eitaa logo
کانال رسمی آیت الله ناصری
9.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
280 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی انتشار بیانات حضرت آیت الله ناصری اصفهانی (قدس سره) در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
در مورد یک نفر از بزرگان نوشته اند که در سرما و برف شدید زمستان روی پشت بام رفته بود و مشغول نماز شده بود، صبح که شد اطرافیان گفتند سرما دیگر آنرا خشکانده است. رفتند دیدند حدود یک وجب برف بر پشتش نشسته است اما ایشان همچنان مشغول ذکر است. این بزرگان چگونه بودند؟ من نمی‌دانم! من یک نماز واجبم را زوری می‌خوانم. خیلی طول بدهم یکی، دو دقیقه طول می‌دهم، خیلی خلاصه و مختصر، تازه طلبکار از خدا هم هستم. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
كرامتي از آيت الله سيد مرتضی کشمیری اعلي الله مقامه الشريف خدا ايشان را رحمت کند. حدود صد سال قبل، می زیست. استاد مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی بوده است. ایشان مستجاب الدعوه بوده و داراي طی الارض بوده است. زندگي نامه و حالاتشان را نوشته اند.( کتاب آیات نور، موسسه فرهنگی دارالهدی، انتشارات خُلُق) فرزند ایشان، مرحوم آيت الله سيد محمد كشميري در نجف، استاد بنده بود. به او(سید محمد) آقای پرهیزگار می‌گفتند. مجتهد مسلم و از اوتاد و نجبا بود و مي گفتند: تشرف اختیاری محضر امام زمان دارد. خیلی فوق العاده بود. از مرحوم آیت الله سید محمد کشمیری نقل شده: شخصي از تجار خراسان ديدن ما آمد و خودش و بچه‌هایش خیلی به ما را احترام کردند، پرسيديم: اين همه احترام براي چيست؟ گفت: چون شما فرزند آسید مرتضی هستيد. گفتم: خوب، فرزند آسید مرتضی باشم. گيرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟ گفت: من هر چه دارم از پدر شما دارم. گفتم: چطور؟ گفت: ...ادامه دارد. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
ايشان از کشمیر(اقای سید مرتضی کشمیری)به مشهد آمده بودند تا بعد از آن به عراق بروند، بنده ارادت خاص به ایشان داشتم لذا میهمانشان کردم، به ايشان عرض كردم: مدتی است ازدواج کردیم و اولاد‌دار نشدیم،اطباء هم گفته اند: اولاد دار نمی‌شوید. مرحوم آسيد مرتضي فرمودند: خدای من قدرتمند است و اگر بخواهد عنایت کند، عنایت می‌کند. بعد پنج تا نامه نوشتند و گفتند: چسب بیاورید تا در این نامه‌ها را بچسبانم، نامه شماره یک، شماره دو، شماره سه، شماره چهار و شماره پنج. بعد همه را به من دادند. گفتند: منتظر باش در همسر شما آثار حمل پیدا می‌شود، موقعی که بچه بدنیا آمد نامه اول را باز کن و هر چه نوشته بود عمل کن؛ بچه دوم كه به دنیا آمد، نامه دوم را باز کن. حق نداری قبلاً باز کنی، تا بچه پنجم به همين سبك عمل كن. گفتم: چشم آقا. بعد از مدتی خانواده ما بچه دار شد. وقتی بچه به دنيا آمد نامه اولی را باز کردم دیدم نوشته است فرزند اولت پسر است، اسمش را محمد بگذار. دومی‌متولد شد نامه را باز کردیم. نوشته بود فرزند دوم شما پسر است اسمش را علی بگذار. تا بچه پنجم همه را خبر داده بود. اینها هیچ بُعدي ندارد. ما می‌خواهیم راجع به امام زمان یا اهل بيت عليهم السلام یک مطلبی را بگوئیم، بعضي باورنمي كنند.آقا! ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
📃داستانی از اولیاء یکی از علمای مهم قم، نقل می‌کردند كه یکی از مردان خدا به منزل ما آمد. دیدیم از اولیای الهی است و طیّ الارض و طیّ الهواء دارد،ظهر او را نگه داشتیم. مشغول صحبت بودیم و ما را موعظه و نصیحت می‌کرد که یکی از دوستانم آمد. گفتم: «فلانی! خوشا به سعادت تو. بیا که یکی از اولیای الهی و از همراهان امام زمان علیه السلام اینجاست. بیا او را ببین». تا آن شخص وارد شد، آن مرد الهی بلند شد و با حالتی خاص از رفیق ما خواست که بیرون برود. رفیق ما رنگ از صورتش پرید و برگشت و از خانه بیرون رفت. من هم نشستم و خجالت کشیدم؛ ولی به آن ولّی خدا حرفی نزدم. یک مقداری نشستیم، تا اینكه گفت: «خوب، اجازه دهید مرخص بشویم». گفتم: «دفعه بعد، چه وقت تشریف می‌آورید؟» گفت: «من خودم اینجا نیامدم که بگویم بعد چه وقت می‌آیم؟ به من اجازه دادند که اینجا آمدم. دفعه بعد را هم خدا می‌داند. شاید هم تا آخر نیامدم». ادامه دارد... ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
آن مرد الهی رفت و چیزی طول نکشید که رفیق ما آمد؛ در حالی كه غسل کرده بود و عرق از سر و صورت او می‌چکید. به او گفتم: «مؤمن! چه شد؟ قضیه چه بود؟» گفت: «صبح که بیدار شدم، دیدم غسل بر من واجب شده است؛ ولی برای كاری عجله داشتم. گفتم: حالا می‌روم سراغ كارم و بعد از آن، می‌روم غسل می‌كنم. وضو گرفتم و رفتم؛ اما غسل را فراموش کردم و نماز ظهر و عصرم را هم بدون غسل خواندم. ناهارم را هم خوردم و آمدم به شما سری بزنم، تا اینكه آن آقا این حرف را زد و یادم آمد كه غسل برایم واجب شده بود. دویدم و رفتم غسلم را انجام دادم و نمازم را هم هنوز نخواندم». آن ولی خدا گفته بود: «بوی تعفنش، محله را گرفته است». بله برادر من! هر عملی یك اثری دارد؛ مثلاً وقتی وضو گرفتی، یک نورانیتی با تو هست که خودت نمی‌بینی، من هم نمی‌بینم؛ اما آن‌ها که چشمشان باز است، می‌بینند. وضو نداشته باشی، یک گرد و غباری اطراف تو دور می‌زند. من نمی‌بینم؛ ولی آن‌ها که می‌بینند، می‌فهمند. اما اگر جنابت باشد، ظلمت می‌شود و همان بوی تعفنی را دارد كه ماشین‌های تخلیه چاه فاضلاب دارند. همۀ احکام الهی این‌طور است و هر عملی اثری دارد. وقتی کسی با حقیقت باشد، حقیقت جلوه‌ای در وجود او دارد که پیدا است. آن‌ها که می‌دانند، در پیشانی افراد می‌خوانند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
داستان‌های عجیبی که در مورد آشیخ حسنعلی اصفهانی رحمه الله نقل شده را ببینید. محیر العقول است. یکی از دوستان می‌گفت: با چند نفر از دوستان خدمتشان بودیم، به ایشان گفتیم: یکی از بستگان ما دو سال قبل به خارج از کشور رفته است و هیچ اطلاعی از او نداریم، هر مقداری این طرف، آن طرف فعالیت کرده ایم اثری از آثارش نیست، گفتیم خدمت شما بیاییم، ببینیم شما چه می‌فرمایید؟ ایشان یک فکری کردند و گفتند که مثلاً امروز دوشنبه است و شنبه آینده خبر صحت و سلامتی او به شما می‌رسد، و چهارشنبه آینده هم خودش وارد ایران می‌شود. همه تعجب کردیم که یعنی چه؟ اما همانطور که آقا فرمودند شنبه آینده تلگرافش از خارج رسید که من بلیط گرفتم و روز چهارشنبه هم وارد تهران می‌شوم، و وارد تهران هم شد. اینها زحمت کشیدند نه اینکه فقط ذکر و ورد بگویند. باید مواظب باشید فقط این چیزها ما را به اینجا نمی‌رساند. بعضی از این ذکر و وردها که ندانسته مشغول می‌شوند ضرر هم دارد. انسان را به ضعف اعصاب می‌رساند. شما واجبات را انجام دهید محرمات را ترک کنید. بزرگترین ریاضت همین است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
مرحوم دربندي رحمه الله كه از علماي اهل مکاشفه بود، روزي هنگام ورود به حرم، مرحوم شيخ انصاري رحمه الله را ديد. از ايشان كه مرجع شيعيان تمام دنيا بود، سؤال كرد: «آيا بوسيدن عتبه اميرالمؤمنين عليه السلام جايز است يا نه؟» فرمودند: «خير؛ کسي جز امام حسن و امام حسين عليهما السلام، حضرت سلمان و اويس قرني جايز نيست آن را ببوسند. بله؛ ما چون جاي پاي زوّار حضرت ابوالفضل عليه السلام است، مي‌توانيم آن عتبه را ببوسيم. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷ایتا:eitaa.com/naseri_ir
شخصی محضر حضرت صادق علیه السلام آمد. حضرت فرمودند: برادرت چه طور است؟ عرض کرد که برادرم خیلی خوب است خیلی متدین، زاهد، محتاط و لکن اهل جارودیه است. حضرت فرمودند: اگر اهل احتیاط است چرا ولایتی نمی‌شود؟ گفت: خیلی احتیاط می‌کند تا به ولایت یقین پیدا نکند به ولایت نمی‌گرود. حضرت فرمودند: تو که این قدر تعریف احتیاط و تقوایش را می‌کنی، پس کنار نهر بلخ احتیاطش کجا رفت؟ سؤال کرد که آقا قضیه نهر بلخ چیست؟ فرمود: از خودش بپرس، اگر خواست می‌گوید. این شخص به وطنشان برگشت و به برادرش گفت: من خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم خیلی تعریف شما را کردم و گفتم: با احتیاط است فرمود: پس در کنار نهر بلخ احتیاطش کجا رفت؟ این حرف یعنی چه؟ این شخص یک دفعه به خود آمد و گفت چندین سال قبل من با یک نفر که کنیز فوق العاده ای داشت، مسافرتی کردیم، وقتی کنار نهر بلخ رسیدیم، شب بود، آن شخص به من گفت: من کنار اسباب بمانم و شما دنبال هیزم می‌روید یا شما می‌مانید و من دنبال هیزم بروم؟ گفتم: نه شما برو؛ او رفت. در این فاصله من با آن کنیز کار نامشروعی انجام دادم، و این را غیر از من و خدا و آن کنیز احدی نمی‌دانست. (بصائرالدرجات ص : 249) بله آقا اهل بیت به عالَم احاطه دارند هستند. خدا می‌داند. من خودم کرامت‌هایی از بعضی اولیای الهی دیدم، از گذشته خبر می دادند امام که جای خود دارد. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir