✳️ تفسیر حدیث: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّه يَدَه عَلَى رُؤُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وكَمَلَتْ بِه أَحْلَامُهُمْ
به مناسبت سالروز آغاز امامت حضرت حجت (علیه آلاف التحیة و الثناء)
این روایت به یکی از رخدادهای تکوینی عصر ظهور ولی عصر (ع) اشاره دارد و از آن چهار نکته مهم قابل استفاده است:
یک؛ ذو مراتب بودن عقول بشری
عقول بشر دارای مراتب طولی و به اصطلاح فلسفی جزء أمور تشکیکی است که از شدت و ضعف برخوردار است. گاه شدت و ضعف آن در مقایسه افراد با یکدیگر آشکار می گردد و گاه در مقایسه نسل های مختلف با یکدیگر خودنمایی می کند. طبق این روایت عقول بشر در دوران پس از ظهور در مقایسه با همه زمان های دیگر کامل تر شده و از مرتبه وجودی برتری برخوردار می گردد.
دو؛ نقش همگرایی عقل با دین در شکوفایی آن
عقول بشر دارای توانمندی بسیار و فراتر از آن چیزی است که طی قرن های گذشته و حتی سالیان پیش از ظهور امام عصر (ع)، بروز یافته و خواهد یافت. یکی از عوامل آن را می توان عدم انطباق اندیشه و منش عموم مردم با خواست و اراده الهی دانست. به عبارت روشن تر، همه هستی و از جمله انسان صُنع و صنعت الهی به شمار می روند که در آنها مرزهای بی پایانی از استعداد و توانش پیش بینی شده است. وقتی انسان ها عکس جهت الهی و مخالف با برنامه پیامبران حرکت می کنند، مثال آنان مثال ربات دست ساز انسان است که در برابر خواست سازنده خود قد علم می کند و از این جهت آفریننده آن، همه توانش ها را به آن ارزانی نمی کند. راز این که در دوران پس از ظهور، عقول بشر کامل تر می شود آن است که آدمیان در این دوره از خبط و گناه در باورها و رفتارها فاصله می گیرند و خود را تسلیم محض خداوند می سازند.
سه؛ عصر ظهور عصر همصدایی عقل با دین
دوران ظهور ولی عصر (ع) دورانی است که به برکت حضور امام، بشر از پیروی ادیان و مذاهب مختلف دست شسته و همگی اسلام را دین الهی و دین شایسته ی پذیرش می پذیرند؛ چنان که در سایه تجربه تلخ قرن ها کژرفتاری اخلاقی، می کوشند که منش خود را بر مدار شریعت و اخلاق تنظیم کنند. از این جهت نوع تعامل آنان، رضایت الهی را به همراه دارد و این امر خود زمینه ساز سرازیر شدن نعمت های الهی بر مردم است که از مهم ترین آنها کمال یافتن عقل آنان است.
بر همین اساس در برخی از روایات آمده که زمین در عصر ظهور ولی عصر (ع) همه گنج ها و ثروت های خود را کریمانه به روی مردم آشکار می سازد: «إذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع في أيامه الجور و أمنت به السبل و أخرجت الأرض بركاتها و رد كل حق إلى أهله و لم يبق أهل دين حتى يظهروا الاسلام و يعترفوا بالإيمان ...»
زیرا قرآن بارها این نکته را متذکر شده که ایمان و شکر نعمت الهی نعمت را افزون می کند و کفر و کفران نعمت، نعمت را از کف انسان می رباید. صریح ترین آیه در این زمینه آیه ذیل است: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ و پروردگارتان اعلام كرد كه اگر مرا سپاس گوييد ، بر نعمت شما مىافزايم و اگر كفران كنيد ، بدانيد كه عذاب من سخت است.» (ابراهیم، 7)
چهار؛ نقش دین در شکوفایی عقل و علم
بشر در قرن های گذشته و به ویژه در صد سال اخیر در سایه تلاش و کوشش فراوان به قله های بلندی از علم و دانش دست یافته و هر روز نوعی جدید از فن آوری و ابزارهای جدید رخ می نماید. کم نیستند کسانی که این پیشرفت ها را رهاورد علم و کنار گذاشتن دین می انگارند و به عبارتی دیگر، همصدا با این سخن معروف «دین افیون ملت ها است» معتقداند که علت اصلی عقب ماندگی بشر در قرون وسطی دین بوده و می گویند گام های پیشرفت زمانی برداشته شد که درب کلیسا بسته شد و اعلام گردید که بشر مشکلات خود را با علم و فن آوری حل می کند و دیگر نیازی به دین ندارد و دوران دین داری پایان یافته است.
گذشته از مغالطه شگفت آور در این تحلیل که در آن عمل ناصواب کلیسا در دوران هزار ساله قرون وسطی که خود را مدافع دروغین دین معرفی کرد، با کارکرد دین برابر دانسته شده است، این روایت اعلام می کند که دین و دین داری نه تنها زمینه ساز انحطاط علم و تکنولوژی و در یک کلمه باعث عقب گرد دانش نیست، بلکه دین می تواند عقل ها و دانش ها را به کمال و انتها برساند و چه بسا در عصر ولی عصر (ع) اختراعات و اکتشافاتی بدست بشر انجام گیرد که همه آن چه آدمیان در طول هزاران سال بدست آوردند، در برابر آن بسی ناچیز قلمداد گردد.
برگرفته از کتاب «تفسیر برگزیده کافی شریف» اثر استاد علی نصیری
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی امام رضا علیهالسلام را دید که از ایوان طلا وارد صحن شد...
⭕️ خاطره فوق العاده زیبا از عنایت امام رئوف از زبان مرحوم حاج رضا انصاریان
✳️ آغاز چهاردهمین سال تدریس خارج فقه و خارج تفسیر استاد علی نصیری
ان شاء الله تعالی در سایه الطاف الهی (عز و جل اسمه) و عنایات حضرت حجت (سلام الله تعالی علیه) دروس خارج فقه و خارج تفسیر استاد علی نصیری در سال تحصیلی 1403 – 1404، از روز یکشنبه اول مهر ماه به شرح ذیل آغاز خواهد شد:
📚 #خارج_فقه (سال چهاردهم) از جلسه 1256
🔸 #وسائل الشیعه #کتاب_الحدود_و_التعزیرات:
أَبْوَابُ حَدِّ الزِّنَا «بَابُ حُكْمِ مَنْ زَنَى فِي الْيَوْمِ مِرَاراً»
📚 #خارج_تفسیر (سال پنجم) از جلسه 201
🔸 ادامه تفسیر سوره مبارکه بقره
آیه شریفه «قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَی قَلْبِک بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ وَهُدًی وَبُشْرَی لِلْمُؤْمِنِینَ» (بقره، 97)
🔸 زمان:
روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه هر هفته
🔹درس خارج فقه: از ساعت هفت تا هشت صبح
🔹درس خارج تفسیر: از ساعت هشت تا نه صبح
🔸 مکان:
خیابان جمهوری اسلامی، کوچه 36، پلاک 36 (موسسه معارف وحی و خرد)
فاضلانِ علاقه مند به شرکت در دروس استاد، می توانند در سایت آموزش حوزه؛ بخش سطوح عالی، این دروس را انتخاب فرمایند.
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرض سلام و ادب و احترام محضر استاد عزیز
استاد مایلم نظرتان را درباره روایات سایه نداشتن معصومان علیهم السلام بدانم
میزان اعتبار این روایات از نظر منبع و متن چه مقدار است؟
آیا پذیرفتن این مساله موجب غلو در اعتقاد میشود؟
آیا با وجود حضور طولانی معصومان درمیان مردم نباید گزارشات بیشتری مبنی بر عدم سایه، ثبت و ضبط می شد؟
عَبْدُ الْجَبَّارِ بْنُ وَائِلٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ- أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِدَلْوٍ مِنْ مَاءٍ فَشَرِبَ ثُمَّ تَوَضَّأَ فَتَمَضْمَضَ ثُمَّ مَجَّ مَجَّةً فِي الدَّلْوِ فَصَارَ مِسْكاً أَوْ أَطْيَبَ مِنَ الْمِسْكِ ظِلُّهُ لَمْ يَقَعْ ظِلُّهُ عَلَى الْأَرْضِ لِأَنَّ الظِّلَّ مِنَ الظُّلْمَةِ وَ كَانَ إِذَا وَقَفَ فِي الشَّمْسِ و
امام رضا علیهالسلام: «لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ يُولَدُ مَخْتُوناً وَ يَكُونُ مُطَهَّراً وَ يَرَى مِنْ خَلْفِهِ كَمَا يَرَى مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌ
امام صادق علیهالسلام: «عَشْرُ خِصَالٍ مِنْ صِفَاتِ الْإِمَامِ الْعِصْمَةُ وَ النُّصُوصُ وَ أَنْ يَكُونَ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَاهُمْ لِلَّهِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَنْ يَكُونَ صَاحِبَ الْوَصِيَّةِ الظَّاهِرَةِ وَ يَكُونَ لَهُ الْمُعْجِزُ وَ الدَّلِيلُ وَ تَنَامَ عَيْنُهُ وَ لَا يَنَامَ قَلْبُهُ وَ لَا يَكُونَ لَهُ فَيْءٌ وَ يَرَى مِنْ خَلْفِهِ كَمَا يَرَى مِنْ بَيْنِ يَدَيْه
@nasirigilani_ir
✳️ آغاز دروس حوزه های علمیه و چند تذکر خیرخواهانه
سال تحصیلی حوزه های علمیه به لطف الهی از هفته پیش رسما آغاز شد و این در حالی است که تاحدودی فضای سرد بر حوزه ها سایه افکنده است که حداقل ناشی از دو عامل ذیل است:
🔹یک؛ از دوران پر آسیب کرونا و پاشیدگی نظام متعارف درس و بحث و انتقال آن به فضای مجازی، از حضور فیزیکی طلاب و فاضلان در فضای درس و بحث کاسته شده است.
این امر مورد اذعان بسیاری از اساتید است.
کرونا افزون بر آسیب گذشته، به خاطر صدمه جدی که به درآمد عموم حوزویان زد و مجالی برای تامین معاش آنان از رهگذر منبر و محراب نگذاشت، باعث شد که شمار نسبتا زیادی از اهالی حوزه به کسب و کارهای فرا طلبگی روی آورند که نتایج تلخ آن بر همگان آشکار است:
لکل شئ آفه و للعلم آفات
🔹دو؛ بعد از ماجرای تلخ آشوب فوت خانم مهسا امینی، فضای بسیار رنج آور بر بسیاری از حوزویان تحمیل شد.
به طور بی سابقه ای پدیده اهانت و فحاشی، پراندن عمامه، ضرب و جرح و حتی قتل حوزویان در لایه هایی از سطوح اجتماعی خودنمایی کرد که متاسفانه به رغم گذشت دو سال از آن ماجرا هنوز اخبار تلخی از این دست به گوش می رسد.
این امر تاثیر بسیار منفی بر رویکرد و اقبال عموم جامعه و خانواده ها، حتی خانواده های مذهبی نسبت به تشویق فرزندان برای ورود به حوزه های علمیه برجای گذاشت؛ تا بدان پایه که در شماری از استان ها میزان ورود به حوزه برای تحصیل از انگشتان دست هم کاستی گرفت و حسب برخی از گزارش ها پاره ای از مدارس علمیه به تعطیلی کشیده شد.
این رخدادها از وقوع تحولات شگفت در عرصه اجتماع حکایت دارد؛ تحولاتی متاثر از گذار چهل و چند ساله از انقلاب و تحولات چشمگیر در عرصه جهانی
🔹متاسفانه در چنین حال و هوای مصیبت باری هیچ تکان و تکاپوی جدی و اساسی در سازمان مدیریت حوزه به چشم نمی خورد.
دست اندرکاران حوزه که سعیشان مشکور است، به گونه ای عادی و طبیعی تمشی دارند که گویا آب از آب تکان نخورده است!
همان رویه تلخی که گاه در شماری از عرصه های مدیریتی کشور مشهود است!
سکوت؛ بی اعتنا گذشتن و کوچک نمایی رخدادهای تلخ و گاه بسیار بنیادین!!
در حالی که جا داشت و دارد که ده ها نشست و گفت و شنود با صاحب نظران دلسوز از درون و برون حوزه تشکیل می شد و ریشه های این دست از آفت ها و آسیب ها و راه حل های آنها مورد واکاوی قرار می گرفت.
🔹 از بدنه مدیریت حوزه که بگذریم، عموم اساتید حوزه (شکر الله مساعیهم) هم حداقل حسب مشاهدات متعارف، هم چنان بر همان سبک رایج گذشته در تکاپو هستند!
عناوین شماری از دروس گواه مدعا است!
اگر حمل بر جسارت نشود مَثَل ما مَثَل همان جمع کشیشانی است که در باب جا گرفتن چند فرشته در ته سوزن گفتگو داشتند، در حالی که دشمنان در آستانه ورود به شهر آنان بودند.
صادقانه و صریح باید اذعان کرد که افزون بر اشکالات عدیده بر متون درسی دوران مقدماتی، میانی و سطوح عالیه حوزه، روند عموم دروس خارج کنونی حوزه ها حداقل دچار دو چالش اساسی است:
🔹 یک؛ به استثنای مباحث فقهی که آن هم بیشتر بر مدار آراء استوار است، فضلای حوزه را به متن اصلی دین؛ یعنی کتاب و سنت در حوزه معارف اعتقادی، تفسیری و اخلاقی رهنمون نمی گردد.
🔹 دو؛ به خاطر طولانی بودن عموم مباحث و کوتاه بودن روزهای درس و بحث در طول سال، عملا مقدمات تربیت مجتهدان زمان شناس و متعمق فراهم نمی گردد.
اگر امروز برای برون رفت از این دست از آفت ها و آسیب ها طرحی نو درانداخته نشود، فردا دیر خواهد بود.
سامان دهی به وضعیت معیشت حوزویان و اصلاح برنامه های آموزشی و متون حوزوی از ضرورت های اجتناب ناپذیر و در عین حال بسیار فوری در حوزه های علمیه است.
علی نصیری
صبح صادق روز دوشنبه
بیست و ششم شهریور 1403
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir
✳️ مظلومیت و غربت شگفت آور کافی شریف در میان مطالعات و تحقیقات عالمان شیعه
در باره این که کافی شریف در گردآوری روایات اهل بیت (ع) کتاب بی بدیل و بی نظیر است، همان گونه که در گفتار شماری از صاحب نظران نیز بازتاب یافت، جای هیچ تردیدی وجود ندارد.
زیرا از یک سو، ثقة الاسلام کلینی (۲۵۸ – ۳۲۹ ق) در دوران غیبت صغرا و امکان ارتباط با حضرت حجت (ع) و در روزگار حضور شماری از یاران و اصحاب اهل بیت (ع) چشم به جهان گشود و در این روزگار کافی شریف را سامان داد، در حالی که حیات علمی شیخ صدوق (۳۰۶-۳۸۱ ق) پس از این دوران شکل گرفت و شیخ طوسی (385 – 460 ق) یکصد و پنجاه سال پس از عصر کلینی پا به عرصه حیات گذاشت.
درک عصر غیبت صغرا و همزمانی و مصاحبت با شماری از راویان و اصحاب اهل بیت (ع) سرمایه عظیمی است که کلینی از آن برخوردار شد و بر این اساس، او توانست به میراث روایی اصیل و نخستین که از آن به اصول اربعمأة یاد می شود، دسترسی داشته باشد.
از دیگر سو، کلینی در تدوین کتاب شریف کافی ابتکار ستودنی به خرج داد و میزان زیادی از روایات در عرصه های اعتقادیات و اخلاقیات را در آن گرد آورد و این در حالی است که سه کتاب دیگر از کتب اربعه؛ یعنی من لا یحضر و تهذیبین تنها به بازتاب روایات فقهی اختصاص یافته اند.
به دو نکته پیشین باید این نکته را نیز افزود که کلینی در انتخاب روایات صحیح؛ البته از نگاه قدماء که بیش از هر چیز دیگر بر منبع، ناقل و متن متکی است، دقت و وسواس زیادی از خود به خرج داد.
مجموع این عوامل باعث شد تا کتاب کافی از روز تدوین تا کنون بسان گوهری نایاب و بی بدیل در مجموع میراث روایی شیعه درخشندگی داشته باشد.
با ویژگی های ستودنی کافی شریف جا داشت تا از آغازین روز تدوین تا کنون ده ها و بلکه صدها کتاب برای شرح و تفسیر روایات آن تدوین می یافت تا شیعه در کنار نقل از فهم روایات نیز بهره می برد و معارف نوروانی اهل بیت (ع) با تبیینی رسا و گویا در فرهنگ عمومی مردم رواج می یافت. متاسفانه و سوگمندانه باید اعتراف کرد که این اتفاق مبارک آن چنان که بایسته و شایسته کتاب کافی باشد، تا کنون نیافتاده است که البته جای شگفتی دارد.
آن چه تاکنون به عنوان شرح، حاشیه و تعلیقه برای کتاب کافی انجام گرفت (شکر الله تعالی مساعیهم)، همان گونه که در مبحث پیشین آوردیم، یا بسان شرح ملا صالح مازندرانی تنها به شرح و تفسیر روایات اصول و روضه کافی محدود شده یا بسان شرح صدرالمتالهین در بخش های آغازین اصول کافی متوقف مانده است یا بسان شرح مرآة العقول به تبیین بخش ها و گوشه هایی از متن روایات اکتفا کرده است یا بسان کتاب الصافی به خاطر ضعف محتوایی متناسب با عصر ما نیست یا بسان چند کتاب دیگر در یک تعلیقه و حاشیه بسیار کوتاه خودنمایی کرده است.
این در حالی است که کتاب صحیح بخاری در میان اهل سنت که جایگاه آن از نگاه عالمان اهل سنت به مثابه کتاب کافی در میان شیعه است، دارای ده ها شرح، حاشیه و تعلیقه است و برخی از شرح های آن همچون شرح عمدة القاری در بررسی هر یک از روایات صحیح بخاری در بررسی رجالی و درایه ای با آوردن عناوینی؛ همچون بیان رجاله، بيان ضبط الرجال، بيان الأنساب، بيان فوائد تتعلق بالرجال، بيان لطائف إسناده، بيان نوع الحديث، بيان تعدد الحديث في الصحيح، بيان من أخرجه غيره، بيان اختلاف لفظه، و در بررسی متن روایات با آوردن عناوینی همچون: بيان اللغة، بیان الصرف، بیان النحو، بیان الاعراب، بیان المعانی، بیان البیان، بیان التفسیر، الأسئلة والأجوبة، بيان السبب والمورد و استنباط الأحكام آن چنان به تفصیل بسیار در باره هر روایت قلمفرسایی کرده است که مطالعه آنها از حوصله انسان خارج است و تدوین چنین کتاب مبسوطی توسط یک فرد انسان را به شگفتی وا می دارد.
کتاب صحیح بخاری این چنین مورد اقبال بسیار عالمان اهل سنت قرار گرفته است که با صرف نظر از اشکالات محتوایی عدیده بر آن؛ همچون غرض ورزی در برخورد با تاریخ و سیره اهل بیت (ع)، تکرار مکرر روایات، فقدان سازمان دهی مناسب بر روایات کتاب و بازتاب شماری از روایات مجعول، روایات به خاطر اکتفا به روایات نبوی که عملاً تا ده سال آغاز هجرت متوقف شد و بی بهره ماندن از روایات اهل بیت (ع)، دچار فقر فاحشی است؛ زیرا بسیاری از اسرار علوم الهی به خاطر محدودیت دانش اصحاب پیامبر اکرم (ص) و فقدان جریان های کلامی و فقهی در عصر نبوی در زبان آن حضرت خطاب به عموم مردم بازتاب نیافت.
از این جهت روایات کافی شریف به خاطر تدوین در دوران غیبت صغرا، تا سده چهارم از دانش بیکران اهل بیت (ع) بهره دارد و از این جهت اسراری از معارف دینی در آن بازتاب یافته که هیچ نشانه ای از آنها در صحیح بخاری و نیز سایر صحاح اهل سنت یافت نمی شود.
👇👇👇
مقایسه هر یک از ابواب کتاب کافی شریف با ابوابی مشابه در صحیح بخاری این مدعا را اثبات می کند؛ به عنوان نمونه کلینی در بخش «کتاب التوحید» کافی شریف روایات را در ابوابی؛ همچون باب حدوث العالم و اثبات المحدث، باب الکون و المکان، باب النهی عن الجسم و الصورة، باب صفات الذات، باب الحرکة و الانتقال، باب العرش و الکرسی، باب البداء، باب الابتلاء و الاختبار، باب السعادة و الشقاوة، باب الخیر و الشر و باب الاستطاعة بازتاب داده است که در صحیح بخاری هیچ سخن و روایتی در این باره این دست از مباحث بسیار مهم در عرصه خداشناسی یافت نمی شود.
یکی از دلایل اصلی غفلت از کتاب کافی طی قریب به هزار سال گذشته، غربت و مظلومیت حیرت آور حدیث و مطالعات و مباحثات حدیثی در میان حوزه های علمیه شیعه در طول ادوار گذشته تا کنون است.
غربت و مظلومیتی که حقیقتاً قلب انسان را می گدازد و آه و افسوس بر زبان هر صاحب نظر دلسوز جاری می سازد! غربت و مظلومیتی که هم چنان در حوزه های علمیه شیعه مشهود است!
کافی است مجموع میراث فقهی و اصولی بسیار گسترده عالمان شیعه در هزار سال گذشته و به ویژه در پنج سده اخیر مورد بازخوانی قرار گیرد و میان این حجم گسترده از کتب و دواوین با حجم بسیار اندک و کم شمار شروح و تعلیقه ها بر کافی شریف مقایسه انجام گیرد.
پیداست که خدمات عالمان شیعه را نمی توان اندک شمرد یا از تقدیر و ستایش موکد آنان به خاطر تلاش های مجاهدانه در فربه ساختن، تعمیق و توسعه دانش هایی؛ همچون فقه، اصول و تا حدودی تفسیر دریغ ورزید، بلکه سخن در این است که جا داشت در کنار آن همه توجه به علومی؛ همچون فقه و اصول، به بزرگ ترین یادگار نبوی پس از قرآن؛ یعنی روایات اهل بیت (ع) و به ویژه به فهم و تفسیر آنها اهتمام درخوری انجام می گرفت.
بخشی از مقدمه کتاب «تفسیر برگزیده کافی شریف» اثر استاد علی نصیری
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir
✳️ تفسیر حدیث نبوی: طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيه عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبِي الْحُسَيْنِ الْفَارِسِيِّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِيه عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه (ص): طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّه يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ
متن حدیث:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه (ص): طَلَبُ الْعِلْمِ؛
از این جهت می توان گفت که علوم از منظر چگونگی اکتساب دو نوع اند:
1. علوم اکتسابی؛ یعنی آن دسته از علوم که باید با تلاش و کوشش و حضور در درس و مدرسه دنبال شوند.
2. علوم اختصاصی؛ یعنی آن دسته از علوم که از مبادی متعارف بدست نمی آید و لزوماً مسبوق به تلاش و کوشش و حضور در درس و مدرسه نیست.
از نمونه های بارز آن رسول خدا (ص) است که به اذعان قرآن کتاب نخواند و خط ننوشت، اما مساله آموز صد مدرس شد: « وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ» (عنکبوت، 48)
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
البته باید اذعان کرد که علوئم لدنّی و افاضه ای نیز چنان نیست که به صورت طفره و بدون تمهید مقدمات لازم فراهم گردد. به عبارت دیگر، درست است که در این دسته از علوم کوشش متعارف و درس و مدرسه لازم نیست، اما برای آن که چنین فیض و فوزی نصیب شخص شود، پیراسته ساختن باطن و پاک کردن اخلاق و و منش لازم است؛ چنان که قرآن تصریح می کند که در صورت تقواپیشگی خداوند علم را افاضه می فرماید: « وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» (بقره، 282)
از سویی دیگر، علم در این روایت به صورت مطلق آمده و شأناً همه علوم را در بر می گیرد. البته با توجه به روایات دیگر در این زمینه و نیز قرائنی دیگر، می توان گفت که چند دسته از علوم به صورت تخصص یا تخصیص از اطلاق علوم خارج شده و مراد رسول خدا (ص) از طلب علوم این دست از علوم نیست:
یک؛ علومی که با ضرر و زیان دنیوی و اخروی همراه اند و زمینه ساز فسق، فجور و الحاداند؛ نظیر دانش سحر، دانش شراب سازی، دانش قتل و غارت و ...
دو؛ علومی که لغواند؛ یعنی دانستن آنها هیچ فائده عقلایی بر آنها مترتب نیست و در برابر باعث تضییع عمر و وقت انسان می شوند؛ برخی از علوم نظیر دانستن اشعار عرب جاهلیت و انساب ملل مختلف از این نوع اند. اشاره روایت نبوی «ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَه ولَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَه» به این دسته از علوم است.
فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ؛
اعلام وجوب فراگیری علم که این گونه صریح و قاطع از سوی پیامبر اسلام (ص) بیان شده است، از دو جهت قابل توجه است:
1. این اعلام در دورانی از زبان بزرگ ترین پیامبر خداوند اعلام شد که نه تنها حجاز، بلکه بسیاری از مناطق جهان در جهل و تاریکی مطلق یا نیمه مطلق بسر می بردند. تاریخ تحولات علمی در جهان به ویژه در غرب نشان می دهد که رشد علمی مسلمانان در ایجاد روح علم و نشاط علمی و در نتیجه در تولات علمی چشمگیر جهان بسیار موثر بوده است. بسیاری از اندیش وران جهان اذعان دارند که رشد و بالندگی علمی در جهان پس از فتوحات اسلامی شکل جدی و اساسی به خود گرفت؛ آنان به ویژه به ورود مسلمانان به اروپا از طریق فتح اندلس اشاره دارند.
2. گفتار پیامبر با توجه به آن که آموزه های آن حضرت بسان قرآن جنبه جهانی و فرازمانی داشته و همه دوران ها را دربر می گیرد، ترسیم گر نگاه آن حضرت به ضرورت علم آموزی و نقش آن در رشد و بالندگی مسلمانان دارد. به عبارت روشن تر، در آموزه های دینی بر ضرورت عزت مداری و پیشگامی مسلمانان در همه عرصه ها و ممنوعیت سطوت و سلطه کافران بر مسلمانان تاکید شده است.
أَلَا إِنَّ اللَّه يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ؛
این امر خود از قداست علم و ارج و منزلت آن حکایت دارد که پیامبر اکرم (ص) برای دعوت مسلمانان به طلب علم، از عالی ترین روش دعوت که تاکید بر محبت الهی است، بهره می گیرد.
آموزه های دینی از وجود دو ساحت از رحمت و محبت الهی نسبت به بندگان سخن به میان آورده اند. ساحت محبت و رحمت عام که همه بندگان با هر نوع باور و رفتاری را دربر می گیرد و محبت و رحمت خاص که اختصاص به بندگان مومن و صالح دارد.
وقتی سایه رحمت خاص خداوند شامل هر بنده ای شود، تمام امور و شئونات او را پوشش خواهد داد و خداوند در تمام امور خُرد و کلان او به عنوان وکیلی تام و خیرخواه دخالت داشته و عالی ترین سطح دفاع از آن بنده را انجام خواهد داد؛ قرآن از این نوع از حمایت های الهی با عناوینی؛ همچون دفاع و ولایت یاد کرده است.
برگرفته از کتاب «تفسیر برگزیده کافی شریف» اثر استاد علی نصیری
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir
May 11