eitaa logo
نمکدون شعبه ایتا
194 دنبال‌کننده
91 عکس
18 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💠 دوره طنزنویسی ویژه خواهران 🌸 در این دوره شما با قالب‌ها و تکنیک‌های ساده و کاربردی طنزنویسی آشنا می‌شوید. ◽️هزینه: ▫️150 هزار تومان ▫️تخفیف ویژه طلاب خواهر: ۱۱۰ هزار تومان ✍️ نام‌نویسی به نشانی: @salehi6 🕰 زمان: ۱۳، ۲۰، و ۲۷ تیرماه @HOWZAVIAN
نامه‌ای به اکانت فیکم در اینستاگرام سمیه رستمی ای نامه که میروی به سویش از جانب من تُف کن تو رویش اکانت فیک عزیزم گیرم سلام خوب برای خودت در پیج‌های آنچنانی ول می‌گردی، خیال می‌کنی نمی‌فهمم کجاها سر درآورده‌ای؟! مثل اینکه یادت رفته قرارمان چی بود؟ اکانت جان! بنده شما، عزیز دل را ساختم بی سرو صدا برویم آن اکانت‌های که با اکانت اصلی‌م بلاک کرده‌ام را سرک بکشیم.‌ یا برویم آن اکانت‌های که جنبه نداشتند بلاکم کردند را دید بزنیم، لاکردار! چرا می‌روی پست‌هایشان را لایک می‌کنی؟ چرا کامنت تشکر می‌گذاری؟ مردم بیست تا بیست تا اکانت فیک برای خودشان درست می‌کنند، بعد این اکانت‌هایشان قطار می‌شوند، پست‌های اکانت اصلی را لایک می‌کنند، کلی کامنت می‌گذارند: وای چقدر بی‌نظیری تو! مثل همیشه عالی نوشتی عزیزم! قلمت مانا! کلی قربان صدقه می‌روند، جوری که مرزهای خودشیفتگی جاخالی می‌دهند. اکانت جان! فکر نکنی به آنها حسودی می‌کنم؛ اما بالاخره اکانت فیکی گفتن، اکانت اصلی گفتن. تو حتی مرا فالو هم نکرده‌ای لامصب. لایک و شونصدتا کامنت قلب و بوج بوجی پیشکش. راستی تازگی‌ها یک شیرین کاری جدید هم دارند این اکانت‌های فیک مردم. پست لوس و خونوک اکانت اصلی را استوری می‌کنند و دوباره قربان صدقه می‌روند. بعد اکانت اصلی به عنوان تشکر، استوری اکانت‌های فیک خودش را استوری می‌کند. بعد یک عده فالور خوشحال‌تر از آن اکانت‌های فیک، جو می‌گیردشان می‌روند آن پست را استوری می‌کنند که اکانت اصلی استوریشان را استوری کند. چی؟ خیلی پیچیده شد. والا این را در قوطی، نه چی بود آهان؛ در پیج هیچ عطار اینستاگرامی نمی‌توانی پیداکنی. باورکن اگر از این فالورهای جوگیر بپرسی این چه کوفتی بود استوری کردی؟ می‌گوید: والا من که نفهمیدم چی چی بود؛ اما وقتی یک عده کثیری آن را استوری می‌کنند، حتما خیلی چیز مهمی بوده. فیکی جان! هرگز خیال نکن دوران مردمی که برای شورت و زیر پیراهن پادشاه هورا می‌کشند ولی دم نمی‌زنند لباسی نمی‌بینند تمام شده. بعد این چیزها که برایت گفتم بدان دنیا همه چیزش کپی پیست شده و تکرار مکررات است. خوب خندیدیم دیگر پررو نشو! حالا برسیم به دعوای خودمان. چه می‌شود شما هم پست مرا لایک کنی؟ یک ایموجی لبخند ملیح کامنت بگذاری؟ عجب اکانت فیک پررویی هستی حیف نتی که صرف تو شد. نکبت بابت همان پیج‌های خاک بر سری که سرک کشیدی بلاکت می‌کنم تا بفهمی یک اکانت اصلی چقدر فالور دارد! پ.ن. هرگز خیال نکن با آن یکی اکانت‌های فیکم می‌آیم ببینم چه غلطی می‌خوری؟ https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
به خاطر دو مثقال دوپامین فرد اعلا نویسنده: سمیه رستمی اینجانب خیر سرم مغز هستم آن هم مغز انسان. با دو نیمکره چپ و راست و یک فقره مخچه گوگول مگول و کلی مدار و سیم‌کشی در رأس اعضا بدن حضور دارم. بای دیفالت کارمان ساماندهی به اوضاع احوال بدن است. بیست چهاری از اقصی‌نقاط بدن گزارش می‌گیریم و مثلاً چهارچشمی مواظبیم چیزی کم و کسر نباشد. اما چند وقتی است این روان‌شناس‌ها و روانپزشک‌ها که به ضرب زور کلاس و تست و پس‌گردنی مادر و فت پای پدر مدرک گرفته‌اند؛ گفته‌اند می‌شود مغز را با خنده الکی «گول» زد. اسمش را هم گذاشته‌اند خنده‌درمانی. یعنی مغز را اوسکل موسکلی، چیزی فرض کرده باشند که گول بخوریم. چون این خود ما هستیم فرمان می‌دهیم که در حیطه مدیریتی‌مان چه عضوی چه چیزی را کوفت کند. بعد مگر مغز هر دراز گوش تازه‌بالغ با یونجه ارگانیک تناول کرده‌ایم که بیاییم، خودمان به خودمان! دستور بدهیم «گول بخور! گول بخور!» و طبق معمول ادامه شو اینجا بخونید👇 https://daftaretanz.ir/%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86/ اینم لینک کانال خودمه https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
بدون شرح .... شیرینی هم نمیدم
دیروز اولین روز کارگاهم برگزار شد من حیث المجموعش اینکه خوب بود
متن استنداپ کمدی ویژه عید غدیر اجرا شده در جامعه الزهرا سمیه رستمی کیا سیدن؟ به افتخارشون دست بزنید کیا مادرشون سیده ؟ به افتخارشون... کیا مادربزرگ سید دارن ؟ به افتخارشون.... کیا ( با لحن نمکی ها )زن دایی، زن عمو، شوهر خاله شوهر عمه، سید دارن ؟ اینام بالاخره یه نسبتی با سادات دارن به افتخارشون.... (جوری که ینی سیدها را به دام انداخته با تهدید با انگشت اشاره رو به جمع ) یعنی یَک یَکتون رو شناسایی کردم. صبح عید غدیر، دست رو نشسته، در خونه‌تونم عیدی بگیرم. اصن حدیث داریم مومن باید مومن رو در امر دین یاری کنه و اصن یه حدیث دیگه داریم امر دین ینی سید دیدی خِفتش کن! نه! چیز! ماچش کن. مااااااچ ‌هاااا!!! از این ماچهای ساکشنی ...... جوری که نصف اعضا و جوارح رگ و ریشه، طرف قلمبه بشه بیاد رو لپش( با دو دست از کل بدن اشاره میکند به لپ)...ماچ سه ضرب هم باشه. البته اگر سید مورد نظر از لحاظ تیغه دماغ به قله کلیمانجارو گفته بود نیا نیا که من اومدم، مواظب سایش دو تیغه بینی باشید که برا دو زار عیدی یه خرج عمل جراحی دماغ هم نیوفتید حالا . اگه سایز بینی سید مورد نظر رو ابتدا با دو دست ثابت نگه دارید؛ بعد رگباری ماچش کنید. جوری که به زبون خوش و کاملا به آتش به اختیار، دست به جیب بشه‌! فقط به هیچ عنوان اسکناس نو قبول نکنید. بگید یه چیزی می‌خوام که مدتی در معیت شما بوده باشه! برکتش بیشتره رجائا! قربه الا الله! اینجوری مبالغی بیشتر پونصدی و هزاری گیرتون میاد. اگه گفت پول نقد ندارم، جهت ادای سنت حسنه عیدی گرفتن .... دستگاه پوز را از جیب بغلتون بکشید بیرون. بگید ملالی نیست داداش کارت بکش! مومن نباید بذاره مومن دیگه شرمنده ش بشه. اینا همش حدیثه! (کاملا عاقلانه و حق به جانب ادا شود)آدم دیگه اینقدر رو که باید مسلمون باشه! البته با توجه به نرخ پایین فرزندآوری زبونم لال زبونم میوت اصن سایلنت.... اگه سیدی دور اطرافتون نبود.... باید برید سراغ پلن بی! پلن بی چی میگه؟ میگه هدف وسیله رو توجیه می‌کنه! مهم ادای سنت حسنه عیدی گرفتن عید غدیره.... حتی از غیر سید!!!! هر کیو دیدید بگید به‌به از وجنات و سکنات شما می‌باره که سیدین.... عیدی ما رو بدین.... بعد ترفند ماچ ساکشن دار رو روش پیاده کنید. البته یقه شو بگیرید جوری که انگار ارث پدر ازش طلب دارین و بگید دست از طلب ندارم تا عیدی شود به کامم یا جان ز تن درآید یا عیدی میدی نهایت. اگر زیر بار نرفت که سیده؛ اونوقت قضیه لک‌لکها رو پیش بکشید و بگید یه مدت سیستم ناوبری لک‌لک‌ها دچار نقص فنی بوده..... بچه‌ها رو اشتباهی تحویل میدادن. بگید تیپولوژیش داد میزنه کل خاندانش سیدی، چیزی، بودن! اصن یه حدیث داریم میگه هر کس سیدی را ببیند در روز عید غدیر و از وی عیدی نگیرد بر وی جفا کرده باید تا عید غدیر آینده برود توی اتاقش به کار زشتش فکر کند حالا درسته راویش سنی‌ه اما تو این اوضاع اقتصادی که به سر می‌بریم توجیه میشه کردش بالاخره اینم یه جور درآمده حلاله! اگه بازم زیر بار نرررررررفت....آهااااان اون یه راه حل داره، نمیگم. چون میترسم سر خودم پیاده کنید ازم عیدی بگیرید .... مخصوصا شما ( اشاره به شخص نادمعین در وسط جمع) اره شما که اون وسط نشستی داری تند تند یادداشت برمی‌داری! ( با لحن بچه زرنگ و ریشخند)ما که دیگه فن آخر رو رو نمی‌کنیم .... در آخر امیدوارم سید به میزان کافی در دسترس همگان باشه... نبود..... دولت وارد کنه .... عیدتونم مبارک! https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
در حالیکه از دیشب دو برابر مقدار جایزه قول شیرینی دادم خواهرم برام گل گرفت. باشد که آره و اینا....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیکتاتور چیست؟ سمیه رستمی عده‌ای از جانورشناسان که معلوم است تا الان سرشان در گوشی، گرم بوده به تازگی جانوری را کشف کرده‌اند که رو به انقراض است. این جانور غیراهلی بوده و خدا گذر هیچ تنابنده‌ای را به زیستگاهش نیندازد. چرا که به هیچ قانونی حتی قانون جنگل وفادار نبوده و بسیار موذی است لاکردار. جانورشناسان چشم‌هایشان بابا قوری شد تا فهمیدند این‌ها از حق و حقوق سایر موجودات تغذیه می‌کنند و پیوسته با گولاخ بازی و شاخ شدن، قلمرو خود را گشادتر می‌کنند و هرجایی که عشقشان بکشد چهاردیواری‌شان محسوب می‌شود. اصلاً مورد بوده یکی از این جانوران همه زمین‌های مرغوب و هلوی کشورش مخصوص زمین‌های شمال را از حلقوم صاحبانشان بیرون کشیده و یک لیوان آب شادی‌افزایِ شنگول‌کن هم رویش نوشیده. بعضی از جانور شناسان خیلی خسته، این‌ها را در رده جانوری زالوها قرار داده‌اند که زالوها به هفت پشت پدریشان خندیده باشند اگر با ایشان نسبتی داشته باشند. آخر زالوها چهرهای شاخص علم پزشکی هستند، اگر چهار قاشق خون می‌مکند، قصدشان خیر بوده و فقط روششان کمی غیر صلح آمیز و ناجور است. این جانوران اگرچه ظاهر خشنی دارند اما به شدت حساسند و دل نازک. کوچکترین حرفی که باب میلشان نباشد، باعث می‌شود قلب کوچولو و گوگولی‌شان بشکند و تا یکی دوتا بشکه خون نریزند آرام نشوند.
جانورشناسان از این جانور چندششان می‌شده، خیلی دقت نکرده‌اند ببینید پوشش این‌ها چیست؛ اما گمان می‌کنند نوعی خاصیت کشسانی دارد که الکی باد می‌شود. البته به همین دلیل، با اینکه ظاهر دهشتناکی دارند به شدت آسیب پذیرند و به بزرگتر از خودشان باج سبیل پرداخت می‌کنند که هوایشان را داشته باشند تا بادشان در نرود. در عوض هرچه بهشان دیکته کنند این‌ها انجام بدهند. به همین دلیل جانورشناسان خودشان را راحت کرده‌اند و نام دیکتاتور را برایشان انتخاب کرده‌اند. منتشر شده در نشریه نوجوان دیدار https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
بسم الله با کاروان بسیج دانشجویی دانشگاه صدا و سیما آمده‌ام پیاده روی چند بچه جقله مسئول کاروان هستند و برای ما چند نفری که با بچه‌هامان همراه شده‌ایم تعیین تکلیف میکنند و خط نشان میکشند. یعنی این حمایل آبی رنگ که ما را شبیه بچه‌های مهد کودک میکند و باید در این گرما حتتتتتتتما روی چادرهایمان داشته باشیمش کم است ؟! این بچه‌ها را هم باید تحمل کنیم و دست به دمپایی نشویم... اما نظم خوبی دارد کاروان مثلا ما را در مسیر مشایه گروه بندی کرده‌اند و هر گروه یک سرگروه آقا دارد و یک سرگروه خانم که خانمها مطلقا اجازه ندارند با سرگروه آقا همکلام شوند و یا از او جلوتر برویم و مقرراتی از این دست ... در کل اما راضی هستم از این دهه هشتادی های بامزه که دارند کم‌کم برای خودشان بزرگ میشوند و ادای آدم بزرگ‌ها را درمی‌آورند. راستی بهمان یک برگه شعر هم داده‌اند که حفظ کنیم و همخوانی...این را کجای دلم بگذارم ؟...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر نوبه، خر مزقانش را کوک می‌کند، نوای «باز آمد بوی ماه مهر» در می‌دهد، زهره‌مان آب می‌شود‌. یادمان می‌آید، ول‌مان دادند جایی، می‌گفتند است‌. زندان گوآنتانامو، اسپیناپس بود در مقابلش. از حیث قدمت، کلنگ احداثش را می‌گفتند احمد قاجار زده. بعضی می‌گفتند شاه شهید ماقبل عزیمتش به سیدالکریم آمده این محل، فرمایشات داشته، نسوان این مملکت باید مانند نسوان ممالک مترقیه باشند، اوامر ملوکانه داشته، دبستان دخترانه علم کنند. قدیمی‌ترها می‌گفتند الباقی مجاناً و مفتاً اباطیل فرمایش کرده‌اند. بنا اساساً دبستان نبوده، مسافرخانه بوده. مالکش شخصی کَرَم‌آبی نام، اهل محل مزاحاً و مُطایبتاً می‌گفتندش کِرم‌آبی، توفیری نمی‌کند اسمش چه بوده. خلاصه مسافرخانه را اجاره می‌دهد اداره آموزش و پرورش، بشود محل پرورش نوگلان. هفت هشت اتاقش را البت مجهز می‌کنند به اسباب آموزشی فوق المدرن آن روز. یعنی دیواری را رنگ سبز می‌زنند، فرض کن تخته سیاه، اورژینال‌تر از دیتاهای امروزی. دیوار جوری کج و کوله بود، حسرت به دلمان ماند خط صاف، رویش بکشیم، واقعش، همانجا شیرفهممان کردند باید علی الداوم بر صراط مستقیم باشیم. معاذالله کج و کوله نرویم، داخل والضالین نشویم. معطر بود به بوی نم و نا، یادمان نرود از کجا به کجا رسیدیم. فی الحال، بوی نا می‌زند بیخ پک و‌ پوزمان یادمان می‌آید از کجا به کجاها که نرسیدیم. اسباب آموزشی‌اش فوق‌النهایه پرفشنال بود من جمله، میز و نیمکتش. موریانه به آن رغبت نداشت، می‌گفت اجابت مزاجش دوبل می‌شود. القواعد و الاصول آیرودینامیکیه و البالانسیه را به کفایت یادمان دادند، بس میزها لق و لوق بود. توأمان به قاعده ملتفت شدیم همنشینی لق ولوق جماعت، عاقبت ندارد، زمینمان می‌زنند. سبحان الله! نیمکت متعلق به دوران پوشک‌پوشی ناپلئون و این همه حکمت؟! نیمکت زهوار در رفته، شش هیچ جلوتر بود از پکیج آموزشی امروزی. هر نیمکت، چهار دانش‌آموز زورچِپان کرده بودند. لابد حکمتی داشته به جهت طفولیت فهممان نشد، چه بوده. حالیه می‌بینیم در مدارس دو نفر روی نمیکت مجالست کرده‌اند، استغفار می‌کنیم، نرمه میان سبابه و شصت‌مان را دندان می‌گیریم، اسراف است، برکت می‌رود از مشق وسوادجات. سیستم گرمایشی چرخشی‌اش منحصراً متعلق همین دبستان. سرایدر فی مابین ساعت کلاس، دق الباب می‌کرد، چراغ والر می‌گذاشت میانه کلاس. جوری تمشیت می‌شد تا آخر وقت همه کلاسها مساویاً بهره ببرند. سرایدار، نامش آب بود. زمستان‌ها اهل محل بر سبیل مزاح و مطایبه صدایش می‌کردند یخ. یک روز گرم تابستان غفلتاً با اتولی تصادف کرد. بخارشد و به آسمان رفت. مدرسه را چندسال پیش وراث موجر فروختند وشد حسینیه جماعتی که اهل مرکز بودند. https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرخند | صندلی‌های فساد خیز !!! گلچینی از اخبار هفته با ادبیات طنز 1402/07/05 🖥 سامانه ارسال گزارشات طلاب، مبلغان و عموم مردم از فضای مجازی 🌐 https://r.btid.org 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه @banketolida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استنداپ با موضوع شکست اغتشاشات سمیه رستمی دوستان همین ابتدا باید عرض کنم که مواظب باشید وابسته‌م نشید. من موندنی نیستم. رفتنی‌م. البته نه از اون رفتنی که عزراییل قبضشو صادر می‌کنه... قصد مهاجرت دارم... به کشور رویاهام، جایی که دروغ توش جایی نداشته باشه... مثلا همین انگلیس خودمون ... یا فرانسه خودمون.... یا یه کشور خودمونی دیگه... جایی که سرمون گول نمالن: هایپرسونیک داریم یا بگن کشورهای دیگه زنبیل گذاشتن بلکه دو تا پهپاد خشخاشی بدیم دستشون. هی نگن بهداشت اینطور! درمان اونطور! کور که نیستیم داریم می‌بینیم! اما چرا نمیگن پس اپوزیسیون چطوره؟! آقا ما تحلیل‌های سیاسی‌مون دقیقه! موشکافانه است! مث راننده تاکسی‌های خط ترقوزآباد که نیست. مث راننده تاکسی‌های خط خیابون وزرا و اونطرفا است. چرا با مردم شفاف نیستید؟! تو این مملکت آفتابه لگن هفت دست/ ولی اپوزیسیون کشک ؟! اصن در دنیا ثابت شده است اپوزیسیون از اوجب واجباته. از نت شبانه نامحدود....که....نه ....ولی از نون شب واجب تره! الان همین فرانسه مهد آزادی و تمدن... اپوزیسیون که نداره.... اما بالاخره چهارتا ناراضی منتقد سیاست‌های دولت وقت داره که کک به تنبون‌شون باشه ... حالا ایران از لحاظ اپوزیسیون در تراز جهانی در فقر مطلق به سر می‌بره... این چیزی که به من و شما معرفی کردن به عنوان اپوزیسیون؛ اپوزیسیون فیکه! اصلی نیست! چرا؟ چون زرتی شکست می‌خوره! مایه ننگه! اگه ایرانیا... تو هر جای دنیا... حتی کشورهای زیر پونز نقشه، اپوزیسیونشون رو معرفی کنن. در جا بهشون پناهندگی میدن با امکانات فول. آخه چقدر محرومیت؟! اصن این اپوزیسیون که ما داریم هم کار خودشونه؟ چرا؟! دلیل دارم! ببینید ... یه شاهزاده داریم شاه نداره..نه چیز ببخشید ..اون یه چی دیگه بود... یه شاهزاده داریم با اینکه ممدا بگیرن اما خود محمدرضا اینو گردن نمی‌گیره... می‌گه کار کار انگلیسیاست. آخه حقم داره از هر زاویه‌ای به این بشر نگاه کنی؛ حتی پس کله حماقته که ازش می‌پاشه. بعد سلبریتا میان ازش حمایت می‌کنن به این وکالت میدن. خو همه می‌دونن کار سلبریتی حرکت در راستای سیاستهای دولت‌هاست. مثلا همین امباپه تو اغتشاشات فرانسه گفته وا بدید بره! اصن اپوزیسیون که نباید با یه پِخ میدون رو خالی کنه! همین فرانسه... پلیس و نیروهای ضد شورش میزنند لت و پار میکنن... اینا باز دست بردار نیستند! بدون چشمداشت مادی باز کف خیابونن! اصن آدم حظ می‌کنه! حالا این هیچی .... آقا!!! قیمه رو بریزید تو ماستا... ژله رو بزنید تنگ باقالی پلو.... اصن چون شمایی، آب‌دوغ خیار و با سیرابی مخلوط کن. اما ترکیب شاهزاده با اسماعلیون و مصی رو کجای دلم و روده‌ام بذارم؟! حالا اینام خوبه... یه منطقی داره لابد. مریم رجوی رو چطوری توجیه میشه کرد ؟! لاکردار اون روسریش یه اپسیلون جابه جا نمی‌شه، با مصی ائتلاف کرده! رجوی سابقه مبارزاتی با بابای شاهزاده رو داره... اصن خو این پسر همون پدره ... پسر کو ندارد نشان از پدر و این صوبتا. حالا درسته فرح یه کم اوپن مایند بوده ولی علی الظاهر بابای شاهزاده اوکیه! البته مریم رجوی با شاه تو یه مورد اتفاق نظر داشته‌ ها!.... اونم سلاخی مردمه! که خوب انصافا شاید از این لحاظ قابل توجیه باشه ائتلافشون. ولی خوب ائتلافشون مث یه سوسپانسیون بود. بعد مدتی هر کی رفت برا خودش و گفت دیگی که من نجوشه... می‌خوام سر هاپو بجوشه. بماند که اصن سری وجود نداشت. دیگ خالی بود که می‌جوشید. چون این ائتلاف هم کار خودشونه... نظام باید در مورد اپوزیسیون نگاهش به داخل باشه. مث فرانسه؛ انگلیس؛ بدون وابستگی بدون دلار خودکفا! البته نظام یه حرکت‌هایی هم زده ها... ینی گاهی میبینیم یه مسئولی هم حقوق نجومی میگیره از دولت؛ هم علیه‌ش حرف می‌زنه... خوب اینو هر جور حساب کنیم در معیارهای جهانی نمی‌گنجه. پ اینام کارخودشونه! و در آخر منم باید برم .. برم یه جایی که اپوزیسیون داشته باشه در حد باقلوا ....که نه ولی در حد باقالی پخته با گلپر... https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
در استنداپ چیزی که مهم هست اجراست. استنداپ باید بر اساس اجرای کمدین نوشته بشود. این استنداپ برای کمدینی نوشتم که اجراهایش را ندیده‌ام و البته قرار شد ایشان مقداری متن را بر اساس اجرای خودشان تغییر بدهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله شاعر چه می‌گوید؟ ترانه «دورت بگردم» حجت اشرف زاده یکی از محبوبترین ترانه‌های این خواننده است. بنده هم چند روز پیش حسابی فاز برداشته بودم با تمام احساسم این ترانه را همخوانی میکردم که با خودم گفتم: خدایی این چی داره میگه؟ و پس بررسی و مداقه نهایی به نتایج ذیل رسیدم: ترانه با این ابیات شروع می‌شود «دردی که درمانش تو باشی دوست دارم/ بغضی که بارانش تو باشی دوست دارم»
مصرع اول که یک اسکی، تر تمیز از شعر مولانا ست و اگر پسری ( با توجه به جنسیت خواننده) قصد مخ‌زنی دختری که اهل عرفان و مولوی خوانی است را داشته باشد؛ این مصرع جواب است. البته باید توجه داشت که در اینجا شاعر غلط خورده؛ منظورش درد و درمان الهی باشد. قطعاً منظورش عشق زمینی است که مقدمه درک عشق الهی است. (مقوله شراب الهی و زمینی را خواهشاً اینجا وارد بحث نکنید، بگذارید ببینیم آخر سر این جوان موفق به مخ‌زنی می‌شود یا نه؟!) ولی مصرع دوم که انصافاً از باب مقفا بودن با درمان خوب نشسته. ینی شاعر دیده درمان با باران می‌خواند این مصرع را سروده و البته معنای خاصی ندارد. ینی شاعر شبه و وجه شبه و مشبهه به همه چی را حذف کرده و یک معنای پایان باز را منظور کرده. بروید خدا را شکر کنید خیابان را بی‌خیال شده. اگر دختر مورد نظر گیر داد معنای این مصرع چیست؟ پسر باید زرنگی کند و بگوید خودت چی فکر می‌کنی عشقم؟! چون مولانا میگه: «هرکسی از ظن خود شد یار من» ولی باید مواظب باشد در دام بحثهای پلورالیسم و برداشتهای متعدد از یک متن نیوفتد که بیچاره است و الی یوم القیامه طول میکشد. احتمالاً شاعر هم همین دیالوگها را حدس زده باشد؛ پس سریع قضیه را گره زده و سروده: «دیوانه‌ام من، گرچه پایان منی تو/ هر چه که پایانش تو باشی دوست دارم» یعنی شاهکار گریپاچیدن مغز است این بیت ... انصافاً یعنی چی که پایان منی تو؟! هرچند شاعر اولش می‌گوید «دیوانه‌ام من!» بزرگوار دست پیش می‌گیرد، پس نیوفتد. ولی مصرع بعدی کولاک می‌کند. هرچه که پایانش تو باشی دوست دارم ؟! خوب بزرگوار شما در مصرع قبل گفته تو پایان منی. حالا هم که سرودی؛ هرچه که پایانش تو باشی دوست دارم! پس نتیجه می‌گیریم شاعر از زبان عاشق می‌گوید: «من خودم دوست دارم» بعد شاعر دیده بند را آب داده؛ الان است که دختر با کیف بزند توی گیجگاه عاشق. جوری که عشق از هفت چاکرایش بزند بیرون، یک سری قربان صدقه که معمولاً عشاق تو سیو مسیجشان دارند و سند تو آل می‌کنند را در ابیات بعدی چپانده: «تو نفسی ...همه کسی...بمان برایم/ زیبا شده با عشق تو حال و هوایم» حالا ما می‌خواهیم هیچی نگوییم؛ نمی‌شود. خوب لاکردار! خود شیفته! تو این عشق را هم به‌خاطر حال هوای خودت می‌خواهی! شاهد مثال در ابیات بعدی است که افاضه می‌کند: ای ماه «من!» همراه «من!». نترکی خود رأی! خودخواه! اینکه همه‌اش شد «من». ولی درجا کامبک می‌زند می‌گوید: دورت بگردم! و برای اینکه پرت‌وپلاگویی‌اش را توجیه کند؛ ادامه می‌دهد: در چشم تو دیوانگی را دوره کردم. ینی باز هم توپ را می‌اندازد در زمین طرف مقابل و می‌گوید: چشمات منو دیوونه کرده! اوکی ...ولی بیت بعدی را عقلای قوم باید معنا کنند. آنجا که شاعر می‌گوید «دیوانه‌ام من تا که فهمیدی دلت رفت/ از عشق آن لحظه که ترسیدی دلت رفت» نه برادر من! دختره از دست این هذیان‌گویی جنابعالی جان به سر شد فرار کرد. اساساً اینکه می‌گوید «دلت رفت» یعنی چه؟! معمولاً دل در پی چیزی که گرفتارش شده می‌رود. ولی گویا اینجا منظور شاعر دلت «دررفت» بوده که به جهت تنگی قافیه به جفنگ افتاده! و همچنان شاعر کوتاه نمی‌آید و می‌گوید: هی ادعا کردی، چه‌ها گفتی، بماند/ خوب آقای شاعر تا اینجا که فقط خود شما ادعای عاشقی و دیوانگی قربان صدقه داشتی؛ مهلت ندادی دختر چیزی بگوید. واقعا بزرگواری می‌کنی که گذشت می‌کنی ،می‌فرمایی: «بماند» نکشیمون جوانمرد! ولی مصرع بعدی را عقلای قوم هم هر چه زور بزنند؛ نمی‌توانند معنا کنند: یعنی چی که «با چشم خود، ای عشق من، دیدی دلت رفت»؟! https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
جذابیت‌های قانون جذب‎ سمیه رستمی رویمان به دیوار حتی دیوار دشوری بین‌راهی؛ بعضی‌ها هستند که یکی از شاخصه‌های زندگی مدرن و لاکچری، اعتقاد به کائنات و کارما و قانون جذب می‌دانند. البته بعد از استوری ماگ قهوه‌ای که بخارش فر می‌خورد و بالا می‌رود و کنارش پت‌پت شمعی هست و جملاتی از کتاب‌های زرد مایل به قهوه‌ای. نباید تصور کرد این اعتقاد الکی و از سر شکم‌سیری است؛ بلکه از منابع موثقی سرچشمه می‌گیرد مثل؛ فیلم راز، کتاب فیلم راز و حتی اشعار حافظ و مولانا و لالوی ضرب‌المثل‌های قدیمی هم چندتایی به قانون جذب اشاره می‌کنند که از نظر این عده برای اثبات قانون جذب کافی است. یعنی با وجود این منابع موثق، موی لای درز اعتقاد این‌ها نمی‌رود. هرچند بهتر است انسان به درزهای اعتقادات دیگران مخصوصاً اعتقاد به قانون جذب کاری نداشته باشد و نخواهد که مو لای درزش کند. یک‌وقت ممکن است سر شوخی باز بشود و نشود جمعش کرد. مخصوصاً که این‌ها جوری به قانون جذب اعتقاد دارند؛ نیوتن به قانون جاذبه‌اش اعتقاد نداشت. حالا حرف حساب این معتقدین به قانون جذب چیست؟! آخر کلامشان این است که انسان باید علی‌الدوام تصورات و افکار مثبت داشته باشد که این افکار و تصورات تبدیل می‌شود به یک