eitaa logo
نهج البلاغه
406 دنبال‌کننده
170 عکس
215 ویدیو
24 فایل
گام دوم انقلاب...سبک درست نگرش به زندگی انسان در بیان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام. ارتباط با ما @mohsenehabibi ابراهیم لشنی زند
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸امام على عليه السلام: 🔹العاقِلُ يَعْتَمِدُ على عَملهِ، الجاهِلُ يَعْتَمِدُ على أمَلهِ . 🔹عاقل به عمل خود تكيه مى كند و نادان به آرزوهايش. 📚غرر الحكم : ۱۲۴٠ ✍ مردک نادان گویا به خاطر آرزوهایش (فرزندانش و وطنش آمریکا) می خواهد کشور را به تاراج دهد زهی خیال باطل که شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه 🖤💔 👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @baradaraneemamali @nahjolbalaghealiali @madrese_velayat @rayatalhedayat @lesanolah ┗━━━🍂━
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و شصت و یکم موضوع: مرگ «...وَ أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ، وَ لَا یَفُوتُهُ طَالِبُهُ، وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ...» ...و همانا تو رانده شده ی مرگی هستی که گریزانش از آن نجات پیدا نمی کند و خواهانش آن را از دست نمی دهد و ناگزیر، مرگ این شخص طلب کننده را ادراک می کند... توضیح کوتاه: «طرید» بر وزن فعیل به معنای مفعول است یعنی «انّك مطرود الموت» مثل شهید به معنای مشهود و قتیل به معنای مقتول. مرگ تو را رانده است و تو رانده شده ی مرگ هستی و مرگ تو را به سمت بهشت یا جهنم هل می‌دهد و این دو مسیر پیش روی همه ی ما است. حضرت می‌فرمایند: مردم دو دسته‌اند: یک دسته به استقبال مرگ می‌روند مثل کسی که برای شهادت سینه چاک می کند و سینه سپر می‌کند، می فرمایند: از او مرگ فوت نمی‌شود و او را می‌گیرد و یک دسته‌ای از مرگ فرار می‌کنند می‌فرمایند: مرگ به او می‌رسد. فرار کنی مرگ به تو می‌رسد و سینه سپر کنی مرگ به تو خواهد رسید. فرقی بین فرار کننده از مرگ و استقبال کننده از مرگ نیست. مرگ یک امر حتمی است. اگر جزو انبیاء علیهم السلام هم باشی امر همین است. در جای دیگری فرمودند: فرار از مرگ ممکن است رسیدن به مرگ باشد مثلاً از چیزی فرار می‌کند که به سرش برخورد نکند و می‌دود ناگهانی ماشینی با او برخورد می‌کند. گاهی اوقات فرار از مرگ رسیدن به مرگ است «...وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ...» (نهج البلاغه، نامه ۱۴۹). شخصی از اقوام در روستا مریض بود همسایه اش برای او دکتری در شهر پیدا کرد بعد او را به دکتر بردند زمان برگشت ۴ نفر بودند که تصادف کردند و مردند. یکی مریض بود و از مرگ گریزان و آنها می خواستند او را از مرگ نجات بدهند. او را به دکتر بردند بعد در حال برگشت پدر خانواده، پسر خانواده، دختر خانواده و همسایه ی آنان که راهنما بود همه با هم مردند. گاهی فرار از مرگ رسیدن به خود مرگ است و هیچکس وثیقه‌ای نگذاشته است که ما تا چه زمانی نفس داریم. خواهان مرگ، مرگ را از دست نمی‌دهد و اگر تو طالب آن باشی آن را از دست نمی‌دهی، این مانند پول نیست که طالب آن باشی ممکن است آن را از دست بدهی. فرار هم کنی باز به تو خواهد رسید. 💔🖤 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی استوار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و شصت و دوم موضوع: مرگ بد «...فَکُنْ مِنْهُ عَلَی حَذَرِ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَی حَالٍ سَیِّئَةٍ قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ...» ...پس از مرگ بر حذر باش از اینکه تو را دریابد در حالی که تو بر حال گناهی باشی که پیوسته با خودت از آن گناه به توبه کردن سخن بگویی در نتیجه مرگ بین تو و بین سخن گفتن (با خودت به توبه) فاصله بیندازد، پس اگر تو اینگونه باشی بی تردید خودت را نابود کرده ای... توضیح کوتاه: حالا که مرگ تو را خواهد گرفت و گریزی از مرگ نیست از این یک چیز فرار کن که مرگ تو را در حالی بگیرد که گناه می‌کنی. از اینکه می‌توانی فرار کنی!؟ از مرگ نمی‌توانی فرار کنی ولی می‌توانی از این فرار کنی که مرگ تو را در حالتی بگیرد که حال سیئه و حال بدی باشد و در بدترین حال باشی. حال روحی به هم خورده باشد و اقبال به آخرت نباشد وسط گناه افتاده‌ای بعد در آن لحظه مرگ برسد. از مرگ اینچنینی که می‌توانی در حذر باشی و این به اختیار شما است. گرفتار اعتیاد شده است و یا شراب خورده و مست است و یا به هر گناه دیگری گرفتار است و اصلاً اقبالی به اهل بیت علیهم السلام ندارد و حال عبادت و حال قرآن و حال نمازی برایش نیست در این حال مرگ فرا برسد. این حالت بدبختی ای است که انسان به آن دچار شده است و بدبختی ای است که در چنین شرایطی بمیرد. خداوند می‌داند که به حساب روزهای برزخ چقدر باید تحمل کند تا آثارش از بین برود و هر روز در آنجا معادل هزار سال دنیا است «...وَ إِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ» (سوره حج، آیه ۴۷) هر روز در عالم ربوبیت به اندازه ی هزار سالی است که شما می‌شمارید. آیه قرآن است و روایت نیست که بهانه بیاورید که بگویید: سندش ضعیف است. 💔🖤 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی استوار برای برون رفت از
توضیح بیشتر: حضرت با عبارت «قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ...» توضیح می‌دهند که حال سیئه یعنی چه. که تو اینگونه باشی و دائم به نفس خودت حدیث کنی که انشالله فردا توبه می‌کنم و انشالله فردا و انشالله فردا، امروز مرگ رسید. حضرت امیرالمؤمنین علیه اسلام می‌فرمایند: به تحقیق تو با خویشتن سخن بگویی و جانت را حدیث کنی و با نفس خودت حدیث بگویی. حدیث چه؟ حدیث توبه از بدی و از گناه؛ یعنی از آن سیئه ویی انشالله از این حال در می‌آیم فردا شروع می‌کنم، نماز قضاها را می‌خوانم و فردا شروع به علم آموزی می‌کنم. با حدیث نفس کسی به جایی نمی‌رسد فردا از آن تو نیست بلکه امروز مال تو است. تو اگر اهل عمل باشی می‌گویی: همین الان عمل می‌کنم. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «إنّ عُمُرَك وقتُك الّذي أنتَ فيه ما فات مَضَی و ما سَیأتی فَأَینَ»؛ بی تردید عمر تو وقت تو است که تو در آن هستی، آن (زمانی) که فوت شد گذشت و آن (زمانی) که به زودی می آید پس کجا است؟ (می‌گویی: آینده جبران می‌کنم، بعد حضرت فرمودند:) «قُم فَاغتَنِم الفُرصةَ بینَ العَدَمَیْنِ»؛ به پا خیز و آن فرصتی که بین دو عدم است را غنیمت بشمار (غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۲۲). این فرصت بین دو عدم را (عدم گذشته و عدم آینده) این را که در دست داری انجام نمی‌دهی و می‌گویی: انشالله فردا!!! چه کسی گفته است که فردا هستی فردا آینده است مال تو نیست!؟ «فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ»؛ پس مرگ بین تو و بین توبه حائل و فاصل می‌شود و بین تو و بین آرزوهایت و بین ان شاء الله فلان خواهم کرد و ان شاء الله بهمان خواهم کرد جدایی خواهد انداخت. در نتیجه «فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ»؛ تو به تحقیق خویشتن را نابود کرده‌ای یعنی با گفتن این «ان شاء الله» ها و در آینده فلان خواهم کرد و بهمان خواهم کرد تردید نکن نابود می‌شوی. مقداری باید خودمان را برای آینده ی نامعلوم و عجیبی که پیش رو داریم آماده کنیم. 💔🖤 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی استوار برای برون رفت از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دار و دسته ی ... قبل از به قدرت رسیدن اینطور وانمود می‌کنند که همه ی گره ها به دست آنها باز می‌شود و پرچم قانون مداری را بلند می کنند بعد از رسیدن به قدرت «دیوار حاشا بلند است»،«کی بود کی بود من نبودم» و بی قانونی را ارزش نشان می دهند و مطالبه گران حق و حقیقت را تندرو می خوانند. تا زمانی که مردم این جماعت اهل را نشناسند این آش و این کاسه ی ما است. 🖤💔 👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @baradaraneemamali @nahjolbalaghealiali @madrese_velayat @rayatalhedayat @lesanolah ┗━━━🍂━
✍ چه ضررهایی که این پدر و پسر به ملت ایران نزدند‼️‼️🔻 🔸 مرحوم آملی رحمة الله علیه: 🔹زمانی که من در مدرسه مروی بودم یکی از آقایان بزرگوار و اساتید نامدار که اهل تالیف بود گاهی به من سری میزد و حال می‌پرسید. 🔹روزی آمد و گفت: از امروزِ تهران خبر داری؟ عرض کردم آقا من طلبه ام و خبر ندارم. گفت: امروز یک هواپیما کتاب خطی از تهران پرواز کرد برای آمریکا. 🔹این‌ها که پیش می‌آمد مرحوم آقای شعرانی می‌فرمود که ضرر و صدمه ای که بر معارف و فرهنگ این کشور، این پدر و پسر(پهلوی ها) زدند مُغول نزده است... 📚 یگانه دوران صفحه ۹۶ 🖤💔 👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @baradaraneemamali @nahjolbalaghealiali @madrese_velayat @rayatalhedayat @lesanolah ┗━━━🍂━
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی (سعدی) عاقبت اعتماد و تکیه به و رها کردن ... 🖤💔 👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @baradaraneemamali @nahjolbalaghealiali @lesanolah ┗━━━🍂━
تذکر بسیار مهم: قسمت اول: دو گونه می‌توانید به مرگ نگاه کنید. می‌توانید مانند عوام و از روی عادت (سطح پایین) به مرگ نگاه کنید و یا اینکه بروید و حقیقت مرگ را پیدا کنید. مرگ آنقدر ساده نیست که در ادبیات معمول مردم دیده می‌شود آنقدر موضوع مهمی است که امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می‌فرمایند:«كَمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هذَا الْأَمْرِ، فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ»؛ چه بسيار روزهایی كه گذرانده‌ام كه در اين امر پنهان شده جستجو مي نمودم پس خداوند نخواست جز پنهان کردنش (چه بسیار روی این موضوع فکر کردم که بفهمم حقیقتش چیست) بعد می‌فرمایند: «هَيْهَاتَ! عِلْمٌ مَخْزُونٌ»؛ دور است آگاه شدن از آن (مرگ) علم پنهان شده است (نهج البلاغه، خطبه ۱۴۹) حضرت نمی‌فرمایند: یاد نگرفتم و نمی‌دانم بلکه می‌فرمایند: هیهات اینگونه نیست که هر کس حقیقت من را بفهمد «عِلْمٌ مَخْزُونٌ» چون مرگ از امور عدمی نیست بلکه از امور وجودی است «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ»؛ او کسی است که مرگ و زندگی را آفرید (سوره ملک، آیه ۲). مرگ مخلوقی از مخلوقات خداوند تبارک و تعالی است. همانطوری که حیات وجود دارد مرگ هم وجود دارد بنابراین عباراتی را که حضرت فرمودند همه، امور وجودی بودند. فرمودند: «وَ أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ»؛ مرگ تو را طرد و دفع می‌کند، هل می‌دهد تا شما را به یک سمتی بکشاند. بنابراین باید حقیقت مرگ حل بشود. اگر در علم الکلام به دنبال کلمات حضرات معصومین علیه السلام بروید بخشی از حقیقت مرگ برایتان روشن می‌شود. قرآن از مرگ تعبیر به چشیدن می‌کند «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ»؛ هر نفسی چشاننده مرگ است (سوره آل عمران، آیه ۱۸۵) مرگ را می‌شود چشید و یک حقیقت چشیدنی است مثل لذت نماز که چشیدنی است. مرگ چشیدنی است و «عدم» را نمی‌چشند؟ خدای متعال می‌داند که چه می‌فرماید؟ امر عدمی را نمی‌فرماید که آن را می‌چشید بلکه یک حقیقتی است که آن را می‌چشید برای برخی بسیار گوارا و شیرین است و برای برخی بسیار تلخ است. حضرت به حارث همدانی فرمودند:«یَا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ یَمُتْ یَرَنِی» ای حارث همدانی هر کس بمیرد مرا می بیند بعد فرمودند:«مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قُبُلًا»؛ چه مؤمن و چه منافق (بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۸٠، باب ۷، ح ۸». منتها هر کسی به گونه‌ای مرگ را می‌چشد همانطوری که الان شما محبت را می‌چشید از ولی خدا لذت می‌برید و آن وهابی پلید از این محبت تهی و بری و بیزار است و او الان می‌چشد و بعد حس می‌کند و شما می‌چشید و برایتان بسیار گوارا است همانگونه خواهید چشید. 💔🖤 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی استوار برای برون رفت از
قسمت دوم: مرگ مقوله ی بسیار سنگینی است. مواجه شدن با حقیقت ولی خدا و فنای در ولی خدا، و ولی خدا چون مظهر اسماء تام است. حالا فنای در جلال است یا در جمال!؟ مسئله مرگ باید حل شود. مرگ یک امر وجودی است. بنابراین موضوعات را محلی حل نکنید که مثلاً بگویید: فلانی مُرد تمام. پیرزن محل هم همین را می‌گوید: می‌گوید فلانی مرد. فلانی مرد یعنی چه؟ امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمودند:«وَ أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ»؛ و تو رانده شده ی مرگ هستی و بعد برای مرگ صفت می آورد «الَّذِی لَا یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ، وَ لَا یَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ»؛ همان مرگی که فرارکننده اش از آن نجات نمی یابد و طلب کننده اش از او فوت نمی شود و ناگزیر او را در می یابد. مرگ به انسان می‌رسد انسان را درک می‌کند و در خودش هضم می‌کند.«فَکُنْ مِنْهُ عَلَی حَذَرِ»؛ از مرگ بر حذر باش. انسان از امر عدمی بر حذر نیست مثل این است که کسی بگوید: از این خرسی که پشت دیوار است بترس و از خرسی که موجود نیست از آن خیلی بترس. معقول نیست که انسان را از چیزی بر حذر بدارند که امر عدمی باشد. بنابراین روی مقوله ی مرگ باید کار کرد تا اینکه بدانید به چه معنا است؟ در یک جمله «مرگ فنای دانی در عالی» است. این جمله را باید بروید و معنا کنید. مرگ به این معنا است. مرگ همیشه از پایین به بالا است و از بالا به پایین نیست. کسی نیست که بمیرد و از بالا به پایین بیاید. هر کس که بمیرد به بالا می‌رود. 💔🖤 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی استوار برای برون رفت از