eitaa logo
انارستان عشق
923 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
285 ویدیو
0 فایل
شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ناردهدر_دخترانار ✅ #خادمة‌المهدی‌جمکران_حافظ‌قرآن 💓 #لربختیاری_هم‌طایفه‌شهیدسلیمانی 💓 #کوه‌زاده‌عشایر ✅ #توانبخش_درمانگربیماران‌استثنایی ✅ #ارشدفقه‌وحقوق ✅ #روانشناس ✅ #علوم‌تربیتی باران‌عشق @love_rain1 شـــــاعرشـو @shaer_sho
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴❤️‍🔥🏴❤️‍🔥🏴❤️‍🔥🏴❤️‍🔥 ┣━━━━━⟣⟢❀⟣⟢━━━━━┫ 𖣠 ❤️‍🔥 𖣠 𖣠 امام علی علیه السلام ┣━━━━━⟣⟢❀⟣⟢━━━━━┫ دلتنگیِ یک مرد آزاده، بر سینه اش آوار ، افتاده مثل همان روزی که معشوقش، بین در و دیوار افتاده شب می‌رود، مانند آن شب که، آرام رو به قبله می‌بارید در کوچه‌ای با درد می‌افتد، از روی دوشش بار افتاده از کوچه که خرما به دوش آمد، دارد صدای ناله می‌آید شاید زنی با یک پسربچّه ،از ضربه‌ای ، ناکار، افتاده او می‌دود تا از سرِ غیرت؛ راه نجاتِ ناتوان باشد شاید زنی حامل؛ لگد خورده ،در خنده‌ی انظار افتاده او می‌دود تا آخر کوچه ، امّا زنی آنجا نمی‌بیند دستش به روی قلب، می‌بیند بار غذا آوار افتاده آرام می‌بارد به روی خاک، آن کیسه را بر دوش می‌گیرد با درد برمی‌خیزد این یعنی: مردی به یاد یار، افتاده داده به کوفه رزق را؛ حالا، وقت نماز صبح نزدیک‌ست این کوچه را تا سینه‌ی مسجد؛ صدبار با آزار، افتاده مثل همان زن، آن زن زخمی، که کوچه‌ی کوتاهِ سنگی را_ _بین لگدها پا شُد امـّا بعد، از هجمه‌ی کفتار، افتاده مثل همان زن، می‌رود مسجد، مثل همان زن، خانه می‌آید آن پهلوانِ دست بر پهلو، چشمش به یک مسمار، افتاده صبح‌ست و دارد می‌رود مسجد؛ هو می‌رود با اینکه می‌دانَد_ _یک ابن ملجمْ مست در مسجد با خنجری سَم دار افتاده... مابین ذکر هو و او فرق‌ست ؛ هو فرق فرقانِ بین خوب ُو بد هو: ذکر حق می‌گوید، امّا او: ابلیسِ در اذکار افتاده تا سجده ،نه ، تاعرش اعلی،نه، در سجده‌گاهش عرشْ هم فرش‌ست... جبریل از تاج سما آمد ، شاه ملائک زار افتاده مولا، اباالایتام در سجده فزتُ و ربّ الکعبه می‌گوید ای خلق ارکان الهدی لرزید چون حیدر کرّار ، افتاده... شمشیر سفیانی فرود آمد ،بر فرق حقُّ و نفس پیغمبر فریاد می‌زد که...ای وای ْ افتاده ای وای وانشَقّ القمر رخ داد؛ رنگ از رخ خورشید حق افتاد فریاد میزد ذوالفقارش که کرّار هر پیکار افتاده نام امیرالمؤمنین تنها در شأن مولانا علی باشد با جهل مردم؛ حقّ حقْ، دستِ هرچه حسودِ هار؛ افتاده قوم حسود فتنه‌گر خندید از غصب حقّ‌ِ پادشاهِ عشق با استخوانی در گلو می‌ساخت، در چشمهایش خار افتاده عمری حسودان آرزو کردند ؛ شاه قَدَر باشد زمین‌خورده شیرخدا را کس نخواهد دید در جنگِ با اشرار؛ افتاده در جنگ؛ مردِ روبرو باشد ؛ پشت سرش را هم حواسش هست پس موقع سجده زدند او را؛ در بستری خونبار افتاده عمری دل خونش ترک خورده؛ زخم انارش هِی نمک خورده از ضربه‌ی قومِ کپک خورده، با یک تن تب‌دار، افتاده خرمابه‌دوش شهر نامردی؛ هم نیمه‌شب تشییع شد پنهان_ _هم روح پاک او در آغوشِ پیغمبرِ اخیار افتاده... در بین آغوش ابوالامّت؛ رفته ابوالامّت علی تا با_ نَفْسِ خودش آرام‌تر گیرد؛ در نسل‌شان انوار افتاده با اذن اللهِ احد؛ شد ربْ ؛ تربیّتِ ما با علی باشد او صاحب اختیار حقّ خلق ؛ آن مالک و قهّار افتاده صوت خدا شد در شب معراج صوت علی و در دل محراب_ _اعلی‌ترین عبد خدا خونین؛ آن اعلم‌الاسرار افتاده باید که سلمان بود یا مالک، تا که علی را عین حـق؛ فهمید بر دار نخل عشق در کوفه ، یک میثم تمّار افتاده تیزی برق تیغ ایمانش، چشمان تار فتنه‌ها را کـَند در گوشه‌ی محراب پُر نورش، خونِ دل مختار افتاده من بچه بودم گفت بابایم اندازه‌ی گندم به هر عالَم لعنت به بِن‌سفیانُ و بِن‌ملجم؛ رزّاقِ گندمزار افتاده 🖍 ✍ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ ✍ ۴ رمضان ۱۴۴۰ 🖍 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫ 𖠢➜ @nardohdar1 ❦❥••🌸 𖠢➜ @nardohdar1 ❦❥••🌸 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫  انارستان عشق❣❥••𝐉𝐎𝐈𝐍☝️ ◈ᨖᨖ֎֍֎֍🍀֎֍֎֍ᨖᨖ◈