eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
387 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
یا.mp3
7.55M
(زیبا و دلنشین) یابن الحسن، مرا تو آرام جان ❣ 🎤 🔹یابن الحسن،مرا تو آرام جان 🔹دیگر بیا،که میدهم بی تو جان 🔹در هر کجا، ز تو گرفتم نشان 🔹کرانه آسمان، بگو کجایی 🔸عمرم گذشت به دیدن روی تو 🔸به حسرت کوی تو،بگو کجایی 🔹یابن الحسن،مرا تو آرام جان 🔹دیگر بیا،که میدهم بی تو جان 🔹در هر کجا ز تو گرفتم نشان 🔹کرانه آسمان، بگو کجایی 🔸عمرم گذشت به دیدن روی تو 🔸به حسرت کوی تو،بگو کجایی ♻️ای جانا، وصالت آرزویم ♻️مأیوسم، نکن مرا مرنجان ♻️جاماندم، به پشت ابر غیبت ♻️از هجرت، دگر مرا مسوزان 🔰دل بردی و دل ستاندی از من 🔰اما حیف،که من تورا ندیدم 🔰تقدیرم، نما که من ببینم 🔰روزیکه، به خیمه ات رسیدم ♻️آغوش تو،پناه طوفان من ♻️با یاد تو،گرفته جانْ، جانِ من ♻️جانا ببین، که غرق حیرانیم ♻️همیشه بارانیم بیا نگارم 💠ای آخرین بهار این آسمان 💠ببین که هستم خزان 💠بیا نگارم 🔰سوی من، نظر نما که هستم 🔰محتاجِ نگاه مهربانت 🔰دل تنگت، که میشوم حبیبم 🔰می آیم به صحن جمکرانت ♻️گم گشتم،به ظلمت بیابان ♻️با نورت،ز کور ره، رهانم ♻️یادم کن به خلوت قنوتت ♻️دریابم، امام مهربانم 🟠دریابم، امام مهربانم 🟠 دریابم، امام مهربانم 🟠دریابم، امام مهربانم @navaye_asheghaan
. ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد ... الهم عجل لولیک الفرج 🌱 . @navaye_asheghaan
علیه‌السلام 🔹معجزۀ تازه🔹 صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات ابر شد و بر کویر دغدغه بارید صدات شعر شد و فتح قله‌های هنر کرد صدات بیرق هل من معین به بام فلق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنۀ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزۀ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد 📝 @navaye_asheghaan
علیه‌السلام 🔹فجر صادق🔹 و رستاخیز تو از چشم دنیا خواب خواهد برد شب تشویش را آن نور عالمتاب خواهد برد بتاب ای فجر صادق! روشنی‌بخش حقایق باش وگرنه دین ما را جعفر کذّاب خواهد برد رسیده سامری با صوت سحرانگیز دقّ‌الباب... اگر دل دل کنیم ایمانمان را «باب» خواهد برد تویی تنها تو باب‌الله و وجه‌الله و سِرّ‌الله کدامین مدّعی سهمی از این القاب خواهد برد؟! کسی که رو بگرداند از آن لبخند، خواهد باخت کسی که از نگاه تو شود سیراب، خواهد برد نگاهت نغمۀ باران، نگاهت چشمۀ ایمان نگاهت خستگی‌ها را از این مرداب خواهد برد جهان در انتظار آن نماز جمعه در اقصاست قنوت روح‌بخش تو دل از محراب خواهد برد :: غزل را تا زدم، دادم به دست رود؛ می‌دانم که این لب‌تشنه را تا خیمۀ او آب خواهد برد 📝 @navaye_asheghaan
1_7271330196.mp3
7.18M
🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸«دنیای دلگیر» محمدعلی قاسمی امام زمان بیچاره منم که یک عمر، عادت کردم به جدایی با اینکه غافلم از تو، امیدوارم که بیایی العجل قرار دل بیقرارم من که غیر از شما کسی رو ندارم نفس ها به شماره افتاد، داره منتظرت میمیره آقا یعنی میشه برگردی، دنیا بی شما دلگیره یا ایها الحبیب الغوث و الأمان یا ایها العزیز یا صاحب الزمان من حکم گل که ندارم، ای کاش خار تو نباشم یار خوبی که نبودم، ای کاش عار تو نباشم من وفا نکردم، تو به من وفا کن تو نماز شبت برا من دعا کن چقدر بده بین مردم، به تو عرض اردات کردم ولی با عملم می دونم، تو رو خیلی اذیت کردم دست مرا بگیر، بابای مهربان یا ایها العزیز یا صاحب الزمان دلتنگ روی تو هستم، یار نازنینم آقا خیلی سخته که تو باشی، من روتو نبینم آقا دوری از کوی تو عزیز علیّ نبینم روی تو عزیز علیّ به هوای تو پر می گیرم، به نگاه تو مجذوب میشم میدونم بدم اما آقا، تو دعا کنی من خوب میشم پرده به چشم ماست، روی شما عیان یا ایها العزیز یا صاحب الزمان الا امیر سحر، ای مسافر صحرا امید وصل تو را، بین هر دعا دارم مرا میان قنوت سحر، ز یاد مبر که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم آقا جانم ... بیا و نامه اعمال من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم
1 نمونه اشعار صلواتی برای شروع مجلس : 🛎🛎🛎🛎🛎🛎🛎🛎 👇👇👇👇👇👇 یا رب به دل خسته ی زینب تعجیل نما بر فرج مهدی زهرا صلوات همه گویند به امید ظهورش صلوات شاید این جمعه بیاید به تبرک حضورش صلوات 2 بر مهدی و سردار سپاه مهدی صلوات برجاذبه ی هر نگاه مهدی صلوات با یاد رخ قامت عباس علی بفرست به پیشگاه مهدی صلوات 3 برنائب بر حق امامت بر صاحب انوار قیامت صلوات خواهی که به روز حشر نگردی مایوس بفرست به پیشگاه مهدی صلوات 4 بر خاتم اوصیاء مهدی صلوات بر صاحب عصر ما به مهدی صلوات خواهی که خداوند بهشت بدهد بفرست تو بر حضرت مهدی صلوات 5 ای تشنه لبان جرعه ی آب حیات وی منتظران مقدم باب نجات از مهر و صفای دل و جان بفرستید تقدیم به محضر مهدی صلوات 6 بر مهدی ، دین منجی دنیا بر چهر ه ی آن ماه دل آرا صلوات در دامن نرجس گل زهرا بشکفت بر این گل و بر نرجس زهرا صلوات 7 بر خیز که حجت خدا می آید رحمت ز حریم کبریا ، می آید از گلشن عسکری گذر کن امشب بوی گل نرگس از فضا می آید صلوات 8 گل ها همه با اذن تو بر خاسته اند از بهر ظهور تو خود آراسته اند مردم همه در لحظه ی تحویل سال بی شک اول فرج تو را خاسته اند صلوات 9 بر گلشن گل به بوی مهدی صلوات بر شیفتگان کوی مهدی صلوات سر می زند از کنار کعبه خورشید بر سعی و طواف روی مهدی صلوات 10 ما دوست دار مصحف دین احمدیم اندر جهان به خلق دو عالم سرمدیم زیر ولای علی صف کشیده ایم چشم انتظاران مهدی آل محمدیم 11 برنائب برحق امامت صلوات برصاحب انوار قیامت صلوات خواهی که به روز حشر نگردی مایوس بفرست به پیشگاه مهدی صلوات 12 برخاتم اوصیاء مهدی صلوات برصاحب عصر ما مهدی صلوات خواهی که خداوند بهشتت ببرد بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات 13 ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات
مناجات قبل شروع زیارت عاشورا اومدم تنهای تنها.من همون تنهاترینم اومدم تواین غریبی.زیرسایتون بشینم اومده دوباره اونکه.بیقراروسربه زیره همه حاجتش همینه.پای پرچمت بمیره اومدم باآه وگریه.این قشنگ ترین سلامه همه ی داروندارم.اشک روی گونه هامه ازخودم گلایه دارم.منوازخودم جداکن روم سیاهه یابن زهرا.توبرای من دعاکن نکنه توالتهابه. روسیاهی هابمونم. امروزم بگذره ومن.ازرفیقام جابمونم دله من هوات وکرده.من هواموازتومیخوام اومدم بگم که امروز.کربلاموازتومیخوام 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 امام_حسین_مناجات قبل شروع زیارت عاشورا به غیر ماتم تو ماتمی ندارد دل اگر تو باب نجاتی غمی ندارد دل هوای مملکت سینه ام هوای شماست چرا که غیر شما محرمی ندارد دل دمم حسین ولی بازدم حسن جان است به غیر این دو دمه که دمی ندارد دل به یاد زخم تن تو اگر نریزد اشک برای زخم خودش مرهمی ندارد دل به غیر پرچم "لبّیک یا ابالاحرار" به روی شانه ی خود پرچمی ندارد دل به غیر مجلس ذکر حسین ع انصافاً هوای محفل دورهمی ندارد دل بیا و باز دل خسته را هوایی کن دلم شکسته مرا نیز کربلایی کن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ‏ شعرامام حسین قبل شروع زیارت عاشورا یاحسین درمانده وغریبم روزگاریست که غم شده نصیبم تویی دستگیروکشتی نجاتم حسین حسین برس به دادم وقتی ازتومیخونم آرومم توروضه هات ازغمه تومیخونم دلم توروضه هات جلامیگیره روح وروانم که صفامیگیره تورابحق علی اکبرت نزاردلم بی کربلابمیره تورابحق سه ساله دخترت جواب نکنی منوازپشت درت هرجایی که شادی اومدم سراغم هرجایی که غمی نشست توجانم توشادی وتوهرغمی حسین جان صدازدم تورابه حق احسان موقع جون دادن نکن رهامون غیرتویاری نداریم حسین جان حسین آرام جانم.حسین روح وروانم حسین درمون دردم.حسین دورت بگردم حسین ماهه شبه من.حسین ذکرلبه من حسین جانم حسین جان......... @navaye_asheghaan
38755_13961025234642_902015.mp3
917.4K
🔸سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها سر زده از سما،نور شمس ولا آمده هستی و،جانِ زهرا عصمت کبریا،یاور و دلربا بر شَهِ کربلا،جانِ زهرا آمد آمد عصمت صغری بنتُ الحیدر زینب کبری بنتُ الحیدر زینب کبری... ای گل فاطمه،مرغ جانم شد در هوای تو چون،یاکریمت آرزویم بُوَد،که بگیرم شبی جشن میلا تو،در حریمت مهر پاکت در سرشت ما که این باشد سرنوشت ما بنتُ الحیدر زینب کبری... وَ مِنَ المؤمنین،جلوه شد در تو اِی بانوی رحمت و،صبر و تقوی ای حجاب تو بر،جمله ی بانُوان اُلگویی بی نظیر،تا به عُقبی آیه های نصر عاشورا ای خورشید عصر عاشورا بنتُ الحیدر زینب کبری... ✍امیر عباسی @navaye_asheghaan
┄┅✵﷽✵┅┄ :آه گوشواره شکست/بی حیا سیلی زد با هر دوتا دست..... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ وای / از اون کوچه ها مادرم سیلی خورد خیلی بی هوا روی خــاک افتـــاده ناموس خدا وای / از اون کوچه ها وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم وای / از ضرب و کتک پاره کرد اون نامـرد اسنــاد فدک مـونده بودم تنهــا بی یار و کمک وای/ از ضرب و کتک وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم آه / جانم یا حسن می بینی این نامردا خیلی بَدن نگو پیــش بابا ، مــادر رو زدن آه / جانم یا حسن وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم آه / دستم رو بگیر که شدم با این سیلـــی از دنیا ســیر می دونم زود میشی با این غصه پیر آه / دستم رو بگیر وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم وای / از آتیش در جلوی این آتیـــش مــادر شد سپــر من هــزار بار میــگم لعنت بر عُمَــر وای / از آتیش در وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم وای / مادر خسته شد در به روش افتاد پهلوش بشکسته شد جلو چشمــاش دست حیـدر بسته شد وای / مادر خسته شد وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم وای / از نامــردمــا ناله می زد می برید حیــدر رو کجـا حــسابتون باشــه محـــشر با خــدا وای / از نامــردمــا وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @navaye_asheghaan
738.1K
(بسم رب الفاطمه) 🎤 🎼 دستگاه همایون گوشه شوشتری 🎶سبک:می گذرد کاروان..ـ ─‌‌‌‌‌‌‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎𖠇࿇𖠇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گؤزلرون آچ فاطمه ! اِیله حلال ، حیدری ســن منـی ترک اِیلمه ، ای گل نیــــلوفری @navaye_asheghaan
از زبان حضرت زینب سلام الله علیها: آنا سـن سیز آغلارام ئورَگیمــی داغـلارام هــر باخـاندا قـاپیــا گؤزلریمــی باغلارام😭 @navaye_asheghaan
«بسم رب الفاطمه» 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (خداحافــــظ ، گــل یــاس پیغمـــبر خداحافــــظ ، عزیـــزِ جـــان حیـدر۲) اشــــکآٓٓٓم بارونــه/دنیــــآٓٓٓم ویــرونه داغـــت تا ابــد ، به دل می مــــونه چشمــاتو بستی / از غصــه رَستــی پشت علی را از غم داغت شکستـی 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (بمیـــرم غصــهٔ حیـــدر پیـــرت کرد جفـــای دشمــن از دنیا سیـرت کرد۲) تو چٓٓٓٓشمام مونده / یه دٓٓٓٓنیا حسرت مــی میــرم آخــر از درد غــــربت بعــداز تو زهــــرا / زنـدونـه دنیـــا موندم میونِ این همـه نامردمیـــها 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (تو رفتـــی و نگاهـــم بر در مونده تو گوشــــم ناله های آخــر مونده۲) آه آٓٓٓز اون مسمـار / آه آٓٓٓز اون دیوار وقتی می بینم ، می میــرم هــر بار هـــر لحــظه داره/ زینب می بیــنه یادش میفته زخمـای پهلـو و سیـنه 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (امــان از اون وصــیت های آخـــر که با زینب ، چه ها گفتی ای مادر۲) روزیٓٓٓٓ از روزا / حسیـٓٓٓٓنـــم تنـــها لب تشنه میــــشه ســر از تن جدا باشــی تو یـارش / تنـــها نـذارش هر شب بذاری کاسهٔ آبی کنـارش 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها استاد قلی زاده 1401_9_24.m4a
10.49M
«بسم ربّ الفاطمــه» "کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود 🎼🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @navaye_asheghaan
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای داغـــدار روضـــهٔ خـــونبار ، الامان ای روضه خوان روضهٔ بانوی بی نشان ای منتقم ! به غــربت و تنهـــاییِ علی "عَجّلْ علیٰ ظُهورِکَ" یا صاحب الزمان 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :می گذرد کاروان..... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بندهای فارسی:⬇️⬇️⬇️ ای مَه پنــهان من یوسف کنعان من در شب تارم بتاب مهــر فروزان من بنگـــر حـال زارم العجل اشک غم می بارم العجل کی می رسـد انتـــظار ما به پایان گردد سحر با ظهورت شام هجران ❁❁❁❁❁❁❁❁ منــجی عــالم بیا منتـــــقم کـــربلا با علــم حیـــدری خیمهٔ حق کن بپا عطر ظهور داره حس میشه این دنیـا پـر از نرگس میشه ای آخرین منجیِ انسان یا مهدی ای احیــاگر دین و قرآن یامهدی ❁❁❁❁❁❁❁❁ ای پســـر فاطـــمه در دل این همـــهمه نام تــو را می کنـند پیر و جوان ، زمزمه از بیــــداد ظــالــم الامـــان برگرد ای مولای اِنس و جان جــانها بر لب آمد از هجــرانت مولا هر جمعه چشم انتظارت هستند آقا یا مهدی جان (۴) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بندهای ترکی:⬇️⬇️⬇️ دشت لر آواره ســـی دردلرین چــاره ســی گَل کی ساغالسین آقا قلبـــلرین یــاره ســی گلسون دردیمیز درمان اولار آیریلیــــق دُوری پایان اولار عاشقلرون سسلیر سنی هر جمعه لر گؤزلر یولدا گؤزلیرسنی هر جمعه لر ❁❁❁❁❁❁❁❁ یوللارا من هر سحر غملی باخیب آغلارام شعله چکن قلبیمی غم اودونا داغلارام ئولمزدیم گؤرسیدیم گؤل یؤزون بو درده بیـــر چـــاره قیـل اؤزون هجران داغی عاشق سینه سین یاندیردی غفـلتیـــمیز ، گَـلمـگیــــوی یـوبـــاندیردی ❁❁❁❁❁❁❁❁ آل عبـــــا دلبـــــری ای باشیمیز سروری آل اَله شمــشیریوی شاد ائله سن مادری گؤزلیر یولووی زهـرا آنان تِئــز گَـــله انتــقامین آلان سس گلیر کربلا ده یاره حنجر دن زهرا نین انتقامین آل ظــالم لردن یا مهدی جان (۴) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan
[بِسْمِ رَبِّ الْفٰاطِمَه] ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ماهم چـــرا یک هاله بر رخســـار دارد دریای چشـــمش گریهٔ خونبـــــار دارد داغی به قلبـــم می زند با قامتــی خم وقتی که دست خـــویش بر دیوار دارد من اولیـــن مظلـــــوم عــالم هستم اما این روزهـــا او غـــــربــت بسیـــار دارد گـــم می شود راه نفس در زخـــم سینه وقتی نگاهــــی سمــت آن مســمار دارد وقتی دعایش این شـده : "عَجِّل وَفاتی" یعنــــی بــرای رفتنــــش اصــــرار دارد از بــس شـــــده دلتنگ دیـــدار پیمـبــر در حـــوض کــوثر ، وعـــدهٔ دیـدار دارد درکوچه هاحیدرسلامش بی جواب است جــز فاطمـــه او محــرم اســــرار دارد؟ با ســردیِ همــسایه هایش باز هـر شب در زیــرِ لب "اَلجـــار ثـُـمَّ الـــدّار "دارد دارد به زیر لب ، ســـفارشــــها به زینب حــــرفی از عاشــــورا و یک پیکار دارد دیگر خیالش راحت از باب حسین است وقتی حسینش خواهــری غمخوار دارد آتش زدن ، شش ماهه کشتن از مدینه تا کــربلا این روضــه ها تکـــرار دارد صاحب عزای روضه ها فرزند زهراست او کــه نشــــان از حیــــدر کـــرّار دارد بر انتقــــامی ســـخت می آید بــزودی با دشمنــــان مـــادر خــــود ، کــار دارد ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۱۶ @navaye_asheghaan
(بسم رب الفاطمه) استقبال از حضرت استادمحمدعلی مجاهدی👇 (به دعا دست خود که برمی‌داشت بـذر آمیـن ، در آسمــان می‌کاشت) 𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇 بر زبان هر زمان که یاسین داشت آسمان را به سجـده وا می داشت خــانه را عطــــر یاس پر می کرد مــادر آن را بهشـــت می پنداشت ســــورهٔ قــدر و نـــور می بــارید تا قدم سمت عرش بر می داشت اســـتجابت میـــان دسـتـش بود در میان قنــوت ، گــل می کاشت دست گلچین به سمت گل چرخید آن گلـــی کـه جــوانه در بر داشت سوخت یاس علــی ، ولــی هــرگز پرچــم عشــق را زمیــن نگـذاشت ماه حیــدر خمیده می شــد چون در دلـش بار غصـــــه می انباشت خانه را دســت زینبــش مــی داد چونکه کوچکتــرش نمی انگاشت پیش چشــمش قیــام زینب بود پرچم نهضـــتی که می افراشت در شبی رفت و بعد از آن هر شب خانه اش عطریاس ویاسین داشت 𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇 ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۶ 𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇 @navaye_asheghaan
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :به سمت گودال از خیمه دویدم من.... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به سمت زهــرا تا به ســــر  دویدم من آتیــــش جلــوتر بود دیر رسیـــدم من بیـــن در و دیــوار فاطمـــه پـرپـر شــد دیــدم که قـــرآنــم بـدون کــوثــر شــد زهــرای مظلــــــومه(۴) میــونِ اون آتیش محشـــر کبـــریٰ بود نــوای "یا مهــــدی" رو لب زهــــرا بود امان از اون وقتی که در به روش افتاد نالهٔ زهــــرا داشت عرشو تکون می داد زهــرای مظلــــــومه(۴) می دید منـــو بردن  با دستـــای بسته دنبـال من بود با پهلـــــوی بشکســـته چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد غــلاف شمشیــــر و نمــی برم از یــاد زهـــرای مظلـــــومه(۴) کاش بجای دستام چشامو می بسـتن نمی دیدم وقتی بازوشو میشکـســتن این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد وقتی به جای من زهرا کتک می خورد زهــرای مظلــــومه(۴) جـــوون بیمـــارم قصـــد سفـــر داره نشــونیـــاش امـــا رو در و دیـــواره میـــره ولــی از این دشمنــــا بیــزاره سینـــهٔ مجروحش زخمـــــیِ مسماره زهــرای مظلــــومه(۴) میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن نــذار دل زینــب بگیـــــــره از غصـــه یا حسنــم بی من بمیــــــره از غصـــه مـــراقب اشـک نور دو عیــــنـــم باش شبــا به فکــــر آب برا حــسینـــم باش حسیــن مظلـــــومم(۴) رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
به نام خدا سبک:دامن کشان رفتی دلم زیر ورو شد.... ------------------------------------ (زبان حال امیر المومنین علیه السلام👇) زهــرا ،  حـلالـــم کـن ، (تو یـاس کبــودم۳) وقتـــی ، زمیــن خوردی( کنـارت نبــودم۳) ای مـــن فدای اشـــک و آه تــو عشــــق علــــی بـوده گنــاه تو (گل یاسـم۲) دلـم گرفتـــه از همــه (نرو جــانِ حیــدر۲) یه رحمی کن به حال ما (گل یاس پر پر۲) _________________ بـی مــن مــرو زهــرا (که یـاری نـدارم۳) می ســوزه از داغــت ، (دل بـی قرارم۳) مــرو یـاسِ جــوانِ خــانـهٔ حیــدر مـرو ای گـرمــیِ کاشــانـهٔ حیــدر (مـرو زهــرا۲) مـی دونـی دلشـکســته ام ،(بمـون یاورِ من۲) تمــوم دلخوشــیِ من ، (تویـی همســر من۲) _________________ (زبان حال حضرت زهرا علیهاسلام👇) حیـــدر حــلالـم کن ، (که دارم می میــرم۳) قـــرآن بخـــون امشــب( که آروم بگیــرم۳) حـلالــم کن ، علی جان ! زحمـتـت دادم نِمـــیره   غــــربـت  و آهِ تــو از  یـــادم (حـلالـم کن۲) نِمـــیره دســت  بســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲) نِمـــیره بُغــض خســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲) _________________ جـــانِ تـو  و  جــانِ  ( یتــیمــان زهـــرا۳) مـولا ! ببــین حــالِ ( پــریــشان  زهـــرا۳) سپــردم من به زینـب خـانه داری رو بگــیر از قلــب زینـب بـی قــراری رو (علــی جانم۲) دارم مــیرم ولــی بدون ! (به فکر حسینم۲) نذار بخوابه تشــنه لب ،( شبـی نور عیـنم۲) (حسیــن جانم۲) ------------------------------------ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ @navaye_asheghaan
«بسمِ ربّ الفاطمـه» :سلامٌ عَلیٰ ساکن کربلا   ┅‌‌‌‌‌‌┅┅‌‌‌‌‌‌┅┅┅┅‌‌‌‌‌‌┅‌‌‌‌‌‌┅‌‌‌‌‌‌┅‌‌‌‌‌‌┅‌‌‌‌‌‌┅‌‌‌‌‌‌┅ سلامٌ عَلـیٰ بنت خَیــرُالوَریٰ سلامی به بانوی خیرُالنســا سلامٌ علـیٰ غــربت فاطمــــه بر آن بی نشان،تربت فاطمـه ____________ (سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲ ___________ سلامی به تاجِ سرِ قدســیان به زهـرا ترین زهرهٔ آسمـــان سلامی به اولْ فـدای ولـــی بر آن یــاور با وفــای علـــی ____________ (سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲ ___________ سلامی به یاس جــوان علی بر آن بانوی قــدکمـــان علی ســلامـی به تنهــاییِ زینبین به داغِ دلِ مجتبی و حسین ____________ (سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲ ____________ سلامی به پهلوی بشکسته ات به ســوزِ دعاهای پیوستـه ات بر آن غربت بیتُ الاَحزانِ تو به اشــک و به آهِ یتیمــان تو ____________ (سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲ ____________ جفا از زمین و زمان دیده ای ستـم های نامردمان دیده ای زده آتش کین به جانت شـَرر که پرپر شدی بین دیوار و در ____________ (سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲ ____________ فدا شد که باشد حرم، بر قـرار به راه علی شد چنین جان نثار دفــاع ازحــریم ولایت خوشست در این راه زیبا شهادت خوشست ____________ (سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲ ____________ سلامی به شور آفرینان عشق سلامی به بانوی شهـر دمشق ســلامی به لب تشنــهٔ کــربلا به شــاه شهیـــدانِ بی ادعـــا ____________ ســلامٌ عَلـیٰ ســاکن کــربـلا(۲) امیری حسینٌ و نِعـمَ الامیر(۲) ____________رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند... زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مــرو از بَـرَم  یاس نیلـــوفــری تــو نــورِ امیـــد  دل حیــــدری بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه بدونِ تو گــریونه چشمـــای من مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه فدایی شـدی در دفاع از حـرم فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه علی بی تو دیگه نداره خوشی تو با رفتن خود منـو می کشی تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه مــرو زوده  یاس جــوان علی بمــون بــانوی قـد کمــان علی خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه بمــون مادری کن برا زینبـین نذار غم ببینه چشای حسین حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه قــرار مــن و تو ، باشــه  کربلا تو صحرای خونین و دشت بلا حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) @navaye_asheghaan
«بسم ربّ الفاطمــه» پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم قلب من مانندِ در می لرزد و بی اختیــار چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصور می کنم آسمـان ، دورِ ســرم گویا سیاهی می رود تـا درِ افتـــاده بـر  ســر را تصور می کنم در هجومِ بغض ها از پا میفتــم ناگهـــان بستنِ دستــانِ  حیـــدر را تصور می کنم آیه آیه اشک می بارد قلـم  آن لحظه که غـــربت آیـــات کـــوثـر را تصور می کنم از غـم و تنهـاییِ  زینب دلــم می گیرد و خانه داریهــای دختـــر را تصور می کنم می رود با این تصورها قرار از قلب من قلب نا آرام مــادر را تصـــور می کنــم ✍رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
«بسم ربّ الفاطمه» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بخــوان بِـلال ! اذان را به نام پیغمـــبر بخــوان تو أَشهــد أَنَّ محمّــدی دیگــــر بخوان دوباره که شاید ، مدینه بر خیزد مـدال عشـــق علـــی را به سینــه آویزد بخـوان به   أَشهــد أَنَّ علـــی ولـــیُّ الله که اوست حبل متین و علیست تنها راه اذان بگو که شهــادت دهــم به نام علــی بخوان که سجده کند عشق بر مقام علی بخوان اقامـــه شــــود راز در نمــاز نیاز بخوان که بشکفد از آن اذان ، گل اعجاز اذان بگـــو که بشـــوید غبــــار از  دلهــا اذان بگــــو که  برویــد بهــــار از  دلهـــا بگـــو دوباره طـــراوت بریزد از بـــاران اذان بگــو که دلــم را جــلا دهــی با آن بخوان که  روحِ دوباره به جسم برگردد بخوان که از شب غفلت ،طلسم برگردد و خواند و فاطمــه محوِ خدای اکبــر شــد همیـن که نـوبت عطــــر گـــل پیمبــر شــد دل حبیبــهٔ طاها شکــست و رفت از حال به لب از این غم هجران سرود شعر ملال: دریغ و درد ! پیمبـــر چه زود رفت از یاد سفــــارش ثقلیـــن از  زبانتـــان  افتـــاد! چقـــدر فاصــــله دارید از مــرام علـــی مگر شـــما نشنــیدید از مقـــام علـــی؟! "أنا مدینـــةُ العلم"و علیـست باب علـوم چرا شدید از این علم بیکران ، محروم؟ علــی نشــانهٔ اکمـــال دین و قرآن است علــی نمـــاد عدالت ، نماد میـــزان است علـی قسیــم بهشت و جهنــم است آری علـی به کلّ خـــلایق مقــــدّم است آری علیست اول و آخر ، پیِ چــه می گـردید؟! علیست با حق و حق با علیست بی تردید چه گویم از وجناتش که میر جنّت اوست ولیِّ بر حــقِ روز غـــدیر و حـجت  اوست دریغ ! حـــق و عـــدالت نیــامده به شمــا همـــای عشـــق و سعادت نیامده به شمــا کلام منبــر ناحــــق شـــد انتـــخاب شمــا سکوت بر ستـم و کین شده جواب شمــا غریب وبا دلِ درخون نشسته خواهم رفت نفـس بریده و پهــلو شکسته خواهم رفت حســــاب کار بمــــاند به نــزد پیغمبــــر که تا خدا چه بخواهد به عرصهٔ محشر 📝رقیه سعیدی‌(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ "کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود "کَلّمینــی"دختـر خَیــرُ الوَریٰ ، خَیــر النساء! چشم خود وا کن ببیــن اشک روانم می رود پــر مــزن از آشیـــــانم ای پرستـــوی علـــی زندگانــی ، دلخوشــی ، از آشیـــانم می رود با نفسهایی که سنگین می شود درسینه ات خنـــــده از روی لبـــان کـودکــانـــم می رود صحبت از رفتن نکن آتش به قلبم می زنی تیر داغت دم به دم بر استخــوانم می رود با وصیــت های تو دنیــا به چشمم تیره شد قبلِ تو با چشم خود دیدم که جانم می رود روشنـای چشم من ! باور ندارم نیمـه شب مـــاه من ، قامتْ کمان از آسمانم می رود باغبانی خسته ام وقتی که با دست خزان از بهـــار خــانه ام یــاس جــوانم می رود آیه آیه التمـــاسم آب شـــد در چشــــم من از همان وقتی که یاسین بر زبانم می رود فاطمه! ای کاش هرگزخانهٔ ما ، در نداشت با همین ای کاش ها آه از نهــــانم می رود ای تمــامِ لشــکــرم ، تنهـــاترینـــم بعــدِ تـو می روی همــراه تو گویـا جهـــانم می رود 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan
به نام خدا السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا _______________ طاقت نمی آورد کم کم پـشت آن در ، دست با ضـربِ پا از دَر جــدا شد بــارِ آخـر ، دست چون در گرفت آتش ، در ازجاکنده شد افتاد روی سر و سیـنه ، به رویِ پهلـو و بـر، دست آتش گذشت از دَر ، به روی صورتش چرخید تا سَر رسید و شد سپر ،بر گیسویِ سر، دست بـا آه سـردش آتـشِ دَر شــعلـه وَر تــر  شــد وقتی که می بستند آن لحظه ز حیدر، دست حیــــدر‌‌، یدُاللّه است و باشــد فـَوقَ أَیدیـهِم بوده مگر جز دست او در فتح خیبر ، دست؟ اُفـتان وخــیزان فاطــمه دنبال حــیدر بود آخـــر رسید و زد گـِـرِه برشال حیدر، دست در پیـش چشــمان علی ، زهـرا غریب افتاد دست غـلاف آزُرد از زهــرای اَطــهر ، دست   دیگر شبـیهِ آخـــر مَــــه ، رو به نقصان بود می پخــت نان ، اما برای چار اَختر ، دست می ریخــت بار غــم به رویِ شــانهٔ  زینــب وقتی که می زد شانه بر موهای دختر ،دست پــر زد شــــبانه وقــت پـروازش نـبود امــا حالا دعایـش را خـداوندش بر آورد سـت فهمــید مـولا نیمــه شب  وقت  وداع ِ یاس مســمارِ در برحال و روز گـل چه آورد ست یکباره دست از غسل دادن شست با حسرت وقتـی رسید آن لحظه بر پهلوی مادر، دست در غربت آن نیــمه شـب بی تاب می لرزید وقتی کفن می بست برجسم مطــهّر ، دست یک باغــبان همراه شش تن ، مخفیانه ،شب می بُرد تابـوت گـلی بر شــانه و بر، دست غیــر از علـــی ، زهرا ندارد مَحرَمی دیگر ای کاش می آمـد جلو از یک برادر ، دست در  هـالهٔ   نـوری  بـرآمــد از درون قبــر ســوی علی مانند دسـتان پیــمبر ، دست ای کــاش پیــغـمبر نـپرسد از علی امشب خورده چرا بر صـورت آیات کوثـر ، دست دســت  عــلی و اهـل بیــتش   رازهــا دارد این خانواده  دردها دیدست از هر ، دست در کــربلا هـــم معـــنیِ ایثــار شد تصــویر وقتــی جـدا  شد از ابا الفضل دلاور ، دست وقـت شفــاعت با خــودش می آوَرَد زهـــرا یک یادگار از نهر علقم ، روز محشـر ، دست _____________ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ┅═𑁍✿𑁍═┅─ @navaye_asheghaan
«بسم ربِّ الفاطمـه» فاطمیـــه غربت بی انتهـــای حیدر است فاطمیــــه سوز آه بی صدای حیدر است فاطمیـــه نالهٔ دیــوار و مسمـــار و در و حسرت چشمان پاک بچه های حیدر است خاطرات کوچه و بغض حسن ،اشک حسین غربت و بی مادری سهم سرای حیدر است در هجــوم طعنه های تلخ بعد از فاطمه چاه ، تنهــا مَحـرَم دردآشنای حیدر است جمــلهٔ "الجـار ثم الدار" در هر نیمه شب مثل زهرا در قنوت و ربّنــای حیدر است کاش قدری درک می کردند آن همسایه ها نور سبز استــجابت در دعای حیدر است حیـــدری که هر سلام بی جوابش آه بود شاهد این غربتش تنها خدای حیدر است آفتـــاب عــالم آرایی که در اوج کمـــال هردوعالم ذره ای درزیر پای حیدر است بوتــرابی که برایش تربت پاک بقیــــع نیمه شبهــا راز دار با وفای حیدر است هر کسی شد محرم بزم عزای فاطمـــه داغدار فاطمه ، تحت لوای حیدر است ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ @navaye_asheghaan
❃﷽❃ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نبـــــود موســـــم آتش بر آشــیانه زدن و یا کبــــوتر عــاشـــق ‌، میـان لانه زدن دمِ شکفتـــن گلبرگ غنــــچه بود و نبود زمان سیلـــیِ نیلـــی به یاس خـانه زدن کبــــوتری که شکسته ست بال پروازش رواست روی پــرش زخــــم تازیانه زدن؟ غلاف ، قصـهٔ تلخیـست در وِلای علــــی چه نارواست گلــش را به این بهانه زدن چه ســـاده بود بر اهــل سقـــیفه با آتش شـــــرار غـــم به دلِ صاحبِ زمـانه زدن فقــــط ز دست دو ملعونِ خوار می آمد دری به پهــــلوی ریحــانه عامدانه زدن چـــه نارواست به جـای تســــلّیِ خـاطر هــــزار تیــــر بلا را به دل ، نشـــانه زدن به خانه ای که دعایش به آستان می رفت روا نبــــود کــه آتـــش بر آســــتانه زدن چه خانه ای که در آن کار مادری این بود به اشـک ، بر نخ تسبیـــحِ نور ، دانه زدن برای مردم شهــرش قنـــوت پر می شد به استـجابت سبـــز از دعا ، جوانه زدن از این به بعد برایش چقــدر سنگین بود نفس کشیدن و مرهـم به زخم شانه زدن و سخت ترکه به دستی شکسته مادرنور به زلفِ آینــــهٔ دلشکــــسته ، شـــانه زدن تمـــام کـــرد ، رســــالات مـــادری را بـــا شکسته دست به دستاس و کارِ خانه زدن چه سخت بود برای علی که دور از چشم ســـرِ مزارِ عـــزیزی، ســـری شـــبانه زدن هنوز می رسد از پشت در ، به گوش زمان صـــدای ناله و فریاد از ایـن زمــــانه زدن شود چه خوب ، به همراه مهدیِ زهرا ســـری به تربت بانوی بی نشــــانه زدن ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۸ @navaye_asheghaan