eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
با ناله و آه... ياری‌ات خواهم كرد تا آخر راه... ياری‌ات خواهم كرد گر لطف تو شاملم شود بعد از این... با ترکِ گناه... ياری‌ات خواهم کرد @navaye_asheghaan
دردا! غم تنهایی ما، دور از تو باید برسیم تا کجا، دور از تو؟ برگرد که قامت زمان را خم کرد سنگینی این ثانیه‌‌ها، دور از تو ✍ @navaye_asheghaan
باز آهم، آتشی افروخته در تنور غم، دلم را سوخته آن شنیدم خولی بیدادگر داشت با خود، رأس نور دادگر بُرد آن سر را نهان در خانه‌اش رشک کوی طور شد، کاشانه‌اش آن سر پُرنور را با صد غرور کرد پنهان از جفا، کنج تنور همسرش بود از دل و جان ز اهل راز نیمه‌شب برخاست از بهر نماز آمدش بر چشم دل، ناگه ز دور مطبخ خانه، سراسر غرق نور چون بشد بر سوی مطبخ از وفا دید مطبخ را پُر از نور خدا چشم چون سوی تنورش اوفتاد روزنی از حق به روی دل گشاد گفت با خود، آن زن پاکیزه‌دین: مطبخ ما آمده عرش برین شد زن خولی از آن منظر ز هوش کآمدش از غیب، آوازی به گوش: این سر پُرنور، نور کبریاست ذات پاکش، جلوۀ ذات خداست نور این سر، نور حیدر آمده مادرش، خاتون محشر آمده گاه گردد گوی میدان بلا گاه شمع بارگاه کبریا سرّ این سر کس نداند جز خدا جز خدا کس نیست او را خون‌بها بس بُوَد، «سرباز»! دل پُرآه کن نیست طاقت، قصّه را کوتاه کن ✍ @navaye_asheghaan
در دل شب کرد بر کوفه ورود وندر آن دم، قصر را در، بسته بود لاجَرَم، «سر» را به سوی خانه بُرد بُرد و بر کنج تنور آن را سپرد زوجه‌اش گفت: ای پلید روسیاه! دور گردانَد ز هر خیرت، اله! مردمان آیند چون باز از سفر با خود آرند از سفرها، سیم و زر تو سر شبل امیر مؤمنان آوری در خانۀ من، ارمغان؟! ارمغان مردمان، سیم و زر است ارمغانت، خصمیِ پیغمبر است پس ز جا جَست آن زن پاکیزه‌رای چون در آمد، دید در صحن سرای خانۀ او، رشک باغ و گلشن است مشک‌بوی و ز آفتابی، روشن است وندر آن حالت، مگر خوابش ربود دید تختی ز آسمان آمد فرود هم بر آن بنْشسته جمعی از زنان با لباس ماتم و لطمه‌زنان آن یکی زن زآن میان ماتم‌زده شد فرود و نزد آن سر آمده پس گرفت آن سر در آغوش و ز هوش رفت، بس آوردی افغان و خروش ای عزیز من! فدایت مادرت! تشنه‌لب دشمن برید از تن سرت در جهان قدر تو را نشناختند جسمت اندر خاک و خون انداختند ✍ @navaye_asheghaan
امشب ز فرط زمزمه غوغاست در تنور حال و هوای نافله پیداست در تنور دیگر زمین مکبّر یاران صبح نیست امشب نماز یار فُراداست در تنور هر ندبه عاشقانه به معراج می‌رود انگار شور مسجدالاقصاست در تنور! خاکستر است و شعله و پروانه‌ای که سوخت امشب تمام عشق همین جاست، در تنور اینجا مدینه نیست ولی با هزار غم دست دعای فاطمه بالاست در تنور! این زادهٔ خلیل که جانش به باغ سوخت غم را چگونه باز پذیراست در تنور؟! از اشک‌های تب‌زده طوفان به‌پا شده‌ست ای نوح! این تلاطم دریاست در تنور! با داغ جاودانهٔ تاریخ آشناست باغ شقایقی که شکوفاست در تنور این سَر که آفتاب سرافراز عالم است روشن‌ترین مفسّر فرداست در تنور دیگر چرا ز واقعه باید خبر گرفت وقتی که عمق حادثه پیداست در تنور! ✍ @navaye_asheghaan
هر کس شهید تو نشد، اهل قبور شد هر کس نمرد بهر تو، زنده به گور شد خون تو خاک را به دو پیمانه مست کرد بر خاک تا که ریخت، شرابِ طهور شد ای چشم! اشک‌های تو وقف حسین باد هر آدمی که اهل بکا شد، غیور شد گفتم به پیر اهل دلی: روضه‌ای بخوان با اشک گفت "زینب" و آرام دور شد :: زینب قرار بود که سر را بغل کند آه از سعادتی که نصیب تنور شد ✍ @navaye_asheghaan
بر خـاک کـربـلاست اگـر پیـکـر حسین امشب رسیـده است به کوفه سر حسین ای آسمـان! بنـال کـه از ظلـم کـوفیـان خــاکستــر تنــور شـده بستـر حسین سرخ است گر که خاک ز خـون گلـوی او خـاکستـری شـده‌ست رخ انور حسین امشب شب زیـارت و شــام عــزا بُوَد بنشسته در محیـط غمش مــادر حسین آهستـه‌تر بنـال دل مـن، کـه فـاطمـه احیــا گـرفتــه است کنـار سـر حسین خـون از لبـان اطهـــر او پــاک می کنــد گلبـوسـه می‌زنـد بـه رخ اطهــر حسین خوناب می‌کنـد به روی خـاک غم روان اشکی که می‌چکد به روی حنجر حسین در محفـل غمی کـه به پـا کـرده فـاطمـه خالی‌ست جای خـواهر غم‌پـرور حسین پرپرشده‌ست گـرچه «وفائی» وجـود او شاداب مـانـده است گل بـاور حسین ✍ @navaye_asheghaan
بوی بهشت می‌وزد از داخل تنور موسی گمان كنم كه رسيده به كوه طور شبنم كنار ساحل آتش چه می‌كند؟ اين سيب سرخ داخل آتش چه می‌كند؟ آتش گرفته شه‌پر ققنوس در تنور نفرين آسمان و زمين باد بر تنور نمرودها و ابرهه‌ها عهد بسته‌اند آيينه‌ی تجلي حق را شكسته‌اند سوزانده‌اند قسمتي از باغ سيب را فهميده‌اند معنی شيب الخضيب را اين‌جا خليل راهي رضوان نمی‌شود آتش در اين بلاد گلستان نمی‌شود خورشيد گُر گرفته درون تنور، وای موسي سرش جدا شده دركوه طور، وای جاي عزيز فاطمه كنج تنور نيست مطبخ محل شأن نزول زبور نيست ديشب تمام دشت برايش گريسته یحیی درون طشت برايش گريسته زخم عميق لعل لبش گريه‌آور است چشمان نيمه‌باز شفق‌گونه‌اش تر است رخت سياه بر تن حوا و آسيه مريم برای فاطمه می‌خواند مرثيه كروبيان به چنگ عزا زخمه مي‌زنند دور تنور حور و ملك لطمه مي‌زنند افلاكيانِ آينه‌رو سينه می‌زنند با نوحه‌های مادر او سينه می‌زنند تا بين دست فاطمه خورشيد جلوه كرد در شهر كفر، مشعل توحيد جلوه كرد زهرا نهاده دست سر زانوان خويش قامت خميده‌تر شده از چند روز پيش زهرا به ناله، شعله به پروانه می‌زند بر گيسوان سوخته‌اش شانه می‌زند دستی كشيد بر سر گيسوش، گريه كرد در سوگ زخم گوشه‌ی ابروش گريه كرد زهرا به اشك، مقنعه نم ناك می‌كند خاكستر از محاسن او پاك می‌كند بر زخم دست و سينه‌ی زهرا زده نمك پيشاني شكسته و لب‌های پُر ترك امشب نه آنكه ارض و سما گريه می‌كند حتی ميان عرش خدا گريه می‌كند ✍ @navaye_asheghaan
اُمّ الْمَصائب زینب ای دلم در غم تو بی سر و سامان زینب دارم از داغ غمت حال پریشان زینب ابرها در غم تو دیده گریان دارند داغ تو شد سبب ریزش باران زینب تو همان بانوی لبریز غم از داغ حسین تو همان بانوی افتاده به توفان زینب همه گلهای جهان داغ تو در دل دارند نرسد سمت تو یک غنچه خندان زینب هرچه دیدی همه زیبایی و زیبایی بود هرچه حتّیٰ سرِ بر نیزه نمایان زینب پرچم نَصْرُ مِنَ اللّه به دستت می رفت تا که درهم شکند قامت طغیان زینب یادگاری ست که از قلب صبورت مانده گنج پنهان شده در گوشه ویران زینب گر نبودی ز قیام شهدا نام نبود زنده از سعی تو شد راه شهیدان زینب گر نبودی اثر از کرب و بلا هیچ نبود کرده ای در ره دین سعی فراوان زینب ستم اهل جفا رفت به ظلمت کده ها ماند از خطبه تو نور درخشان زینب بی سبب نیست که آتش ز جگر برخیزد شعله دارد ز غمت چاک گریبان زینب بانوی تشنه لب کرب و بلا می دانم دیده ای پیر و جوان ، کودک عطشان زینب "یاسر" از مصحف عشق آیه گلگون می خواند دارد این مصحف خونین ز تو عنوان زینب oo محمود تاری "یاسر" ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
◾️ ◾️ ◾️ ورود کاروان اسرا به شام ➖ شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @navaye_asheghaan
یا حسین حسین حسین حسین خدا بهشت و به عاشقا داد با گریه های امام سجاد ➖➖➖➖➖➖ از کربلا دریای اشکام رسیده تا مدینه ذکر رو پرچم حرمش یا زین العابدینه عطرش پیچیده تو ضریح رقیه و سکینه کتیبه حرم اباالفضل یا زین العابدینه خدا بهشت و به عاشقا داد با گریه های امام سجاد ➖➖➖➖➖➖➖ ناموس شیعه اشکای داغ دیده ترین امامه اشکایی که یادگار راهه کرببلا تا شامه اون که جهاد عمشو با قد خیمده دیده جون دادن خواهرشو پیش سر بریده دیده تب و اسارت سنگ از روی بام بازار کوفه خرابه شام خدا بهشت و به عاشقا داد با گریه های امام سجاد ➖➖➖➖➖➖➖ هنوز دم اخر تو گوشش صدای ذوالجناحه انگار خودش دوباره میون گودال قتلگاهه یاد لب خشک حسین رو لبش شهادتینه دوباره زمزمه رو لبهاش ای بی کفن حسینه ای بی کفن حسینه شهید عطشان شهید بی سر سالار زینب غریب مادر سالار زینب سالار زینب 🔘غریب آقام غریب آقام غریب آقام زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست ➖➖➖➖➖➖➖ @navaye_asheghaan
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۱۵) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب حسینم وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیــا ابا صــالح (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۵/۲۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در کرمخانه ی حق سفره به نام حسن است در کرمخانه حق سفره به نام حسن است عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است بی حرم شد که بدانند همه مادری است ورنه در زاویه عرش مقام حسن است بس که آقاست به دنبال گدا می گردد ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم این مسلمانی ایران ز کلام حسن است هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید غربت از روز ازل باده ی جام حسن است حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین هرحسینیه که بر پاست خیام حسن است
4_5791831954923984514.mp3
6.52M
🔻 📜 ای نام جاودان کربلا کربلا ای نور بیکران کربلا کربلا خاک پاک تو، قبلگاه شهیدان در هوای تو دل و جان شده حیران ای سراسر شور ای شکوه شهامت سرزمبن حق سرزمبن کرامت ای وادی وفا مهرت در دل ما با تو زنده شدیم ای سرمنزل ما کربلا کربلا کربلا کربلا ........ خاک والا مفام کربلا کربلا دین حق را قوام کربلا کربلا 🖊به قلم 🎙به نفس اجرا شده از محتوای بسته محرم سال ۱۴۰۳ 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
4_5803129771906831753.mp3
6.1M
| من به حرم برمیگردم… 🎤 •••••••• من به حرم برمی‌گردم به تو قسم برمیگردم دوست دارم آقای فوق العاده شبیه من مجنون واسه تو زیاده خدا به ‌من کرببلاتو هدیه داده همه خاطرات خوب زندگیم کربلا اولین عکس قشنگ بچگیم کربلا ما به سرزمین مادری میگیم کربلا حسن انتخاب من سایه ت مستدام به عمرم اضاف میشه هر وقت کربلام آخ یادش بخیر دم باب القبله بود گفتم لبیک یا حسین رو دوش بابام یا عزیز الله ، ابی عبدالله... ••• کربلا قبله ی آفاق محل اجتماع عشاق خونه ی امن من شیرین ترین عشق ضریح بی نظیر تو قشنگ ترین عشق حرم شده اولین عشق و آخرین عشق حسرت ملائک از حرم خدا می‌دونه نوکریت جزو اصول دین من میمونه از تو دل نمیکنم آقا قول مردونه از سفره ی تو روزیه یک عالم میاد رزق اربعینای هر سالم میاد بعضی وقتا کربلا هام تا دیر میشه پرچم میفرستی و دنبالم میاد یا عزیز الله ، ابی عبدالله... .
788_46624642449775.mp3
2.59M
:حرم قشنگ تو شد حرم الله علیه_السلام کربلایی محرم ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۹ تیر  ماه 1403 🔸🔹🔸🔹 حرم قشنگ تو شد حرم الله پرچمت عالم‌گیره رفع الله همیشه خوب و بد و با هم خریدی آره رو دست تو نیست ابی عبدالله امام پابرهنه‌ها امام مظلوما اگه نبودی می‌گرفت دست گداتو کی؟ حلالمون کن نبودیم کربلا همراهت تا هممون فدات بشیم یکی یکی یکی "ابی عبدالله تو خیلی مردی بینی و بین الله" .
741_46624642753167.mp3
2.82M
✅ دیوونه بازیام با رقص... ▶️ 💢 ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔹🔸🔹 دیوونه بازیام با رقصِ علمته خاطره سازیام با عکسِ حرمته بی تو برام آخرِ غمه حس می‌کنم یه چیزی کمه دورم ازت ولی همه‌ٔ ثانیه‌هاش جلو چشمه رویای کربلا، غوغای کربلا یادم نمیره یک لحظه شب‌های کربلا ای جانِ کربلا، سلطانِ کربلا با تو قرارِ من باشه ایوانِ کربلا . محرم ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۹ تیر  ماه 1403
4_5801118352822768548.mp3
20.13M
✅ هر آرزویی که داشتم ▶️ 💢 ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸 هر آرزویی که داشتم امروز بهش رسیدم که بعد ده سال دوباره الان بابامو دیدم برادر بزرگترت عمو جونم زانو زده بالا سرت عمو جونم بابام توو قتلگاهی که مثل کوچه است شده عصای مادرت عمو جونم اشک توو چشمام با اینکه حلقه بسته اما دارم می‌بینمش نشسته قد خمیده با پهلوی شکسته من دارم با، بابا میرم من پابوسِ زهرا میرم "عمو حسین" "بابا حسن" چهارشنبه  ۲۰ تیر  ماه 1403
779_46624632270024.mp3
7.05M
✅ زینت و زیورِ علی... ▶️ 💢 سلام_الله_علیها ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔹🔸🔹🔸🔹 زینت و زیورِ علی وارثِ منبرِ علی دشمنم در وصفت گفته مرحبا دختر علی روی لب‌ها زمزمه زینب ماده شیرِ فاطمه زینب تویی عالمه زینب تا که دشمن هیبتت رو دید همه ارکان ستم لرزید کوفه از اسمت ترسید عجب مقام رفیعی چه بحر علم وسیعی و روز محشر عظما به سینه زن تو شفیعی "یا زینب سلام الله" روح در پیکرِ علی الگوی نوکرِ علی دشمنم در وصفت گفته مرحبا دخترِ علی تویی دریای کرم زینب به فدای تو سرم زینب تویی محترم زینب چه شجاعانه، دلیرانه تو شکستی ابن مرجانه رجز تو طوفانه به نام سیده زینب امام سیده زینب تمام عالم امکان غلام سیده زینب "یا زینب سلام الله" ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۹ تیر  ماه 1403
780_46624650401389.mp3
2.57M
✅ واجب الطاعه امر زینب... ▶️ 💢 سلام_الله_علیها ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔹🔸 واجب الطاعه امر زینب جنتِ حول قبر زینب ما رأیتُ الّا جمیلا واسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ زینب عابدهٔ روز و شب عارفهٔ کامله فاطمهٔ ثانی و عالمهٔ فاضله هی ندای علی، کیمیای علی خوندی خطبه توی کوفه با صدای علی با حیای علی، ای صفای علی رفتی روی منبر و نشستی جای علی " یا زینب " سه شنبه ۱۹ تیر  ماه 1403 .
. (ع) ای علت تمام بغض و گریه‌هام  به احترام تو دارم من احترام  ثابت شده بهم که توی دو جهان  غیر از حسین هیشکی نمی‌مونه برام یک نفره که تا تهش همراته  یک نفره که تا همیشه پاته یک نفره که غمخور غمهاته اون فقط امام حسینه یک نفره که حرفات و می‌دونه دردت و از توی چشات می‌خونه  پای تموم بدی هات می‌مونه  اون فقط امام حسینه  آغوشه باز یعنی حسین  سوز و گداز یعنی حسین  آینده ساز یعنی حسین  ای جان حسین جانان حسین همه یه روزی رو دلت پا می‌ذارن عزیزترین‌هات تو رو تنها می‌ذارن دُرُست زمانی که توقع نداری... توو اوج مشکلا تو رو جا می‌ذارن یک نفره همیشه گوشش شنواست  یک نفره که همه کاره ی خداست یک نفره که صاحب هر دو سراست اون فقط امام حسینه  یک نفره تو رو واسه خودت میخواد  رفاقتش همیشه داره امتداد اگر که نازم کنی دنبالت میاد  اون فقط امام حسینه  شمس الضحی یعنی حسین  لطف خدا یعنی حسین  اشک و بُکا یعنی حسین  ای جان حسین جانان حسین تو آبروداره دوعالمی حسین  محول الاحوال حالمی حسین  سیر الی الله مه این سینه زدن! تو آخرین حد کمالمی حسین  یک نفره تهِ رفاقت با توئه یه نفره تا بی نهایت با توئه تا لحظه ی خوب شفاعت با توئه اون فقط امام حسینه  یک نفره خونه آبادت می‌کنه  از قفس دنیا آزادت می‌کنه  با گریه توی روضه شادت می‌کنه اون فقط امام حسینه نور فلق یعنی حسین به تن رمق یعنی حسین رحمت حق یعنی حسین  ای جان حسین جانان حسین
. (ع) مادرت زهرا هدیه داد به نوکرها غمت رو لذتِ نفس کشیدن توی بزم ماتمت رو به خدائیِ خدا بهشت توی همین جهانه! اینو تأیید می‌کنه هرکسی دیده حرمت رو زیرِ قُبَّه ت ، زیباتره برامون از جنت  بازم بذار روی سرم منت ، که اربعین بیام زیارت توی روضه ت ، عنایتی کن از سرِ رحمت مُردن برا تو بهترین لذت ، کاش قسمتم شِه این سعادت منم مست سبوی تو ، می‌شم راهی بسوی تو  عزیزالله ۳ حسین جانم  این روزا عالم و آدم همهْ هستن بی قرارت خوشبحالِ اونی که راهی شده سوی دیارت  دعوتم کن جان زهرا مادرت که بی قرارم  شاید این بیچاره هم یه گوشه ای بیاد به کارت نذار حسرت ، به دل بمونه بمیره نوکرت آقا  منو ببر به محضرت آقا ، تو رو جون مادرت آقا  بَدَم اما ، چشم امید به دست تو دارم  شکر خدا که افتاده کارم ، دست علیْ اصغرت آقا  دل من تنگ کوی تو ، می‌شم راهی بسوی تو  عزیزالله ۳ حسین جانم  هر کجا از هر کسی شنیدم اسم اعظمت  گریه کردم خط به خط مقاتلِ پُر از غمت رو پرچمت تا به همیشه بر فراز آسمون هاست کور بشه هرکی نمی‌تونه ببینه پرچمت رو خدا رو شکر ، که روز به روز شلوغ‌تره دورت  شبیه روز محشره دورت ، قیامتِ روی زمینه  الهی که ، هرچی بلاس از زائرات دور شِه  به حق زهرا الهی کور شِه ، هرکی نمی‌تونه ببینه پیچیده عطر و بوی تو ، می‌شم راهی بسوی تو  عزیزالله ۳ حسین جانم @navaye_asheghaan