قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۳۱ 🔹طالبان دنيا و طالبان آخرت: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه براى اين
📝 شرح و تفسیر حکمت:۴۳۲
💫 ویژگیهای اولیاء الله
✅ "دوازده صفت اولياءالله:
امام(عليه السلام) در اين گفتار بسيار پرمعنا و حكيمانه، دوستان خاص خدا را با اوصاف دوازده گانه اى معرفى مى كند. نخست مى فرمايد: «اولياءالله كسانى هستند كه به باطن دنيا مى نگرند آنگاه كه مردم (دنياپرست) به ظاهر آن نگاه مى كنند»; (إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا).
همان گونه كه قرآن مجيد در سوره روم آيه 7 مى فرمايد: «(يَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الاْخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ); آن ها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مى دانند و از آخرت (و پايان كار) غافل اند!».
آرى ظاهر دنيا آن ها را چنان به خود مشغول مى سازد كه گمان مى كنند هدف نهايى و كمال مطلق در رسيدن به آن است ولى اولياءالله مى دانند دنيا سرايى است ناپايدار، مزرعه اى است براى آخرت و منزلگاهى است بر سر راه كه بايد از آن زاد و توشه براى سفر طولانى آخرت برگيرند.
در دومين صفت مى فرمايد: «آن ها به آينده دنيا (سراى آخرت) مشغول اند در حالى كه دنياپرستان به امروز و حاضر آن سرگرم اند»; (وَاشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا). اولياء الله دنيا را گذرگاهى در مسير آخرت مى بينند در حالى كه دنياپرستان گمان مى كنند سراى هميشگى آن هاست و هركدام مطابق تفكر خود عمل مى كنند.
قرآن مجيد در سوره كهف، آيه 28 به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) دستور مى دهد: «(وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلاَ تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً); با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و عصر مى خوانند، و تنها رضاى او را مى طلبند! و هرگز به سبب زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آن ها برمگير! و از كسانى كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن! همان ها كه از هواى نفس پيروى كردند، و كارهايشان افراطى است».
در سومين وصف مى فرمايد: «آن ها امورى را كه خوف دارند سرانجام قاتلشان باشد از ميان مى برند»; (فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ يُمِيتَهُمْ).
اولياءالله از چه امورى مى ترسند كه مايه مرگشان شود؟ (منظور مرگ دل هاست). پاسخ روشن است: آن ها از هوى و هوس هاى سركش، و حرص و طمع، و از وسوسه ها و نقشه هاى پيچيده شيطان و شيطان صفتان بيمناك اند، مبادا بر آنان چيره شود و قلب آن ها را بميراند. قرآن مجيد دنياپرستانى را كه هوى و هوس ها بر آن ها غلبه كرده مردگانى مى شمرد كه حتى صداى پيامبر(صلى الله عليه وآله) به گوش آنها نمى رسد: «(إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ); مسلّماً تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى، و نمى توانى كران را هنگامى كه روى برمى گردانند و پشت مى كنند فراخوانى!».[1]"
"در چهارمين وصف مى فرمايد: «آنچه را كه مى دانند سرانجام آن ها را ترك مى گويد، رها مى سازند»; (وَتَرَكُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَيَتْرُكُهُمْ).
آرى آن ها مى دانند مقام ها و زينت ها و ثروت ها سرانجام، آن ها را ترك مى كند و تنها با كفنى ساده به سوى ديار آخرت رهسپار مى شوند پس چه بهتر كه دل به اين امور عاريتى نبندند، در نتيجه پيش از آن كه اين امور آن ها را ترك كند، آن ها اين امور را به فراموشى مى سپارند.
تعبير به «منها» كه از «من» تبعيضية در آن استفاده شده اشاره به اين است كه امورى در دنيا وجود دارد كه هرگز انسان را ترك نمى گويد و در همه موارد با اوست همان گونه كه قرآن مى فرمايد: «(مَا عِنْدَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق); آنچه نزد شما ذخيره شده نابود مى شود و آنچه در نزد خداست باقى مى ماند».[2]
✍ پی نوشت:
پی نوشت:
[1]. نمل، آيه 80 .
[2]. نحل، آيه 96.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷 حکمت های: ۴۲۶ الی ۴۲۸ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۴۲۹_و_۴۳۰_و_۴۳۱.mp3
7.56M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷 حکمت های: ۴۲۹ الی ۴۳۱
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ پیامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم: أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، وأحَبَّها بِقَلبِهِ، وباشَرَها بِجَسَدِهِ، وتَفَرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا؛ عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ
🔻برترينِ مردم، كسى است كه عاشق عبادت شود، و آن را در آغوش گيرد، و با دل و جانش آن را دوست بدارد، و با اعضا و جوارحش در انجام دادن آن بكوشد، و خود را براى آن فارغ سازد. چنين كسى برايش مهم نيست كه دنيا بر چه پايهاى میچرخد، بر سختى يا آسانى!
📚 الكافی ج۲، ص۸۳
@Nahjolbalaghe2
مداحی_آنلاین_دلخوری_پیامبر_از_بی_همتی_سائل_استاد_عالی.mp3
2.22M
#موعظه
💔 دلخوری پیامبر(ص) از بی همتی سائل
🎙حجت الاسلام عالی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و شصت و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ این عبدی در کنار ن
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و شصت و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ دربان گفت برگرد و این گروه را رها کن. نپذیرفت و گفت: من دائی اینها و از این دو دمانم چون مجلس آراسته شد، فرستاده منصور از اندرون به بیرون آمد و فریاد زد کجاست حمزه بن مطلب تا داخل شود؟ حاضران به هلاک خویش یقین کردند. سپس دومی بیرون آمد و گفت: حسن بن علی کجاست تا در آید؟ سومی بانگ زد زید بن علی بن الحسین کجاست؟ و چهار میگفت: یحیی بن زید کجاست؟. سپس دستور آمد که بارشان دهید. چون داخل شدند " عمر بن زید " دوست منصور نیز در میان آنان بود " منصور " به وی اشاره کرد که بر صدر آید. آنگاه او را بر بساط خود نشاند و به دیگران نیز فرمان نشستن داد خراسانیان نیز عمود به دوست منصور نیز در میان آنان بود " منصور " به وی اشاره کرد که بر صدر آید. آنگاه او را بر بساط خود نشاند و بهدیگران نیز فرمان نشستن داد خراسانیان نیز عمود به دست ایستاده بودند. منصور گفت: عبدی کجاست. وی برخاست و شروع به خواندن قصیده ای کرد که در آن گفته است:
اما الدعاه الی الجنان فهاشم
و بنو امیه من دعاة النار
و چون ابیاتی از این چکامه را خواند. " غمر " گفت. ای زنا زاده عبدی خاموش شد و عبد الله ساعتی تامل کرد و گفت ک انشاد قصیده را دنبال کن و چون عبدی چکامه را به پایان برد، کیسه ای که در آن ۳۰۰ دینار بود به جانب انداخت و به تین
سرورده گوینده آن تمثل جست:
نزدیک شدن آنان (بنی امیه) به منبرها و اورنگها مرا و دیگران را نگران کرد ایشان را، همچنانکه خداوند در خانه خواری و نابودی فرود آورده است، در همانجا، جای
دهید و دست دودمان به زمین خورده و به خواری فتاده عبد شمس (امویان) را مگیرید، بلکه درختان کهن وجوان آنها را ببرید (خرد و درشتشان را بکشید) و هنگامه کشتن حسین (ع) وزید و کشته کنار " مهراس " را بیاد آرید.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
#موعظه ⚔ جهاد با نفس 🔹قسمت چهارم 🎙استاد امینی خواه @Nahjolbalaghe2
005_Jahad_Ba_Nafs_aminikhaah.ir.mp3
6.21M
⚔ جهاد با نفس
🔹قسمت پنجم
🎙استاد امینی خواه
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۳۰ و ۳۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🌧 شأن نزول: در کت
↩️ دومین دستور در آیه فوق همان مسأله حفظ فروج است.
فرج چنان که قبلاً هم گفته ایم در اصل، به معنى شکاف و فاصله میان دو چیز است، ولى در این گونه موارد کنایه از عورت مى باشد، و ما براى حفظ معنى کنائى آن در فارسى کلمه دامان را به جاى آن مى گذاریم.
منظور از حفظ فرج به طورى که در روایات وارد شده، پوشانیدن آن از نگاه کردن دیگران است، در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: کُلُّ آیَة فِى الْقُرْآنِ فِىَ ذِکْرِ الْفُرُوجِ فَهِىَ مِنَ الزِّنا اِلاّ هذِهِ الآیَةُ فَاِنَّها مِنَ النَّظَرِ: هر آیه اى که در قرآن سخن از حفظ فروج مى گوید، منظور حفظ کردن از زنا است، جز این آیه منظور از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران است .(۳)
و از آنجا که گاه به نظر مى رسد: چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هماهنگ است نهى کرده، در پایان آیه مى فرماید: این براى آنها بهتر و پاکیزه تر است (ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ).
آن گاه به عنوان اخطار، براى کسانى که نگاه هوس آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى افکنند و گاه آن را غیر اختیارى قلمداد مى کنند، مى گوید: خداوند از آنچه انجام مى دهید مسلماً آگاه است (إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).
* * *
در آیه بعد، به شرح وظائف زنان در این زمینه مى پردازد، نخست به وظائفى که مشابه مردان دارند اشاره کرده مى گوید: و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را فرو گیرند (و از نگاه کردن به مردان نامحرم خوددارى کنند) و دامان خود را حفظ نمایند (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ).
و به این ترتیب، چشم چرانى همان گونه که بر مردان حرام است بر زنان نیز حرام مى باشد، و پوشانیدن عورت از نگاه دیگران، چه از مرد و چه از زن براى زنان نیز همانند مردان واجب است.
پس از آن به مسأله حجاب که از ویژگى زنان است ضمن سه جمله اشاره فرموده:
۱ ـ آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها).
در این که منظور از زینتى که زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشکارى که در اظهار آن مجازند چیست؟ در میان مفسران سخن بسیار است.
بعضى، زینت پنهان را به معنى زینت طبیعى (اندام زیباى زن) گرفته اند، در حالى که کلمه زینت به این معنى کمتر اطلاق مى شود.
بعضى دیگر، آن را به معنى محل زینت گرفته اند، زیرا آشکار کردن خود زینت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهائى مانعى ندارد، اگر ممنوعیتى باشد مربوط به محل این زینت ها است، یعنى گوش ها و گردن و دست ها و بازوان.
بعضى دیگر، آن را به معنى خود زینت آلات گرفته اند منتها در حالى که روى بدن قرار گرفته، و طبیعى است که آشکار کردن چنین زینتى توام با آشکار کردن اندامى است که زینت بر آن قرار دارد.
(این دو تفسیر اخیر از نظر نتیجه یکسان است هر چند از دو راه مسأله تعقیب مى شود).
حق این است که ما آیه را بدون پیشداورى و طبق ظاهر آن تفسیر کنیم که ظاهر آن همان معنى سوم است و بنابراین، زنان حق ندارند زینت هائى که معمولاً پنهانى است آشکار سازند، هر چند اندامشان نمایان نشود، و به این ترتیب آشکار کردن لباس هاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت هائى نهى کرده است.
در روایات متعددى که از ائمه اهلبیت(علیهم السلام) نقل شده نیز همین معنى دیده مى شود که زینت باطن را به قلاده: گردنبند ، دملج: بازوبند و خلخال: پاى برنجن همان زینتى که زنان عرب در مچ پاها مى کردند تفسیر شده است.(۴)
و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به انگشتر ، سرمه و مانند آن تفسیر شده، مى فهمیم منظور از زینت باطن نیز خود زینت هائى است که نهفته و پوشیده است (دقت کنید).
۲ ـ دومین حکمى که در آیه بیان شده این است: آنها باید خمارهاى خود را بر سینه هاى خود بیفکنند (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ).
خمر جمع خمار (بر وزن حجاب) در اصل، به معنى پوشش است، ولى معمولاً به چیزى گفته مى شود که زنان با آن سر خود را مى پوشانند (روسرى).
جیوب جمع جیب (بر وزن غیب) به معنى یقه پیراهن است، که از آن تعبیر به گریبان مى شود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق مى گردد.
از این جمله استفاده مى شود که: زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانه ها یا پشت سر مى افکندند، به طورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد. (از شأن نزول آیه که قبلاً آوردیم نیز این معنى به خوبى استفاده مى شود).
✍ پی نوشت:
۴ ـ تفسیر على بن ابراهیم ، ذیل آیه مورد بحث.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2