🟢پستههای دهن بسته!!!
🔴«یک چای داغ تنگ غروب»؛ روایت اصغر باباصفری از هشت سال دفاع مقدس
🔷دم دمای غروب که همه جا ساکت و آرام میشد، بچه ها از این طرف و آن طرف سنگرها، نزدیک ما گرد هم جمع میدند و چای درست میکردند و با هم گپ میزدند.
🔶فریدون در میان هدایایی که مردم برای جبهه فرستاده بودند، مقداری پسته دهن بسته پیدا کرد؛ آنها را در دست گرفت و گفت: بهبه، چه پستههایی! این ها را از این بازاریها که روی دستشان مانده، فرستادهاند و حتماً به شاگردش گفته: حسنی! اینها را بده برای رزمندگان اسلام و قرآن.
🔷با حرف او همه زدند زیر خنده. یکی از بچه ها که همراه بقیه میخندید، گفت: مخصوصا اینها را فرستادند که ما از بیکاری حوصلهمان سر نرود.
#معرفی_کتاب
#یک_چای_داغ_تنگ_غروب
#مرز_و_بوم
#مصطفی_یاری
#اصغر_باباصفری
🛒 خرید آسان از سایت:
http://shop.hdrdc.ir/
با ما همراه باشید👇👇👇
@nashremarzoboom