سری ارتعاشات که کائنات را قلقلک می‌دهند. وقتی کائنات، هارهار خندید با انسان، ندار می‌شود و می‌گوید: «اصن تو جون بخواه! همه هزینه‌هات پای من!» و اینجاست که قانون جذب رکورد غول چراغ جادو را می‌شکند. معتقدین به قانون جذب از حافظ هم مایه می‌گذارند؛ مثلاً آنجا که گفته: «هنگام تنگدستی در عیش کوش مستی/ کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را». منظور شاعر تصورات سرخوشانه داشتن و شنگول بودن است که یکی از مهم‌ترین نکات مهم در قانون جذب را بیان می‌کند. به غیر جناب حافظ؛ مولانا هم به قانون جذب ایمان داشته و نشان به آن نشان که گفته: ای گروه مؤمنان شادی کنید/ همچو سرو و سوسن آزادی کنید مقصود شاعر از گروه مؤمنان، آن‌هایی هست که به قانون جذب ایمان دارند. چون جای دیگر مولانا میخش را محکم می‌زند و می‌گوید: خوش باشد که هرکه راز داند داند که خوشی، خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر شاکر همه دم شکر ستاند وقتی مولانا هم تأکید دارد انسان باید کلاً سرخوش و شاکر باشد چه جای شک و ان‌قلت؟! چون با حال ناخوش، نمی‌شود ارتعاش مثبت برای کائنات فرستاد و کانکت شد. کائنات هم کف دستش را بو نکرده که بفهمد اینها چه می‌خواهند. پس در واقع مقصر اصلی نرسیدن به خواسته‌هایشان خودشان هستند و کائنات کنیز مطبخی‌شان نیست که دربه‌در دنبال خواسته و آرزوهای لنگه‌به‌لنگه اینها بدود. بزرگوار خیلی هم اعصاب درست درمانی ندارد، ممکن است لج کند و مواردی را در سرنوشتشان بارگذاری کند که به این راحتی‌ها نشود دیلیتشان کرد. البته از نظر این دسته، قانون جذب و کائنات و کارما پایه علمی هم دارد و اینجاست که پا تو کفش فیزیک کوانتوم می‌کنند و بحث شکافت هسته‌ای و انرژی و...را وسط می‌کشند و می‌گویند فیزیک کوانتوم و قانون جذب دو تا داداش هستند. والا همان دانشمندان فیزیک‌دان اگر می‌خواستند به امید قانون جذب بنشینند، صدسال سیاه، ضرب یک را هم یاد نمی‌گرفتند. ولی باز بااین‌حال اساتید قانون جذب در سمینارهایشان جوری سیس دانشمندان را به خود می‌گیرند که انگار در زندگی قبلی‌شان پادری مرکز تحقیقات اتمی بوده‌اند. اینکه بعضی برای اثبات این قانون از لابه‌لای آیات قرآن هم نمونه استحصال می‌کنند، به ما مربوط نیست. شاید بشود با حافظ و مولانا سرشاخ شد، بزرگواران دو تا فحش فرهنگی می‌دهند و تمام؛ اما نمی‌شود کلام خداوند را از ظن خود تفسیر کرد. چرا که چوب الهی از آنچه فکر می‌کنید به جای‌جای آدم‌ها نزدیک‌تر است. اگرچه صدا ندارد، درد دارد و دردش هیچ ربطی به درد الهی ندارد. البته شاید این‌ها می‌خواهند لاکچری و مدرن زندگی کنند، کنارش اعتقاد به خدا را هم ادامه بدهند تا باخت ندهند. بالاخره قبول دارند کائنات باشعور بیشتری که دارد، خوب می‌داند واقعاً کت تن کیست، ممکن است یک روز خواسته‌‌هایشان را سین نزند یا سین بزند، اما «ج» ندهد و یا حتی بلاکشان کند، برای آن موقع پلن بی داشته باشند. درهرصورت نباید در مورد اثبات قوانین کائنات با طرف‌دارانش وارد بحث شد. مخصوصاً آنها که از علامت بازیافت برای نشان‌دادن کارما استفاده می‌کنند. این‌ها دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و خدا کند همان قانون جذب به دادشان برسد. درهرصورت نباید در مورد اثبات قوانین کائنات با طرف‌دارانش وارد بحث شد. مخصوصاً آنها که از علامت بازیافت برای نشان‌دادن کارما استفاده می‌کنند. این‌ها دیگر چیزی برای از دست‌دادن ندارند و خدا کند همان قانون جذب به دادشان برسد. منتشر شده در سایت طنز تهران https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263