eitaa logo
نهج البلاغه
389 دنبال‌کننده
149 عکس
189 ویدیو
24 فایل
گام دوم انقلاب...سبک درست نگرش به زندگی انسان در بیان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام. ارتباط با ما @mohsenehabibi ابراهیم لشنی زند
مشاهده در ایتا
دانلود
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و هجدهم موضوع: پرهیز از رفتار دوگانه ...وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیْرِکَ.... ...و از جانب خودت زشت بدان آنچه را که از دیگران زشت می دانی... توضیح کوتاه: اگر چیزی را از دیگری دیدی و آن را زشت دانستی همان چیز را هم برای خودت زشت بدان، مثلاً اگر می‌بینی کسی غیبت می‌کند و یا دروغ می‌گوید و یا اینکه آب دهانش را در محل رفت و آمد عموم مردم می اندازد و تو این رفتار را دوست نمی‌داری و آن را قبیح می‌شماری، این اعمال را برای خودت هم قبیح بشمار و آنها را انجام نده و بدان همانگونه که تو این رفتارها را از دیگران ناپسند می دانی، دیگران هم اینگونه هستند یعنی اگر احیانا تو را اینگونه ببینند آنها هم زشتی آن رفتار را ادراک می‌کنند. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و نوزدهم موضوع: رضایت نفس «...وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ...» ...و از مردم خوشنود شو به همان چیزی که تو به آن از طرف خودت برای مردم خوشنود می شوی... توضیح کوتاه: از طرف خودت چه چیزی را می‌پسندی و موجب رضایت تو است تا در حق تو اِعمال کنند به همان هم راضی باش. اگر راضی هستی که فلان کار را در مورد دیگران به کار ببری پس تو هم راضی شو که همان کار را دیگران در مورد تو به کار گیرند. توجه: رضایت و خوشنودی در قلب اتفاق می افتد و بعد در اعضا و جوارح ظهور و بروز می کند. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیستم موضوع: پرهیز از کلام بدون علم «...وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ، وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ...» ...و نگو آنچه را که نمی دانی، و اگرچه کم است آنچه را که می دانی... توضیح کوتاه: اگر سخن بدون علم آمد پشت سر این سخن، خطا می‌آید و قاعدتاً آن شخص به دلیل ندانستن و به دلیل دانسته های خودش که از روی بی علمی و نادانی است خودش و دیگران را لگدمال می‌کند. و اگرچه کم می‌دانی ولی آنچه را که نمی‌دانی، نگو. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیست و یکم موضوع: ملاک سخن گفتن در مورد دیگران «...وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ یُقَالَ لَکَ...» ...و نگو آنچه را که دوست نمی‌داری برای تو گفته شود... توضیح کوتاه: این عبارت فرع بر آن عبارت قبل یعنی «وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ» است. زیاده گویی وقتی جاهلانه شد تجاوز به حدود و حقوق دیگران می‌شود. دستگاه ایمان هر زیاده گویی بدون علم را مذموم و ناپسند می داند. شخص زیاده گو وقتی می‌خواهد در مورد دیگران سخن بگوید به دلیل پرگویی که دارد به حقوق آنها تجاوز می‌کند و آنچه را که نباید بگوید می‌گوید، این در حالی است که خودش دوست ندارد آن سخنانی که در مورد دیگران می‌گوید در موردش گفته شود. پس او باید بنشیند و اندیشه کند و به فطرت پاک و زلالی که خداوند به او عطا کرده است گوش کند و خوشنودی و نارضایتی خودش را معیار و میزان قرار بدهد و خود را مخاطب کلام حضرت بداند تا اینکه آنچه را که دوست ندارد در موردش گفته شود، نگوید. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیست و دوم موضوع: مقام کُنْ فَیَکُون امام «...وَ اعْلَمْ...» ...و بدان... توضیح کوتاه: «اعْلَمْ» فعل امر معصوم علیه السلام است که به آن مقام «کُنْ» می‌گویند. اگر معصوم علیه السلام به شما بگوید: «اعْلَمْ» پس شما می‌فهمید و یاد می‌گیرید و عالم و دانا می‌شوید. منتها باید خودتان را در معرض آن قرار بدهید، چون مقام، مقام تکوین است. شما اگر کاسه را به سمت آسمان بگیرید و باران بیاید پر می‌شود و اگر کاسه را برعکس کنید آب در آن داخل نمی‌شود. حضرت می‌فرماید: خودت را در معرض کلام معصوم قرار بده یاد می‌گیری. «اعْلَمْ» بدان پس «تَعلَمْ» می‌آموزی و عالم می‌شوی. در ادامه حضرت به جملاتی اشاره می‌فرمایند که موجب عالم شدن افراد مخاطب می‌شود. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیست و سوم موضوع: عجب، آفت مغزها «...أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ، وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ...» ...[و بدان] بی تردید خودپسندی ضد درستی است و آن آفت خردها است... توضیح کوتاه: عُجب به نفس یعنی شخص فکر می‌کند آن چیزی را که انجام می‌دهد لطفی در حق خدا است و آن را زیاد به حساب می‌آورد. امام سجاد علیه السلام می‌فرمایند: «وَ لا تُفْسِدْ عِبادَتى بِالْعُجْبِ» (صحیفه سجادیه، دعای ۲۰)؛ و عبادت مرا با عجب (خودپسندی) فاسد نکن. هرچه در عالم صادر می‌شود و در موقع و موضع خودش قرار می‌گیرد بدون اذن معصوم اتفاق نمی‌افتد. اگر علم پیدا کردی و فهمیدی یعنی در واقع به همان مقام «کُنْ» معصوم رسیدی. پس خودپسند مباش. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیست و چهارم موضوع: تلاش برای خود، اصل اولیه نجات خود است، سزاوارترین شخص نسبت به انسان «...فَاسْعَ فِی کَدْحِکَ، وَ لَا تَکُنْ خَازِناً لِغَیْرِکَ...» ...پس در سختی کشیدنت تلاش کن و خزانه دار برای دیگران نباش... توضیح کوتاه: «کَدْح» به نوعی از تلاش می‌گویند که همراه با سختی باشد. تلاش برای سرگرمی‌های دنیوی مثل خوردن و نوشیدن تلاش هست ولی با سختی و مشقت نیست بلکه با لذت است. عبارت «لَا تَکُنْ خَازِناً لِغَیْرِکَ» یعنی بانک دیگران نشو و برای غیر خودت جمع کننده نباش. اگر تلاش می کنی برای خودت تلاش کن و خزانه دار خودت باش، نه دیگران. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیست و پنجم موضوع: خشوع در مقابل پروردگار «...و إِذَا أَنْتَ هُدِیتَ لِقَصْدِکَ فَکُنْ أَخْشَعَ مَا تَکُونُ لِرَبِّکَ...» ...و زمانی که تو به مسیر میانه راهنمایی شدی پس برای پروردگارت خاشع‌ترین حالتی که بر آن هستی، باش... توضیح کوتاه: «قَصْد» یعنی مسیر میانه که نه در آن افراط باشد و نه تفریط. نتیجه ی میانه‌روی این است که تبدیل به انسانی می‌شوی که خاشع‌ترین است. خشوع با افراط و تفریط حاصل نمی شود بلکه با قصد (میانه روی) به دست می‌آید. خشوع، به آن حالت قلبی می گویند که انسان در مقابل مالک و صاحب اختیار خودش کرنش می کند. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
توضیح بیشتر: مبدأ کار خود شما هستید و مقصد نیز خود حقیقت شما هستید که این باید کشف شود «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ...»؛ آن کس که خودش را شناخت پس بی تردید پروردگارش را خواهد شناخت (بحارالانوار، ج ۲ ص ۳۱، باب ۹، ح ۲۲). معرفت الله غایت و مقصد است که معرفت الله معرفت به خود است. هرچه در بیرون پیدا کنید ناقص است و هر معرفتی که بخواهید در بیرون کسب کنید معرفت آفاقی است و ناقص است. خداوند را از روی شتر نمی‌شود به نحو کامل شناخت. آن آیه ی شریفه ی «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ»؛ پس آیا به شتر نمی‌نگرید که چگونه آفریده شده است (سوره غاشیه، آیه ۱۷) برای کسانی است که در مرحله پایینی قرار دارند. قرآن برای همه ی کلاس‌ها و برای همه ی سطوح درس دارد. هر کسی که سطح فهمش پایین است به او می‌گویند: به شتر نگاه کن. شتر که باشد شتر آفرین هم باید باشد. این یک نوع از سطح معرفت است اما سطوح دیگری نیز دارد که حضرت امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ، وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ...»؛ ستایش برای خداوندی است که با مخلوقاتش برای مخلوقاتش تجلی فرمود و با حجتش برای قلوبشان آشکار گردید (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۸). خداوند اگر ظاهر است برای قلوب بندگان ظاهر است و شما خارج از آن چیزی پیدا نکنید. طالب علم باید به دنبال آن سطح از معرفت باشد. شناختی که پی بردن از معلول به علت باشد ناقص است. وقتی که شما به خواب رفتید چون متوجه معلول نیستید علت هم از بین می‌رود و این خداشناسی، خداشناسی کاملی نیست. خداشناسی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اینگونه بود که فرمودند: «...تَنَامُ عَیْنِی وَ لَا تَنَامُ قَلْبِی...»؛ چشمم می خوابد و قلبم نمی خوابد (بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۳۳۲، باب ۱۱، ح ۲۷). آن همان معرفت فطری است که همان معرفت حضوری و درونی است و نه حصولی. پس هر آنچه که حضرت در این عبارت کوتاه می‌فرمایند اشاره به این حقیقت معرفت نفس است، نه اینکه تصور کنید زمانی که می‌میرید یه کوه عظیمی جلوی شما است و به شما می‌گویند: این مسافت طولانی را باید بروید و تا به پشت آن برسید و بعد دره‌ای است که باید از آن بگذرید و بعد به کوهی می‌رسید و بعد... (مثل داستان‌های هزار و یک شب)، آن وقت نجات پیدا می‌کنید. خیر، اینگونه نیست. هرچه سختی می‌بینید برای همان سیر و سلوکی است که نکشیدید. در دنیا بالاختیار و در آنجا بالاجبار باید آن را تحمل کنید. ساده‌ترین کار این است که در دنیا این هفتاد و هشتاد سال طی طریق بشود وگرنه در آنجا هر روز مثل هزار سال است «...وَ إِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ»؛ و بی گمان یک روز نزد پروردگارت، مانند هزار سال از سال‌هایی است که شما می شمرید (سوره حج آیه ۴۷). یعنی اگر ما یک روز بخواهیم برای سیر و سلوک معطل بشویم و خباثت و اوثان و اوساخ از قلب بیرون برود اقلّاً هزار سال طول می‌کشد. حالا خدا نکند که کسی کارش به قیامت بکشد که در آنجا هر روز ۵۰ هزار سال است. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
نکته اول: حضرت هم خطر را متوجه انسان می‌کند و همراه نجات را متوجه او می‌کند «...وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ...»؛ و هر کس باید دقت کند که چه چیز برای فردا پیش می‌فرستد (سوره حشر، آیه ۱۸). دقت کن و ببین که برای فردا می‌خواهی چه کار کنی. هیچکس از بیرون منتظر نباشد بله عوامل هدایت هستند که ارشاد و امداد می‌فرمایند ولی اگر کسی نخواهد فایده‌ای ندارد. ابوجهل اگر نخواهد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم بالای سرش باشد فایده‌ای ندارد. از عجایب روایات این است كه وقتى جهنميان در جهنم در عذابند، ناگهان مى بينند كه اوضاع دگرگون شد و نسيمى خوش و معطر وزيدن گرفت، مى گويند: چه شده؟ به آنها گفته مى شود، پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) از كنار دوزخ عبور مى كند، به يُمن قدوم او اين نسيم خنك مى وزد، به ابوجهل گفته مى شود: همين اكنون برو به حضور محمد (صلى الله عليه وآله) ايمان بياور، او گويد: مى سوزم و مى سازم و به محمد (صلى الله عليه وآله) ايمان نمى آورم (داستان‌های صاحب دلان، محمد محمدی اشتهاردی، داستان ۱). اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم بالای سر انسان باشد اگر خود انسان طالب نباشد موفق نمی‌شود و اهل نجات نمی‌شود. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
نکته دوم: انسان هم صراط و هم سالک و هم مبدأ و هم معاد است، همه چیز خودش است به تعبیر امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام: «أ تزعم أنك جرم صغير و فيك انطوى العالم الأكبر»؛ آیا تو گمان می‌کنی جرم کوچکی هستی در حالی که در تو بزرگترین عالم گنجانیده شده است (کتاب بهج الصباغه، ج ۸، ص ۲۳۵). روز قیامت هم به تو می‌گویند: «اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا»؛ نامه ی خودت را بخوان که امروز خودت به عنوان حسابرسی بر خودت کافی هستی (سوره اسراء، آیه ۱۴). حسابگر نمی‌خواهی نامه‌ات را بخوان کافی است. «وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعًا...»؛ و برای خداوند همگی آشکارند (سوره ابراهیم، آیه ۲۱) همه چیز برای خداوند واضح است. حسابگر خودت هستی میزان خودت هستی همه چیز خودت هستی تطایر کتب خودت هستی و هیچگونه منافاتی ندارد با آنجا که فرمود: میزان علی بن ابیطالب علیهم السلام است «....الْمِیزَانُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام...»؛ میزان امیرالمؤمنین علیه السلام است (بحارالانوار، ج ۳۵، ث ۳۷۲، باب ۱۶، ح ۲۲). 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
نکته سوم: کلمه ی «أمامك» که به معنای «پیش روی تو» است، منظور از آن پیش روی مکانی نیست بلکه مانند آنجا است که گفته می شود پیش روی تو یا سعادت است و یا شقاوت است. کلمه ی «طریق» که جمع آن طُرُق است غیر از کلمه ی «صراط» است که اصلاً جمعی در علم لغت برای آن ذکر نشده است و یک راه بیشتر به سمت خدا نیست و آن راه امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام است «...الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ عَلِیٌّ علیه السلام...»؛ راه مستقیم امام علی علیه السلام است (بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۹۷، باب ۱، ح ۴۷). اما در این عبارت کلمه ی «طریق» استخدام شده است که جمع آن «طُرُق» است. از این کلمه معلوم می‌شود هر کسی راهی است برای افتادن در صراط مستقیم و هر کسی یک جاده‌ای در نفسش کشیده شده است تا ملحق به صراط مستقیم بشود. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
نکته چهارم: کلمه ی «بعیدة» یعنی دور. این بعید (دور) قابل جمع با قریب (نزدیک) است. دورِ نزدیک وصف خدا است. آن چیزی که حس دور بودن را ایجاد می‌کند موانع سلوک و حجاب‌ها هستند وگرنه «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» (سوره ق، آیه ۱۶). نزدیک‌تر از رگ گردن به انسان چیزی نیست چون حیات انسان به رگ گردن است و از حیات به انسان چیزی نزدیک‌تر نیست چون خودت حیات هستی دو چیز نیست که فاصله‌ای بخواهد باشد. راه بسیار دور است تا اینکه خودت را پیدا کنی. نزدیک است چون خودت هستی و دور است چون سلوک باید کنی و حجاب‌ها را برداری. هفتاد هزار حجاب بین انسان و خدا است (بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۹۸، باب ۳، حدیث ۱۰۱). 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
نکته پنجم: «مشقة شدیدة» این مسافت طولانی پر از مشقت است مانند مشقت تکلیف. مهمترین امری که مشقت را زیاد می‌کند خویشتن داری در مقابل گناه است. چقدر سخت است انسان در مواجهه با گناهی بخواهد خویشتنداری کند. این امر بسیار سختی است. در پیش روی تو است یعنی نمی‌توانی از آن فرار کنی. اگر در اینجا مثل آیت الله بهجت رحمت الله علیه نشد جای دیگر بالاضطرار و القهر و الغلبه تو را می برند. اگر تو نخواهی بروی تو را می کِشَند (أَمامَك). 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و بیست و هشتم موضوع: سرانجام بد «...فَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَی ظَهْرِکَ فَوْقَ طَاقَتِکَ، فَیَکُونَ ثِقْلُ ذَلِکَ وَبَالاً عَلَیْکَ...» ...پس هرگز بر گرده‌ات بالاتر از توانایی‌ات بار نگذار، پس سنگینی آن سرانجام بدی بر تو می شود... توضیح کوتاه: این از براهینی است که قیاسش با خودش است و نیازی به استدلال ندارد. همه می‌دانند و همه در دنیا می‌فهمند حتی آن بودایی که در چین است هم می‌فهمد که گذاشتن بار بر دوش آن هم بالاتر از طاقت، غیر عقلایی است. حضرت امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام به یک اصل عقلایی اشاره می‌کنند، می‌فرمایند: نباید بر گرده ی خودت چیزی بار کنی که فوق طاقتت باشد چون همین توشه‌ای که خودت برای خودت آماده کرده ‌ای وبال بر گردنت می‌شود. فرموده‌اند: جهنم خاموش است هیزمش را مردم می‌آورند «...فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ...»؛ پس از آتشی که آتش گیره ی آن انسان‌ها و سنگ‌ها هستند پرهیز کنید (سوره بقره آیه ۲۴). «وَقُودُ» به معنای چیزی است که آتش می‌گیرد یعنی چوب جهنم خود مردم هستند و این هیزم را مردم با گرده ی خودشان می‌آورند. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ی ۳۱ قسمت صد و بیست و نهم موضوع: کمک به نیازمند، توشه ی آخرت «...وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زَادَکْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، فَیُوَافِیکَ بِهِ غَداً حَیْثُ تَحْتَاجُ إِلَیْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِیَّاهُ...» ... و زمانی که از اهل فقر کسی را یافتی که برای تو توشه‌ات را تا روز قیامت به دوش می‌کشد در نتیجه، او فردا آن توشه را کامل به تو پس خواهد داد آنجا که به آن نیازمند هستی پس او را غنیمت بشمار و آن توشه را بر دوش او بگذار... توضیح کوتاه: چه ذخیره کننده‌ای و چه بانکی بهتر از شخص فقیر که در این دنیا از اضافه ی اموالت به او می‌دهی و در آخرت به طور کامل آن را به تو پس خواهد داد!؟ اگر اضافه ی مال داده نشود برای ورثه می‌ماند اما اگر این اضافه را در زمان حیاتت بخشیدی فردا به طور کامل به دستت خواهد رسید همان جا که تو به آن توشه محتاج هستی. پس اگر یک چنین انسان فقیری را پیدا کردی او را غنیمت بشمار. حضرت امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فقیر را برای کسی که پول دارد و خرج می‌کند غنیمت می‌دانند بر خلاف برخی که آن را وزر و وبال می‌داند. در نهج‌البلاغه است که فقیری که به سمت شما می‌آید فرستاده ی خدا است «إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ، فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّه، وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ»؛ همانا فقیر، فرستاده ی خدا است پس هر که او را منع کند پس به یقین خداوند را منع کرده است و کسی که به او ببخشد پس به خداوند بخشش کرده است (نهج‌البلاغه، حکمت ۳۰۴). 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و سیم موضوع: توشه ای برای آخرت _ فرصتی بدون جبران «...وَ أَکْثِرْ مِنْ تَزْوِیدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ، فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ...» ...و آن شخص را از توشه دادن زیاد کن در حالی که تو بر آن توانا هستی پس چه بسا تو او را طلب کنی پس او را نیابی... توضیح کوتاه: این عبارت «وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ» یعنی به اندازه توانایی‌ات، نه بالاتر از طاقتت «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (سوره بقره آیه ۲۸۶). اگر ضمیر عبارت «تَطْلُبُهُ» به اکثار و زیاد کردن برگردد معنای عبارت اینگونه می‌شود: چه بسا زیاد کردن را طلب کنی و دیگر این زیاد کردن را نبینی (سن تو که بالا می‌آید دوست داری عمل صالح انجام بدهی ولی حال نداری که انجام بدهی). اما اگر ضمیر به «مَنْ» موصول که در عبارات گذشته آمده بود برگردد یعنی آن کسی که قرار است بار را به دوش بکشد یعنی «مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زَادَکْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ» معنا اینگونه می‌شود: شاید یک زمانی به دنبال کسی باشی که بارت را به دوش بکشد پیدا نکنی (روز قیامت این طرف و آن طرف را نگاه می‌کنی ببینی کسی پیدا می‌کنی بارت را بدوش آن بگذاری اما پیدا نمی‌کنی بایستی در دنیا این کار را می‌کردی). 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و سی و یکم موضوع: قرض دادن غنیمتی برای قیامت «...وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فِی حَالِ غِنَاکَ، لِیَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَکَ فِی یَوْمِ عُسْرَتِکَ...» ... و غنیمت بشمار کسی را که در حال بی نیازی‌ات از تو قرض بخواهد تا اینکه در روز دشواری‌ات (نیازمندی‌ات) پرداختش را برای تو قرار بدهد... توضیح کوتاه: اگر کسی توان این را دارد که به کسی قرض بدهد حتماً این کار را بکند چون در دنیا همان مال را به او بر می گردانند و در آخرت طبق روایات وعده ی هجده برابر پاداش به او داده شده است. بنابراین آن کسی را که برای گرفتن قرض پیش تو می آید غنیمت بشمار، چرا که در آن روزی که روز نیازمندیِ تو است آن را به تو پس خواهد داد آن هم به گونه ای که هجده برابر است. بین صدقه و قرض فرق است. در صدقه آبروی شخصی که به او صدقه داده می شود حفظ نمی شود اما در قرض آبروی شخص قرض گیرنده محفوظ است. پاداش کسی که صدقه می دهد ده برابر است اما پاداش قرض دهنده هجده برابر است. طبق روایات شخص قرض دهنده خودش را برای گرفتن صدقه ضایع نمی‌سازد. «أَنَّ أَجْرَ الْقَرْضِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ ضِعْفاً مِنْ أَجْرِ الصَّدَقَةِ لِأَنَّ الْقَرْضَ یَصِلُ إِلَی مَنْ لَا یَضَعُ نَفْسَهُ لِلصَّدَقَةِ لِأَخْذِ الصَّدَقَةِ»؛ همانا پاداش قرض دادن هجده تا است در حالی که دو برابر از پاداش صدقه است چون قرض به دست کسی می‌رسد که خودش را برای گرفتن صدقه ضایع نمی‌سازد (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۴۰، باب ۱، ح ۱۱) 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و سی و دوم موضوع: گردنه های سخت «...وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ عَقَبَةً کَئُوداً، الْمُخِفُّ فِیهَا أَحْسَنُ حَالاً مِنَ الْمُثْقِلِ، وَ الْمُبْطِئُ عَلَیْهَا أَقْبَحُ حَالاً مِنَ الْمُسْرِعِ...» ...و بدان همانا پیش روی تو گردنه ی بسیار دشواری است، سبکبار در آن گردنه، حالش از سنگین بار نیکوتر است و کند رونده بر آن گردنه حالش از تند رونده زشت تر است... توضیح کوتاه: آسان‌ترین گردنه‌هایی که در روایات آمده است مرگ است و سخت‌ترین آن عالم عرض علی الله است همان روزی که انسان بر خدا عرضه می‌شود. کسی که بارش سنگین است کند می‌رود اما کسی که بارش سبک است تند می‌رود. این دو جمله در واقع لازم و ملزوم هم هستند یعنی لازمه ی سنگین بودن، کند بودن است و لازمه ی سبک بودن، تند رفتن است. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
نکته: همه ی انسان‌ها الان در حال حرکت به سمت یک مقصدی هستند و همه ی ما بالاخره وضعیتمان از دو مقصد خارج نیست. بزرگترین تهدید در همین عبارت است که حضرت راه سومی برای انسان قرار نداده است مقصد یا بهشت است و یا جهنم. مخاطب موجودی است به نام انسان و همه انسان‌ها مسیرشان در نهایت یک مهبطی دارد. فرموده‌اند: چون طریق داری مهبط هم داری. از راه وقتی حرکت می‌کنی به هر حال در یک جایی باید منزل و مأوی بگیری. یا العیاذ بالله آتش است و یا نعیم واسع بهشت. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و سی و چهارم موضوع: توشه ی آخرت «...فَارْتَدْ لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ...» ...پس پیش از فرود آمدنت برای خودت پیش بفرست... توضیح کوتاه: کلمه ی «ارتدّ» از ماده ی «رَوْد» و «رائد». «رائد» یعنی آن‌ کسی که قبل از کاروان یا گروهی برای یافتن جا می‌رود تا در آنجا منزل کنند و استراحت کنند. حضرت امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: برای خودت پیش بفرست. این عبارت کنایه از عمل صالح است. یعنی وقتی می‌خواهی در یک جایی منزل بگیری، اول اسباب و اثاثیه‌ای با خودت ببر و در جایی بینداز و تشکیلاتی آماده کن. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
نکته ی مهم: کلمه ی «حلول» بسیار مهم است و به یک مطلب مهمی اشاره می‌کند. بین حال و محل و بین نازل و منزل دوئیت نیست و دوتا چیز نیستند. برخی از فلاسفه مانند علامه حسن‌زاده آملی رحمة الله علیه عینیت عمل و عامل را بررسی می‌کنند و می‌گویند: عمل و عامل و علم و عالم عین هم هستند و تو خودت همان عمل صالح هستی و هرچه می‌سازی خودت هستی. اگر خودت را می‌سازی یک جای دیگری را نمی‌سازی. زمانی که تو اهل ایمان هستی و عمل صالح انجام می‌دهی خودت در حال تغییر هستی و تغییر می‌کنی، نه اینکه بیرون تغییر می‌کند. ایمان و عمل صالح تو را می‌سازد و تو را (ذات خودت را) بالا می‌برد. به همین دلیل است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زمانی که در جلسه‌ای می‌نشینند با بقیه ی مؤمنان متفاوت هستند. اگر تفاوت عمل صالح در بیرون ظاهر می‌شد پس این ذوات نباید با هم فرقی داشته باشند و این ذات می‌بایست عین ذات دیگر باشد. قرآن به آسانی و به گونه‌ای لطیف به این موضوع می‌پردازند «هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللَّهِ...» ( سوره آل عمران آیه ۱۶۳)؛ یعنی اهل بهشت خودشان درجات هستند. و این آیه غیر از آن آیه است که خداوند تبارک و تعالی فرمود:«...لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ...» ( سوره انفال آیه ۴). بنابراین خود شما محل و منزل هستید و خود شما مأوی هستید و خود شما درجات بهشت هستید. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و سی و ششم موضوع: راه بدون بازگشت و جبران «...فَلَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ وَ لَا إِلَی الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ...» ...پس، هیچگونه درخواست رضایتی پس از مرگ نیست و هیچ برگشتی به سمت دنیا نیست... توضیح کوتاه: کلمه ی «مُستَعتَب» به معنی طلب عُتبی و رضایت است. این عبارت شریف تهدید بسیار بزرگی است. بعد از مرگ گفتن «غلط کردم» نیست و معذرت خواهی دیگر سودی ندارد. برخی به خداوند عرض می‌کنند: «...رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ»؛ پروردگار من مرا برگردان، باشد که من عمل صالح انجام بدهم در آنچه که ترک کردم. در جواب به آنها گفته می شود: «کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا...»؛ هرگز! این، کلمه ای است که او آن را می گوید ( سوره مومنون آیات ۹۹ و ۱۰۰). این آیه نیز تهدید زیادی در آن است. نمی گوید: برگردم و ایمان بیاورم بلکه می‌گوید: برگردم عمل صالح انجام بدهم. معلوم می‌شود ایمان به تنهایی کافی نیست. نه در آنجا توبه است و نه به دنیا اجازه ی بازگشت است یعنی از هر دو طرف در بسته است آنجا توبه نیست و اینجایی که توبه هست اجازه به عقب برگشتن نیست. البته در آیه توهین نیز هست. خداوند نمی فرماید: «إِنَّهَا کَلِمَةٌ اَنتَ قَائِلُهَا»؛ این سخنی است که تو آن را می گویی، بلکه می فرماید: «إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا»؛ این سخنی است که او آن را می گوید. گویا با یک شخص دیگری صحبت می‌کنند و این نهایت وهن آن مخاطب است. مگر کسی جز امیرالمؤمنین سلام الله علیه می‌تواند این گونه سخن بگوید!؟ کلام حضرت فلسفه نیست ولی به گونه‌ای سخن می‌فرماید که قسم سومی نمی‌ماند. اصلا از شأن اهل بیت علیهم السلام به دور است که بخواهند فلسفی سخن بگویند. این کتاب، کتاب هدایت است. فلسفه کتاب هدایت نیست. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و سی و هفتم موضوع: دعا «...وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ...» ...و بدان همانا آن کسی که گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین به دست او است بی‌تردید برای تو در دعا اذن داده است... توضیح کوتاه: این عبارت، مطلب بسیار مهمی است. گاهی کسی قدرت دارد ولی غنا ندارد و گاهی کسی غنا دارد ولی قدرت ندارد، مثلاً شخصی پول دارد ولی محصور است و اجازه تصرف در هیچ چیز را ندارد. کسی که مرتد می‌شود تمام اموالش حتی عقد زنش خود به خود فسخ می‌شود. اموالش بین ورثه تقسیم می‌شود در حالی که زنده است. کسی پول دارد ولی قدرت ندارد و شخصی قدرت دارد ولی غنا ندارد. قدرتمند هست ولی اگر از او صد هزار تومان طلب کنی ندارد. حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه نه از قدرت سخن می‌فرمایند و نه از غنا سخن می‌فرمایند بلکه جمله ای را استفاده می‌کنند که ما در ضمنش هر دو معنا را پیدا کنیم. می‌فرمایند: آن خدایی که شما به دنبال روزی از او هستید و از او درخواست می‌کنید هم قدرت دارد و هم غنا دارد. حضرت به گونه ای هنرمندانه عینیت عدم دوئیت در صفات را القا می‌فرمایند. در دنیا صفات می‌توانند با هم جمع نشوند و دو تا و یا پنج تا و یا ده تا باشند ولی در خدای متعال تعدد معنا ندارد. عبارت حضرت دو طرف دارد: یک طرف دعا و نیاز و طرف دیگر قدرت و غنا. آن کسی که این گونه است «قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ»؛ بی‌گمان به تو در دعا اذن داده است. توجه: منظور از آسمان‌ها و زمین در عبارت امام امیرالمومنین علی علیه السلام کل نظام آفرینش است که هر کدام در ضمنشان مخلوقاتی موجود است. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از
پای درس نهج البلاغه، نامه۳۱ قسمت صد و سی و هشتم موضوع: کفالت رزق، درخواست از مسبب الاسباب «...و تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَةِ، وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ، وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ...» ...و خداوند اجابت را برای تو به عهده گرفته است و به تو دستور داده است که از او درخواست کنی تا به تو عطا کند و از او رحمت بخواهی تا به تو رحم کند... توضیح کوتاه: خدایی که این گونه است اعتقاد لازم دارد. به هر حال فرمایش حضرت نشان می‌دهد که دعا پشتوانه‌اش چنین اعتقادی باید باشد بنابراین فرمودند: با این گمان که بدانید او هم غنی است و هم قادر است به درگاه خدای متعال اگر آمدید دعایتان مستجاب می‌شود. تکفُّل یعنی به‌عهده گرفتن و عهده‌دار شدن تمام کار کسی. یک چنین کسی تمام امور را متکفل شده است. شخصی که مقداری دلش به خدا است و مقداری به این سبب و آن سبب، دعایش مستجاب نمی شود و با عبارت حضرت نمی سازد. اگر خداوند تبارک و تعالی را کفیل کردی نباید نصف توجهت به جای دیگر باشد. خداوند به تو امر کرده که از او درخواست کنی. یکی از اوامر خداوند امر به دعا است «...ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ...»؛ مرا بخوانید تا برای شما اجابت کنم ( سوره غافر آیه ۶۰). بنابراین دعا جزو واجبات است نه مستحبات. اقل دعا باید اتفاق بیفتد و جزو واجبات است. بنابراین در روایت است کسی که دعا نمی‌کند و از دعا استنکاف می‌کند وارد جهنم می‌شود، معنایش این است که خودش را غنی می‌بیند. 💔 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای برون رفت از