🔹البته نه اینکه بگوییم حالا که شفا دست خداست، من هم که مریض شدم داخل خانه مینشینم میگویم خدا! حضرت موسی علی نبینا و آله و مریض شد، حالش خیلی بد شد و بستری شد، پیغمبر او لوالعزم و کلیم الله است. حواریین آمدند اطراف او را گرفتند و گفتند: یا نبی الله! دکتر برویم؟ گفت نه! الله شافی است، خدا شفا میدهد، کجا دکتر برویم؟ گفتند خیلی خوب، چند روزی صبر کردند دیدند حالش بدتر شد. باز گفتند: یا نبی الله! دکتر برویم؟ گفت: نه آقا دکتر چرا؟ من پیغمبر خدا هستم و از خدا میخواهم خدا هم شفایم می¬دهد. یک مدت طول کشید. جبرئیل نازل شد و پیغام آورد که خداوند میفرماید: موسی این حساب¬ها نیست، من درد را دادم دارو را هم من دادم. این دارو را من خلق کردم شفا را هم در این داروها قرار دادم. برای این جهت دکتر هم مشخص کردم، تو باید دکتر بروی. دکتر از این داروها نسخه برایت بنویسد، شما هم بخوری تا خوب بشوی. همین طوری نمیشود.
🔺در روایت هم دارد که : أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً (الكافي ج : 1 ص : 183) یعنی خداوند اِبا دارد از اینکه کارهایش را از غیر اسبابش انجام دهد لذا برای هر چیزی سببی قرار داد. کار را باید با اسباب جلو ببری. نمیشود فقط بگویی خدا! بله دکتر برو و بگو خدا. نسخه مینویسد، بگو خدا. دارو را میگیری بگو خدا. میخواهی بخوری، با بسم الله دارو را بخور. خدا در این دارو باید شفا را قرار بدهد. الحاصل
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔹کانال رسمی آیت الله ناصری
@naseri_ir
🔻داستان بسیار زیبا از ایاز و سلطان محمود
ایاز،یک غلام زرخرید بود كه فانی در سلطان محمود شده بود؛ یعنی نوکر حلقه به گوش و فرمانبر او بود. یك بار مقابل سلطان محمود ایستاده بود و کنار او هم عدهای از سران مملكتی نشسته بودند. عقرب، پای ایاز را نیش میزند؛ اما ایاز مقابل سلطان محمود تکان نمیخورد. بعد از اینکه ایاز ادای وظیفه کرد، سلطان محمود دستور داد كه برو ایاز هم میرود و دور از چشم سلطان محمود، ابراز ناراحتی و درد میكند. به او میگویند: «چرا آنجا نگفتی؟» جواب میدهد: «خلاف ادبِ سلطان بود كه مقابل او، خم بشوم یا حرفی بزنم».
🔹ما هم مقابل حق ایستادهایم؛ ببین چه میکنی؟ خالق همۀ عالم وجود كه این همه نعمت به ما داده است، ببیند ما چطور مقابل او میایستیم و نماز میخوانیم. تو را به خدا! این نماز است؟ ما باید این طور نماز بخوانیم؟ آن وقت تازه تمام امید ما هم به این نمازمان است. به گمان خودمان، کاری هم کردهایم!
725/م/97
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔹کانال رسمی آیت الله ناصری
@naseri_ir
هدایت شده از الهادی
🔻روز مباهله، روز پرده افکنی از جان رسول الله صلی الله علیه و آله (حضرت علی علیه السلام) مبارک باد.
🔺 @nasery_ir
بهمناسبت ٢۴ ذی الحجه #روز_مباهله
این پنج نور، علت زیبای خلقتند
اسرار پنج حرفِ حروف «کرامت»ند
این خانواده اشرف اولاد آدمند
اینها طبیب درد طبیبان عالمند
این پنج تن خلاصهی احساس خالقند
اندازهی دل همهی خلق، عاشقند
خاکی شدند تا ره افلاک وا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
زیباترین سپاه به میدان رسیده بود
پای ابوتراب به نجران رسیده بود
آنان که لاف، پیش شه لافتی زدند
تا چشمشان به هیبتش افتاد، جا زدند
یک اخم مرتضی علی و ختم غائله
اینگونه شد خلاصهی روز مباهله
قاسم صرافان
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔹کانال رسمی آیت الله ناصری
@naseri_ir
🔹روایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: کسی که بلا و مصیبت به او برسد و صبر و تحمل بکند خداوند سیصد درجه مقام به او میدهد. هر درجهای تا درجه دیگر از زمین است تا آسمان.
🔺اما اگر صبر بر طاعت باشد مثلا نصف شب است بیدار شدی خوابت هم میآید اما خواب را کنار میگذاری بلند میشوی و وضو میگیری در مقابل حضرت حق میایستی. سختی و بی خوابی را تحمل میکنی یا مثلا هوا گرم است روزه میگیری و تحمل میکنی. این صبر بر طاعت است. خداوند برای صبر در طاعت ششصد درجه در بهشت به تو میدهد که فاصله هر درجه تا درجه دیگر، به اندازه هفت طبقه زمین تا عرش میباشد.
🔸مخصوصاً جوانها، - خدا برایشان خوب بخواهد - وقتی جوان که هم رطوبت مغز دارد و هم خستگی روز و خیلی خوابش میآید اما چشمش را میمالد، بلند میشود، وضو میگیرد و نماز و دعا میخواند. به امر حضرت حق پردهها عقب میرود و خداوند میفرماید: ملائکه! این بنده را ببینید هر چند بر او واجب نکردهام با این جوانی و این خستگی و با این رطوبت مغز مشغول راز و نیاز با من شده است، من به وجود این بر شما افتخار میکنم. این صبر است که خداوند ششصد درجه اجر میدهد، که هر درجه ای از آن به اندازه هفت طبقه زمین تا عرش است.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔹کانال رسمی آیت الله ناصری
@naseri_ir