بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#جود و بخشش
روزى مردى در برابر #امام_حسن عليه السلام ايستاد و گفت :
اى پسر امير المؤ منين !
به خدائى كه به تو #نعمت بخشيده است قسم مى دهم كه حق مرا از دشمنم بگيرى كه بسيار مستبد و #ظالم است ،
نه به پير مرد احترام مى گذارد
و نه به كودك رحم مى كند.
امام عليه السلام كه تكيه داده بود با شنيدن سخنان او از جا حركت كرد و گفت :
#دشمن تو كيست تا حقت را از او بگيرم ؟
آن مرد گفت : #فقر.
امام عليه السلام مدتى سر به زير انداخت ، آنگاه سرش را بسوى خادم خود بلند كرد و به او فرمود:
آنچه پول نقد هست بياور.
#خادم پنجاه هزار #درهم آماده كرد.
امام عليه السلام فرمود:
همه را به آن مرد بده ،
سپس به او فرمود:
به همان قسمهائى كه به من دادى قسمت مى دهم كه هرگاه دشمن ظالم تو دوباره آمد به نزد من آيى .
بحارالنوار، ج 43، ص 350.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
شهادت امام حسن #عسکری علیه السلام
و سه نشانه صدق امامت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف ۴
آنها بر #جعفر سلام كردند و به او #تسليت و تهنيت گفتند و عرض كردند:
(همراه ما #نامه ها و اموال است ،
به ما بگو نامه ها را چه كسى فرستاده و اموال ، چه مقدار است ؟!).
جعفر برخواست ، در حالى كه لباسش را تكان مى داد، گفت :
(از ما علم #غيب مى خواهيد؟).
در اين هنگام #خادم (از جانب امام عصر عليه السلام ) بيرون آمد و گفت :
نزد شما نامه هائى است از فلان كس و فلان كس (نام آنها را به زبان آورد)
و در نزد شما هميانى است كه هزار دينار دارد، كه ده دينار آن ، طلاى روكش دارد.
#قمى ها آن نامه ها و #هميان را به آن خادم دادند و گفتند:
امام علیه السلام، همان كسى است كه تو را نزد ما فرستاه است
(به اين ترتيب سومين نشانه نيز آشكار شد).
پس از اين جريان ، #جعفر_كذاب نزد #معتمد عباسى (پانزدهمين خليفه #عباسى )رفت و گفت :
در خانه برادرم حسن عسكرى علیه السلام كودكى هست كه شيعيان به امامت او معتقدند.
معتمد، دژخيمان خود را براى دستگيرى آن كودك فرستاد،
آنها آمدند و پس از جستجو، كنيز امام حسن علیه السلام بنام ( #صقيل )را دستگير كرده و كودك را از او مطالبه كردند،
او انكار و اظهار بى اطلاعى كرد و براى منصرف كردن آنها از جستجوى آن كودك ، گفت :
من حملى از آن حضرت دارم
(يعنى حامله هستم از حسن عليه السلام ).
ماموران آن كنيز را به #ابن_الشوارب #قاضى سپردند (تا وقتى كه بچه متولد شد آن را بكشند)
در اين ميان #عبدالله_بن_يحيى بن #خاقان وزير از دنيا رفت ،
و #صاحب_الزنج (امير زنگيان ) در بصره خروج كرد،
دستگاه خلافت سر گرم اين امور شد و از جستجوى كودك منصرف گرديدند، و كنيز ( #صقيل ) از خانه قاضى به خانه خود آمد.
كمال الدين شيخ صدوق ،
ج ۱، ص ۱۵۰
بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۳۲
نجم الثاقب ، ص ۲۶۴.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b