#ادمین
#ریشهیابی
یک نکته قدیمی که قبلا گفتم، اما مهم هست رو راجع به ریشهیابی بگم
بعضی از این روانشناس ها هستن که اندازه خونِ پدرشون رو ازتون میگیرن تا کمکی کنن بهتون ... اونا فقط ریشهیابی رو بلد هستن
شمارو میندازن به هزار روش درون ریشهیابی
حالا وقتی خودتون یاد گرفتیدش چرا انجام ندید؟ چرا فکر کردید روش بقیه روانکاوها یا روانشناسها جدای از ریشهیابی هست ؟
اونا هم فقط حدس میزنن و طبق حدس شمارو هی وارد لایههای عمیق تر ذهنتون میکنن
وجودشون از این جهت میتونه خوب باشه که توی این ریشهیابی همراهیتون میکنن
ولی از جهات دیگه هیچ لزومی به حضورشون نیست و شما خودتون، نجات دهندهی خودتون هستید
۱.سلام و ادب ... بله به همین منوال برید جلو ببینید ریشه خشم شما چیه ! یکم سخته چون واژه هایی که بیاد سر جای خودش در ذهن ما زیاد نیست.. توکل کنید ..
۲. سلام و ادب .. توضیح راجع به فایل عکسها به صورت کلی، شدنی نیست .. باید سوالات جزئی بپرسید اگر مشکلی دارید .. ولی در کل راجع به دو روش برای ریشهیابی هست که به نظرم روش "فلش" خیلی مناسبه
۳.سلام و ادب .. دوست عزیزم نوشتنِ اینکه شما عصبانی یا ناراحت یا خوشحال هستید و سعی کنید خودتون رو آروم کنید اصلا هدف نبوده و اتفاقا گفتیم اینکارو نکنید .. البته این هم بد نیست ولی هدف توش نیست و نتیجه نداره
اون به واژه درآوردن که گفتیم، یعنی شما به وسیله ریشهیابی، بفهمید ریشه خشمتون چیه و ریشه رو در قالب واژه بنویسید
حالا هرچی میتونه ریشه باشه
حسد
غبطه
لجبازی
شهوت و ...
۴.سلام و ادب ... بد نیست خوبم نیست ... یکیش با فکر خونده بشه بهتره تا همه خونده بشه ... ولی من نمیدونم ظرفیت وجودی شما چقدره شاید تواناییش رو دارید
۱. سلام و ادب ... من هر بار که میگم شما با دینشناسی و خودشناشی میتونید همه اینکارارو کنید کسی باور نمیکنه .. ولی همینا کافیه .. روانشناسی غربی در صورتی که خودتون با یک سری آگاهیها واردش بشید خیلی خوبه ... مثل همین که خیلی ناقص هست و فقط لِیبِل میچسبونه بهت ...
۲.سلام و ادب .. من خیلی بابت پیام شما ناراحت شدم .. بله این برهه رو ممکنه بعضا دچار بشن ... من جواب شمارو به صورت تک پیام و جدا میدم چون ممکنه درگیری خیلیها باشه یا بشه
بهتره همه استفاده کنن
#ادمین
#ریشهیابی
خب، دوستی در ریشهیابی دچار مشکلی شدن که انقدر در ریشههایی که پیدا میکنن قفل میشن، که روزگار خودشون رو سیاه کردن 😄
منم مدتی دچار این مسئله بودم بزرگوار
دقیقا به همین علت هست که در روند ریشهیابی توضیح دادیم که
۱. با یک استغفار و الحمدلله داستان رو ببندید !
و نکات مهم دیگهای مثل :
۲.سعی نکنید جهت حذفِ چیزی تلاش کنید
سعی کنید جهت کم کردنِ قدرتش تلاش کنید !
هدفتون اگر حذف باشه هربار دوباره درون خودتون ببینیدش خودزنی و خودخوری میکنید
خیر اینا حذف شدنی نیست
فقط قدرتش کم و زیاد میشه
۳.اما نکته خیلی مهم و در واقع ریشه همه نکاتی که گفته شد اینه که،
این هیولایی که درونتون باهاش دارید آشنا میشید رو اگر بخواید فقط بگذارید جلوتون و نگاهش کنید دوام نمیارید
باید تحویل خدا بدید ! یعنی چی ؟
چرا فکر کردید میگن برید تضرع ( گریه و اعتراف ) کنید به درگاه خدا ؟
نکنه ما فکر کردیم خدا دوس داره بهش بگیم غلط کردیم و اعتراف کنیم ؟
نه !
ما باید این چیزایی که میبینیم رو کنار خدا حل و فصل کنیم
نه اینکه شب تا صبح فقط ببینید، سعی کنید، خودزنی کنید !
آخه اصلا نمیتونید ..... بدون خدا هیچی شدنی نیست
و بعد از این فقط دیگه بهش فکر نکنید
بگید هست
تحویل خدا هم دادم
بسمالله
با خدا ارتباط خودتون رو بیشتر کنید عزیز و هر ایرادی میبینید رو اول به خدا اعتراف کنید
پیشنهاد : کانال بزنید اونجا حتما حتما حتما با هر امام عزیزی که احساس قلبی دلچسبی بهشون دارید دردودل کنید
و مطمئن باشید که میخونن !
سلام و ادب
۱.دوست عزیزم قبلا توضیح داده بودم که مشاوره نمیدم چون باید سوالات پیدرپی بپرسم تا بتونم کمکی کنم ... با توضیحات کلی یک نسخه کلی میشه بست فقط
و ایضا ترجیح میدم از پیشنهاد هایی که نمیدونم واقعا درسته یا غلط، دوری کنم
روشی که اینجا استفاده میکنم با پرسش و پاسخ میره جلو لذا اصلا شدنی نیست ..
اما چون دوست ندارم کسی رو ناراحت کنم فقط میتونم بگم که ببینید چه اولویتی در زندگی خودتون دارید که هرچه کار خوب هم میکنید باعث نمیشه نشاط خودتون رو به دست بیارید !
تا وقتی که به اولویتها نرسیم هرچه کنیم لذتبخش نیست
مثل کسی که اولویتش مهربان بودن با اهل خانه هست اما میره کارهای جهادی میکنه برای بچههای روستایی کوچیک تا محبت کنه بهشون !
۲. بله حق دارید اما پیشنهاد میدم هر طور شده فقط بخونیدشون چون در ناخودآگاه شما اینا ثبت میشه و روزی همه رو به وقتش قراره متوجه بشید ... من از بوی گلی مینویسم که بعضیها هنوز لمسش نکردن برای همین طبیعیه .. اما این بو رو و توصیفاتی که ازش میشه رو حتما بخونید
سلام و ادب
۱. دوست عزیزم فقط قسمتی که مربوط به مطالب هست رو پاسخ میدم چون مشاوره داده نمیشه
خصوصا موردی که شما ازش میگید اصلا نمیشه نظری داد بدون دانستن یک سری از نکات ریز زندگیتون
گرایش در واقع به معنای کشش هست ! یک کشش هیجانی و زیاد .. وگرنه منم دوست دارم نماز اول وقت بخونم اما نمیخونم چون وقتی اذان میگن سراغ میلها و گرایشهای خودمم مثل بازی با گوشی یا فیلم دیدن یا ...و گرایش این شکلیم قوی تر هست !
بهتره فقط ببینید چرا رهاشون میکنید تا گرایش قویِ خودتون رو پیدا کنید
تمام گرایش ها در ما هست فقط قوی و ضعیف میشه
و اینکه حتما فقط یککار رو دنبال کنید ... طبق اولويت
۲. بزرگوار اگر قلم اجازه بده از آقا امام زمان در مبحث "توجه" نوشته میشه اما نوشتن راجع به حجاب مخالفم ... حجاب فقط یک پوشش هست ما باید روی حیا کار کنیم ... وگرنه باحجابِ بیحیا زیاده ... زیاد از حد هم بیحیا حتی از یک شخص مانتویی
کسی هم با حیا شدن رو یاد نمیگیره
تا وقتیکه ادب رو یاد بگیره و حکمت وجود ادب !
چه ادب در کلام چه در رفتار
بالا رفتن اعضا هم، به لطف دوستان هست که نشر میدن مطالب رو
و ادمین کانال میسوره که چقدر لطف داشتن بدون در نظر گرفتن بحث تبادل، چند روز از کانال خودگردی، توی کانالشون تبلیغ کردن
@meysoore
سلام و ادب
۱.بزرگوار مشاوره داده نمیشه حتما مطالب بالاتر رو مطالعه کنید بهتون کمک میکنه
۲.خدایی که توصیفاتش در ذهنها نمیگُنجد و از هر توصیفی مبراست
دوست عزیزم، احتمال میدم که وقتی پرسیدن از چند استاد در کار بوده و شما قانع نشدید، این یعنی یک پاسخی رو توی ذهن خودتون برای خودتون بستید ! دنبال شنیدنش هستید
دوست دارم همون رو بگید
به این شکل از سوالات میگن سوالاتی که به نفس قدرت بیشتری میده ! اما میشه مسیرش رو هی دستکاری کرد ✋🏻
و موضوع اصلی اینه که اینارو نمیدونم
چون هیچوقت برام سوال نشده بوده که دنبال جوابش باشم ! حتما از اهل فن بپرسید؛ اونایی که راجع بهش به هر دلیلی، تحقیقات داشتن
سلام و ادب
۱.بله حتما
۲.همین طریقی که ۱۲ ساعت پیش فرستادید
۳. لطفا بخونید 👇🏻
https://eitaa.com/nashenasel/9
سلام .. همزمانیهایی که نوشتید رو حتما میگذارم کانال همراه با شماره تا طبق شماره ها خودتون بهترین نوشته رو انتخاب کنید
البته وقت هست .... حتی اگر همزمانیای رو لمس نکردید هنوز، این مدت به همه چیز توجه کنید
#همزمانی
#یک
همزمانی ک من حس کردم مال این بود که یه شب خواب شهید محمد هادی ذوالفقاری رو دیدم و چند ماه بعد تو ی کانالی به نام ایشون عضو شدم البته اولش اسم ایشونو نمیدونستم بعد ها فهمیدم... یکم از شبای قدر گذشته بود من همیشه از خدا شبای قدر میخوام ک بهم کمک کنه آدم بزرگی بشم.. که کانال شما رو از توی کانال همین شهید ذوالفقاری دیدم با اینکه من تبلیغ ها رو اصلا باز نمیکنم ولی تبلیغ شما منو جذب خودش کرد و اون زمان حال روحیمم خیلی بد بود و با هرکس صحبت میکردم نمیتونستم آروم شم اونجا بود ک کانال شما رو مثل ی روزنه دیدم گفتم هرچی من قراره به دست بیارم از تو همین کاناله.. این کانال حتما منو میسازه... و واقعا اون لحظه حس کردم نردبون عروج من اینجاست و اینجاست که راه بزرگ شدن... و عارف شدن رو بهم یاد میده... همیشه ی حسی پشت همه حرفای پشت همه کارام بود ک اذیتم میکرد ی صدایی.. همش میخواستم درمورد اون صدا با ی کسی حرف بزنم ولی کسی نمیفهمید همیشه هرکار میکردم اون حسه پشت سرم بود ولی کانال شما درمورد اون صدا صحبت میکرد بهش اهمیت میداد... و این آرومم میکرد که یکی پیدا شده ک منظورمو میفهمه ولی وقتی واسه اولین بار همون باری ک شما ازمون خواستین ریشه یابی کردم اثراتشو تا ماه ها دیدم... هم خدا توفیق داد رفتم کربلا.. هم هرجا دهنمو باز میکردم میگفتن چ صحبت های پخته ای. هم آدم های زیادی رو برا کمک سرراهم قرار داد
گمنامهای یکم شناختهشده:)
#همزمانی #یک همزمانی ک من حس کردم مال این بود که یه شب خواب شهید محمد هادی ذوالفقاری رو دیدم و چند
👇🏻👇🏻👇🏻
#ادمین
#پیوست
نکتهای بگم ... حتما عامل باشید به هرآنچه کسب میکنید به امید خدا
و خیلی درگیر تعاریف و حواشی نشید ... که از دشمنیهای بزرگ شیطان هست
اما همزمانی در این متن درسته
خواب دیدن
عضو شدن
درخواست کمک از خدا
دیدن تبلیغ
و شروع ارتباط با محتوای کانال
به همزمانیها توجه کنید، چون همصحبتی با خداست
و لحظه به لحظه میبینید که داره جلوتون بالبال میزنه برای دیدنش
کی واقعا تنهاست ؟
#همزمانی
#دو
سلام و خسته نباشید. فکر میکنم قراره متنم یکم طولانی بشه. حلال کنید و ممنون از صبوریتون... راستش نمیدونم برداشتم از منظورتون درست باشه یا نه، ولی من از قبل، یه جورایی، به این نشانه ها و توجه کردن ها توجه کردم.. اینکه آدم با خودش بگه این حتما نشونهای از طرف خداست، مثلا آدم میخواد دچار گناهی بشه ولی همون لحظه مشکلی برای اینترنت پیش بیاد و جلوش گرفته بشه.. اینجور مواقع حس پشیمونی خاصی بهم دست میده و میگم ببین حتما کار خداست اون نمیخواد مرتکب بشی.. و حتی اگه نت درست هم بشه دیگه سراغ موبایل نمیرم.. این جایزه نقدیای هم که در نظر گرفتید فکر کنم یه ایهام درش هست😄 منظورتون این بود که این میتونه نشونهای باشه که خدا میگه ببین تو توجهت به من نیست بخاطر جایزهش اومدی ولی از همین طریق مجبورت میکنم به همهی نشونههایی که تو زندگیت گذاشته و میذارم فکر کنی و متوجهشون بشی. وگرنه شما بدون جایزه گذاشتن هم قبلا خیلی توی مباحثتون شرکت زیاد بود.. موضوع دیگهای که میخواستم بگم، با وجود اینکه کتاب کیمیاگر از پائولو کوئیلو کتاب عرفانی درستی نیست و کمی مشکل داره، ولی توی اون هم موضوع نشانه ها و توجه مطرح شده بود، البته برای هدف مادی و نادرست.. اما احساس میکنم داستانش شبیه بود به مطالبی که مطرح کردید.. و یه مطلب دیگه، این مبحث توجه، من رو یاد این بیت شعر میندازه: برگ درختان سبز در نظر هوشیار، هر ورقش دفتریست معرفت کردگار.. و همچنین یاد موضوعی که درمورد تقوا توی کانال گذاشتید افتادم که میگفت حرکت در جهت هستی همون تقواست، اگه آدم با عالم هستی هماهنگ باشه، باهاش یکی میشه و داستان زندگی خودش رو توی تمام پدیده های عالم هستی میبینه.. میفهمه که ما و همه چیزهای عالم، یگانه هستیم و یک داستان مشترک داریم، منتها انقدر زیر ظواهر این دنیا دفن شدیم که فکر میکنیم متفاوت با عالمیم...... ببخشید اگه زیاد صحبت کردم. امیدوارم برداشت درستی از مطالبتون کرده باشم.
گمنامهای یکم شناختهشده:)
#همزمانی #دو سلام و خسته نباشید. فکر میکنم قراره متنم یکم طولانی بشه. حلال کنید و ممنون از صبوریت
سلام دوستان
چند نکته :
۱. یک اشتباه نوشتاری که مربوط به ساختار ذهنیتون هست توی متنها وجود داره
اونم اینه که مینویسید : همزمانی برای من چند باری رخ داده !
عزیزان این همصحبتی، دائما در جریان هست و چیزی نیست که گاهی رخ بده
بهتره بنویسید که : یکی دو مورد از همزمانیهارو بهش توجه داشتم، وقتی اتفاق افتاد !
۲. لطفا از احساسات خودتون اون لحظه هم بنوسید اینکه چه احساسی داشتید
۳. واژه همزمانی، باعث نشه فراموش کنید که معناش در واقع همصحبتی هست ! همصحبتی با هرکس که در اون لحظات بهش متوسل شدید ...
من کمکم میخوام همزمانیهارو ( همصحبتیهارو ) بزارم
فشار محتوایی نمیدم
صبور باشید
مابین ناشناسها چند مورد مشاوره هم بود که معذورم
چون مشاوره نیاز به جلسات پرسش و پاسخ داره
بهتره همین مبحث رو دنبال کنید که کلید حل همه مشکلاتتونه
ان شاء الله بعد از داستان جایزه برای متن همزمانی، پارتهای بعدی رو میگذارم
یاعلی
#همزمانی
#سه
سلام....همزبانی نمیدونم اینهم میشه یا ن....من اما تجربه شیرینی بود برام...روزهای سختی رو میگذروندم...حرف از ی عمر زندگی بود ....حرف از سرنوشتم بود....تو تنگنای شدیدی بودم و حال خرابی داشتم....نمیدونستم به کجا و کی پناه ببرم ....ناگاه ...کتابی رو برداشتم و با حال بدی از صاحبش پرسیدم من چ جوری ادامه بدم....کتاب رو باز کردم نوشته بود همانند آسیه ....اشک ریختم...کتاب رو بستم ....و گفتم اما من دلم همراه و یار همدل میخواد که کمکم کنه تو این راه....کتاب رو باز کردم و نوشته بود برای شما هیچ یار و یاوری نیست جز او....کتاب رو بستم...گفتم باشه چشمم رو میبندم روی اینجا و پنجاه شصت سال اینور....اما باید جبران کنی برام....باز کردم کتاب رو نوشته بود شما متاع اندک دنیا را میخواهید و او برایتان آخرت را ...براستی برای شما بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما داده خواهد شد ....و این شد پیمان نامه بین ما....اما بعد....مدتی میگذشت و من خودم رو گم کرده بودم و دوباره در غمی عمیق فرو رفته بودم یاد کتاب کزدم باز کردم ...براستی چه کسی بهتر از خداوند به وعده خود عمل میکند....یاداوری کرد برام عهدمان را....وعده مان را.....و من چه شبها که با صوت آن کتاب خوابیدم...و با معنایش انس گرفتم....چه شبها که از ترس و تنهایی او را به قلبم فشردم و خوابیدم......کتاب عزیزم(قرآن)
گمنامهای یکم شناختهشده:)
#همزمانی #سه سلام....همزبانی نمیدونم اینهم میشه یا ن....من اما تجربه شیرینی بود برام...روزهای سختی
#همزمانی
#چهار
سلام من درباره همزمانی می خواستم بگم چند وقتی بود که فکر می کردم که رابطه ما با خدا و عالم بالا یک طرفه هستش و خیلی اذیت بودم و از خدا کمک می خواستم بعد یه روز مطلب کانال شما رو دیدم درباره توجه و همزمانی انگار جواب شبهه ذهن من رو گذاشته بودید از وقتی که به همزمانی ها توجه می کنم جواب سوالاتم رو گاها همون روز یا طی چند روز می گیرم خدا رو شکر
گمنامهای یکم شناختهشده:)
#همزمانی #یک همزمانی ک من حس کردم مال این بود که یه شب خواب شهید محمد هادی ذوالفقاری رو دیدم و چند
یک نکتهای رو راجع به شما بگم ..
مطمئنید که فقط، در عرض همون چند ماه بعد، ایشون در زندگیتون اثری از خودشون نشون دادند ؟
و تا قبلش شما شاید فقط توجه نداشتید و بعد از چند ماه ناگهانی توجه شدید ؟
@Ya_abaanaa
اگر بزرگواری لینک ناشناس براش error میده جهت ارسال متن های طولانی، به ایشون پیامهای مربوط به همزمانی رو، بفرسته
ایشون ادمین خودگردی نیست
هرپیام متفرقهای رو پاسخگو نیستند✋🏻
عزیزی نوشته بودن داستان همزمانی چیه
لطفا پینِ کانال اصلی رو مطالعه کنید
#همزمانی
#پنج
سلام بزرگوار خدا قوت. توجه ؛را شاید برای دقایقی تو روضه های اباعبدالله انجام دادم،برای دقایقی از گذشته و آینده فاصله گرفتمو توی زمان حال و در لحظه زندگی کردم و برای امام عشق اشک ریختم وقتی برای اولین بار این شعر را شنیدم: قسم به آیه
و می یمیت ویرنیایستاده بمیرم به احترام علی تو خیابان بودم و واقعا تحت تاثیر قرار گرفته بودم که همون لحظه صدای اذان را از بلندگوی مسجد مرکز شهر شنیدم ؛اشهد ان علیا ولی الله برای لحظاتی زمین و زمان برایم متوقف شده بودند این موقع بود که اشکام بی اختیار میرخت روی زمین ومن فارغ از دنیا و آدماش داشتم با مولای خودم صحبت میکردم واشک میریختم
گمنامهای یکم شناختهشده:)
#همزمانی #پنج سلام بزرگوار خدا قوت. توجه ؛را شاید برای دقایقی تو روضه های اباعبدالله انجام دادم،بر
#همزمانی
#شش
این داستان برمیگرده به دوسال قبل یعنی حدودا دی ماه سال ۱۳۹۹ اون زمان من حس و حال متفاوتی رو تجربه میکردم. هنوز نمیدونستم و نمیخواستم بدونم برای چی باید زندگی کنم و با چه هدفی قراره به آخر عمرم برسم . اما خب بدون هدف نمیشه زندگی کرد ، برای همین اومدم و تمام هدف زندگی ایم رو تو رسیدن به یک علاقه اشتباه و اینکه هرکاری که دلم میخواد انجام بدم خلاصه کردم... کم کم شرایط زندگی خانوادگی ایم رشد زیادی کرد . این باعث شد که من به خیلی از موقعیت ها که فکر میکردم ته زندگیه و ارزشمنده برسم . اما خب هر چقدر که بیشتر جلو میرفتم بیشتر به هدف هایی که داشتم می رسیدم واحساس پوچی میکردم. همین من رو به شدت نگران و عصبی کرد... اون روز ها برای فرار از این حس پوچی خودم رو بیشتر درگیر فکر و خیال درباره اون علاقه اشتباه میکردم . از نقاشی و خطاطی گرفته تا آهنگ گوش دادن و مدام بیرون خونه گشتن... اون علاقه ی اشتباه تنها هدف من شده بود اون موقع . یه مدتی رو اینجوری گذروندم، اما کم کم حس کردم این علاقه هم هدف درستی برای زندگی نیست ...خسته شده بودم از فرار . اما چون میترسیدم از رسیدن به هیچ و پوچ نمیخواستم بهش فکر کنم . تا اینکه یک شب تصمیم گرفتم یکبار برای همیشه ببینم هدفم ارزش زندگی دارم یا نه. یادمه اون شب خیلی با خودم کلنجار رفتم و آهنگ گوش دادم و گریه کردم ... ترس داشتم اما چون فهمیدم اون علاقه هم هدف درستی برای زندگی نیست ازش دل کندم و البته که خیلی سخت بود. بعد از اون شب حس سردرگمی ایم و اضطرابم بیشتر شد . اینکه هدفی برای زندگی ایم نداشتم منو بهم می ریخت و همین باعث شد دنبال هدف بگردم . تمام توجه ام روی همین مسئله بود . مدام تو اینترنت درباره ی هدف ، عمر ، خدا و... سرچ میکردم تا ببینم واقعا خدایی هست یا نه ... یه روز که داشتم دنبال جواب سوال هام میگشتم با دوره ی بی نهایت آشنا شدم . ثبت نام کردم . باز هم گشتم و وارد یه سری کانال شدم که حس کردم میتونه کمکم کنه... صوت سخنرانی هایی که تو کانال میزاشتن رو ذخیره میکردم. کم کم داشتم هدفم رو پیدا میکردم. اون روز ها خیلی دنبال تغییر بودم و هر وقت ناامید میشدم صوت های سخنرانی کوتاهی که ذخیره کرده بودم رو گوش میدادم. جالب این جا بود که صوت ها طوری من رو به جواب می رسوند که انگار دقیقا سخنران مشکل من رو می دونسته 😅 اون رور ها اتفاقات یه جوری تنظیم شده بود که حس می کردم میخواد من رو به جواب تموم سوال هام برسونه و این باعث آرامش و شادی زیادی برای من شده بود . حال خوبی که حتی تو اوج رفاه مالی تجربه اش نکرده بودم.... و الان تمام جواب هام رسیدم تو این دو سال و حالا فهمیدم باید چیکار کنم و چرا زندگی کنم و چطور زندگی کنم از تون میخوام برام دعا کنید بتونم تو مسیر درست ، درست گام بردارم یاعلی✋🏼