و تقیه، با هدف بقای دین [35:07] * تصمیمات حکومتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام با توجه به شرایط زمانه و با هدف حفظ وحدت [37:37] * تقیه: هنرتعادل میان حقیقت و حفاظت [47:32] * رفراندوم، تصمیم مردم یا بازی قدرت؟ بررسی ابعاد پنهان انتخابات [50:26] * هدف نظام اسلامی هدایت اکثریت است نه تبعیت از اکثریت [52:51] * بیعت، معاهده‌ایست تعهدآور میان حاکمیت و ملت [54:31] ⏰مدت زمان : ۵٨:٢٣ @Nahjolbalaghe2