eitaa logo
کانال رسمی آیت الله ناصری
9.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
280 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی انتشار بیانات حضرت آیت الله ناصری اصفهانی (قدس سره) در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
ملا نصرالدین، بزرگ شهر و محله بود. از او می‌پرسیدند امروز چندم ماه است؟ این بنده خدا، سواد که نداشت، یک ظرفی داشت هر روز یک ریگ در این ظرف می‌انداخت. هر کسی می‌پرسید: امروز چندم ماه است؟ به تعداد ریگ ها می گفت: امروز مثلا دهم ماه است. قاعده کار او چنین بود. روزی یکی از بچه‌های ملا، یکی دو مشت ریگ داخل ظرف ریخت. طبق معمول یک نفر آمد و پرسید:امروز چندم ماه است؟ ملا ظرف را خالی کرد، دید ریگ ها زیاد است. از پنجاه و شصت هم گذشته است. گفت: امروز چهل و نهم است. طرف گفت: ماه سی روز بیشتر نیست؟ ملا گفت: خدا پدرت را بیامرزد یک مشت از ریگ ها را هم بیرون ریختم و نشمردم. باز اینقدر است. حالا اين مطالبي كه بنده در وصف اهلبیت علیهم السلام عرض مي كنم مثل همان ريگ‌ها و چهل و نهم است. چند تا مشت از آنها را هم كنار گذاشتم و بيان نكردم، تازه بعضي اشكال مي كنند كه اين مطالب غلو است. که این مربوط به اختلاف درجات ایمانی یا ضعف و قوت فکری و عقلانی افراد است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
📖داستان یکی از اولیاء الهی یکی از رفقای یزدی، پیرمردی بود که به نجف می آمد. او یک مشک آب داشت و به همه میگفت بیایید از این آب بخورید. وی انسانی شوخ طبع بود و او را بابا صدا میزدند. بعضی میگفتند: این پیرمرد طی الارض و اسم اعظم دارد. من یک شب به مسجد رفته بودم، دیدم او کنار در ایستاده است و میگوید: ناصری بیا آب بخور. رفتم و خوردم و به او گفتم: بابا! زاد المسافرینی به ما نمیدهی؛ یعنی یک خوراکی به ما نمیدهی؟ یک چیزی به بنده داد و گفت: این برای شما باشد. سپس داخل مسجد رفتیم. متولّی مسجد سهله، شیخ جواد سهلاوی رحمه الله نام داشت که فرد بسیار فوق العاده ای بود. مکرر نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشرف داشت. به ایشان گفتم: بابا به من زاد المسافرین داد. شیخ جواد سهلاوی رحمه الله گفت: این پیرمرد خیلی فوق العاده است. من دیشب ساعت چهار شب خواستم امتحانش کنم، داخل اطاقش رفتم و گفتم: بابا، یکی از رفقا فردا میخواهد به ایران برود، من یک قلم و دو تا کاغذ و دو تا پاکت میخواهم تا نامه بنویسم و بفرستم تا به ایران برود، اینجا هم که مسجد سهله و وسط بیابان است، من نمیتوانم اینها را تهیه کنم. شما نداری به من بدهی؟ پیرمردگفت: حالا این موقع شب، کاغذ و قلم و پاکت کجا پیدا میشود. گفتم: من میخواهم و اصرار کردم. ادامه دارد... ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
گفت: خوب بنشین تا فکری بکنم، سپس بیرون رفت و با دو تا کاغذ و پاکت و قلم آمد و آنها را به من داد. به او گفتم:بابا! من گرسنه ام، گفت: خوب به منزلتان برو. گفتم: مهمان داشتیم، همه غذاها را خوردند. گفت: خوب حالا چه میخواهی؟ گفتم: دو تا نان تازه، یک کاسه ماست و یک دسته ریحان. چیزهایی را گفتم که در آن حوالی نباشد. پیرمرد یزدی گفت: این هم غذاست که تو میخواهی؟ گفتم: خوب دیگر!پیرمرد برخاست، بیرون رفت و بعد از مدتی، همه غذاهایی که خواستم آورد. وقتی بنده ی عادی خدا اینگونه باشند، اولیا چگونه اند؟ تازه اینها در مرتبه پایین هستند؛ آنها که در مراتب بالا هستند چگونه اند؟ این امور برای ولیّ مطلق، مهم نیست. این امور برای ما مهم جلوه میکند برای اهل بیت علیهم السلام که این معجزات، مهم نیست. من دیدم کسی که اشیا را تحت اختیار داشت و مستجاب الدعوه بود و هر چیز میخواست فوراً میشد. آن وقت امامزاده ها، اولیا و ائمه علیهم السلام اینگونه نیستند؟! امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این طور نیست؟! ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
داستان‌های عجیبی که در مورد آشیخ حسنعلی اصفهانی رحمه الله نقل شده را ببینید. محیر العقول است. یکی از دوستان می‌گفت: با چند نفر از دوستان خدمتشان بودیم، به ایشان گفتیم: یکی از بستگان ما دو سال قبل به خارج از کشور رفته است و هیچ اطلاعی از او نداریم، هر مقداری این طرف، آن طرف فعالیت کرده ایم اثری از آثارش نیست، گفتیم خدمت شما بیاییم، ببینیم شما چه می‌فرمایید؟ ایشان یک فکری کردند و گفتند که مثلاً امروز دوشنبه است و شنبه آینده خبر صحت و سلامتی او به شما می‌رسد، و چهارشنبه آینده هم خودش وارد ایران می‌شود. همه تعجب کردیم که یعنی چه؟ اما همانطور که آقا فرمودند شنبه آینده تلگرافش از خارج رسید که من بلیط گرفتم و روز چهارشنبه هم وارد تهران می‌شوم، و وارد تهران هم شد. اینها زحمت کشیدند نه اینکه فقط ذکر و ورد بگویند. باید مواظب باشید فقط این چیزها ما را به اینجا نمی‌رساند. بعضی از این ذکر و وردها که ندانسته مشغول می‌شوند ضرر هم دارد. انسان را به ضعف اعصاب می‌رساند. شما واجبات را انجام دهید محرمات را ترک کنید. بزرگترین ریاضت همین است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
فقیری در خانه آقا اباعبدالله عليه‌السلام آمد حضرت به اهل خانه می‌فرماید: چیزی در خانه هست؟ می‌گویند: چهار هزار دینار. حضرت دستشان را از پشت در بيرون می‌کنند و همه را به این فقیر می‌دهد. از حضرت مي پرسد چرا اينجور؟ مي فرمايند مي خواهم من شما را نبینم و شما هم من را نبیني تا خجالت بکشی! فقير نگاه به پول‌ها کرد. این همه پول؟ شروع کرد به گریه کردن. حضرت می‌فرماید: به خاطر كمي عطای ما گریه ات گرفته؟ عرض کرد: نه یا بن رسول الله! با خودم مي گويم که این دست چطور زیر خاک برود؟!(بحارالأنوار ج : 44 ص : 190) کرم خدا را می‌خواهی بشناسی بیا ببین ائمه سلام الله علیه چه می‌کنند! آن مقداری که امكان دارد ممکن الوجود به واجب الوجود پی ببرد، اهل بيت عليهم السلام به حضرت حق پي بردند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
هر کدامتان که تقوایتان بیشتر است به خدا نزدیکتر و محترم تر هستید. لباس، نسب یا ثروت علامت بزرگی نیست. علامت بزرگی تقوا است إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ ، هر کسی تقوایش بیشتر است او در خانه الهی مقرب‌تر است. حالا می‌خواهد سفیدپوست باشد یا سیاه پوست. ثروتمند باشد یا فقیر . ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir