1403.10.30 سخنرانی.mp3
23.39M
#موعظه
🌧 بهر بردن از حسنات در ماه رجب
🎙 حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و پنجاه و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 6- ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺩﺭ "
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و پنجاه و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ 2- ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺁﻳﺪ، ﺧﺪﺍﻱ ﻋﺰﻭﺟﻞ، ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺻﺮﺍﻁ ﻣﻴﺎﻳﺴﺘﺎﻧﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺭﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺗﻲ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﺍﺭﺩ. " ﺧﻄﻴﺐ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ " ﺩﺭ ﺹ 253 " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﻨﻤﻐﺎﺯﻟﻲ ﻓﻘﻴﻪ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﻛﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ، ﻭ (ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ) ﺩﺭ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ﻣﮕﺮ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺟﻮﺍﺯ ﺁﻭﺭﺩ " ﻗﺮﺷﻲ " ﺩﺭ ﺹ 36 " ﺷﻤﺲ
ﺍﻟﺎﺧﺒﺎﺭ " ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 3- " ﺣﺎﻛﻤﻲ " ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻠﻖ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻭ ﭘﺴﻴﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﮔﺮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺻﺮﺍﻁ ﺑﺮ ﭘﻞ ﺟﻬﻨﻢ ﺯﺩﻩ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﺲ ﻛﻪ ﮔﺬﺭﻧﺎﻣﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ 54 " ﻓﺮﺍﻳﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﻭ ﺹ 172 ﺝ 2 " ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ ﺍﻟﻨﻀﺮﻩ " ﻳﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 4- " ﺣﺴﻦ ﺑﺼﺮﻱ " ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺷﻮﺩ، ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺑﺮ ﻓﺮﺩﻭﺵ ﻛﻪ ﻛﻮﻫﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻨﺖ ﺑﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﺁﻥ ﻋﺮﺵ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻬﺮﻫﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﺮﺍﺯﻳﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮ ﻛﺮﺳﻴﺌﻲ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻣﻲﻧﺸﻴﻨﺪ ﻭ " ﺗﺴﻨﻴﻢ " ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻳﺶ ﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻫﻴﭻ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﮔﺬﺭﻱ ﺑﺮ ﺻﺮﺍﻁ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻭ (ﻋﻠﻲ) ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺶ، ﺑﺎﺷﺪ (ﻋﻠﻲ) ﺑﺮ ﺟﻨﺖ ﻣﺸﺮﻑ ﺍﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﺩﺭ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ. ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭ ﺹ 42 " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﻭ ﺣﻤﻮﺋﻲ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ 54 " ﺍﻟﻔﺮﺍﻳﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. 5- " ﻗﺎﺿﻲ ﻋﻴﺎﺽ " ﺩﺭ " ﺍﻟﺸﻔﺎ " ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺮﺍﺕ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺍﺯ ﺩﻭﺯﺥ
ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺻﺮﺍﻁ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ، ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﺳﺖ.
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 211]
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺹ 139 " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ " ﻭ ﺹ 15 " ﺍﻟﺎﺗﺤﺎﻑ " ﻭ ﺹ 159 " ﺭﺷﻔﻪ ﺍﻟﺼﺎﺩﻱ " ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﻳﺎﻓﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 استاد امینی خواه 🔊#از_وهم_تا_وحی 🔰 جلسه اول _بخش اول * مانایی حق و میرایی باطل در فرهنگ قرآنی
-1422516477_221904558.mp3
24.27M
🔊#از_وهم_تا_وحی
🎙 استاد امینی خواه
🔰جلسه اول _ بخش دوم
* ریشه گناه در توهم استقلال از خدا و انقطاع از منبع هستی است [10:43]
* جاذبههای ظاهری و غریزی؛ عامل انتخابهای سطحی و مانع عقلانیت در عرصه سیاست است [13:21]
* مقایسه عقل از نگاه امام صادق علیهالسلام که دعوت به بندگی می کند با عقل نکرایی معاویه که عامل شیطنت است [14:04]
* تفاوت اکثریت گرایی بر مبنای هدایت قرآنی و تبعیت شیطانی؟ [16:16]
* حقیقت مردمسالاری اسلامی، تبیین جایگاه انسان نسبت به خداست [19:02]
* باطل، نبودن حق نیست؛ مهجوریت آن است [20:36]
* وظیفه حکومت اسلامی در برابر منکر اجتماعی، حجاب حکم الهیست یا مصلحت اجتماعی؟ [27:07]
* حجاب اختیاری؛ از رؤیای مسیح علینژاد تا واقعیت سیاست امروز [30:29]
* مصلحت؛ پلیست میان حقیقت و تقیه، با هدف بقای دین [35:07]
* تصمیمات حکومتی امیرالمؤمنین علیهالسلام با توجه به شرایط زمانه و با هدف حفظ وحدت [37:37]
* تقیه: هنرتعادل میان حقیقت و حفاظت [47:32]
* رفراندوم، تصمیم مردم یا بازی قدرت؟
بررسی ابعاد پنهان انتخابات [50:26]
* هدف نظام اسلامی هدایت اکثریت است نه تبعیت از اکثریت [52:51]
* بیعت، معاهدهایست تعهدآور میان حاکمیت و ملت [54:31]
⏰مدت زمان : ۵٨:٢٣
#مردم_سالاری
#رفراندوم
#حکومت
#تقیه
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۲۱ الی ۲۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ و بار دیگر به
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۲۱ الی ۲۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ آیه بعد، چگونگى حال گروه تهمت زنندگان را در دادگاه بزرگ خدا مشخص کرده، مى گوید: آنها عذاب عظیمى دارند، در آن روز که زبان هاى آنها، دست ها و پاهایشان بر ضد آنان به اعمالى که مرتکب شده اند، گواهى مى دهند (یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).
زبان آنها بى آن که خودشان مایل باشند به گردش در مى آید و حقائق را بازگو مى کند، این مجرمان بعد از مشاهده دلائل و شواهد قطعى جرم، بر خلاف میل باطنى خود صریحاً اقرار به گناه کرده، و همه چیز را فاش مى سازند; چرا که جائى براى انکار نمى بینند.
دست و پاى آنها نیز به سخن در مى آید، و حتى طبق آیات قرآن، پوست تن آنها سخن مى گوید، گوئى نوارهاى ضبط صوتى هستند که همه صداهاى انسان را ضبط کرده و آثار گناهان در طول عمر، در آنها نقش بسته است، آرى، در آنجا که یوم البروز و روز آشکار شدن همه پنهانى ها است، ظاهر مى شوند.
و اگر مى بینیم در بعضى آیات قرآن، اشاره به روز قیامت، مى فرماید: امروز ما بر دهان آنها مُهر مى زنیم و دست و پایشان با ما سخن مى گوید (الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ)(۵) منافاتى با آیه مورد بحث ندارد; چرا که ممکن است در آغاز زبان ها از کار بیفتد و سایر اعضا شهادت دهند، و هنگامى که شهادت دست و پا حقائق را برملا کرد زبان به حرکت در آید، که گفتنى ها را بگوید و به گناهان اعتراف کند.
* * *
سپس مى گوید:
در آن روز خداوند جزاى واقعى آنها را بى کم و کاست به آنها مى دهد (یَوْمَئِذ یُوَفِّیهِمُ اللّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ).
و در آن روز مى دانند که خداوند حق مبین است (وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ).
اگر امروز، و در این دنیا، در حقانیت پروردگار شک و تردید کنند، یا مردم را به گمراهى بکشانند، در آن روز نشانه هاى عظمت، قدرت و حقانیتش آنچنان واضح مى شود که سر سخت ترین لجوجان را وادار به اعتراف مى کند.
✍ پی نوشت:
۵ ـ یس، آیه ۶۵.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش ششم: ❌ دگرگونی ارزشها ✔️"نکته: آثار سلطه فرومايگان! آنچه را امام(عليه ا
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۹ بخش اول
⚡️قدرت و عظمت خداوند
🔭خطبه در يك نگاه:
اين خطبه از خطبه هاى بسيار فصيح و بليغ و پرمحتوا و با ارزش نهج البلاغه است كه به همين دليل نام الزّهراء (درخشنده) را بر آن گزارده اند و به گفته يكى از شارحان معروف نهج البلاغه، ابن ابى الحديد: تأثير و جاذبه اين خطبه چنان است كه اگر آن را بر انسان بى ايمانى كه قيامت را با تمام قدرت نفى مى كند، بخوانند توان مقاومتش درهم مى شكند و دلش در وحشت فرو مى رود، و او را در مبانى فكرى خود متزلزل مى سازد، و وادار به تجديد نظر مى كند.
اين خطبه داراى نكات بسيار آموزنده اى است و در مجموع داراى هشت بخش است:
بخش اوّل از قدرت عظيم پروردگار و ناتوانى مخلوقات در برابر او سخن مى گويد و نكات دقيقى را در اين زمينه يادآور مى شود.
بخش دوّم از خلقت فرشتگان و بعضى از ويژگى هاى آنها بحث مى كند، كه اگر از اسرار غيب باخبر مى شدند مى دانستند عبادات مستمرّ و بى نظيرشان در برابر عظمت حق، بسيار ناچيز است.
بخش سوّم با ترسيمى از خانه آخرت و نعمت هاى بهشتى، ازغفلت بندگان و رغبت آنها به دنياى مادّى و دور ماندن از دعوت انبيا سخن مى گويد.
بخش چهارم به سراغ حالت دلباختگان دنيا و آلودگان به معصيت در هنگام مرگ مى رود و در تعبيراتى بسيار مؤثّر و رسا وضع آنها را در آن حالت چنان ترسيم مى كند كه هر انسان غافلى را به تفكّر و بازنگرى در رفتار خويش وا مى دارد.
در بخش پنجم و ششم پيرامون قيامت و مقدّمات روز رستاخيز و پرسش از اعمال انسان ها و سعادت مؤمنان نيكوكار و مجازات بدكاران سخن مى گويد و سرنوشت هر يك از اين دو گروه را با تعبيراتى بسيار مؤثّر شرح مى دهد.
در بخش هفتم از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مخصوصاً از زهد و بى اعتنايى آن حضرت نسبت به دنيا سخن مى گويد و او را به عنوان الگو و اسوه اى براى همه اهل ايمان معرّفى مى كند.
در بخش هشتم -كه آخرين بخش است- سخن از اهل بيت پيامبر و ياران و پيروان او دارد و در بيان بسيار كوتاهى عظمت مقام آنها را ترسيم مى فرمايد.
اوصاف کمال پروردگار:
همانگونه که در بالا اشاره شد اين خطبه يکى از زيباترين و پرمعناترين خطبه هاى نهج البلاغه است و در بخش نخست آن اوصاف جمال و جلال و صفات فعل پروردگار به طرز بسيار جامع و جالبى ترسيم شده است.
نخست روى ده وصف از اوصاف کمال انگشت گذارده، مى فرمايد: «همه چيز در برابر او خاضع است و هر چيزى به وجود او قائم مى باشد! بى نياز کننده هر فقير، عزّت بخش هر فرد خوار و ذليل، نيروى هر ناتوان، و پناهگاه هر مصيبت رسيده است!». (کُلُّ شَىْء خَاشِعٌ لَهُ، وَ کُلُّ شَيْء قَائِمٌ بِهِ: غِنى کُلِّ فَقِير، وَ عِزُّ کُلِّ ذَلِيل، وَ قُوَّةُ کُلِّ ضَعِيف، وَمَفْزَعُ کُلِّ مَلْهُوف).
اين شش وصف در حقيقت بازگشت به قدرت مطلقه پروردگار و وجود بى پايان و نامحدود او و نياز همه ممکنات مى کند.
«خاشع» از مادّه «خُشوع» در اصل به معناى خضوع است; ولى مفهومى گسترده تر از آن دارد که خضوع ظاهرى و باطنى و تشريعى و تکوينى را شامل مى شود. بنابراين، خشوع همه اشيا در برابر او، به معناى تسليم بودن در برابر خداوند و حاکميّت قوانين آفرينش بر آنهاست.
قائم بودن همه چيز به خداوند از اين جهت است که او واجب الوجود است و غير او ممکن الوجود، و ممکن، وجودى وابسته به واجب است; همانند نور آفتاب که به خورشيد وابسته است. غناى هر فقير و عزّت هر ذليل و قوّت هر ضعيف بودن نيز از همين جا سرچشمه مى گيرد; چرا که ممکنات و مخلوقات، چيزى از خود ندارند; هر چه دارند از ناحيه اوست و هر کمالى نصيب آنها شود، پرتوى از آن کمال مطلق الهى است.
«مَلهُوف» از مادّه «لَهْف» در اصل به معناى غم و اندوه است که به خاطر از دست دادن چيزى به انسان است مى دهد و گاه در مورد افرادى به کار مى رود که مظلوم شده اند و فرياد استغاثه بر آورده اند و از آنجا که قدرت ناچيز انسان ها به آنها اجازه نمى دهد که به تمام خواسته هاى خود برسند و يا آنچه را دارند نگهدارى کنند، بنابراين، به هنگامى که غم و اندوه از دست دادن سرمايه هاى مادّى و معنوى بر وجود آنها چيره مى شود، راهى جز اين ندارند که به آن ذات پاک قادر و توانا پناه ببرند و براى حلّ مشکلات خود، از او يارى بطلبند.
آنچه در بالا آمد، در واقع بر گرفته از آيات مختلف قرآن است که اين اوصاف را در جاى جاى قرآن براى خداوند بيان مى کند. در يک جا مى فرمايد: «وَللهِِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمواتِ وَ مَا فِى الأَرْضِ; تمام آنچه در آسمان و زمين وجود دارد، براى خدا سجده مى کنند».(1)
و در جاى ديگر مى فرمايد: «أَللهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُومُ; هيچ معبودى نيست جز خداوند يگانه زنده، که قائم به ذات خويش است و موجودات ديگر قائم به او هستند».(2)
✍پی نوشت:
1. سوره نحل، آيه 49.
2. سوره بقره، آيه 255.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🏷 ما بيـن آن، چيـزى نخـور!
☀️امام صادق علیه السلام :
✓ به امام صادق (ع) از دردها و سوء هاضمهاى كه داشتم شكايت كردم. به من فرمود:
«صبحانه و شام بخور و ما بين آن، چيزى نخور؛ زيرا اين كار به بدن صدمه مىزند. آيا نشنيدهاى كه خداوند عز و جل مىفرمايد: «و روزىشان، صبح و شام، در آن جا [آماده]است».
⁙ «شَكَوتُ إلى أبي عَبدِاللّهِ (ع) ما ألقى مِنَ الأَوجاعِ وَالتُّخَمِ، فَقالَ لي: تَغَدَّ وتَعَشَّ، ولا تَأكُل بَينَهُما شَيئاً؛ فَإِنَّ فيهِ فَسادَ البَدَنِ، أما سَمِعتَ اللّهَ عز و جل يَقولُ: «وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا».
📚 الكافی: ج٦ ص٢٨٨ ح٢
@Nahjolbalaghe2