eitaa logo
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
8.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
9.2هزار ویدیو
9 فایل
نجواها و دعاهای مشکل گشا ، زندگی نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مه شهدا داستان های آموزنده موسیقی بی کلام آرام بخش
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایمان داشته باش که قشنگترین عشق نگاه مهربان خداوند به بندگانش است زندگی را به او بسپار….و مطمئن باش که تا وقتی پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا خنده دار است... ⭐️⭐️    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #ایل_آی معصوم ناراحت شد و گفت آیسو حق با اوناست _ مگه بچه م
به قلم (یاس) با تعجب گفتم _ مامان چی راست میگه ؟؟ _معصوم دختر خوب و مهربونی بوده خودت گفتی برعکس دیگرخواهر شوهر هات کمکت میکرده _ آره انصافاً همیشه هوامو داشت شوهرشم خیلی مهربون و با ادب بود _ خوب به این فکر کن که الان چه تو بخوای چه نخوای اون عمه آیسو هستش و ثریا مادربزرگ واقعیش آیسو هم الان نفهمه در آینده حتما متوجه میشه پس بهتره استرس بیخودی به خود ندی حضانت آیسو در هر حال با تو هستش و تصمیم گیرندش تویی ولی خدا رو هم در نظر بگیر اونام حق دارند تنها یادگاری بچه شون رو ببینن حق دارن بغلش کنن بوسش کنن به جای این فکر های بیخودی صبح پا میشی یه ناهار خوب و خوشمزه میپزیم تو هم مرتب و تمیز میری استقبال شون لازم نیست همه چیز به آیسو توضیح بدی بهش بگو از فامیلای دور من هستند و تو رو خیلی دوست دارن همین خدا رو شکر خدا بهت انقدری خوشبختی داده که هیچ کس جز همون خدا نمیتونه خرابش کنه اونام گناه دارن مادر خودش گفته که دوسال دنبالت می گردیم خدارو خوش نمیاد اینجوری مهمونت با چشم گریون از خونت بره با ناراحتی گفتم _ من من... منم ناراحتم مامان معصوم برای من خواهر بود نه خواهر شوهر _ پس توکل به خدا کن ببینیم فردا چی میشه بالاخره شب تمام شد همه شب کابوس می دیدم فکر میکردم ابراهیم هنوز زنده است و تو خونه ثریا زندگی می کنم تو همون خونه نمور کوچیک و ابراهیم از دستم عصبانی و ناراحت قاشق برداشته که دوباره داغم کنه داشتم از دستش فرار می‌کردم که ثریا منو گرفت تحویلش داد با ضربه دست محمد بیدار شدم _بیا آب بخور هیچی نیست عزیزم فقط یه خواب بوده آب گرفتم خوردم دوباره سرم روی دستاش گذاشتم _ محمد من میترسم _عزیز من آخه من دیگه چجوری بهت بگم نترس به خدا از سرپرستی آیسو فقط با من و تو بچه تکون خورد محمد با لبخند گفت _ببین این کوچولو هم بیدار کردی الان تا صبح میخواد بچرخه خندیدم دست محمد رو روی شکمم گذاشتم و گفتم _ باباش نازش میکنه باهاش صحبت میکنه تا بخوابه منم میخوابم _ با کمال میل من و پسرم روابط خوبی با هم داریم الان باهاش صحبت می کنم اونم به احترام من میگیره میخوابه میگی نه نگاه کن 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
زیارت+آل+یاسین+علی+فانی.mp3
5.82M
❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام علی آل یاسین😔 سلام مولای غریبمان 😔 التماس دعا از همه خواهران و برادرانم🙏 ❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو 💖بر مهدی دین ✨مُنجی دنیا صلوات 🌸بر چهره آن ماه دل آرا صلوات 💖در دامن نرجس ✨گل زهرا بِشِکفت 🌸براین گل وبر نرگس و زهرا صلوات 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌸   🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا بیــــا درد دو عالم را دوا کــن... 🤲 خدایا در بیست و ششمین روز بهمن ماه 🌱🌸 روز جمعه تون بخیر روزتون ختم به زیباترین خیرها امیدوارم امروز حاجت دل پاک و مهربانتون با زیباترین حکمتهای خدا یکی گردد آرامش نصیب حالتون 🌸🌱     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
📖داستان طنز 💎مسابقه روزی دانشمندی به شهر ملانصرالدین وارد می‌شود و می‌خواهد با دانشمند آن شهرگفتگویی داشته باشد. مردم، چون کسی را نداشتند، او را نزد ملانصرالدین می‌برند. آندو روبروی هم می‌نشینند و مردم هم گرد آنها حلقه می‌زنند. آن دانشمند دایره‌ای روی زمین می‌کشد. ملانصرالدین با خطی آن را دو نیم می‌کند. دانشمند تخم مرغی از جیب درمی‌آورد و کنار دایره می‌گذارد. ملانصرالدین هم پیازی را در کنار آن قرار می‌دهد. دانشمند پنجه ی دستش را باز می‌کند و به سوی ملانصرالدین حواله می‌دهد.ملانصرالدین هم با دو انگشت سبابه و میانی به سوی او نشانه می‌رود. دانشمند برمی‌خیزد، ازملانصرالدین تشکر می‌کند و به شهر خود بازمی‌گردد. مردم شهرش از او درباره ی گفتگویش می‌پرسند و او پاسخ می‌دهد که: ملانصرالدین دانشمند بزرگی است. من در ابتدادایره‌ای روی زمین کشیدم که یعنی زمین گرد است. او خطی میانش کشید که یعنی خط استواهم دارد. من تخم مرغی نشان او دادم که یعنی به عقیده ی بعضیها زمین به شکل تخم مرغاست. و او پیازی نشان داد که یعنی شاید هم به شکل پیاز. من پنجة دستم را باز کردم که یعنی اگر پنج تن مثل ما بودند کار دنیا درست می‌شد و او دو انگشتش را نشان دادکه یعنی فعلاً ما دو نفریم. مردم شهر ملانصرالدین هم از او پرسیدند که گفتگو درمورد چه بود و او پاسخ داد: آن دانشمند دایره‌ای روی زمین کشید که یعنی من یک قرص نان می‌خورم. من هم خطی میانش کشیدم که یعنی من نصف نان می‌خورم. آن دانشمند تخم مرغی نشان داد که یعنی من نان و تخم مرغ می‌خورم. و من هم پیازی نشانش دادم که یعنیمن نان و پیاز می‌خورم. آن دانشمند پنجة دستش را به سوی من نشانه رفت که یعنی خاکبر سرت. من هم دو انگشتم را به سوی او نشانه رفتم که یعنی دو تا چشمت کور شود.   🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🌸✨برای رسیدن به حاجات شرعی دو رکـعت نمـاز بخوانـد و پـس از آن در یـک مجلس هـزار بار بـگوید✨ 📚 منتخب الختوم ۱۹ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b