eitaa logo
نسیم معرفت
133 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
100 فایل
تحلیل اتفاقات و حوادث روز کشور، ذکر ایام،احادیث ائمه هُدی علیهم السلام،اعمال مذهبی،مناسبتی،ادعیه و زیارات معروفه،ختم قرآن،فراز تلاوت های مجلسی قراء مصری و ایرانی،اعلانات مذهبی و نجومی، مداحی، روضه، مولودی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
چیزی به جز نامت برای ما سند نیست جز حرف عاشق هیچ چیزی مستند نیست این خانه لو رفته ست در جمع گدایان اینجا کسى که دست خالى می رود نیست بیچاره ای دیدم نشسته در مسیرت بیچاره جز اینجا که جایی را بلد نیست گیرم بخواهم بشمرم فضل على را اندازه ی فضل و کراماتش عدد نیست وقتى شنیدم مادر شیر است نامش فهمیدم اصلا فاطمه، بنت اسد نیست به وصف ذاتش آیه اى نزدیکتر از این آیه هاى قل هو الله احد نیست این قلب من میل نجف دارد دوباره راهی برای این دلی که میتپد نیست؟ ما تجربه کردیم چندین بار، دیدیم پشت در این خانه هم انگار بد نیست این آبروداری که ماها می شناسیم هرچه بلد هست آبروریزی بلد نیست : نجف نرفته چه داند جنون ما از چیست که وصف عشـق ندارد تمـام صحن علـی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
عبد گمراهم و از راه خطا می ترسم رو نگردان ز من به خدا می ترسم نکند رو بزنم باز محلم ندهی نکند من بشوم تحبس الدعا می ترسم علنی پیش نگاه تو گناها کردم رفته از این دل آلوده حیا می ترسم زهر تحسین خلائق به نمازم افتاد در عبادات گرفتار ریا می ترسم شب قدر است به من قول بده رحم کنی بیش از همه از روز جزا می ترسم به زمین مانده کلام شهدا ای مردم از به زمین ماندن کلام شهدا می ترسم وای اگر از علی و فاطمه دورم سازد دور باشم من از این خان عطا می ترسم من از سفر طول و دراز در پیشم از دم مرگ جدا قبر جدا می ترسم ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم در شب اول قبرم تو بیا می ترسم نروم پیش حسین بن علی می میرم زنده باشم نروم کرببلا می ترسم گفت زینب که پدر از سر شب بیداری نرو امشب به سوی مسجد به خدا می ترسم سنگ کوفی به سرم می خورد اما کی من از توطئه ی سنگ جفا می ترسم : سحرِ نوزدهم، بی پِدری بَد دَردیست دَمِ زِینب شُده بازم مَکُن ای صُبح طُلوع سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.🏴 .
آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دستهای خالی ام حتی کلافی نیست هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست سرچشمه ی توحید باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نور راهم از هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب طوری را زد که قادر بر مصافی نیست درد علی اما، شکاف سینه ی زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست دور سر حیدر چنان پروانه می چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟ بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می دوخت سهم حسینش جز لباس دستبافی نیست ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می فهمید پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست : 💔 و اشک ز چشمم جاری داغ را به دلـم نگذاری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
از لطف و دستگیری تو حرف می زنم از شیوه ی‌ امیری تو حرف می زنم از وصله وصله های ردای خلافتت مولا ز بی نظیری تو حرف می زنم از چاه اشک و آه فراق و حکایتِ شبهای گوشه گیری تو حرف می زنم از بیست سال خانه نشینی و بی کسی از غربت تو حرف می زنم دیگر نفس به سینه ی‌ من حبس می شود وقتی که از اسیری تو حرف می زنم داغ تو بیشتر به دلـم چنگ می زند هر چه که از دلیری تو حرف می زنم از کوچه ها و روضه ی‌ یار جوان تو از ماجرای پیری تو حرف می زنم دستان حیدریِ تو را صبر بسته بود آن روز اگر که پهلوی مادر شکسته بود : افتخاریست که دلداده‌ی حیدر باشم من و باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی غلامتان بشویم و اماممان باشی  علی شدی که خدا رحمتش عیان بشود برای اهل زمین خدا امان باشی  علی شدی و گرفتی به دوش کیسه ی شب برای سفره ی ایتام آب و نان باشی علی شدی و گرفتی به دست تیغ دو دم فرشته ی اجل کفر و کافران باشی  به شانه های محمد هم از همان اول نوشته بود، که باید تو میهمان باشی تو از سر همه ی این زمین زیادی، پس بناست نور مسیری به آسمان باشی هزار مرتبه من مرگ شوق می طلبم را اگر ضمان باشی : دور از نجفت غرق بلا شد، شب و روزم تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی غلامتان بشویم و اماممان باشی  علی شدی که خدا رحمتش عیان بشود برای اهل زمین خدا امان باشی  علی شدی و گرفتی به دوش کیسه ی شب برای سفره ی ایتام آب و نان باشی علی شدی و گرفتی به دست تیغ دو دم فرشته ی اجل کفر و کافران باشی  به شانه های محمد هم از همان اول نوشته بود، که باید تو میهمان باشی تو از سر همه ی این زمین زیادی، پس بناست نور مسیری به آسمان باشی هزار مرتبه من مرگ شوق می طلبم را اگر ضمان باشی : دور از نجفت غرق بلا شد، شب و روزم تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
💚 آن روز که پدر ز پسر می‌کند فرار.. مارا ولای شاه نجف میدهد قرار تقدیر‌ نه!عنایت مولا به کار ماست چرخیده زیر پای علی چرخ روزگار گر صدهزار بار به دنیا قدم نهم من روی می‌کنم به نجف صدهزار بار گفتند مرگ لحظه ی تشریف حیدر است مردند عاشقان وصالش به اختیار نان جوین سفره اش آنقدر خشک بود که لب نمی‌زدند فقیران روزگار هرکس به یک طریق در ایوان او خوش است یک عده بین سجده و یک عده می گسار با گوشه ی عباش به آتش اشاره کرد ناگاه بر خلیل گلستان شد آشکار وقت سرشتن گِل ما ذات کـردگار فرمود: بوتراب! تراب از نجف بیار انگورهای روی ضریحش برای خلق مستی ما ز نام علی گشت پایدار تولیت حریم علی دست فاطمه است گر پرده را خدا بزند لحظه ای کنار قبله‌ی ما علی و قبله نما نیز علیست حرمِ ما نجف و کعبه‌ی ما نیز علیست💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کار نکن، فاطمه جان غم به دلم بار نکن جان علی، پیش علی تکیه به دیوار نکن امن نبوده حرمم، جرم علی را تو ببخش تا که رَوی از بر من، این همه اصرار نکن نان نپز و درد نکش، دست به دستاس نزن مرد خودت را به خودت باز بدهکار نکن با غم جانکاه نرو، آه نرو، راه نرو چادر خاکی شده را، چادر گلدار نکن با پر زخمی به سر زینب خود شانه نزن بین پر زخمی خود، درد تلمبار نکن زار و گرفتار نمان، خیره به مسمار نمان آبرویم را بخر و حال مرا زار نکن چشم ورم کرده ی تو قاتل جان علی است روی نگیر از من و این حادثه انکار نکن داغ پی داغ رسد، بقچه چرا باز شده؟ پای کفن ضجه نزن، گریه ی بسیار نکن پیرهن بافته ات، کار کفن را بکند روضه ی گودال نخوان، صحبتِ اسرار نکن : 💔 مثل قدیم باز صدام کن دستی بکش بروی دل بی قرار من سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
با سر به خاطر تو سرِ دار می‌روم آخر به شوقِ وعده‌ی دیدار می‌روم حالا که شاهراه رسیدن به تو یکی‌ست دنبالِ راهِ میثم تمّار می‌روم یکبار اگر قدم بگذاری به چشم من قربانِ خاک پای تو صدبار می‌روم مستم؛ نوازشم نکنی گریه می‌کنم با سر میانِ دامنِ دیوار می‌روم نوکر قبول کن؛ بخرم؛ مُفت هم بخر دارم به شوقِ سود، به بازار می‌روم بین غلامهای تو یوسف نشسته است باشد قبول،  من تهِ انبار می‌روم تو کعبه‌ای و قبله‌نما ردّ پای توست وقتی به طوف قبله‌ی سیّار می‌روم در سایه‌سار هیبتِ ایوان‌ْطلای تو قربانِ دست و پنجه‌ی معمار می‌روم سوی بهشت، از حرمت کوچ می‌کنم راه گریز نیست، به اجبار می‌روم جنت برای مزدِ گدایان تو کم است حالا که چاره نیست، به اصرار می‌روم : پدرِ واقعیِ شیعه تویی مولااااجان سایه ات کم نشود از سر ما باباجان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت مولود کعبه (ع)  و مبارک باد🌺 .