eitaa logo
الهادی
21.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
916 ویدیو
43 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه قبل... ب) نظم 🔻 پس از اینکه به سمت عزم -به این معنا- رفتیم، در مرحله‌ی بعد، نیازمند نظم هستیم. 🔸 نظم یعنی چه؟ ‌یعنی کارهای روزمره‌ات را اولویّت بندی کن و سامان بده. انسان گاهی یک عمل عبادی شروع می‌کند؛ ولی یک روز هست و یک روز نیست. نظم ندارد. یا اینکه انسان نمی‌داند که در این ظرفِ زمان، کدام کار را چیدمان کند و اولویّت بدهد. 🔹 بسیاری از اوقاتِ ما، از بین می‌رود و این، بی‌توفیقی می‌آورد. ما در این دنیا و حتی در قیامت، با زمان مواجه هستیم و انسان بازخواست خواهد شد. 🔸 نظم یعنی کیفیّت تصرّف بهینه در ظرفیّتی زمانی و چینش بهترین گزینه‌ها در جایگاه‌های خودش، موافق با حکمت. ادامه دارد..‌. ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه قبل... ج) استقامت 🔻 فرض کنیم که در این جهت هم در حد توان، برنامه‌ای ریختیم و نظمی گذاشتیم و تعهّداتی کردیم. در مرحله‌ی بعد، باید با عمل تأیید شود و استقامت شود. 🔸 این عدم استقامت، کمر خیلی‌ها را می‌شکند! استقامت در عمل، گاهی سخت است. فکر نکنیم که در کیفیّت اجرای نظام‌نامه‌ی تربیتی، سنگینی و سختی وجود ندارد؛ بلکه این راه هم سختی‌های خودش را دارد. 🔹 انسان برنامه‌ای را شروع می‌کند و پس از مدّتی، آن را رها می‌کند؛ معلوم می‌شود که عزم، ضعیف است و نظم ندارد و استقامت هم ندارد. 🔸 این‌ها، اجازه نمی‌دهد که انسان به نتیجه برسد. کد ۲۴۹۵۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
💠 تعریف توجه و ابزار دستیابی به آن 🔻 ذهنِ جوّال، سیّال و خیال‌باف، دائم مشغول است. این را باید شناخت و با شمشیر مراقبت، این دشمن را از پا درآورد. 🔸 مانند ورزشکاری که دائم باید تمرین کند، انسان هم باید دائم ذکر خدا را تمرین کند و آرام آرام نبض این توجّه دائم، به دست او بیاید. 🔹 این‌ها باید تبیین شود که توجّه یعنی چه؟ معنا کردن هر کلمه‌ای، جایگاه خودش را دارد. منظور از توجّه، اشتغال خیالی و ذهنی به امور نیست؛ بلکه برعکس، عدم اشتغال به ذهنیّات پراکنده‌ای است که به‌طور غیر اختیاری، وارد ذهن می‌شوند. 🔸 اگر توانستی این را کنترل کنی و بر ورودی قلبت، فیلتری بگذاری که هر فکری که خواست وارد شود، جلویش را بگیری، یک گام پیش رفته‌ای که در دنیا و آخرت، پیش خواهی بود. ادامه دارد...‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 من می‌خواهم این کار را بکنم. ابزارش چیست؟ خود موضوع ابزار هم متفاوت است؛ حتی در سیره‌ی اولیا و انبیا، بالاخره با نگاه تخصّصی که نگاه کنی، می‌بینی متفاوت است؛ از بس که عالمش، وسیع است!‌ 🔸 یکی از آن‌ها، نماز است؛ ولی شرایطی دارد. موارد دیگری همچون روزه، مراقبت و ذکر هم وجود دارد. ما لذّت ذکر را نبرده‌ایم؛ بلکه گاهی لقلقه‌ی زبانی است که مربوط به آن منِ اول است و کاری با باطن قضیّه ندارد. 🔹 تسبیح چرخاندن، کار آسانی است؛ ولی فارغ البال، موانع را دفع کردن و قوّه‌ی خیالِ مشغول به امور متشتّت را سامان دادن و متوجّه اسماء حسنای الهی شدن، مدیریّت می‌خواهد. 