eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
403 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت دوم : تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ ساربان آمد خدمت زین العابدین ، آقاجان این مسیر میره مدینه ، این مسیرمیره کربلا ، کدام مسیر رو برویم ؟ فرمود : بزارید از عمه جانم زینب بپرسم ... تا گفتم خانم این مسیر مدینه ، این مسیر کربلاست ... فرمود بریم کربلا ... ما هنوز برا حسین گریه نکردیم ، تا حالا هرچی زدند اونا زدند ... ما هنوز خودمون رو برا حسین نزدیم ... پاسخی آمد از حریم حسین همه گفتند کربلا برویم تا رسیدند ، لحظه‌ای ماندند در سکوتی که چهره‌ها شد مات زد به سینه ، غریب بی کفنم باز شد بغضِ عمه ی سادات به زمین خورد ، از سرِ محمل ( خودشون رو مثل برگی که از درخت به زمین می افته ، از رو ناقه ها ، به زمین انداختند ... ) تیر غم‌ها به قلب بانو رفت با ادب ، نیت زیارت کرد سوی یارش به روی زانو رفت هر کدوم از این خانم ها ، مُخدرات (2) ، دنبال یه قبری میگردند ... راهنمای این قبور زین العابدینه ، هر کسی رو که صدا میزنه ، قبر عزیزش رو بهش نشون میده ... عمه جان بیا ، اینجا قبر بابام حسینه ... خواهرام ، سکینه ، فاطمه ، اینجا قبر داداشم علی اکبره ... نجمه خاتون بیا ، اینجا قبر پسرات ، قاسم و عبدالله است ... هر قبری رو نشون صاحب قبر میده ، یکی یکی عزیزانشون رو در آغوش گرفتند ، اما دیدند یه خانمی دستاش رو گهواره کرده ، زیر لب میگه ، پس قبر عزیز دل من کجاست ؟ زین العابدین صدا زد ، رباب بیا ، اینجا قبر میوه دلِ توست ... یه نگاهی کرد ، گفت آقاجان ، اینجا که قبر مولایم حسینه ؟ صدا زد رباب ، قنداقه رو روی سینه ی بابام گذاشتم ... (2) عُلیا مُخَدَّرَة : عنوانی برای احترام است ، یعنی زن والامقام ، بانوی باحجاب ، پرده نشین ، پاکدامن و باشرم و حیا ... 27 مهرماه 1398 @navaye_asheghaan
3. روضه.mp3
4.13M
قسمت دوم : تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ 27 مهرماه 1398 @navaye_asheghaan
. من منتظر هستم که باشم‌بیشتر با تو من منتظر هستم عزیزم پس خبر با تو هرکس که دارد ادعای عشق میفهمد طعم محبت را نمیفهمد مگر با تو از هر نظر دنیای بی تو آتش است آتش اما بهشتی میشوم از هر نظر با تو با اینکه دورم از حرم اما خدارا شکر سر کرده ام در روضه شب را تا سحر با تو حرف دل جامانده ها از اشک ها پیداست اینجا تکلم میکند هر چشم تر با تو آری هزاران بار می ارزد به آسایش هرکس که شد یک لحظه حتی در به در با تو من طبق عادت کوله بار خویش را بستم از این به بعد ماجرای این سفر با تو . @navaye_asheghaan
. تعجیل فرج شده است ورد لب ما در جاده ی سر سبز طریق العلما مـاییم و زمینه سازی فصل ظهور با حرکت مشایه ی تا کرب و بلا . @navaye_asheghaan
. بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود ۱۴۰۳ . @navaye_asheghaan
. به شوق وصل شما راهی بیابانم چه می شود سفر اربعین نمی دانم!! تمام راه نجف تا به کربلا با خویش حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم نسیم صبح مشایه لطافتی دارد دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو قسم به موی پریشان تو پریشانم دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل چه عاشقانه شده آیه های قرآنم قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش گرفته داغ جدایی تو گریبانم زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من حسین غیرتی ام ای شهید عریانم کنار پیکر عریان خجالتم دادند نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی چرا قبول نکردند من مسلمانم امانتی تو را جا گذاشتم در شام بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم بدون غسل و کفن بین چادری خاکی تنش به خاک سپردم به دست لرزانم ✍ . @navaye_asheghaan
. السلام علیکِ یا شريكةَ الحسين تو ذکر خدا علی الدوامی زینب زهرا و علی ، نبی ؟ کدامی زینب گشتی سپر جان امام معصوم تو حافظ جان نه امامی زینب ✍ . @navaye_asheghaan
. اگر چه چند خشکیده نهال از گلشن آوردم ولی از شام غم سوغات صبح روشن آوردم حسین جان نیمه جانی دارم و آن هم به صد زحمت به سوی تربت پاکت به صد جان کندن آوردم خمیدم در غمت اما ، علی گونه حسین جانم به غارت رفته ها را در مقام یک زن آوردم چهل منزل حماسه در چهل منزل غم و غربت چهل منزل سرافرازی برای تو من آوردم اگر چه تشنه ای برخیز و بنگر ای برادر جان ز چشمم چشمه ای سوی تو دامن دامن آوردم اگر انگشتر و انگشت تو اینجا به غارت رفت گرفتم خاتم و گهواره را با شیون آوردم نرفت از خاطرم عریان به روی خاک افتادی سری بردار که از بهر تنت پیراهن آوردم ✍ . @navaye_asheghaan
. فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت انگار بوی تربت مُهر مرا داشت راه نجف تا کربلا آغاز می شد بال کبوترها یکایک باز می شد چشمان دنیا محو این پرواز می شد این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت این عشق،مجنون را به لیلا می رساند شاه و گدا را پای سفره می نشاند آهندلی را تا حریمش می کشاند انگار که شش گوشه‌اش آهنرُبا داشت موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است با سینه زن‌هایش شَوی همراه..،خوب است آن‌قَدر طعم روضه ، بین راه ، خوب است زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت هر موکبی که پابرهنه می رسیدم بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم طعم خوش چای عراقی را چشیدم آن استکان هایی که طعم باده را داشت ما آیه های روشن فتح المبینیم فرزند خاکی امیرالمومنینیم ما سینه زن های یل ام البنینیم آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه با گریه کارم راه افتاده همیشه زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه مادر هوای کودکش را هر کجا داشت موکب به موکب با برادر های دینی با همسفرهای شریف اربعینی تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد نام و نشان ها نیز کارایی ندارد در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت شب‌گریه ها بغض‌گلو را حفظ می کرد با یار حال گفتگو را حفظ می کرد این آبله ها آبرو را حفظ می کرد هرسربلندی در کف پا ، زخم ها داشت یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم در نیمه‌شب..،با زخم پا..،دشوار رفتم با رخت پاره در دل انظار رفتم امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟ این‌ روزها از درد می بارم دوباره از هجر تو گریه شده کارم دوباره قصد گریز روضه را دارم دوباره می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت با قامتی خم خانمی از حال می رفت تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت روی سر خود چادر خیرالنسا داشت اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند انگشت بی انگشترش را جمع کردند شکرخدا که روستاشان بوریا داشت ✍ . @navaye_asheghaan
. السلام علیکِ یا شريكةَ الحسين تفسیر حسین و معنی دین زینب احیاگر کربلا و آئین زینب   روشنگر روح نهضت عاشورا آغازگر جهاد تبیین زینب ✍ . @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5902349585233218208.ogg
243.5K
.👆 (ع) مث یه کوهه پدرت حسین ناجی نوحه پدرت حسین منو ببر کرب و بلا یه شب تو رو به روح پدرت حسین اجدادمن،دادن با گریه عشقو یادِ من جزتو روضت،درنمیاد هیچ جایی دادِ من خوب میدونم،نوکری تو رو اولادِ من جانم حسین ای جانم حسین... همه ی آرامش من تویی به خدا نور چش من تویی جز تو ندارم کاری با کسی که آخرین خواهش من تویی خیلی مردی،تو منو پا روضت آدم کردی توی ایش شهر،میکنم به عشقت هیات گردی تو واللهِ،تنها درمون هر رنج و دردی جانم حسین ای جانم حسین... الهی زیر علمت باشم شامل لطف و کرمت باشم آرزومه با پدرو مادرم یه شب جمعه حرمت باشم دوسِت دارم،حس خاصی به پابوست دارم ساحلم که،انتظار اقیانوست دارم می دونی که،به همه کس گفتم دوسِت دارم جانم حسین ای جانم حسین... شعر و سبک ✍ . @navaye_asheghaan