eitaa logo
علی نصیری
1.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
365 ویدیو
163 فایل
پایگاه اطلاع‌رسانی استاد علی نصیری nasirigilani.ir ارتباط با ما: @NasiroddinAlavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ بازخوانی تجربیات علمی و اخلاقی آیت الله رضا زاده؛ استاد برجسته حوزه علمیه مشهد مقدس (دامت معالیه) (بخش 3) حضرت استاد، با توجه به این‌که فرمودید اساتید مختلفی را تلمذ فرمودید و استفاده کردید و تدریس و سلیقه‌های اساتید هم که قطعاً مختلف بود، بفرمائید از شیوه‌های تدریس اساتید و خاطراتی که از آنها به یادگار دارید و استفاده‌هایی که فرمودید، به اجمال صحبت بفرمائید؟ این اساتید محترم من، شیوۀ خاصی در تدریس نداشتند. یعنی سبک تدریس همان شیوۀ متداول حوزه‌ها بود که الان هم جریان دارد. البته از همۀ آقایان استفادۀ علمی و عملی برده‌ام. اما از بعضی آقایان در بعضی ابعاد استفادۀ بیشتری کردم. [البته این‌که من در این‌جا عناوین خاص آقایان و یا لفظ آیت الله را به‌کار نمی‌برم، به خاطر رعایت وقت و اختصار است.] از مرحوم حاج ، علاوه بر بعد علمی، از بعد تزکیۀ نفس، صراحت و آزادمنشی و جنبه‌های اخلاقی، استفاده‌های زیادی کرده‌ام، و با توجه به این‌که در ایام جوانی در درس ایشان شرکت می‌کردم، مواعظی که نوعاً در روز‌های چهارشنبه داشتند، خیلی برای من سرنوشت‌ساز بود. از مرحوم آقای میلانی، گذشته از بهره برداری اخلاقی، معنوی و تربیتی، با توجه به طول زمان توفیق حضور در درس ایشان، و دقت نظر معظم له، اعتقادم این است که در زمان خودشان از بعد علمی و دقت نظر، فرد کم نظیری بودند، و همین باعث توقف کوتاه من در نجف بود و استفادۀ زیادی کردم. و از حاج آقای وحید که هم اکنون در قم از وجود ایشان عدۀ زیادی استفاده می‌کنند، هم از جنبه ب علمی، اخلاقی و تربیتی بهره گرفتن، و هم از بعد فکری و شرح صدر، فوق العاده استفاده کردم. ایشان مطلبی را که دنبال می‌کردم، تا آن‌جا که به ذهن احتمال خلافی می‌آمد، متعرض می‌شدند و چیزی از مطلب باقی نمی‌گذاشتند. لذا شرح صدر و توسعۀ فکری را از ایشان بهره گرفتم. پس با وجود استفاده‌های متنوع از همۀ آقایان از مرحوم حاج شیخ قاسم قزوینی و مرحوم آقای میلانی و حاج آقای وحید، از این سه بعدی که عرض کردم، استفادۀ بیشتری کردم. در مقاطع مختلف در تدریستان، نسبت به مرحوم شیخ هاشم قزوینی خاطراتی را نقل فرمودید که طلاب بسیار متأثر شدند. لطفاً خطراتی از مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی در زمینه‌های اخلاقی و کرامات ایشان بیان بفرمایید؟ دربارۀ مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی از جنبه‌های مختلف باید بحث شود. شخصیت ایشان در حوزۀ علمیۀ مشهد شناخته نشد و هنوز هم آن‌طور که باید، ایشان معرفی نشده‌اند که چه انسانی بود و چه خدمتی کرد و در چه شرایطی این همه خدمت کرد. مرحوم حاج شیخ هاشم، از بعد تفهیم مطالب و تبیین مشکلات، خیلی قوی بود. مطالب مشکل را با زبان ساده و مثال‌های بسیار جالب، خیلی روشن می‌کردند و افراد مطلع و آگاه نقل می‌کردند که در آن زمان در سطح عالی، هیچ‌کس مثل ایشان حتی در نجف نبود. یکی از ابعاد دیگر شخصیت ایشان، این بود که انسانی آزاد، روشن و صریح بود و اعتقادم این است که شاگردان ایشان، از بعد آزادی و صراحت، شاید استفادۀ زیادی از ایشان کرده باشند. 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir
✳️ بازخوانی تجربیات علمی و اخلاقی آیت الله رضا زاده؛ استاد برجسته حوزه علمیه مشهد مقدس (دامت معالیه) (بخش 5) از شما شنیده‌ایم که مرحوم حاج شیخ هاشم، از نظر معیشت سخت در مضیقه بودند، و خاطره‌ای از ایشان بیان فرموده بودید، لطفاً آن خاطره را برای طلاب بیان بفرمائید؟ مرحوم استاد حاج عائلۀ بسیار کمی هم داشتند. فقط یک دختر و یک همسر بیشتر نداشتند و یک خانۀ خیلی محقر،و خانۀ ایشان ظاهراً دو اتاق بیشتر نداشت. ولی زندگی بسیار منظم و مرتب و تمیزی داشتند. یک وقتی احساس می‌کنند که برای همین عائلۀ کوچک، پولی برای خرج کردن ندارند. آن وقت‌ها، متداول بود که در اطراف مسجد گوهرشاد و حرم حضرت رضا(ع)، افرادی می‌نشستند که کاغذهای مخصوصی داشتند و به اینها، عریضه نویس می‌گفتند. چون افراد با سواد کم بود، زائرینی که از حضرت رضا(ع) خواسته‌ای داشتند، نزد این عریضه نویس می‌آمدند. او خواسته‌هایشان را می‌نوشت و آن عریضه را داخل ضریح مقدس می‌انداختند و پولی هم به عریضه‌نویس می‌دادند. مرحوم حاج شیخ هاشم، تصمیم می‌گیرد که از فردا صبح، روزی یکی دو ساعت برود آن‌جا بنشیند و عریضه برای زائران بنویسد و از این راه اجرتی تهیه کند و زندگی اش را تأمین کند و مشغول درسش شود. همان‌طور که عرض کردم، یکی از ابعاد شخصیت ایشان، آزادی ایشان بود. چقدر باید انسان آزاد باشد و به تعبیر من چقدر باید توحیدش کامل، و خالی از شرک به تمام معنا باشد، تا کار به مردم نداشته باشد که چه می‌گویند. وظیفه‌ام این است که عریضه نویسی کنم و پول تهیه کنم، برای ادامۀ زندگی. و این‌که به طلبه‌ها درس بدهد؛ و این دو مطلب را می‌رساند، اول آزادی ایشان و دوم اهمیت دادن ایشان به درس. ممکن است کسی بگوید حالا که من نان ندارم بخورم، درس را رها کنم و بروم دنبال تأمین زندگی. ولی ایشان این تصمیم را می‌گیرند و به هیچ‌کس نمی‌گوید. شب می‌خوابد. صبح زود در منزل کسی در می‌زند. وقتی در را باز می‌کند، یکی از علمای آن زمان مشهد که شاید خیلی هم مشهور نبودند، دستمالی حاوی مبلغی پول به ایشان می‌دهد و می‌گوید: این پول‌ها را بگیر و خرج کن. عریضه نویسی برای شما حرام است و مشغول درست باش. ایشان به احدی آن‌چه را در ذهن داشته بود، نگفته بود. دستمال را می‌گیرد؛ می‌بیند داخل دستمال، بیست ریال و به تعبیر آن زمان، بیست قران پول است. پول را مصرف و به تدریس ادامه می‌دهند. آری حجت خدا، (عج) در توقیع شریف فرموده‌اند: «...و لا ناسین لذکرکم ...» 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir