﷽ 🌹 دیگر نمی آیم!! 🌹
🍋 به #ركوع كه رفت، از نقطه دوری شنید:
ـ یا اَللّه، یا اَللّه، إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین.
فهمید كه صف های نماز تا بیرون از شبستان #مسجد تشكیل شده است.
🍋 بیشتر از چند روز از امامت شیخ عباس در مسجد گوهرشاد نمی گذشت. چطور مردم باخبر شده اند و از راه های دور و نزدیک، خودشان را برای اقتدا به او رسانده اند؟
🍇 از ركوع برخاست و به سجده رفت.
ـ یعنی مردم مشهد، اینقدر به نماز در پشت سر من اهمیت می دهند؟
دوباره برخاست و باز به ركوع رفت. این بار از نقطه ای دورتر صداهای « یا اَللّه، یا اَللّه، إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین » را شنید.
🍇 فردا، هزاران نفر منتظر بودند كه آقا برای اقامه نماز جماعت بیاید؛ اما خبری از شیخ عباس نشد. هر چه منتظر شدند، نیامد. پس از نماز، گروهی از نمازگزاران به خانه #شیخ_عباس_قمی رفتند.
🍏 ـ امروز تشریف نیاوردید. خدای ناكرده، كسالتی دارید؟ ـ نه.
ـ كاری یا پیشامدی، مانع شد؟ ـ خیر.
ـ فردا تشریف می آورید؟ ـ خیر.
ـ چرا؟ اشتیاق مردم به اقامه نماز به امامت شما، آنقدر زیاد است كه #مسجد_گوهرشاد هیچ وقت چنین جمعیتی را به خود ندیده بود.
ـ من دیگر برای اقامه جماعت به گوهرشاد نمی آیم.
🍏 ـ چرا؟
ـ وقتی صداهای «یا اَلله، یا اَلله، إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین» را شنیدم و فهمیدم كه صف های نماز تا كجا كشیده شده است، خوشم آمد و این خوشحالی، یعنی #ریا . من دیگر نمی آیم.
📚 نماز در حكایت ها و داستان ها ؛ ص ۸۰ برگرفته از فوائد الرضویه، ج ۱، مقدمه.
#داستان_نماز
🍃مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍃