📋#وقتی_نفس_از_سینه_بالاتر_نیاید
#متن_روضه / بخش اول صوت
#روضه_حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم 95
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی نَفَس از سینه بالاتر نیاید
جز هقهق از این مردِ غمگین بر نیاید
خیلی برای آبرویم بد شد اینجا
آنقدر بد دیدم که در باور نیاید
در را خودم بر روی دشمن باز کردم
گفتم به طوعه تا که پشت در نیاید
سوگند خوردم در مدینه بعدِ زهرا
خانومِ خانه پشت در دیگر نیاید
@seyedrezanarimani
درس امشب ما اینه؛ یه وقت نکنه امامون تنها بمونه. این آقا وقتی برای نماز میایستاد، پشت سر این آقا خیلی شلوغ بود. تا سلام نماز رو داد یه نگاه به پشت سرش کرد دید هیچکس نمونده. همه رفتن، مسلم با دوتا بچههاش موند.
شروع کرد تو کوچه پس کوچههای شهر کوفه غریبونه از این کوچه به اون کوچه قدم زدن، کسی در رو به روش باز نمیکنه.
تو این کوچه پس کوچهها که قدم میزنه، اصلا فکرش جای دیگهست. همیطور فقط دست به دستش میزنه میگه عجب کاری کردم نامه نوشتم بیای؛ کاش دستم میشکست برات نامه نمینوشتم حسین جان...
اومد کنار یه دیواری غریبونه نشست. همینطور که نشسته بود دید یه پیرزنی درِ خونه رو باز کرد: کی هستی؟ اینجا چیکار میکنی؟
گفت ای پیرزن من مسلمم، سفیر حسینم. تا این حرف رو زد پیرزنه گفت سفیر حسین تو هستی؟ من محب حسینم. میشه امشب بیای منزل ما؟ اومد منزل این پیرزن که اسمش طوعه بود. اتاقی به مسلم داد.
دائم غذا برای مسلم میآورد اما میدید لب به غذا نمیزنه. هی آب میآورد، هی غذا میآورد؛ آقا چرا نمیخورید؟ میدید سرش رو گرفته هی میگه حسین باشه بیا ولی زینب رو نیار. آب آورد گذاشت گفت آقا چرا نمیخورید؟ دید سرش رو گرفته؛ آقا علی اصغرت رو نیار. رفت و دوباره برگشت دید هنوز داره حرف میزنه: آقا اگه میخوای بیای اقلاً سه سالهت رو نیار.
حسین...
@narimani_matn
صبح شد، دورِ خونه رو محاصره کردن. هی دارن بد و بیراه میگن؛ طوعه اومد پیش مسلم گفت من الان میرم ردشون میکنم. تا این حرف رو زد، مسلم گفت نه خانم شما نمیخواد بری پشت در، خودم میرم.
-چرا آخه؟
-آخه اینا بددهنان، اینا بی حیان. ما یه خاطرهی بدی از مدینه داریم....
(میبینی روضه مارو کجا برد؟!)
بزرگان میفرمایند اون نانجیب اینطور تو نامه به معاویه ملعون نوشت: میگه من هرچی توان داشتم جمع کردم، تا دیدم صدای نفسهای فاطمه داره میاد، چنان با لگد به در زدم...
یازهرا...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#به_یه_کیسه_گندم_حسین_رو_فروختن
#سبک_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
#شب_اول_محرم 95
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برا حرف مردم، ازت دس(ت) کشیدن
دیدن حرف پوله، همه پس کشیدن
یه آتیشی ساختن، که تا ریشه سوختن
به یه کیسه گندم، حسینو فروختن
اینا که میگفتن مرید تو هستن
ببین که دستامو با چه بغضی بستن
یه عمری به سینه زدن سنگتون رو
حالا با همون سنگ سرم رو شکستن
تو خاک غربت میمیرم، فدا سرِ تو آقا
کاشکی میشد نیایی و، پا نمیذاشتی اینجا
@seyedrezanarimani
همش بین مردم، دم از جنگه اینجا
روی پشت بوما، پر از سنگه اینجا
یتیمای کوفه، نمکدون شکستن
حالا تو کمینِ، یتیمات نشستن
اینا دست و بازوی سنگینی دارن
میگن قنفذ و زجرم از یه تبارن
همه به زناشون یه قولی میدن که
یه جفت گوشواره، غنیمت بیارن
*شاعر : #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #روضه_حضرت_مسلم (ع)
#متن_روضه / بخش سوم صوت
#شب_اول_محرم 95
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طوعه میگه رفتم ببینم مسلم رو دستگیرش کردن باهاش چیکار کردن. تا رفتم دیدم بدنش رو از بالای دارالاِماره زمین انداختن، سر از بدنش جدا کردن، بدن مسلم رو به اسب بستن تو کوچههای شهر کوفه دارن زمین میکشن؛ میگن هرکی همراه حسین باشه این میشه.
رفتم ببینم دیگه میخوان چیکار کنن میگه یه مرتبه رفتم دیدم بدن مسلم رو به این قلابهای فصابی آویزون کردن....
اینجا بدن این آقا رو به اسب بستن تو کوچهها دارن میکشونن؛
(اسم اسب میاد یاد کدوم روضه میفتی؟)
تو کربلا هم بدن عزیز فاطمه رو زیر سم اسبها.....
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #غریبوتنهابادستبسته
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
#شب_اول_محرم ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غریب و تنها، با دست بسته
میبَرنم با سر شکسته
سیلی که خوردم
مزهی دست بیحیاها رو چشیدم
روضههای مدینه رو من دیگه دیدم
طعنهها که علی شنید منم شنیدم
بی هوا سیلی خوردنو من فهمیدم
توی غریبی مردنو من فهمیدم
پسر عمو میکُشَنت ، برگرد برگرد
به روی خاک میکِشَنت ، برگرد برگرد
@seyedrezanarimani
این روزا خیلی خرابه کوفه
جون رقیه، نیا به کوفه
تو شهر کوفه
هیچ کسی نیست منتظر اومدن تو
نقشه کشیدن برای پیرُهن تو
اینا نمیخوان که باشه سر رو تن تو
نقشه دارن واسه سرت، آقا برگرد
کینه دارن از پدرت، آقا برگرد
نامه هارو بذار کنار، جون مسلم
دختراتو کوفه نیار، جون مسلم
@narimani_matn
حرفای کوفی همهش دروغه
این روزا بازار خیلی شلوغه
هجوم آوردن
یکی یه خنجر میخره یکی یه نیزه
یکی به اسبش میزنه نعلای تازه
یکی سه شعبه برای تیراش میسازه
زندهت نمیذارن اینا، وای وای وای وای
یه حرمله دارن اینا، وای وای وای وای
چه بی حیان چه بد دهن، وای وای وای وای
مثل مغیره میزنن، وای وای وای وای
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #بیابانگرد_تنهای_غریبم
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام ای نازنین شاه و حبیبم
بیابانگرد تنهای غریبم
نوشتم که بیا شرمنده هستم
من از این نامهها شرمنده هستم
تمام قولها از دم دروغ است
سر آهنگران خیلی شلوغ است
نوشتند و تو را ای یار خواندند
ولیکن پای این پیمان نماندند
ولایت در وجودم منجلی بود
گناهم بردنِ نام علی بود
هر آنچه کوشش و همت نمودند
شنیدی که حریف من نبودند
@seyedrezanarimani
تمام دشمنان را خوار کردم
شبیه مرتضی پیکار کردم
امان دادند، عهد خود گسستند
به کعب نیزه دندانم شکستند
از اولاد زنا نیرنگ خوردم
من از زنهای کوفه سنگ خوردم
صدای العطش آمد به گوشم
خبرداری نشد آبی بنوشم
خدارا شاکرم آبی نخوردم
فدای کام خشکت کام خشکم
سرِ دارالعماره گریه کردم
به یاد شیرخواره گریه کردم
@narimani_matn
تنم را بین هر کوچه کشیدند
به روی سینهام طفلان دویدند
همه داراییام را غصب کردند
سرم را روی نیزه نصب کردند
در این شهر جفا و ناامیدی
کنار مزبله ماندم شنیدی؟
نگویم مابقی ماجرا را
نگویم کوچهی قصابها را
به زیر نور مهتاب و ستاره
تنم آویخته شد بر قناره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #تو_بارونی_از_سنگ_منو_دوره_کردن
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو بارونی از سنگ منو دوره کردن
میخندن به حالم، به دورم میگردن
اینایی که اینجور از این غصه شادن
همون کوفیان که بهت نامه دادن
اینا رسم مهمون نوازی ندارن
نکنه کسی رو غریب گیر بیارن
همونا که سنگت رو به سینه کوفتن
حالا با همون سنگ سرم رو شکستن
عشقت رو به طلا فروختن
تو این آتیش فتنه سوختن
کیسه واسه سرِ تو دوختن
@seyedrezanarimani
یکی با طنابش دسامو میبنده
یکی داره قاه قاه به حالم میخنده
تو گوشم که سیلی زد از روی کینه
برام زنده شد روضههای مدینه
من امروز که دیدم همه روضهها رو
میفهمم غمای دل مرتضی رو
میفهمم غریبیِ حیدر یعنی چی
میفهمم اهانت به مادر یعنی چی
سیلی اصلاً برای زن نیست
اصلاً کوچه که جا زدن نیست
دردی مثل غم حسن نیست
*شاعر : #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #روضه_حضرت_مسلم (ع)
#متن_روضه / *بخش سوم صوت*
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امشب روضه گودال بخونم...
اگه مسلمو از بالای دارالعماره زمین انداختند، آقای منو تو هم از بالای اسب با صورت زمین افتاد. " فَسَقَطَ الحُسَین "
اگه سر از بدن مسلم تو کوفه جدا کردن، کربلا هم سر این آقا رو از بدن جدا کردن....
اما روضهی مسلم با اباعبدالله یه فرق داره؛
بدن مسلم رو روی زمین کشیدن، اما دیگه کسی با اسب روی این بدن نتازونده....
بمیرم برا اون لحظهای که اون نامرد صدا زد: " مَن یَنْتَدِبُ لِلحُسَین؟ " ده نفر دست بلند کردن. سوار بر مرکب شدن، انقدر روی این بدن تاختن....
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #کوفهبیوفاستکوفهنیا
#سبک_واحد
#شب_اول_محرم ۹۶
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوفه بی وفاست، کوفه نیا
وادی بلاست، کوفه نیا
عدو بیحیاست، کوفه نیا آقا
درِ خونههاشونو رو به من چند روزه که بستن
همونایی که فرق بابات علی روهم شکستن
خدا میدونه همه نامردن
چقدر این روزا به من بد کردن
"حسین وای وای وای"
@seyedrezanarimani
من فدا سرت، فقط نیا
جون اصغرتع فقط نیا
خستهست خواهرت، فقط نیا آقا
بیا بیشتر از این نذار که زینب بلا ببینه
میترسم سرت رو یه روز سرِ نیزهها ببینه
دارم میبینم لب خشکیده
دم یک خیمه رباب ترسیده
"حسین وای وای وای"
@narimani_matn
اُف به حیلهی ابن زیاد
چی حالا میخواد سرت بیاد
جواب منو کسی نداد آقا
کاش نمینوشتم بیا میدونم که توی راهی
از همین الان میتونم ببینم که تو قتلگاهی
دارم میبینم چه جوری دارن
یه خنجر زیرِ گلوت میزارن
"حسین وای وای وای"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #تویشهرغربتشدمزاروتنها
#سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توی شهر غربت شدم زار و تنها
با لبهای خونین میگم کوفه نیا
آه، این کوفیا پلیدن
نقشه برات کشیدن
بیعتشون همه سرابه
آه، رو من درا رو بستن
دل منو شکستن
کوفه برام شهر عذابه
زینبت میشه دلخون ، دخترت میشه بیجون
میدمت قسم آقا کاروانو برگردون
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
@seyedrezanarimani
اینجا بین کوفه، حرف منع آبه
پیچیده بینشون کُشتَنت ثوابه
آه، اگه میای به کوفه
مشکارو پر کن از آب
آخه داری تو بچه شیرخوار
آه، یه وقت نمونن حیرون
دخترا تو بیابون
معجرای اضافه بردار
توی کوچهها آقا ، دخترات میشن خسته
قاتلم میشه اینجا ، روضههای سر بسته
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
@narimani_matn
راه من رو بستن، تو کوچه نامردا
سرمو شکستن، تو کوچه نامردا
آه، رسیده کارم آخر
لبتشنه بر سر دار
الهی برگردی، الهی
آه، اینا رحمی ندارن
حتی به بچه شیرخوار
الهی برگردی، الهی
کوفه حرمله داره ، این شبا چقدر تاره
زجر به دخترش داده قول چندتا گوشواره
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#از_شب_قدر_تو_جاماندم_که_امروز_آمدم
#سبک_مناجات / ویژه #روز_عرفه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل که میگیرد دو چشم تَر به دادم میرسد
در زمان فقر، این گوهر به دادم میرسد
وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ نیست
دست من خالی که باشد سَر به دادم میرسد
دست بردارید مَردم از سر من، چون که من
دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد
از شب قدر تو جاماندم که امروز آمدم
گفتهاند اینجا حسین آخر به دادم میرسد
این کریمی را که من دارم گدایی می کنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسد
@seyedrezanarimani
حیف، آقای به این خوبی کنارم باشد و
فکر این باشم یکی دیگر به دادم میرسد
من سراغ هر کسی رفتم دلم را زد شکست
غالباً این لحظه ها مادر به دادم میرسد
فاطمه مِیلش که باشد وضع بر میگردد و
مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد
اعتباری نیست بر تقوای من، این لطف توست
لحظهی تشخیص خیر و شر به دادم میرسد
پاکها کرب و بلا رفتند و من جا ماندهام
فطرسم امروز، بال و پر به دادم میرسد
@narimani_matn
حتم دارم قبل حتّى حضرت خيرالنِساء
دخترى دردانه در محشر به دادم میرسد
خواهری دل خسته پرسید از خودش بالای تل
این برادر زیر این خنجر به دادم میرسد؟!
میبرند این ها هر آنچه روی سر دارم ولی
میرسد عباس و با معجر به دادم میرسد
زانوی محمل بلند و دامن من هم بلند
در سفر این وقت ها اکبر به دادم میرسد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
🔴 ضمن عذرخواهی از کاربران محترم
بابت تاخیر در انتشار اشعار #ماه_رمضان
🔹انشاءالله اشعار باقی مانده از شبهای ماه مبارک، طی روزهای آتی در کانال بارگذاری میشود.
🔘 @narimani_matn
📋 گزارش متنی جلسات 📋
💠 #شب_نوزدهم_رمضان ۱۴۴۰💠
▪️ویژه #شبهای_قدر
و ایام #شهادت_امام_علی (ع)▪️
🔸هیئت فدائیان حسین(ع) اصفهان🔸
🔹بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔹
👇👇👇
@narimani_matn
📋 #نگاهروبهآسمان / #متن_روضه
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثه امشبی امیرالمومنین مهمون دخترش بوده. اومد خونهی دخترش...
میگه اینقد به آسمان نگاه میکرد؛ هی میومد تو حیاطِ خونه قدم میزد، به سمت آسمان نگاه میکرد، هی دست روو دست میزد، «انا لله و انا الیه راجعون»...
_چه خبره بابا؟ چرا اینقدر به سمت آسمان نگاه میکنی و دست رو دست میزنی؟
این قصه برا امیرالمومنین قبلا هم اتفاق افتاده، این آقا یه جای دیگه هم به سمت آسمان نگاه کرده. (میدونی کجا)؟!
آدم وقتی مضطر میشه به آسمون نگاه میکنه. آدم وقتی کسی رو نداشته باشه به آسمون نگاه میکنه، هی میگه خدا من کسی رو ندارم...
سی سال پیش هم امیرالمومنین هی به آسمان نگاه میکرد؛ اون شبی که کنار قبر فاطمهاش نشسته بود؛ یه نگاه داخل قبر، یه نگاه به این بدن. دید محرمی نداره، کسی نیست کمک علی کنه. یهو نگاهش به سمت آسمون رفت؛ خدایا علی کسی رو نداره؛ مَحرمی ندارم، میخوام بدن خانومم رو تو قبر بذارم....
@narimani_matn
امشبم توو کوفه نگاه به آسمون کرد، توو مدینه هم نگاه به آسمون کرد.
یه آقایی دیگه رو هم من سراغ دارم، توو کربلا هی نگاه به آسمون میکرد؛
(میدونی کِی ارباب منو تو به آسمون نگاه میکرد؟!)
اون لحظهای که این بچه رو توو بغلش گرفته، نمیدونه میخواد چیکار کنه، عبا رو روو این بچه کشید، یه نگاه به سمت آسمون؛ خدایا چیکار کنم؟!
یه قدم میره سمت خیمهها، یه قدم برمیگرده، نمیدونه چیکار کنه.
یه مرتبه همه دیدن راهش و عوض کرد، پشت خیمهها رو زمین نشست؛
شروع کرد یه قبر کوچولو رو بکنه، نگاهش به سمت آسمان...
اما توو همین کربلا یه خانمی هم یه نگاه به آسمون کرد. (میدونی کجا؟!)
اون لحظهای که یه مرتبه همه دیدن:
"سری به نیزه بلند است در برابر زینب"
همه دیدن زینب داره به سمت آسمان نگاه میکنه....
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #بيانگارآشنا
#سبک_زمزمه / *بخش اول صوت*
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بيا نگار آشنا
شب غمم سحر نما
مرا به نوكریِ خود
شها تو مفتخر نما
ای گل وفا حسين
معدن سخا حسين
میكشی مرا حسين
"میكشی مرا حسين"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #روایتیازکرامتاهلبیتهنگامحکومت
#متن_روایت / *بخش دوم صوت*
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_زینب (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیرالمومنین (ع) می فرمایند: وقتی که زمام امور در دست ما بود کار ما عفو و بخشش بود، وقتی کار دست ما بود همه رو میبخشیدیم. اما وقتی کار دست کس دیگه افتاد بچههای مارو کشتن، خونشون رو زمین ریختن، بیچارهمون کردن.
شاعری از شعرای بزرگ شیعه به زبان عربی برای همین مضمون شعر گفت؛ که وقتی زمام امور دستتون بود کار شما بخشش بود....
@seyedrezanarimani
بعد از فتح مکه، پیغمبر زمام امور رو به دست گرفت. همچین که شهر رو در دست گرفت مشرکین پناه آوردن به مسجدالحرام. میترسیدن، وحشت داشتن، گفتن پیغمبر دستش به ما برسه همهمون رو میکشه. خونمون رو میریزه. حقم داره، خیلی ما اذیتش کردیم.
فلذا همچین که پیغمبر اومد تو مسجد، دید اینا همشون جمع شدن، میترسن، وحشت دارن. یکیشون پا شد، گفت: آقا تو خیلی کریمی، اگه مارو ببخشی و عفو کنی در اختیارتیم، اگر هم مارو بکشی حقته، حق داری، حرفی نمیتونیم بزنیم. تو الان همه چی در اختیارته.
روایت میگه پیغمبر در اون لحظه اشک ریختن، گریه کردن، فرمودن: "اِذْهَبُوا فَأَنْتُمْ الطُّلَقَاء" برید، همتون آزادید...
@seyedrezanarimani
یکی از شیعیان خواب امیرالمومنین رو دید؛ عرضه داشت: آقا! شما انقدر کریم بودید که وقتی زمام امور دستتون بود همه رو می بخشیدید، عفو میکردید. ولی برام سوال شده چرا با شمایی که اینجوری بودین این کار رو کردن؟
آقا تو خواب به اون مرد فرمودن: برو این سوال رو از اون شاعر بپرس. اومد درِ خونه اون شاعرو زد که شعر عربی رو گفته بود، همچین که بهش گفت امیرالمومنین رو خواب دیدم، چون کسی اطلاع نداشت که این شعر رو گفته. روایت میگه تا شنید غش کرد اون شاعر از هوش رفت....
@seyedrezanarimani
(حالا چی میخوای بگی این همه داری مقدمه می چینی؟!)
امام زمان من رو ببخش
آخه بیبی انقدر دلش سوخت، انقدر از کربلا به کوفه، از کوفه به شام تو این منزلهای مختلف، تو کوچهها، خیابونها، بازارها. همچین که رسید تو مجلس اون نامرد، پاشد صدا زد: "اَمِن العدلِ يا ابنَ الطُّلَقاء" آیا این از عدله، ای پسر کسی که آزاد شدی، بخشیدنتون.
اینکه زنها و کنیزهای خودت تو پرده باشن، نیاریشون در انظار. اما ما که بچههای پیغمبریم رو از این کوچه به اون کوچه، از این شهر به اون شهر دارید می برید و گذر میدید....
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #فرقمراتوطاقتديدننداشتی
#روضه_امام_علی (ع)
#متن_روضه / *بخش اول صوت*
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل زینب امشب خیلی بههم ریخته بود. توو خونه که نشسته بود، هی با خودش میگفت چی شده؟ امشب بابام چش بود؟ هی از اتاق میزد بیرون، توو حیاط میچرخید: "إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُون". هی به آسمون نگاه میکرد؛ دارم میام فاطمه جان...
تا سحر این خانم بیدار بود، دلش شور میزد، نمیتونست بخوابه، دختره دیگه...
سحر که شد در آسمانها، در عرش، صدایی پیچید: "اَلا یَا اَهلَ الْعالَم، قَدْ قُتِلَ عَلِیِّ المُرْتَضَی"
پا شد، بهم ریخت؛ حسنم داداش پاشو ببین اینا چی میگن میگن بابامون رو کشتن. امام حسن پا شد، مضطر خودشو رسوند توو مسجد دید عجب غوغاییه...
امیرالمومنین فرمود: حسن جان من رو رها کن، نماز رو بخون.
امیرالمومنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، این اشکا ریخت روو صورت مولا، مولا به هوش اومد؛ حسن جان نبینم گریه کنی....
دوتایی زیر بغلای علی رو گرفتن، دوباره اینجا حسن عصا شد، دوباره اینجا حسن زیر یه بغلو گرفت، یه بارم توو کوچه زیر بغل مادرو گرفت...
@narimani_matn
تا درِ خونه دوتایی با اباعبدالله زیر بغلای مولا رو گرفتن. همچین که دم درِ خونه رسیدن، آقا امیرالمومنین صدا زد: حسن جان، حسین جان، زیر بغلام رو رها کنید، میخوام با پاهای خودم بیام توو خونه.
_آقا نمیشه، خیلی خون از شما رفته، طاقت ندارید، نمیتونید رو پا وایستید
_نه، الان توو خونه دخترم منتظرمه نمیخوام فرق خونیم رو ببینه...
* فرق مرا تو طاقت ديدن نداشتي
هجده سرِ بريده ببيني چه ميکني
اين جا همه به گريهی تو گريه مي کنند
خنده به اشکِ ديده ببيني چه ميکني*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn