eitaa logo
نمکتاب
15.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
729 ویدیو
185 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚قبله مایل به تو 📖 ای از کتاب: من به لطف نگاهت ای باران سوی زیاد می آیم دست بر روی سینه هر بار از- سمت باب الجواد می آیم (صفحه۵۲) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚خدا خانه دارد : فاطمه شهیدى 📚: بعضی روزها آدم دلتنگ می شود . دوست داری تنها باشی و در سکوت به بهترین هایی که هیچ وقت نداشتی فکر کنی . من فکر می کنم در آن روزها و آن ساعت های غمگین و بی کسی خواندن نوشته های این کتاب به درد می خورد و حال گرفته ما را بهتر می کند. #✏بریده ای از کتاب: فکر کن دلت بخواهد مثل بچه ها پات را بزنی زمین و داد بزنی که من را می خواهم که همین نزدیکی است. دلت بخواهد لمسش کنی، مثل بچه هایی که دوست دارند برق توی سیم را هم تجربه کنند. دلت هوای خدایی را کرده باشد که می شود سر گذاشت روی شانه اش و غربت سال های هبوط را گریست. خدایی که بغل باز می کند تا در آغوشت بگیرد. حتی صدایت می کند. بابا زور که نیست! من الان یه جوری ام که دلم می خواهد خدایم همین کنار باشد. دم دست. نمی خواهم اول به یک عالم کهکشان و منظومه و آسمان فکر کنم و بعد نتیجه بگیرم که او بالای سر همه شان ایستاده. خب حالا همه اینها را فکر کردی، حالا فکر کن… ( صفحه ۹۵ ) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚مادر شمشادها : نرجس شکوریان فرد عهد مانا مقدس ای از کتاب: آبگوشت را دوست دارم.قوت جان محمد علی شد در آن روز ترس. با دست های لرزان برایش بردم با دست های لرزان خورد. آبگوشت بار می گذارم ،می پزد. دوست دارم خالی بخورم. سر می کشم. قوت جانم می شود در نبود محمد علی. می خندم، آبگوشت که قوت جان نمی شود. قوت جسم است. قوت جان و روح محمد علی بود. نذرهای دلم بود و دعاهای جامعه و عاشورا. نمازهایی که برای سلامتی امام زمان (عج) می خواند. قوت من هم ثابت قدم بودن تو، مقاومتت زیر شکنجه ها. یادت هست آمدیم اوین دیدنت؟ گفتم مادر حیف تو به این خوبی بشی آقا منشی، بمان تا در آینده دکتر و مهندسی … تو هم گفتی: دکتر و مهندس که ایمانش قوی نباشد، که خدایش را نشناسد و خودخواه باشد فقط یک اسم است و یک سواد سیاه، مادر! هیچ درسی بهتر از قرآن نیست. من الان توی زندان چند جز قرآن با ترجمه حفظ کرده ام. ایت الله ربانی برایم تفسیرش را هم گفته اند. من دوست دارم انسان باشم. این تمام آرزوی من است تا وقتی بمیرم. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
مهربان تر از مادر : بهترین کتاب برای نوجوانان جهت ایجاد و (عج) حسن محمودی ای از کتاب: آقایان سیامک کاظمی ، محمدرضا سیدی و جواد رضایی ، بیان دفتر . این جمع شدن بچه ها ، گوشه ی حیاط مدرسه و حرف زدن ها، مسئولین رو دچار سوء ظن کرده بود و اونا وظیفه ی خودشون می دونستن که یه بررسی اجمالی در این رابطه داشته باشن. با ترس و لرز رفتن دفتر . شما دو تا ، وایستین اینجا ، سیامک شما برید پیش آقای مدیر . سیامک با ترس و لرز رفت اتاق آقای مدیر . سیامک : س سلام سلام علیک ، شما این چند روز ، با رضایی و سیدی ، گوشه حیاط با هم چی اختلاط می کنید. هیچی آقا ! با هم همین طوری حرف می زنیم . چه حرفی ؟ سیامک دل رو به دریا زد و همه چی رو گفت … ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir
📚بهانه بودن بهانه بودن: دل نوشته هایی به رنگ باران :_محسن_عباسی_ولدی 📚 ای از کتاب: آقا! من تو را نمی خواهم که بیایی و دنیایم را آباد کنی. من می خواهم تا تو باشی تا بهانه ای برای بودنم داشته باشم. اگر تو نبودی، بهشت هم که پا به دنیا می گذاشت، باز هم دنیا جهنمی سوزان و سیاه بود. من وجود تو را برای خودم اینگونه ثابت کرده ام: چون دوست دارم زنده بمانم، پس او هست که من شوق ماندن دارم و هیچ دلیلی بیش از این به دلم نمی نشیند. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚زمانی برای بزرگ شدن: رمانی پرشور برای نوجوانان :_محسن_مومنی :_سوره_مهر 📖: از وقتی که برادرش عضو گروهک شده بود و تعدادی از مردم را کشته بود دیگر نمی توانست سرش را بالا بگیرد و با غرور قدم بزند . اما از وقتی که تصمیم گرفت تا خودش به مقابله با برادرش برود ، خیلی از مشکلاتش حل شد این کتاب داستان یک نوجوان پرشور است. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
🔹دشتبان: یک کتاب جهانی🔸 نقد کتاب دشتبان ✨ :_احمد_دهقان :_نیستان دشتبان، یک کتاب جهانی است داستان نوجوانی خاصه ی ایران نیست. اگر ترجمه شود خیلی راحت می تواند داستان باشد، نوجوانی ، آوارگی عراق، بیابانگردی و …. نویسنده می خواسته بخشی از تاریخ ایران را بگوید و مظلومیت و … را به تصویر بکشد. اما کفایت می کند؛ هر کشوری که را تجربه کرده است اسم شخصیت های داستان را جا به جا کند آن وقت است که می بیند چقدر با حال و روز جنگ زدگیش همراه است. توصیف فضا و شخصیت ها، در حدی است که تو را با قهرمانان داستان همراه می کند و با آنها برای زنده ماندن و شدن و دیگران به تلاش وا می دارد. ادامه در پست بعد👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📚شاهین و بشکه باروت :محمد_رضا_اصلانی 📚: محسن و مرتضی اعضای تیم دو نفره ای هستند که به دستور برادر بزرگتر را انجام می دهند. با خواندن کتاب عضو سوم این تیم شده و در تعقیب و گریزهای آنها شریک باش… ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚 بنین : مجموعه داستانی امروزی و شیرین :_فرشته_امیری :_انجمن_قلم_ایرانیان_امروز 🔹 ای از کتاب: اول کلی خندیدم بعد مرتضی گفت بیا حالشون رو بگیریم و ایستاد کنار در و شروع کرد به اذان گفتن. من هم کم نیاوردم و داد زدم یالا یالا پاشین، عمله های فوق لیسانس! نماز صبحه پاشین، پاشین، قضا شد. امید چشم هایش را مالید و ساعتش را نگاه کرد و عربده کشید خدا لعنتتون کنه! نصف شبی. آخه به تو هم میگن مسئول اردو لامصب. (صفحه ۵۵) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
‼‼همه نوکرها: تحریف داستان کربلا و کوچک نشان دادن جایگاه امام حسین(ع) نقد کتاب همه نوکرها :_محمد_رضا_حدادپور_جهرمی کتاب همه‌ی نوکرها ، داستانی زاییده‌ی تخیل نویسنده‌ای است که گرایش قلمش، به سمت نگارش ادبیات است. استفاده از کنش‌های هیجانی و چیدن معماهای ریز و درشت برای رساندن شخصیت و داستان به انتهای مقصد. نویسنده چند سالی است با این ژانر، مخاطبان بسیاری را جذب کرده است. او این بار در داستان «همه‌ی نوکرها» ماجرای حرکت (علیه السلام) از به را از ذهن و بیان یکی از همراهان کاروان بازسازی می‌کند. کتاب همه‌ نوکرها را در حد یک فرمانده‌ای نظامی نشان می‌دهد که ناچار است به دلیل تحریم‌ها و تهدیدهای موجود، طبق پازل دشمن پیش رود و تنها به عملیات‌های ایذایی و حساس بپردازد! امام معصوم(ع) از نگاه این نویسنده، فرمانده یک گروه شبه‌نظامی و چریکی است که به فکر عملیات خاص و نظامی نفوذ و شناسایی در کشور یا کشورهای دیگر است!
سربلند : به یاد داشته باشیم پاکیزه نوشتن، هنر است. نقد کتاب سربلند ❗❗❗ :محمد_علی_جعفری سرم را انداختم پایین وقتی کتاب را خواندم یا و را … هم به احترام سر پایین گرفتم و هم از شرمندگی … اما کتاب سربلند را که خواندم سرم را تکان دادم به تاسفی که وجودم را فرا می گرفت… این کتاب داشت چه می گفت؟ نویسنده چه هدفی داشت؟ خواننده چه دستگیرش می شد؟ این سوال ها را من جواب نمی دهم… نیاز نبود که را کسی برایمان کتاب کند، خودش کفایت می کرد اما قطعا نیاز است که کسی از نویسنده و ناشر بپرسد که چرا این کار را به وجهه ی خوب این شهید عزیز انجام دادید. واگویه های خیالی و ذهنی همسرش و حرف های خالی از محتوای بعضی از خاطراتش یک الگوی نامناسب از ایشان در ذهن می تراشید که خاصیت ثبت را نداشت. ما هم قبول داریم که تمام و کمال نبودند، انسان بودند و در مسیر پر پیچ و خم زندگی حتما اشتباهاتی داشتند اما آنقدر عمیق و فکور و عابد بودند که دست به ریسمان الهی زدند و خودشان را تا مقام بالا کشیدند. ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
🌞🌼🌞🌼🌞🌼 📚 قهرمان مهربان ۲_تا۵_سال :_سید_محمد_مهاجرانی می دانیم که مهربانمان (ص) یاران و نزدیکان خود را به ورزش کردن تشویق می کردند؛ دراین کتاب چند داستان کوتاه دربارۀ کردن ایشان می خوانیم... ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚مرد اگر می خواهید عاشق شوید حتما بخوانید: :_داوود_امیریان :سوره_مهر بریده ای از کتاب: شفیعی گفت: یاسینی اولین نفر نیست . قبل از او برای هفت – هشت نفر از بچه ها تو همین بیمارستان مراسم بله برون و عقد کنان راه انداخته اند. ببین برادر احمد می گم میخوای … احمد به تندی حرف شفیعی را برید و گفت: لازم نکرده برای من کاری کنی . راست می گی برای خودت آستین بالا بزن . – چی می گی حاجی من بدبخت زن دارم . اگه بفهمه که می خوام دست از پا خطا کنم دو تا توپ خونه آتیش حرومم می کنه . (صفحه ۴۱) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
#پویش_کتابخوانی #رنج_مقدس #نویسنده:_نرجس_شکوریان #عهد_مانا #جوان_رمان #عاشقانه 📚 اگر از خواندن رمان های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های ♥️عاشقانه ♥️، ایستادن پای محبت های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می کند. ✏برشی از کتاب: حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم که راه را نشانم بدهد. دست گیری کند به وقته لغزیدن پاک کند هنگام آلوده شدن... namaktab.ir @namaktab_ir
مادر سلام الله علیها :عهدمانا :نرجس_شکوریان قیمت:۵۵۰۰ تومان تخفیف ویژه جهت نذری کتاب از طریق👇 @sefaresh_namaktab راست و درست زندگی کردن قاعده‌های خوش‌بختی را در زندگی کسی دیدن چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی با یک عزیز بی‌همتا گذراندن، در خانه‌ی او تکیه به دیوارش دادن و چشم دنبالش داشتن، فکر و ذهن را میزبان صحبت‌هایش کردن، دل را در کنارش بزرگ کردن ... تا بی‌نهایت... یک آرزوست... این کتاب لذت این آرزو را اندکی به جان می‌نشاند... اندازه‌ی قطره‌ای... مهمان خانه‌ی مادر عالم شدن خوش‌آمد دارد... خوش آمدید... فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه... ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚 پنجره چوبی :فهیمه_پرورش 📚معرفی:خیلی وقت ها پشت پنجره ها دو کبوتر لانه میسازند و صدای گفتگوهای بغ بغو گونه شان لبخند را به لبت می نشاند. کتاب پنجره چوبی، نوید عشق و امیدی شیرین را در زندگی دو جوان جاری می کند و... ✏بریده ای از کتاب : با دست های لرزانم کلید را برداشتم و به زحمت توی قفل گرداندم. یک جعبه کوچک دیگر در کنار جانماز و قرآن کوچکی توی کشو بود. جعبه را برداشتم. یادداشت دیگری زیر آن چسبیده بود. آن را باز کردم. روی آن با خط درشت نوشته بود: « دوستت دارم». حالا پنج جعبه کادو شده کوچک که میدانستم داخل آنها چیست در دست هایم بود. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
مجموعه داستان های تخیلی با مفاهیم قرآنی(مسابقه کوفته پزی) *** 7-7تا 9 و تصویرگر:  🐰خلاصه کتاب: موش کوچولو خیلی دلش می خواست در مسابقه آشپزی شرکت کند. تنها شرط این مسابقه این بود که شرکت کنندگان غذا را بدون کمک دیگران آماده کننده. اما او با کمک مادربزرگش این کار را انجام داد. ولی برخلاف دیگران راستش را به داور مسابقه گفت. داور هم... 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚پشت پرده وهابیت: :_علیرضاجوادی 📖خلاصه: مجموع اشکالات و شبهاتی که از ناحیه و طرفداران آن ها مطرح می شود، اغلب یا از جهل و نادانی به مکتب و سیره اهل بیت(ع) ناشی می شود، یا از جدی نگرفتن توطئه ها و دست های پشت پرده استکبار جهانی در ایجاد اختلاف میان اهل سنت و شیعیان است. ✏این کتاب در پنج فصل تنظیم شده است. در فصل اول: پیشینه وهابیت معرفی می شود. در فصل دوم: عقاید آن ها و در فصل سوم: تراژدی های خلق شده در تاریخ توسط این فرقه انحرافی بیان می شود. در فصل چهارم: شبهات مطرح شده توسط وهابیون بررسی و پاسخ داده می شود و در فصل پنجم: امامان شیعه در منابع اهل سنت بررسی می شوند ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚 کتاب دیالمه : محمدمهدی خالقی-مریم قربان زاده 📚معرفی: یک بار وسط صحبت، یکی از دانشجویان مارکسیست بلند شد و شروع کرد به داد و بیداد که بهشتی طرفدار سرمایه داری است و اصلا خودش سرمایه دار است و خانه اش بالا شهر تهران است و… وحید خیلی خوشرو گفت:« ببینم شما ادرس منزل آقای بهشتی را بلدی؟» بعد که طرف سکوت کرد، خیلی آرام ادامه داد خانه ایشان قلهک است ، از محلّات قدیمی تهران. قبل از انقلاب هم این خانه را داشتند.»   آن بنده خدا با خجالت سرش را پایین انداخت و نشست، بعد هم آرام رفت بیرون. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
نقد رمان ماهی ها هم پرواز می کنند : تحولی غیر ممکن اما عظیم در فضایی ده روزه نقد کتاب ماهی‌ها هم پرواز می‌کنند :مریم_بصیری داستان دختری به نام ماهی که برای درس خواندن به تهران آمده است و اصل و نسب خودش را کنار گذاشته، دانشجوی ارشد و موفق در کارش است. او خانواده اش و و ارزشهایشان را در شأن خودش نمی داند و زندگی دیگری برای خودش رقم زده است که باعث شده در ظاهر شیک و دلچسب باشد اما از درون خسته و ویران.  زیارت خانه خدا قسمتش می شود که البته او به نیت استفاده از هنر معماری راهی می شود. اتفاقاتی می افتد که او را به خود می آورد. نویسنده تلاش کرده تا درون یک دختر جوان و فضای بیرونی که او را با این ترکیب پوششی آرایشی قضاوت می کند را ترسیم نماید و درفضایی ده روزه تحولی عظیم را برای او رقم بزند. تکرار صحنه ها و لحظه ها و مکان‌ها؛ دیالوگهای غیر شیرین و غیر جذاب؛ عدم پویایی فکری قهرمان داستان؛  چرایی تغییر مسیر او؛ چه به سمت بدیها و چه به سمت خوبیها باعث شده است تا رمان دیر و کند پیش برود و خواننده خسته می شود. ادامه نقد کتاب👇👇👇💥💥💥
نقد رمان دلهره های خیابان وحید : ۱۸۰ صفحه درباره دفاع مقدس که کلمه‌ای از غیرت خدایی، خباثت صدام، کفر آمریکایی‌ها، انقلاب و شهدا در آن نیست❗❗❗❗ نقد کتاب دلهره‌های خیابان وحید :محمدرضا_مرزوقی داستان از زبان یک کودک با سن ۵ تا ۷ ساله نقل می‌شود. اما واقعیت را نویسنده مراعات نکرده؛ از زبان یک کودک چنان بزرگانه نوشته که نوجوان ۱۳ساله یا  بالاتر حوصله ی خواندن آن را دارد. کتاب دلهره‌های خیابان وحید، داستان شروع جنگ عراق و ایران است. داستان از زبان کودک آبادانی است که وضعیت خانواده‌های را می‌گوید: از کمبود غذا و ترس،  از بی‌برقی و ترس،  از بمباران‌ها و ترس،  از فرار مردم و ترس،  از نداشتن وسیله و ترس  و… نویسنده با نگاه بزرگانه‌ای همه چیز را می‌بیند: از نجس کردن رختخواب شبانه تا شکم زن باردار و دعواها و دلسوزی‌ها و ترس‌ها و موشک‌ها…  ریز و جزئی همه‌ی حرف‌ها را می زند.  از زبان ننه تا دختر همسایه.  از نوع خوابیدن تا نوع نگاه کردن.... ادامه نقد رمان👇👇👇💥💥💥💥
رمان یک بعلاوه یک : داستان روابط آزاد زن و مردها، بی‌خیالی نسبت به زن و بچه‌هایشان، خیانت و... نقد کتاب یک بعلاوه یک :جوجومویز داستان زنی که شوهر غائبش مریض است. غائب است چون برای خوب شدن یکسال است پیش مادرش رفته. زن و دو بچه را رها کرده و رفته  و حالا زن با امید اینکه او خوب شود در خانه‌های مردم کار می‌کند تا خرجی دو بچه را در بیاورد. البته پسر که بچه‌ی بزرگ است فرزند زن اول شوهرش است و حالا شوهرش او را هم رها کرده و بچه‌اش را نبرده.  دخترش در مدرسه برتر ریاضی قبول می‌شود. البته باید آزمون بدهد و زن پول می‌دزدد تا او را برای دادن آزمون به شهر دیگر ببرد. پول را از خانه جوان پولداری که زن همخوابه‌اش او را دور زده و دارایی شرکتش و آبرویش را به مخاطره انداخته می‌دزدد. مرد حالا در وضعیت بدی قرار دارد که با این زن کارگر آشنا می‌شود و داوطلبانه او و دو بچه و سگشان را بر می‌دارد تا مایل ها دورتر به آزمون برساند. ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇
♨️ ✍️ 📚 🔸اسطوره فراتر از عالم ماده است. 🔸کسی که شبیه آرزوهاست. 🔸دست نیافتنی است. 🔸کسی که در خوبی ها سرآمد است. 🔸کسی که بی نظیر است. 🔻اسطوره، نشانه ی راه است. آنقدر متفاوت است که ذهن و دل را به تسخیر در می آورد. باید مجسمه اش را ساخت. رمان می خواهد شخصیتی به نام « دیاکو » را اسطوره معرفی کند. دیاکو جوانی کرد است، که در جریان جنگ کودکی هشت ساله بوده است. مقابل چشمان او و برادرش کومله ها و بعثی ها، پدر و مادرشان را می کشند و او، برادرش را نجات می دهد. به تنهایی در تهران کار می کند و برادر کوچکش (دانیار) که دچار بیماری روحی و روانی شده را بزرگ می کند. دیاکو حالا در رمان جوانی ۳۴ ساله است و مورد تقدیس دختری بنام «شاداب» که عاشقش شده است. باز هم فداکاری می کند و به علت اینکه دختر از او ده سال کوچک تر است با او ازدواج نمی کند. دختراز خانواده مستضعفی است. دیاکو به او کار می دهد و پشتیبانی مالی اش می کند. این می شود که دیاکوی با اخلاق و جوانمرد و خوش قد و بالا و غیرتی، در ذهن دخترک (شاداب) یک اسطوره جلوه می کند. برادر دیاکو، عاشق شاداب می شود و آخر سر با تمام خلق بد و مشکلات روحی و روانیش با او ازدواج می کند و هر دو خوشبخت می شوند. 🖍 در رمان تمام تلاشش را کرده که نکات مثبت و منفی را به خوبی به چشم خواننده بیاورد. اما نه نکات حقیقی؛ بلکه آنچه را که خودش دوست داشته و خودش دوست نداشته. ▪️او وضعیت فعلی ایران را خوب نمی داند اما ◽️وضعیت آمریکا را مناسب نشان می دهد. مجاهد زمان جنگ را از ایران شاکی می داند و او را ساکن آمریکا قرار داده. 😳عجیب است بعد از این همه زجری که به کردها رفته، غیرتمندِ کرد، برای آرامش و فرار از وضعیت فرهنگی ایران، راهی آمریکا که سرچشمه ی تمام بدبختی های اوست، می شود. ◻️دانیار زخم خورده از دیدن تجاوز بعثی ها به مادرش و سر بریدن او جلوی چشمانش، جوانی سرسخت و ظاهرا بی احساس نشان می دهد. خود او کسی است که دختران را بی هیچ حد و ضابطه ای برای استفاده جنسی می خواهد. توجیهش هم این است که خود دختر ها می خواهند و او کسی را مجبور نکرده است. ▪️این عمل در طول رمان طوری توجیه شده که از او جوانمرد ساخته و دختران، هرزه خوانده شدند…. عجب است که کرد غیرتمند در مقابل ناموس ایرانی غیرت نمی ورزد تا او را از منجلاب فساد بیرون کشد. بلکه او را تا نهایت رذالت جلو می برد ولی فرد معتاد را برای ترک کمک می دهد. 🖍نویسنده رمان تلاش کرده تنهایی دختر و پسر را عادی جلوه دهد بدون آنکه به هم میل جنسی داشته باشند. یعنی آتش و پنبه کنار همند؛ در حالات و لحظات مختلف تنهایند اما مثل قدیس و قدیسه. نوجوان ها هم این را قبول ندارند اذعان می کنند که چنین نیست، اما چند سال روابط شاداب و دانیار طول می کشد و آنها پاک می مانند. 🔺کاش اینقدر به جوان القا نمی کردند مثل دو دوست می توانند در همه لحظات با هم باشند و میل سرکششان خاموش باشد. 🔳این دروغی است که حتی روانشناسان هم به آن می خندند. به هر حال سخن کوتاه می کنم؛ با اینکه 🖍نویسنده رمان های مختلف فضای مجازی یعنی پگاه با قلم و ذهن توانمندش تلاش خوبی کرده است تا فضای دفاع مقدس و بازماندگان آن و مظلومیتشان را به تصویر بکشد، اما کاش می توانست اسیر جو نشود و قوانین بشری را جانشین قوانین الهی نکند. که خدا خالق بشر است و حق این است . حرف خالق را برای خوشبختی بپذیریم. ازکنار بسیاری از نکات مورد علاقه ی جوانان می گذریم و از آنان درخواست می کنیم علی رغم تمام احساساتی که با قلم 🖍نویسنده در ذهن و فکرشان غلیان پیدا می کند؛ اندکی به محتوا و نکات ریز و درشت رمان دقت کنند؛ ما در عالم واقع زندگی می کنیم نه در خیال با آرزو هایمان… ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗ ♨️ @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
برادر اول افسرده و در خود فرو رفته و خراب شده – در نظرات فیلسوفان غربی – مورد توجه سرمایه دار قرار می گیرد، مشغول کار با سرمایه دار است که معشوقه خودش و برادرش را می بیند و ازدواج می کنند. دختر خدمتکار هم با سرمایه دار ازدواج می کند و از دوستی که همیشه در بی پولی کمکشان می کرده کلاهبرداری می کند، آبرویش می رود و فرار می کنند به تایلند. در تایلند متوجه می شود برادر جنایتکارش زنده است و این دوستش به توصیه برادرش هوایش را داشته…🔘 💢آخر رمان: زنش که معشوقه برادرش بوده با برادرش ارتباط می گیرد و مرد بیمار سرطان می گیرد و می میرد، پسرش برمی گردد استرالیا داستان پدرش را می دهد برای چاپ و خودش می رود اروپا… این داستان، در حقیقت روال زندگی انسان ها در سایه ی تمدن (اندیشه و سبک زندگی) غرب و آمریکاست؛ اگر نگوییم همه ی شخصیت‌ های داستان، غالب افراد غرق در خیانت و فحشا و فساد و افسردگی و تنهایی هستند! 💢و لااقل می توان گفت شخصیت های داستان: ✔️الف) هیچ هدفی نمی توانند برای زندگی شان پیدا کنند. تقریبا هیچ شخصیتی در داستان نیست که هدف و برنامه ریزی داشته باشد؛ بداند که چه می خواهد و بداند که دارد چه می کند! ✔️ب) آزار خود و آزار دیگران، فکر کردن به خودکشی، فرورفتن در لجن زار دروغ و کلاهبرداری، همراهی در آزار و تمسخر دیگران در جای جای زندگی بشر غربی دیده می شود! ✔️ج) طبیعتا برهنگی رفتاری و اخلاقی، انسان را به برهنگی جسمانی هم می رساند! در حقیقت، تلاش می کند سه نسل از مردمی را به تصویر بکشد که به قول خودش زیر تفکر فیلسوفان غربی با حرف های تکراری و بی خود زندگی شان را به تباهی کشیده اند! اما در این کتاب می خوانید که این سبک و تمدن نه خودش و نه مردمش را خوشبخت نکرده است، بلکه تنها رنگ خوشبختی پاشیده است تا خودشان را رنگین ‌کمان نشان دهند ولی مردم باید عاقل باشند و بدانند عمر رنگین‌ کمان کوتاه است! در سرتاسر این رمان شما رنگ خوشبختی را در زندگی هیچ ‌کدام از شخصیت ‌ها نمی بینید اما پر از رذالت و سنگدلی و خیانت است! در آخر به تمام دوستداران دنیای غرب توصیه می کنم رمان جز از کل را بخوانند و نقدش را هم بدانند… ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   ♨️ @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