eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
311 دنبال‌کننده
449 عکس
385 ویدیو
78 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم زيباترين راه به معروف حسن بن محمّد مى گويد : از بزرگان قم براى من نقل شد كه : حسين بن حسن بن جعفر بن محمّد بن اسماعيل بن جعفر در قم آشكارا شرابخوارى مى كرد . روزى به قصد حاجتى به در خانه احمد بن اسحاق كه وكيل اوقاف در قم بود رفت ولى اجازه ورود به او نداد . حسين بن حسن با دلى پر از اندوه به خانه اش باز گشت ! احمد بن پس از چندى روى به حج نهاد ، وقتى به سامرا رسيد از حضرت امام (عليه السلام) اجازه ورود خواست و حضرت نداد ! احمد مدتى طولانى گريه كرد و به تضرع و زارى نشست تا حضرت به او اجازه تشرف داد ، هنگامى كه وارد شد عرض كرد : پسر پيامبر ! به چه سبب مرا از تشرف به محضرت منع كردى ؟ ! در حالى كه من از شيعيان و ياران و پيروان توأم ، حضرت فرمود : براى اينكه پسر عموى ما را از درب خانه ات راندى ! احمد گريست و به خدا سوگند خورد كه او را از ورود به خانه اش مانع نشد مگر براى اينكه از مشروب خوارى كند . حضرت فرمود : راست گفتى ولى در هر حال به جهت انتساب آنان مى بايد مى كردى و احترام مى نمودى و از تحقيرشان دورى مى جستى و سبكشان نمى انگاشتى كه در اين صورت از زيانكاران خواهى بود ! هنگامى كه احمد باز گشت ، اعيان قم به ديدنش آمدند و حسين هم با آنان بود ، هنگامى احمد او را ديد ، به سرعت از جا برخاست و از او استقبال كرد ، و اكرامش نمود و وى را بالاى مجلس نشاند . حسين بن حسن از اين برخورد او تعجب كرد و به نظرش غريب آمد . سبب اين برخورد را از او پرسيد ، احمد بن اسحاق آنچه را بين او و حضرت امام (عليه السلام) گذشته بود يادآورى كرد . وقتى حسين بن حسن ماجرا را شنيد ، از كارهاى زشتش پشيمان شد و از همه آنها كرد ، به خانه باز گشت و همه مشروب ها را ريخت ، وسايل و اسبابش را شكست و از پرهيزكاران پارسا و نيكان متعبد گرديد و ملازم و معتكف در آن گشت تا مرگ او را گرفت و نزديك مزار فاطمه (عليها السلام) دفن شد . عرفان اسلامي جلد يازدهم الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b