eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
358 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ *شب ِ شهادت ِ بذار یه جور دیگه سلام بدیم:* السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَکْسُورَهِ ضِلْعُهَا، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا،السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا *شب ِ شهادت ِ، اگه شبش نبود نمی گفتم همین الان،وای مادرم،وای مادرم….* ممنونم اگر نروی می میرم اگر بروی *** *شب شهادت بی بی جانمون حضرت زهراست، امشب همه ی جلسه از ابتداش یا زبانحال ِ علی ِ، یا زبانحال فاطمه است.جای ِ دیگه هم نمیریم، امشب یا علی گریه می کنه زهرا حرف میزنه، یا زهراخمیده ی سر بلندی، وقتی می بینم می خندی ولی می دونم سه ماهه،سرت رو از درد می بندی می خوام بگم پیشم بمونی،ولی می دونم نمیتونی برو ولی تو با فراقت، دل ِ علی رو می سوزونی  *دید حال ِ علی منقلب ِ،گفت: آقاجان،قربونت برم بذار من یه ذره باهات حرف بزنم.”امشب روضه ی من روضه ی نگرانیهای یه مادر ِ دم ِ رفتن ِ، امشب می دونی مادر ما نگرون چی بود؟ هر مادری می خواد بره نگرانه،یه نگرانی برا خودش داشت، چند روز ِ پیش این نگرانی رفع شد، تا نگاهش به تابوت افتاد یه لبخند زد، خیالم راحت شد حجم بدنم رو کسی نمی بینه، دیگه نگران نیستم خدا رو شکر.دیگه نگران چی بود؟امشب به خاطر بی بی یه قدم بگذار، وسط روضه باید پند بگیری، باید درس بگیری، چه اتفاقی  می افته شب شهادت امیرالمؤمنین می فرمایند:فاطمه دیگه نگران چی هستی؟ علی جان، بچه هامو می بینم دارم اشک می ریزم،علی جان نگران گهنکارای امتم هستم،از خدا خواستم: “یَغْفِرُ لِعُصَاهِ اُمَّتی” فاطمه شب شهادت میگه:خدایا به حق اشک چشم بچه هام گنهکاران امت ِ من رو ببخش،دست ِ اونها خالی ِ. حالا من امشب قول بدم بگم مادر نگران نباش،دیگه قول میدم سمت گناه نرم، مادر نگران ِ من و تو بوده دم آخر.دیگه نگران چی بود؟روایت میگه:نگران ِ علی بود،یه نگاه کرد مولا دید بی بی به پهنای صورت داره اشک می ریزه، علی جان: “أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی” علی جان نگرانم بعد از من با تو چه می کنند. تو دیگه یار نداری،طرفدار نداری.نگران بچه هاش هم بود،یه نگاه به علی کرد،صدا زد:علی جان،“أَبکنِی وَأَبک لیتَامی” علی برا من و یتیم هام گریه کن، “وَلاتَنْس ِقَتیل‌َ العِدَاء بطَف‌ِّ الْعِرَاق”‌ِ. علی جان حسینم رو یادت نره* ای تشنه لب حسین حسین حسین عشق زینب حسین حسین حسین شب شهادت، بی بی ِ ما به امیرالمؤمنین گفت: وَلاتَنْس ِقَتیل‌َ العِدَاء بطَف‌ِّ الْعِرَاق‌ِ. بیا من و تو هم یه عهد ببندیم،همه دستاشون رو بدهند به هم، بیایید همه با هم یه قولی به بی بی بدهیم،دست هم رو می گیریم،یه عهد می بندیم، مادر جان، ما هم امشب عهد می بندیم حسینت رو فراموش نمی کنیم،بلند بگو: حسین….” ابد والله یا زهراء ما ننسی حسینا”  ماهم حسینت رو فراموش نمی کنیم، نه فقط من و تو، خود اهلبیت هم حسین رو فراموش نکردند،زهرا با روضه ی حسین جون داد،پیغمبر هم با روضه ی حسین جون داد، دم آخر ابی عبدالله رو سینه اش بود جون داد،امیرالمومنین هم شام بیست و یکم با حسین جون داد، امام حسن هم “ لا یوم کیومک یا اباعبدالله” گفت.امام سجاد،امام باقر،امام کاظم،امشب ببرمت حرم ِ امام رضا،روزی ِ امشب ِ مارو امام رضا بده. آقا جان شما همه رو بردی کربلا،صدا زد:” إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” چرا میگم امام رضا؟ می خوام امشب پاک پاک بری بیرون،چرا “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” فرمود: “فَإِنَّ الْبُکَاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ.” امام رضا راه رو به من و تو نشون داده،نسخه رو امام رضا پیچیده، که گناه داری،روسیاهی،” ذُّنُوبَ الْعِظَامَ”راه پاک شدنش فقط گریه برای حسین ِ،چشم آقا،چشم،جون بخواه. کجا بریم گریه کنیم؟خودت روضه بخون یا امام رضا، خود ِ امام رضا روضه خونده،چی روضه ای خونده؟ “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ”. مثل مذبوح سر ِ حسین مارو بریدند،حسین…. من از امام رضا عذر میخوام،آقا شما گفتید،مگر نه من جرأت نمی کردم،بابا مذبوح تکلیفش معلوم ِ، روضه ی من یه شباهت ِ،یه فرق ِ،آدم رو میکشه،شباهت اینه:ما رسم داریم،یه قربونی رو بخوان ذبح کنند،همه دورش حلقه می زنند،همه خوشحالند، هر کی میگه:یه سهمی از این قربانی مال منه،کربلا دور ِ حسین حلقه زدند، اخنس گفت:عمامه اش مال من، خولی گفت:سربریده اش مال من، یکی گفت:انگشترش مال من، یکی گفت:پیراهنش مال من. این ها شباهت بود، حالا فرقش رو گوش بده:ما رسم داریم،قربانی رو بخوان ذبح کنند،آبش میدن،آبم نخوره لب هاش رو به زور خیس می کنند، رو به قبله اش می کنند،آخ بمیرم برات:“السلام علیک مذبوح من القفا” حسین…..
برای مادرانی که در دامان پاک آنها مداحان اهل البیت (ع) پروش یافته اند **** الا ای شمع بزم خانه مادر تو چون گل بودی و پروانه مادر اگرچه رفته ای ، از دل نرفتی بجا ماندی ، ازین محفل نرفتی تو از دنیا گذر کردی ولیکن بجا ماندی تو مادر در دل من به سوی جنّت حق پر گشودی کنیز حضرت صدّیقه بودی ز شیر مهر تو من پا گرفتم مسیر عشق از مولا گرفتم ز لطف تو.چنین بر پا شدم من غلام حضرت مولا شدم من ز تو ممنونم ای مادر که با عشق مرا بردی به سمت نور تا عشق تو بودی مهر و ماه روزگارم تو دادی در دو عالم اعتبارم به من درس وفا آموختی تو چراغ عاشقی افروختی تو مرا با مهر زهرا پروراندی گلاب اشکِ خود بر من فشاندی لباس نوکری را از تو دارم که خود را از محبّان می شمارم مرا بُردی به بزم آل عصمت در آنجا داده ای شیر محبّت در آغوش تو بودم گریه کردی دو چشم خود گشودم گریه کردی ز تو دارم نشانِ ذاکری را تواَم دادی زبان ذاکری را اگر من نوکر آل رسولم ز لطفت کرده اند آنان قبولم الا ای مادر بهتر ز جانم ز فقدان تو خون بر دل فشانم فدای آن نگاه مهربانت به روی دیده دارم ارغوانت فدای ناله های یا حسینت هنوز آید صدای یا حسینت خدا را شاکرم ای پاک دامن که داده مادری مثل تو بر من چه مادر ، مادری رهپوی زهرا چه مادر ، مادری لبریز تقوا چه مادر ، مادری در خط زینب چه مادر ، مادری رهپوی مکتب فدای او که عطر گلشنم کرد لباس عشق حیدر بر تنم کرد ازو خاکِ ره اهل یقینم غلام درگه حَبْلُ الْمَتینم ز اشک او ولایت باورم من به درگاه ولایت نوکرم من ز مهرش ، مهرِ ثارُالله دارم ز لطف او دلی آگاه دارم دلِ آگاه من کرب و بلایی ست معطّر از شمیم نینوایی ست الا مادر که یاس گلشنی تو همیشه زنده در قلب منی تو oo محمود تاری "یاسر"
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ چرا بانوی من امروز از جا بر نمی خیزی زاشک فضه و افغان اسما بر نمی خیزی به هنگامی که خوابیدی تو خود گفتی صدایم کن صدایت می کنم آهسته امّا بر نمی خیزی چنان هر روزحاضر کرده ام آب وضویت بود وقت نماز ظهرآیا  بر نمی خیزی حسن بالای سر گرید چرا سر بر نمی گیری حسین افتاده برپایت که بر پا بر نمی خیزی صدای کوبه ی در می رسد گویا علی آمد نه بهر من چرا از بهر مولا بر نمی خیزی دلها بره مدینه ، فرمودند : اسماء برایم آب بیاور وضو گرفتند ، به روایتی غسل کردند ، خود را معطر نمودند ، جامه نو به تن کرد آخر فاطمه می خواهد به ملاقات رسول الله برود ، یک جامه به بدن کشیدند فرمودند  : اسماء ساعتی صبر کن ، مرا صدا بزن اگر دیدی جواب ندادم بفرست مسجد امیر المؤمنین را خبر کنند ، اسماء می گوید: ساعتی بعد زهرا را صدا زدم ، دیدم جواب نمی دهد ، همین که جامه را از روی زهرا کنار زدم دیدم فاطمه جان داده ، صدای ناله اسماء بلند شد ، گریبان خود را چاک زد  حَسنین وارد خانه شدند اسماء هیچوقت سابقه نداشت مادر این موقع بخوابد . دوید امام حسین کنار بستر مادر همین که بدن مادر حرکت داد  دید مادراز دنیا رفته صدا زد : یا اَخاه آجَرَکَ اللهُ فی ِ الوالِدَةِ . امام حسن آمد کنار بدن مادر صورت به صورت مادر گذاشت ، امام حسین صورت به کف پای مادر ، صدا می زند مادر من حسینم با من حرف بزن . اینجا صورت به کف پای مادر جوانش گذاشت کربلا هم خم شد کنار بدن علی اکبر ، صورت به صورت غرق خون میوه ی دلش علی اکبر گذاشت ، همه بگوئیم یا حسین . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت حضرت زهرا س مسجد بابانبی .m4a
10.31M
بانوای گرم استاد کربلایی هادی صالحی بزرگوار(اراک)
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ 😭 در آتـش نمـرودیان در داشـت می سـوخت در بر دل سـوزان مادر داشـت می سـوخت گلها هـراســان باغـبـان ســــر در گــــریبان دربین آتش باغ کـوثر داشـت می سـوخت با بانــگ یا بابا رســـــول الله زهـــــــــرا جان علی قلـب پیمبـر داشــت می سوخت چشم حسن می خواسـت بر آتـش زند آب اما دلش ازسوی دیگر داشـت می سـوخت ازشاخه ی خم گشته یک گل چیده می‌شد در ،بر گل نشکفته پرپر داشت می سوخت با گفتن فضـــــــه خـــذینــی فضــــه آمد بانوی خودرا از زمین برداشت می سوخت زهـــــرا میـان شعـله ها فـــــــریاد می زد زینب در اه وای مـادر داشـت می سـوخت حـــال و هـوای آســـمان خــاکـســتری بود انگار از روح الامین پر داشـت می سوخت در آخــرین ســـاعات عمــرش قطره قطره مانند شمعی بین بسـتر داشت می سوخت از درد پهلو زخـــم بازویـش نمی سوخت تنها به مظلومی حیدر داشـت می سوخت آمـــد ز یک شـــاعر بیادم ایـن دو مصـراع وقت قرائت پای تا سر داشت می سوخت "ما عشـق را پشــت در ایـن خــانه دیدیم زهرا درآتش بود و حیدر داشت می سوخت" (۱) شعر:حاج محمد نعیمی(قم المقدسه) : ۱) این بیت از آقای حسن بیاتانی می باشد.
نوحه؛ چشمۀ نور.mp3
1.11M
«چشـــمۀ نور» چشمۀ خیر و برکتی، بر همه عالم حجتی بایتیمان هم‌سفره‌ای،با ملائک هم‌صحبتی دو چشمم به شوق تو کوثر شد لبم با ثنایـت معطــر شد دلم تا حریمت کبوتر شد (( یا زهرا،،، یا زهرا )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر پیمبر هم مـادری، قوّتِ قلب حیدری علت خلقِ عالمی، چشمۀ نوری، کوثری ندارم غمـی در دلم دیگـر که حس می‌شودسایه‌ات بر سر تو را تا صدا می‌زنم مادر (( یا زهرا،،، یا زهرا )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سوزد از آهت سینه‌ها، جان‌نثارت آیینه‌ها چادرت داردوصله‌ها،دست تو دارد پـینه‌ها مشامم پر از عطر نانِ توست تمام دو عـالم از آنِ توست خدا حافظ شیعیانِ توست (( یا زهرا،،، یا زهرا )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شاعر:
نوحه، یار حیدر.mp3
949.3K
«بنت رسول الله» یاسین و نور و هل أتی زهرا تفـســـــیر نـاب انــــمـا زهرا او حجت بر حجج الله است کـــــوثـر قــرآن خــــدا زهرا ای مهــر و ماه عالم بر زخم دل‌ها مرهم ای نور چشــم خاتم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هستی ز دل‌هـای همــــه آگاه دشمــن به حبّ تو نـدارد راه یا فاطمــــه انســـــیة الحورا یا فاطمه بنــت رســــول الله هــر ملک کـــه می‌آمد بوسه بر دستت می‌زد مولاتـی زهـــــــرا مدد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خـــیـر کثــــیر همـــۀ دنیـــــا بانـــوی آب و مـــــــادر دریـا ای صبح وظهر وشب نگاه تو آرامـــــش همیشـــــــۀ مـــولا شد دنیا با تو محشر چادرت ســــــایۀ سر یا زهــــــرا یار حیدر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:علی پورزمان
4_5816820929350602613.mp3
1.53M
خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت از آتیش و هیزم و درِ بهشت خودش نوشت - به معــاویـه نوشت از میخ و پهلوی مادرِ بهشت ((خودش نوشت -خود قاتلش نوشت)) کاری کردم با تازیونه / دستش بیفته / در کمی واشه کاری کردم پشت در اُفتاد/یه جوری زدم /نتونه پاشه کاری کردم تا آخر عمر / این صحنه یاد / مرتضی باشه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خودش زده - خود قاتلش زده رفته و حالا تو و کوچه اومده حسن نگفت - کی میدونه چی شده؟ روی چـــادر چـــرا جای لگـده؟ ((خودش زده - خود قاتلش زده)) کاری کرده هم چش زهرا/هم چش حسن/سیاهی میره کاری کرده برا پا شدن /بی بی از حسن / کمک میگیره کاری کرده کـــریم عالم / توو بچـگی از / زندگی سیره شعر:عبدالله باقری
گاهی خیال می‌کنم از مـن بریــده‌ای جـایی دِگــَر نگارِ دِگــَـر برگـــزیده‌ای گاهی خیال می‌کنم اِی ماهِ پشـتِ ابر آلودگـیِ خـلوت ایــن بنـــده دیـده‌ای گاهی خیال می‌کنم از من جـدا شدی دیدی گـناهـکارم و پا پَس کشـیده‌ای گاهی خیال می‌کنم ازجمعه خسته‌ای آنقـدر طعــمِ تلخ غــریبی چـشیده‌ای گاهی‌خیال‌می‌کنم از طاق نصـــرتِ،،، این شهرِشَر تومیوه‌یِ‌خِیری‌نَچیده‌ای گاهی خیال می‌کنم از اشک‌ِچشـم‌ِمن تنها نِفـاق و دردِ دورویی خــریده‌ای گاهی خیال می‌کنم از گوشـه‌یِ بقیع بغضــی برای ســینـه‌یِ من آفریده‌ای گاهی خیال می‌کنم ازاین همه دروغ تنها به فکر سیصــد ُو اَندی پدیده‌ای گاهی خیــال می‌کنم از داغِ مــادرت مثل حسـن چقــدر لبَت را گــَزیده‌ای گاهی خــیال می‌کنـم هر وقت آمدی اَجـری برایِ عاشقِ درخـون تـپیده‌ای دور از خیال می‌شدم و می‌زنم صدا هرجـا صدا زدم تو صـدایم شنیده‌ای شعر:حسین ایمانی
56.5K
(( زعرش خدا آید این زمزمه))(۲) (( نــدای ســلامُ علی فاطــمه))(۲) به روز قــــیامت قـــیامت کند به سوی خداعرض حاجت کند که از فاطمـیّــون شـفاعت کند برای بهشـــت خــــــــدا فاطمه عجـب حق او را ادا کــرده اند عطا کـرده بود و جفا کرده اند گلش را ز شـاخه جدا کرده اند کشـــــید آه واغـــــربتا فاطمه همان گل شد در جـوانی خزان بُــــوَد داغ او بر دل باغــــبان به دستش بُوَد اخـــتیار جـنان کند شیــــــعیان را جدا فاطمه ز سیلی به رویش نشـانه زدند به پهلوی او درب خـانه زدند به بازوی او تازیـــــانه زدند به راه علی شـد فــــدا فاطـمه به پشت در خـانه می زد نفس که یا فضه مُردم به دادم برس بیا مُحســنم پرکـشید از قفس علی را نمی زد صـــــدا فاطمه به قرآن ثناگــــو خـدایت شود نبی گفـته جـــانم فدایت شود علی شـــــمع بزم عـزایت شود بگـــــیرد بــرایت عـــزا فاطمه خدا خصلتی و پیمــبر سرشت امینی چه در الغدیرش نوشـت (۱) بُوَد فاطمـــــه آبـــروی بهشــت کنــــد بر مُحــــبّان دعا فاطـمه :محمد نعیمی (قم المقدسه) نوشت: ۱)__مرحوم علامه ی امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر .
AUD-20210805-WA0000.mp3
7.95M
یا زهرا🖤 ناحله الجسم یعنی حامد زمانی ●♬می نویسیم اگر یا زهرا، کار داریم همه با زهرا می نویسیم اگر یا زهرا، کار داریم همه با زهرا. 😭😭😭 می نویسیم هزاران دفعه فاطمه، فاطمه، زهرا، زهرا♪●♬ وصف او را ز سر ناچاری می نویسیم و الا زهرا، فاطمه بود، سراپا احمد ♪●♬مصطفی بود سراپا زهرا هر کسی را که ز نسلش دیدیم هر کسی را که ز نسلش دیدیم حرمی داشته الا زهرا 😭😭😭 ناحلة الجسم یعنی نحیف و دلشکسته میری جوونی اما مادر پیری بهونه سفر می گیری 😭😭😭 باکیة العین یعنی بارون غصه‌ها می باره ♪●♬چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره منهدة الرکن یعنی توون برات نمونده بانو کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو معصبة الراس یعنی بستی سری رو که پر درده رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده. جوری لگد خوردی که ♪●♬نمی تونی بلند شی از جات جای غلافه رو بازوهات داری میری کنار بابات هیچ کسی ای وای من نگفت تو کوچه به اون کافر نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت، ای مادر وای مادرم… وای مادرم وای مادرم… وای مادرم😭😭 ناحلة الجسم یعنی نحیف و دلشکسته میری ♪●♬جوونی اما مادر پیری بهونه سفر می گیری باکیة العین یعنی بارون غصه‌ها می باره♪●♬ چشای مادر ما تاره ♪●♬دیگه علی شده بیچاره منهدة الرکن یعنی توون برات نمونده بانو کی قلبتو سوزونده بانو♪●♬ کی بالتو شکونده بانو معصبة الراس یعنی ♪●♬بستی سری رو که پر درده رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♪●♬ جوری لگد خوردی که نمی تونی بلند شی از جات ♪●♬جای غلافه رو بازوهات داری میری کنار بابات هیچ کسی ای وای من نگفت تو کوچه به اون کافر نزن😭😭😭😭 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زمینه، روزگار بی‌کسی.mp3
1.13M
« روزگار بی‌کسی » فاطمه من موندم و این‌همه دلواپسی آروم آروم می‌رســـه روزگار بی‌کسی بارونی شـده چشــام زهرا، صبر من سـر اومده امشب باز بـرای تو دعــــا کـــردم، با حسین و حسـن و زینب زهــــرا بعـــد تـو بی‌یاورم بی‌تو بی‌کـس و غریب‌ترم ((یا فاطمه نرو،،،یا فاطمه نرو،،،))(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در شده سینه‌زنت روز وشب با چشم تر ســـر روی دیـوار غـــم تا ابد می‌ذاره در خونه‌مون می‌شه عزاخونه، سـایه‌ت از سرم اگه کم شه می‌شکـنه قامـت یک خونه، قامــت مـادر اگه خـــم شه روی دوش مـــن بار غـمـــه خســته‌م بعد تو من از همه ((یا فاطمه نرو،،،یا فاطمه نرو،،،))(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:محمدرضا_رضایی #محمدرضا_رضایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋 یه دختر شامی تو کوچه ها / (س) با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه دختر شامی تو کوچه‌ها یهو زمین خورد جلوی چشام باباش زود اومد بغلش گرفت وقتی صدا زد بابامو میخوام پس چرا من که میخورم زمین سنان میاد مشکلو حل کنه پا نمیشم این‌دفعه چون باید بابام بیاد منو بغل کنه اما... بابا نیومد شمر اومد بهم لگد زد گفت پاشو یه عالمه حرف بد زد دیگه نمیگم حرفاشو "امون، ای دل / امون، ای دل" بعد همون شبی که گم شدم مرگمو از خدا میخوام همین تقصیر من چی بود هلم دادن از روی ناقه افتادم زمین تنهایی خیلی ترسیدم ولی یه فکری هی آرامشم میداد عموم اگه بفهمه گم شدم دنبالم هرجوری شده میاد اما... عمو‌ نیومد زجر اومد همون که دستش سنگینه یه جوری محکم سیلی زد دیگه چشام تار میبینه "امون، ای دل / امون، ای دل" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤 .👇
4_5843747651287257379.mp3
5.59M
| یه دختر شامی تو کوچه ها
Shab2Fatemieh1-1401[03].mp3
4.49M
بی تو چه کند مولا؟ یا فاطمه الزهرا! افــــتاده علی از پا، یا فاطـمه الزهرا! وقت ست که از رحمت،دستی زعلی گیری افــــتاده ز پا مــولا، یا فاطمه الزهرا! بعد از تو علی از پای افتاد و ز غم خو کرد با خــــانه نشینی‏ها، یا فاطمه الزهرا! رفتی و علی بی تو بیت الحزنی دارد پر ناله و پر غـــوغا، یا فاطمه الزهرا! چومحرم رازی نیست، باچاه سخن گوید تنهاســـت علی تــنها یا فاطمه الزهرا! شب ها به مزار تو،می‏گرید ومی‏سوزد چون شمع ز سر تا پا، یا فاطمه الزهرا! برخاک مزار تو،خون ریخت به جای اشک از دیده‏ی خـــون پالا، یا فاطمه الزهرا! بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‏زد می‏ریخت چو آب اَسما،یا فاطمه الزهرا! دامان علی از اشک پر کوکب و اختر شد در آن شـب محنـــت‏زا، یا فاطمه الزهرا! هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قـــــبر تو ناپیــدا، یا فاطــمه الزهرا!
✨امشب قبل از خواب 🌸زمزمه کنیم ✨اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ 🌸امُورِنا خَیْراً ✨خداوندا 🙏 🌸آخر و عاقبت کارهاے ✨ما را ختم به خیر کن 🌸آمین🤲 شبتون پر از آرامش🌙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍀🌹🌹🍀🌹: 💚یاعلی ذاتت ثبوت قل هوالله اَحد 💚نـام تـو نقش نگین امراللهُ الصمـد 💜لَم یلِداز مادرگیتی ولم یولد چو تو 💜لَم یکُن بَعدازنبی مثلت له کفوااحد 💚یارب دل مرده مرا احیاء کن 🌳برروی گدای نیمه شب درواکن 💚سوگندبه محمد(ص)وعلی وزهرا 🌳پـرونده ی اعمال مرا امضـاء کن 💚هر،روزخودراباذکرشریف صلوات 💚بـرحضرت محمـدو خانـدان پاک و 💚شـریف و مطهرش شــروع کنیــم 💜اَللّٰهُـمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💚 💚َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُـم💜 🍃🍀الّلهُمَّ🌳 🍃💚صلّ 🌳 🍃🍀علْی 🌳 🍃💚محَمَّد🌳 🍃🍀وآلَ 🌳 🍃💚محَمَّدٍ🌳 🍃🍀وعَجِّل🌳 🍃💚 فرَجَهُم🌳 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍀🌺🌹☘🌷🍀🌺🌹☘🌷
. عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف گاهی خیال می‌کنم از من بریده‌ای جایی دِگــَر نگارِ دِگــَر برگـزیده‌ای گاهی خیال می‌کنم اِی ماهِ پشتِ ابر آلودگـیِ خـلوت این بنده دیده‌ای گاهی خیال می‌کنم از من جدا شدی دیدی گـناهـکارم و پا پَس کشیده‌ای گاهی خیال می‌کنم ازجمعه خسته‌ای آنقـدر طعمِ تلخ غـریبی چـشیده‌ای گاهی‌خیال‌می‌کنم از طاق نصرتِ…. این شهرِشَر تو میوه‌یِ‌خِیری‌نَچیده‌ای گاهی خیال می‌کنم از اشک‌ِچشم‌ِمن تنها نِفاق و دردِ دورویی خـریده‌ای گاهی خیال می‌کنم از گوشه‌یِ بقیع بغضی برای سینه‌یِ من آفریده‌ای گاهی خیال می‌کنم از این همه دروغ تنها به فکر سیصد ُو اَندی پدیده‌ای گاهی خیال می‌کنم از داغِ مادرت مثل حسـن چقدر لبَت را گــَزیده‌ای گاهی خیال می‌کنم هر وقت آمدی اَجـری برایِ عاشقِ درخون تپیده‌ای دور از خیال می‌شوم و می‌زنم صدا هرجا صدا زدم تو صـدایم شنیده‌ای حسین ایمانی ✍
. سلام اللّه علیها‌ اِعتقادم اِعتبارم اِفتخارم فاطمه آبرویم عزّتم دار ُو ندارم فاطمه سنگِ عشقِ مرتضی را می‌زنم بر سینه‌اَم جان‌نثارِ حیدرم آموزگارم فاطمه سائلی هستم سرِ خوانِ کریمِ اهلِ بیت پایِ خوانِ نان‌خورانَت ریزه‌خوارم فاطمه عمرِ خود را کرده‌ام وقفِ حسین و کربلا من بدم امّا حسین را دوست دارم فاطمه خوب و بد هر چه که هستم آمدم پایِ عَلم در عزایت بی‌قرارم اِی قرارم فاطمه از در وُ دیوار وُ میخ وُ کوچه‌یِ تنگ وُ غلاف شاکی‌اَم دارم گِله چشم‌انتظارم فاطمه می‌رسد روزِ تقاصِ یاسِ نیلیِ علی تو سفارش چون کُنی سربازِ یارم فاطمه   ...............................................................
مداحی آنلاین - فاطمه مادرمه - رسولی.mp3
4.81M
الهی بمیرم این روزا تب داره مادر الهی بمیرم این شبا تا صبح بیداره مادر درد داره اما لبخند میزنه خیلی به فکر فردای منه مادره دیگه میسوزه از تب چیزی نمیگه امشب و هرشب چیزی نمیگه مادره دیگه دنیا برا من شیرینه تا وقتی سایش رو سرمه دنیای من مادرمه فاطمه مادرمه و **** الهی بمیرم که چه زود پیر شده مادر الهی بمیرم انگار از دنیا سیر شده مادر با اینکه روی پاهاش ورمه هرجای خونه دور و برمه مادره دیگه از درد بازوش چیزی نمیگه از زخم پهلوش چیزی نمیگه مادره دیگه دنیا به دردام تسکینه تا وقتی سایش رو سرمه دنیای من مادرمه فاطمه مادرمه و **** الهی بمیرم نفساش شده حیاتی الهی بمیرم که شده ذکرش عجل وفاتی با اینکه مادر قدش خمیده توی نگاهش نور امیده مادره دیگه دلگیره اما چیزی نمیگه میمیره اما چیزی نمیگه مادره دیگه دنیا به کامم شیرینه تا وقتی سایش رو سرمه دنیای من مادرمه فاطمه مادرمه و
8. سلحشور ، نوکر.mp3
5.31M
مداح:👌👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کي ميگه من نوکرشم حسين کجا و ما کجا ؟ فقط اينو خوب ميدونم دلم رو برده به خدا ... کاسه ی صبرِ عمه رو دشمن ميخاد سر بياره شمشيري ميخاد بي هوا از پا تورو در بياره من و پيشِ ، پاي شمعت خاکسترم کن شبيه ششماهه سربازِ آخرم کن غريبونه ... توي عاقوشت ، مثل قاسم به راه خود اي عمو ، بي دست و سرم کن عموجان (4) دشمنت از مسلموني خبر نداره به خدا سرِ عزيز خدا رو از تن ميخاد کنه جدا نمي خوام درد غريبيت رو دل بمونه که کشتي تو در اين خاک و گِل بمونه عموجان (4) •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•