🔸 تا وقتی که اطّلاعات کافی نداشته باشی، این مدیریّت سخت است؛ الا اینکه از خدای متعال، مدد بگیری یا اینکه فضا را برای خودت آماده کنی. 🔹 سحر را برای همین گفته‌اند. قرآن اینقدر به زمان می‌پردازد! نه زمانی که در تقویم‌ها می‌نویسند: «سعد و نحس». منظور از زمان، این‌ امور نیست؛ بلکه منظور، ظرفیّتی است که قدس و زمینه‌ای دارد و در آن می‌توان ارتباطی ایجاد کرد؛ مثل «و نجیّناهم بسحر» یا «و باللّیل أ فلا تعقلون». این‌ها، یک ظرف است. 🔸 من می‌خواهم از این ظرف استفاده کنم. چه کنم؟ باید به کارهایت نظم بدهی. تا ساعت ۱۲ شب در فضای مجازی پرسه زدن، کمک به بیداری سحر نمی‌کند. وقتی می‌خواهی سحر داشته باشی، می‌بینی که برنامه‌ی خاصی دارد که باید آن را بشناسی و به کارهایت نظم بدهی. 🔹 حتی اگر بخواهی برای سحر موفّق شوی، علاوه بر اینکه برای سحرت برنامه‌ریزی داری، برای شبت هم باید برنامه‌ریزی داشته باشی و کمی که جلوتر می‌روی، می‌بینی که برای روزت هم باید برنامه‌ریزی داشته باشی. کد ۲۴۹۵۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 خلاصه‌ی این سفر، حرکت کردن از منِ با ادراکات معمولی، شخصیّت عادی و نگرش مادی، به سمت ادراکاتی ماورای ادراکات مادی است که انسان روحش شروع به درک بهتری بکند. 🔸 این، سفری زیبا است و هیچ چیزی جز این سفر، دل انسان را آرام نمی‌کند. همه‌ی دنیا، در مقایسه با این حرکت، کم و بی‌ارزش است؛ ولی بشر هم به این زودی، از اندوخته‌های خودش دست برنمی‌دارد. 🔹 گاهی افراد، نصیب پیدا می‌کنند که پا در این راه بگذارند و کمر همّت ببندند و شروع کنند و استمداد کنند و نظم، عزم، عمل صالح، پشتکار و استقامت نشان دهند و این بار را به منزل برسانند. 🔸 این، از لذائذ روح و جان انسان است و خیلی لذّت بخش است! می‌دانی اگر انسان، ‌یکی از موانع، مثلاً همین تشتّت را کنترل کرد، [چه لذّتی دارد!] کد ۲۴۹۵۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
💠 لزوم جدیت و اصرار در طلب 🔻 شبی کمیل بن زیاد نخعی، همراه با امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حال خارج شدن از کوفه بودند. 🔸 کمیل از حضرت سؤال کرد: «ما الحقیقة». حضرت شروع به توضیح دادن کردند. ابتدا فرمودند:‌ «ما لک و الحقیقة».( تو را به حقیقت چه کار!) 🔹 کمیل، صاحب سرّ است؛ ولی طرف مقابل هم آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام است و سؤال از حقیقت، سؤال خیلی بلندی است!‌ لذا به او می‌فرمایند: «ما لک و الحقیقة». 🔸 کمیل از این جواب، ناامید نمی‌شود. کارِ طالب همین است که هرچه کف سینه‌اش بزنند و او را پس کنند، راهش را ادامه دهد. 🔹 در داستان جناب عالم -یعنی حضرت خضر- که در سوره‌ی کهف نقل شده است، وقتی موسی علیه‌السلام فرمود: «هل اتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت رشدا»، حضرت خضر فرمود: «إنّک لن تستطیع معی صبر»؛ 🔸 ولی موسی، دست برنمی‌دارد و می‌گوید: «ستجدنی ان شاء‌ الله صابرا و لا أعصی لک امرا»؛ یعنی مرا راه بده و من، طالب این حکمت، سفر و حرکت هستم. با اصرار موسی، خضر بالاخره می‌پذیرد. همچنانکه با اصرار کمیل آقا امیر المومنین خواسته او را پذیرفتند. کد ۲۴۹۵۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تلاش کاذب 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: یک دقیقه ‌ ‌ 🔺@Nasery_ir ‌ ‌
* 💠 دستور العملی برای دهه اول محرم 🔻توسّل به سالار شهیدان علیه السلام به ویژه در دهه ی اول ماه محرم از اهمیت بسیاری برخوردار است. 🔸 مرحوم آیت الله کشمیری در این باره می فرمود: سزاوار است انسان از اول محرم تا سیزدهم محرم در ساعت و مکان مشخص، زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و دعای علقمه بخواند و آن را ترک نکند. اگر کسی در طول سال، بیش از این ایام را موفق به خواندن زیارت عاشورا شد، هنیئاً له (گوارایش باد) وگرنه حداقل این است که در هر سال، خواندن زیارت عاشورا در این ایام را از دست ندهد. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
* 🔻خدا رحمت كند علامه طهراني را که از قول مرحوم علامه طباطبائی و مرحوم قاضي – رضوان الله علیهم- نقل مي ‏كند كه دو چيز است كه انسان را در مسير انسانيت سريع به‏ منزل مي ‏رساند؛ يكي قرآن خواندن نيمه شب است و يكي گريه بر حضرت سيدالشهداء عليه السلام که خيلي‏ زود راه را كوتاه مي‏ كند. 🔸 ما سعي و تلاشمان در شاخه ‏ها و فروع است، مثل اعمال و افعال و نهايتاً صفات؛ ولي انسان يك جنسي دارد كه دير كسي پي به جنس خودش مي ‏برد. كسي كه مي ‏خواهد خيرات به سمت او بيايد بايد جنس او عالي باشد. هيچ چيزي جنس را تغيير نمي ‏دهد و عالي نمي‏ كند مگر گريه بر حضرت اباعبداللّه ‏عليه السلام. 🔹 با گریه بر امام حسین علیه السلام كسي كه جنس روحش مثلا از چدن است، طلائي مي‏ شود. يعني گریه مركز را تغيير مي‏ دهد. اعمال و افعال مال بعد از جنس و نتیجه جنس انسان است. کسی که گریه در او تاثیر کند جنسش عوض می شود. بعد از آنهم اعمال و افعالش ديگر اصلاح می شود. ‌ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
* ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻زهیر بن قین که از اصحاب حضرت سید الشهداء هستند علی رغم اینکه مشهور است می‌گویند ایشان عثمانی بوده است گرچه در تاریخ ندارد که خود او یا شخص معتبری این حرف را زده باشد، فقط یک نفر از لشکر ابن سعد این حرف را زد که «إنّما كنت عثمانيا» و جناب زهیر هم جواب داد و گفت: بودن من در این جایگاه، در این روز، در این شدت، به تو نمی‌فهماند که من اهل بیتی هستم؟ (وقعة الطف ص ۱۹۴) 🔸 ولی جوهره زهیر طلایی است، آن جوهرۀ طلایی این‌ها را به آقا سیدالشهداء وصل کرد؛ طبیعتاً شهادت ارتقائی بیشتر به آنها داد؛ اما جوهره‌ها همه طلایی بود. شما همین زهیر بن قین را نگاه کنید ابتدا در مسیر کوفه دارد مسیر خودش را می‌رود ولی یک جلسه وقتی که خدمت آقا سیدالشهداء رسید آن‌چنان تغییر پیدا کرد که آمد به زن و بچه‌ و همراهان خود گفت تمام شد. من دیگر حسینی شدم، من دیگر رفتم، (وقعة الطف ص ۱۶۲) این اراده، این تصمیم واقعا عجیب است. 🔹 شما ببینید کسانی بودند که حتی از اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) یا از شیعیان، در بین مکه تا کربلا به آقا سیدالشهداء برخورد کردند، گفتند که بار داریم. به این معنا که فرض کنید رفته بودند چیزهایی خریده بودند و باید می‌بردند مثلاً به شهری، می‌گفتند بارمان را می بریم و برمی گردیم از حریم شما دفاع می کنیم. رفتند و برگشتند دیدند قضیه تمام شده است و حضرت را به شهادت رساندند. 🔸 همراهی با حضرت سید الشهداء یک همت بلند و بالائی را لازم داشته است. کد ۱۱۶۴ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 امروزه کسب رزق حلال، خیلی سخت شده است! روز عاشورا وقتی که آقا سید‌الشهدا علیه‌السلام برادران و اصحابشان شهید شدند، به خیمه‌ی امام سجّاد علیه‌السلام آمدند که بیمار بودند. ایشان بلند شدند و تکیه کردند و از پدر پرسیدند که کارتان با این قوم دشمن، به کجا کشید؟ 🔸 حضرت فرمودند که پسرم، این‌ها گروهی هستند که بطون و شکم‌هایشان از حرام، پر شده است. همین قدر به شما بگویم که غیر از من و تو، مردی نمانده است. 🔹 حضرت، این سطح از دشمنی را معلول رزق آلوده تعریف می‌کنند. ما طبق چه مبانی، اینقدر در معاملاتمان تسامح و عقب‌نشینی می‌کنیم؟! 🔸 بهتر است وارد نمونه و جزئیات نشوم؛ ولی رزق حلال و پاک، خیلی در تربیت فرزندان برای نسل‌های آینده مؤثر است! اگر اینجا فقط خدا را دیدی، آثارش را خواهی دید و اگر ملاحظه کردی، برکاتش را خواهی دید. کد ۲۴۹۵۹ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
* ‌ ‌‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 با عمل صالح یا با گریه بر حضرت اباعبدالله علیه‌السلام جوهرۀ ‏وجودیِ معدنیِ انسان طلا می‌شود نه طلای دنیایی بلکه بالاترین خواهد شد. 🔸 طلا را بالاترین مرتبه در بین سنگ‌های معدنی می‌دانسته‌اند، ارزش این فرد هم در باطن به آن کمال خواهد رسید. شاید ولایت عام یعنی شیعه بودن، یک جوهره‌ای را برای افراد اقتضا کند اما ارتباط با حضرت اباعبدالله علیه‌السلام و گریه بر حضرت و ارتباط تنگاتنگ با قضیۀ عاشورا این جوهره را ارتقا می‌دهد و مدام جلا می‌دهد. کد ۱۶۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 عجیب است آقا! اگر ما می‌دانستیم و می‌توانستیم عزاداری بر سیدالشهداء را با مدیریت صحیح اجرا کنیم حتی پذیرش اهل سنت بالا بود و نسبت به این قضیه، شیعه خیلی بهره‌ می‌شد ببرد و استفاده کند و مظلومیت اهل بیت را ارائه کند بدون اینکه جراحت خاصی در بخش‌های اعتقادی این‌ها وارد بشود؛ 🔸 چون که خود من به یاد دارم یک وقتی با یک نفر در مکه صحبت می‌کردم می‌گفت که «أنا من قریش» و خودش را قریشی می‌دانست ولی من به یاد دارم وقتی راجع به ظلم و ستم‌های یزید صحبت شد؛ با اینکه او هم مثل همین سلفی‌ها بود؛ ولی واقعاً متحیر شد و من این تحیر را در همۀ آن‌ها می‌دیدم. 🔹 گام به گام اعتقادات ما حساب‌شده است، ما باید بتوانیم با یک روشی همگام با اعتدال، مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) را به جامعه منتقل کنیم منتهی بخش القاء فرهنگی رقم دیگر تخاطب است و شرایط خودش را دارد. کد ۱۱۶۴ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
* 🎧 سلام علی الحسین 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: ۱۲ دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دستورالعمل محبت اهل‌بیت (این کلیپ توسط برنامه "کلمه" شبکه یک سیما تهیه شده است) 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ دو دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 یک نکته در مورد جناب حر بن ریاحی بگویم، این بزرگوار وقتی که به لشکر آقا سیدالشهداء رسید در حالی که مأمور بود نگذارد آقا سید الشهداء به سمت غیر کوفه بروند و ملتزم به این کار بود؛ منتها در این تقابل با سید الشهداء دارد جوهرۀ خود را نشان می‌دهد؛ 🔸 مثلا وقتی که وقت نماز ظهر رسید حضرت به او فرمودند که ای حر تو با اصحابت نماز خود را بخوان و ما هم با اصحاب خود، عرض کرد: نه آقا، شما بایستید همۀ ما به شما اقتدا می‌کنیم، (الارشاد مفيد، ج۲، ص۷۹) 🔹 این یک گامی که حر بر داشت، ادب او را نشان می‌دهد و یک دریچه از ادب ارتباط باز می‌شود و از این مهم‌تر وقتی بود که آمد جلوی راه امام حسین را بگیرد و مانع ایجاد بکند، که حضرت به او فرمودند: «ثَکَلَتکَ اُمُّک» مادرت به عزایت بنشیند. (همان، ص۸۰) 🔸 حضرت یکباره او را در این جایگاه قرار دادند، جایگاه یک جایگاه حساسی است و عرب روی نام مادر حساس است، این‌جا هم ادب کرد و عرض کرد: آقا هر کسی از عرب در این جایگاه نام مادر مرا می‌برد من هم به همان نحو نام مادرش را می‌بردم اما چه کنم که من برای شما و مادر شما، حضرت صدیقۀ طاهره احترام قائل هستم، خلاصه ادب کرد. ادامه دارد..‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 منظور من این است که ببینید این‌جا این کلمۀ «ثکلتک امک» آثار خود را خواهد گذاشت؛ آقا سید الشهداء ولیّ وقت است، امام وقت است، قطب عالم است، و حالا می‌شود وارد ابعاد مختلفی از زندگی او شد، 🔸 نگاه کنید وقتی که حر آمد توبه کرد و شاید فکر هم نمی‌کرد که امام حسین توبه و عذرش را بپذیرد ولی همینکه عرض کرد: «هل لی من توبه یابن رسول‌الله!» آیا برای من هم امکان توبه هست؟ حضرت همان وقت پذیرفت، فرمودند: «تاب الله معک» بفرما، 🔹 ولی وقتی رفت به طرف میدان جنگ و بعد از مدتی جنگ و دلاوری از اسب روی زمین قرار گرفت، حضرت بالای سر او رسیدند فرمود: «أنت حرٌ کما سمتک اُمک» تو همانطور که مادرت تو را آزاد نامیده، آزاده هستی. (الأمالي للصدوق، ص۱۶۰) 🔸 حضرت در اینجا دوباره اسم مادرش را آورد ولی این دفعه تأیید مادر است. وقتی آقا امیرالمومنین علیه السلام می‌فرمایند:«وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ» (نهج البلاغة، ص۳۵۴) ما امیران کلام و سخنوری هستیم یعنی همین؛ قواعدی دیگر دست این‌ بزرگوران است. کد ۱۱۶۴ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
* 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
* 💠 لطف اباعبدالله الحسین علیه السلام 🔻به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه می‌کردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای این‌ها گریه می‌کنید؟ فرمودند: آخر این‌ها مرتکب کاری می‌شوند که مستحقّ جهنّم می‌شوند، ناراحتم. 🔸 برای دشمن گریه می‌کند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر می‌کنید که دوستانش را رها می‌کند و تنها می‌گذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