- ناجه -
شبِ رغبتها : )✨
رغائب، جمعِ مکسرِ کلمهٔ "رغیبة" است؛
در یک معنا یعنی کاریکه پاداشِ بسیار
بیشتر از تصور برای آن در نظر گرفته شده!
پس لیلةُالرغائب یعنی شبِ بهتوانرسیدنِ همین عبادتهای معمولی، شبِ ضریبدارشدنِ یک ذکر ساده!
چهقدر بیلطف بودند آنهایی که خواستند
اسم این شب را بگذارند "شب آرزوها"
حسابکتابهای معمولیِ جهان، اعداد و مضربها و مقسومعلیهها، در شبهایی برداشته میشوند.
توی سینهٔ جهان، هنوز شبهایی هست که
زیرِ آنها خط کشیدهاند و گفتهاند:
«هرچیزی بیاوری ضربدر هزار!»
هرچه دلِ تنگ، خواهشِ ندیدگرفته، هرچه دعای زیرلبِ برآوردهنشده داری، امشب با خودت بیاور. به دلتنگی، وقتی هزار برابر شد، رحم نمیشود؟
- لیلةالرغائب✨
- ناجه -
چشمهایت ؛
- محبوبِ من ؛
کاش میتوانستم از چشمهایت سخن بگویم ؛ اما نمیشود ...
کلمات نمیتوانند زیبایی چشمهایت را به تصویر بکشند.
چشمهایی که سیاهیِ آسمان شب در مقابلش کم میآورد.
چشمهایی که ستارهها درونش میرقصند و شبنم ، آرام از کنارشان میچکد!
نوشته بود : همهچیز از چشمها شروع میشود. اما من باورم نمیشد .
تا زمانی که چشمهای تو را دیدم .
چشمهایِ تو جادویم کرد!
بندِ دلم پاره شد و در دامِ چشمت افتاد.
حالا جهانِ من در زیباییِ چشمهای تو خلاصه میشود :)
میدانی زیبایِ من ؛
کلمات نمیتوانند چشمهایت را وصف کنند.
کمر کلمه هم زیر بارِ برقِ نگاهت خم میشود ؛
پس چه انتظاریست است از بندِ دلِ من ؟ :)
- گلنار .
- ناجه -
چشمهایت ؛
مهمانِ قلبم باش، یک فنجان نگاهم کن .
تا حل کنم در قهوهی چشمِ تو فالم را : )
"من دوستت دارم شدیداً " ، دوستم داری؟
تکرار کن بخشِ نخستینِ سوالم را !