eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
387 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1. کعبه اگر.mp3
4.46M
کعبه ، یک زمزم اگر در همه عالَم دارد چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد ... هر کجا مُلک خدا هست حسینیه ی توست هر که را می‌نگرم شورِ محرّم دارد نه محرّم ، نه صفر ، بلکه همه دوره‌ی سال کعبه با یاد غمت ، جامه‌ی ماتم دارد ( یا حسین و یاحسین یاحسین و یاحسین ) تکرار روضه‌خوانِ تو خدا، گریه‌کنِ تو آدم اشک ، ارثی است که ذریّه‌ی آدم دارد جان هر شیعه به قربانِ اباعبدالله به فدای لب عطشانِ اباعبدالله مادرم گفته به من در عوضِ لالایی پسرم جان تو و جانِ اباعبدالله مادرم حضرت زهرا به روی قبرم بنویسید ز خویشان اباعبدالله ... ( یااباعبدالله ، یااباعبدالله ) .
9. سلحشور ، مشک.mp3
7.36M
( علیه السلام ) تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود ، غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ، آیه های أَمَّنْ یُجیبَم بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن آخه می دونن بدون تو من غریبم .. ( ابا الفضل ، اباالفضل ... ) تکرار دشمن با داغ اکبرم آتیش زده ، بر جیگرم حالا شکسته با غمت مثل سرِ تو کمرم روی قلبم ، دیگه این زخمِ ، غم میمونه کمرم دیگه ، مثل مادر خم میمونه می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو ؟ تو این فکرم خواهرم بی مَحرم میمونه ... پاشو ببین ، توی حرم عزاخونه ، به پاشده تا آرزوی کوفیا با کُشتنت روا شده بدون تو ، توی هر خیمه پا می ذارن رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن ( ابا الفضل ، اباالفضل ... ) تکرار شاعر :
1. هر گرفتاری.mp3
6.5M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت چشم‌هايش ، پاسبان‌هايِ بَناتِ خيمه بود حرمله با تير ، چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن ، شكست بس كه خون رفت از تنش ، آخر توانش را گرفت « صارَ کَالْقُنْفُذ » برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه‌اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل ، تا که سرش را بر سرِ نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانش را گرفت ...
1. ما هیچ نبودیم.mp3
9.72M
ما هیچ نبودیم ولی قسمت ما کرد با پای پیاده سفر کرببلا را ...
صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا مَظلوم یا اَباعَبْدِاللَّهِ ، وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّه آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ما هیچ نبودیم ولی قسمت ما کرد با پای پیاده سفر کرببلا را ... حسین جان ، میدونی ان شاءالله نتیجه ی این حسین گفتن ها رو کی می بینی ؟ درروایت میگه : مادر سادات وقتی میخوان وارد بهشت بشن ، توقف می کنند ، پشت سرشون رو نگاه می کنند ، هر چی میگن : خانم وارد بهشت بشین ، بهشت رو برای شما آماده کردن ، همه منتظر قدوم شما هستن ، بی بی پشت سرش رو نگاه میکنه،میگه : تا بچه هام وارد نشن من وارد نمیشم ، تا محبینم وارد نشن من وارد نمیشم ، تا گریه کن های حسین وارد نشن من وارد نمیشم . تصور کن این منظره روهمه تون دور فاطمه ی زهرا حلقه می زنید ان شاءالله ... مینویسه : وقتی دور فاطمه حلقه زدی ، فاطمه ی زهرا شروع میکنه روضه ی حسین رو خواندن ، تصور کن توی صحرای محشر شما بشید گریه کن ، فاطمه ی زهرا بشه روضه خوان ، میدونی روضه خواندن مادرت فاطمه چه طوره ؟ یه وقت نگاه میکنی می بینی پیراهن خونی حسین رو روی دست بلند کرد ، حسین جان ... پیاده روی اربعین وقتی چند کیلومتری راه میری ، به پاهات فشار میاد ، کف پات تاول میزنه ، هر چند تا موکبی یه عده آماده اند زائرها بیان ، خستگی ِ زائرها رو در کنند ، پذیرایی کنند ، مَرهم به کف پای این بچه ها بگذارند ، حالا تصور کن آدم بزرگ ، جوان ، نیرومند ، این طور تحلیل میره ، اما دلا بسوزه برا بچه های حسین ، حسین ... نمیگذاشتن پا به پای بزرگترها راه برن ،زن و بچه رو با طناب به هم بسته بودن ، این بچه ها روی زمین می افتادن با تازیانه بچه هارو بلند می کردند ، آی بمیرم براتون ،کسی نبود این بچه هارو تحویل بگیره ،کسی نبود مَرهم به پای این بچه ها بذاره ، آی حسین ... وقتی جابر رسید کنار قبر مطهر ابی عبدالله ، دست رو قبر گذاشت ، خودش رو روی قبر انداخت ، شروع کرد اشک ریختن و ناله زدن ، شروع کرد با حسین در و دل کردن ، اینقدر ناله زد بی هوش شد ، کنار قبر روی زمین افتاد ، آب به صورتش پاشیدن ، جابر رو بلند کردن ، اما بگم جابر کجا بودی وقتی زینب اومد وارد گودال قتلگاه شد ؟ عجب زیارتی کرد از بدن حسین ، جابر آب رو صورتت ریختن بلندت کردن ، اما کجا بودی بچه های حسین رو با چه وضعیتی از بدن مطهر جدا کردن ؟ « فَاجْتَمَعَتْ عِدَّهٌ مِنَ الْأَعْرَاب » سکینه رو چه طور از بدن حسین جدا کردن ، با تازیانه و کَعْبِ نِی ... حسین ... گفت : داداش ، گودال پُر از خون شد و ما سوی مدینه رو کرده و گفتیم رسول ِ دو سرا را : « یَا جَدّا ، صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَهُ السَّمَاءِ هَذَا الْحُسَیْنُ بِالْعَرَاءِ ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَهِ وَ الرِّدَاءِ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا » ... داداش این منو داره میکُشه ... افسوس ، کمی رحم نکردند و ربودند پیراهن و عمامه و نعلین و عبا را ... جان از تن ما رفت در آن لحظه که دیدیم چوب و لب و دندان ِ تو و تشت طلا را ... این بچه ها همه نشسته بودن یه گوشه ای از مجلس ، بچه هایی که رنگ رخسارشون رو آفتاب هم ندیده ، این بچه ها پشت مُخدّرات ، خودشون رو پنهان کرده بودن با این معجر پاره ها سرها رو پوشونده بودن ، اما یه وقت دیدن ده ساله ی حسین رو پنجه ی پا بلند شده ، یه جا رو داره نشان میده ، هی میگه : عمه جان زینب ! عمه جان نگاه کن سر بابام حسین ِ، دارن با چوب خیزران به لب و دندان بابام حسین ، حسین ... @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) رسیده مهمون مهمون خدایی به پا شده باز چه شور و صفایی خواهر سلطان خوش آمدی بانو حال و هوامون شد امام رضایی شوره زاره قم با قدوم تو دریا شد عشقت دلیلِ نورانیت دلها شد از امشب این خاک بوی مدینه رو میده چون معطر به قدم خودِ زهرا شد تو ، خورشید تابنده تو ، خواهر سلطانی ... @navaye_asheghaan
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم... تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...* خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت @navaye_asheghaan
14000923-salahshoor-roze.mp3
1.71M
|⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها |⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• 🤍🖤🖤🖤🖤 زبی محلی همسایه های این کوچه دلم گرفته شبیه هوای این کوچه حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟ کجا پناه بگیرم، کجایِ این کوچه؟ رسید، چشم خودت را ببند دلبندم که پیر می شوی از ماجرای این کوچه بیا عزیز دلم تا به خانه راهی نیست خدا کند برسیم انتهای این کوچه قباله ي فدکم را به من بده نامرد نزن، بترس کمی از خدای این کوچه خدا کند که علی نشنود چه می گوئی که آب می شود از ناسزای این کوچه مصطفی متولی *تمام غصه ي بي بيِ دو عالم فاطمه، غربتِ علي است، اما ببين علي چي داره ميگه:...* نفس به سينه ي من در شماره افتاده به خاك تيره مرا ماه پاره افتاده به روي سنگِ مزارِ منِ غريب بنويسيد كه ماه پاره ي من با ستاره افتاده به وصف غربتم این قصه بس که با سیلی ز گوشِ همسرِ من گوشواره افتاده حاج غلامرضا سازگار # ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
نماهنگ سید الشهداء مقاومت.mp3
4.02M
رفتی ولی نوری تابنده ای زیبا و زنده ای هستی در جان ما سردار 🎙 #️⃣ #️⃣ رفتی ولی نوری تابنده ای زیبا و زنده ای هستی در جان ما سردار نام تو را با خطی رنگ خون بر خاکی لاله گون نقش زد ایران ما سردار ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملت شهادتیم همه در سایه اقتدار و عظم همه در سایه سار ولایتیم عاشق نمیترسد عاشق نمیمیرد رود است و با رفتن پایان نمیگیرد عظمت چنان کوه است قلبت چنان دریا طوفان و آرامش در چشم تو یک جا استوره ای اما افسانه نه هستی در بین ما جاری و ماندگار سردار میترسد از نام تو تیرگی ای نامت زندگی عشاقت بی شمار سردار ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملت شهادتیم همه در سایه اقتدار و عظم همه در سایه سار ولایتیم روشن شده این راه با روی ماه تو آرام دلها شد راز نگاه تو ... این خاک است نامت سلیمانی همراه یار می آیی در فتح پایانی
. حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد . جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد . گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد . من که توقع قرب از هیچ کس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد . چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد . هر طور می پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد . فرموده اند روزه یعنى على ، یقینا کار علی ست والله روزه اگر می ارزد . چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد . یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد این یا على براى ما آنقدر می ارزد . هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می ارزد . گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد . حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر … می ارزد .👇 @navaye_asheghaan
Shab 12 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
2.75M
امشب ببخش ما را به احترام زینب با بنده کن مدارا به احترام زینب با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم اما مران گدا را به احترام زینب با دستگیری خود شرمنده کردی عمری این عبد بی حیا را به احترام زینب بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی طعم خوش شفا را به احترام زینب با برگه ی شهادت کن عاقبت به خیرم تکمیل کن عطا را به احترام زینب آیا شود ببینم هنگام جان سپردن ارباب باوفا را به احترام زینب با دیده های گریان من آمدم بگیرم امضای کربلا را به احترام زینب جای کفن بپیچید دور تنم رفیقان یک تکه بوریا را به احترام زینب شعر: قاسم نعمتی رمضان 1403 .
Shab 13 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
2.28M
چه احساس خوبی دارم این شبا چقدر بیشتر از قبل دلتنگتم چقدر بیشتر از قبل دوست دارم چقدر بیشتر از قبل همرنگتم چقدر از تو ممنونم از مهربون اجازه دادی با تو نجوا کنم من از تو شلوغی شهر اومدم خودم رو کنار تو پیدا کنم حالا که کم آوردم از زندگی همه چیرو دست خودت میسپارم من از هرکی غیر خودت خستمو من از هرکی غیر خودت دلخورم یه جوری بیا دست من رو بگیر که هیچکی نتونه جدامون کنه یه جوری توی آغوشت جام بکن که شیطون با حسرت نگامون کنه قسم میدمت حق اون خواهری که از روی تل ناله از دل میزد همون خواهری که با چشماش میدید داداشش رو با نیزه قاتل میزد 1403 . @navaye_asheghaan
گم شده راهم چه بی اراده افتادم از پا میون جاده ولی دوباره این دل ساده با صدتا امید دل به تو داده از خونه ی تو وقتی میشم دور تا قفس غم دل میشه محصور میشه نصیبم یه قلب رنجور دنیای تاریک شبای بی نور نه آبرویی نه اعتباری با دست خالی با شرمساری با قلب خسته با اشک جاری میخوام رو قلبم مرهم بزاری الهی العفو الهی العفو تو مثل مردم نگام نکردی با رو سیاهیم رهام نکردی از بین خوبات سوام نکردی از اهل بیتت جدام نکردی تو مهربونی تو چاره سازی آبروداری محرم رازی داره دلم چه سوز و گدازی آخه میدونم بنده نوازی الهی العفو الهی العفو دیگه به عشق تو من اسیرم با دست خالی هیچ جا نمیرم یا که همینجا برات میمیرم یا حاجتم رو ازت میگیرم چه شوری داره زمزم احساس چشمای خیس و نم نم الماس شبای جمعه بوی گل یاس طواف دست رشید عباس جانم ابالفضل جانم ابالفضل دوباره قلبم لبریز غم شد برا امیری که بی علم شد قامت ارباب شکست و خم شد وقتی که دست سقا قلم شد یل سپاه و تیر سه شعبه تنها پناه و تیر سه شعبه نور نگاه و تیر سه شعبه چشمای ماه و تیر سه شعبه @navaye_asheghaan
Shab 20 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (3).mp3
1.9M
ولی اللهی اسداللهی تو همه عالم تو یداللهی از چشام جاریه عشق زلال تو آرزومه تو این دنیا وصال تو از ازل یادمه که دارم بیرقِ ولای تو به کف یا حیدر خوب میدونم خدا تربتم رو سرشت با غبار نجف یا حیدر حیرون و پریشون و حقیره هرکی تو دنیا ولی نداره دستش خالیه تو هر دو عالم هرکسی عشق علی نداره علی علی ای نعم الامیر آقایی کن دستامو بگیر **** ندیده چشم زمونه عینت کلاف هستی نخ نعلینت دیدنِ روی تو صوم و صلاه من ذکر یا حیدره رمز نجات من تویی معنای دین تویی حبل المتین امیرالمومنین یا حیدر تو قیامت برا شیعه ها حب تو میشه حصن حصین یا حیدر هرکس حیدریه سربلنده که دل میبنده به عشق مولا امضا میشه تو روز قیامت برگ براتش به دست زهرا علی علی ای نعم الامیر آقایی کن دستامو بگیر رمضان 1403 . @navaye_asheghaan
Shab 20 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
3.21M
زار و دامن آلوده آمدم به مهمانی حاصل همه عمرم گشته این پشیمانی گرچه من گنهکارم گشته ای خریدارم یا کریم و یا الله یا کریم و یا الله سر به زیر و شرمنده دل به لطف تو بستم توبه نامه ای باطل مانده بر روی دستم معصیت شده کارم از تو هم طلبکارم یا کریم و یا الله یا کریم و یا الله مورد پسند تو زندگی نکردم من یک سحر به عشق تو بندگی نکردم من مانده بر زمین بارم دلخوشم تو را دارم یا کریم و یا الله یا کریم و یا الله با کمال بی شرمی قلب یارم آزردم نزد حضرت صاحب آبروی خود بردم سر چگونه بردارم کرده معصیت خارم یا کریم و یا الله یا کریم و یا الله با محبّت زهرا تا نجف کشیدم پر ذکر هر شب قدرم یا علی مدد حيدر بر علی گرفتارم حب مرتضی دارم یا کریم و یا الله یا کریم و یا الله زیر لب علی امشب نام فاطمه دارد یاد مهربان یارش آه و زمزمه دارد شد زمان دیدارم من قتیل مسمارم فاطمه کجایی تو فاطمه کجایی تو با حسین حسین امشب حاجتم روا باشد چون که افضل الاعمال طوف کربلا باشد شد حسین خریدارم میل کربلا دارم با نگاه اربابم همچنان زهیرم کن با تنی به خون غلتان عاقبت به خیرم کن شد حسین مدد کارم شاه با وفا دارم ای حسین مظلومم ای حسین مظلومم شعر: ✍ ماه رمضان 1403 . @navaye_asheghaan
Shab 24 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
3.22M
رود سرگردانم و سر در گریبان زیستم حیف دیگر بنده ی خوبی که بودم نیستم در به رویم باز کن عبد فراری آمده در ضیافت با لباسِ شرمساری آمده رزق من را سفره ی رنگین شیطان کور کرد دام های او مدام از تو دلم را دور کرد چشم هایم میشود از حال و روز خویش تر نزد تو هرکس که اشکش بیش عفوش بیشتر من که لایق نیستم تو لایق بخشیدنی از گدا رو بر مگردان گرچه دلگیر از منی هرچه را که هست غیر یاد خود از من بگیر اصلا امشب کار سائل را خودت گردن بگیر میشود آیا گدا را غرق آغوشش کنی آن همه کوه گناهم را فراموشش کنی من که با آن کوه عصیان باز مهمان تو ام بعد مرگم بیشتر محتاج احسان تو ام در سرازیری قبرم کیست در دور و برم ضامن آهو بیاید کاش بالای سرم کاش زهرا مادرم آغوش خود را وا کند کاش حیدر برگه ی عفو مرا امضا کند قبر تاریک مرا روشن کن از نور نجف باز شیرین کن دهانم را به انگور نجف هرچه باشم هرکه باشم ریزه خوار حیدرم نیست جز عشق امیرالمومنین در باورم خانه ی دل را مصفا کن برای مرتضی جان من قربان نام بچه های مرتضی بارها گرچه فتادم من ز چشمانت ولی بر گدایت رحم کن جان حسین ابن علی جان آنکه در تنور نان سرش میسوخته جان آنکه پیش چشم مادرش میسوخته ای خدا آسان بگیر این بار برما با حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین شعر: 1403 .@navaye_asheghaan
Milad Hazrat Masoume 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (2).mp3
2.13M
دستای توسل به سوی صحن آسمونیت چشم امید ما به تو و لطف و مهربونیت دست خالی نمیره از حرمت هرکه دل بسته به تو و کرمت رحمت رأفت کرامت و اجابت میباره از غبار حرمت خاک پای زائراته توتیای چشم عالم آب شور حرمت رو نمیدم به آب زمزم قامت گلدسته هات آخر شکوهه بردن اسم زیبات آرامش روحه یا حضرت معصومه فاطمه فاطمه **** توی حرم تو اشک شوق ما ارادی نیست از صحن قشنگت تا بهشت راه زیادی نیست هرکس میاد تا ایوون آیینه اونجا پرواز قلبشو میبینه تا میپیچه عطر گل یاس بی اختیار میره سوی مدینه حرم تو حرم الله آشیون آل طاهاست بزار راحت بگم امشب اینجا قبر خود زهراست برای زیارت بانوی مظلومه سر میزارم رو خاک حضرت معصومه یا حضرت معصومه فاطمه فاطمه **** از دست کریمت میخوام امشب توشه بگیرم اذن پر زدن تا ضریح شش گوشه بگیرم بارون بارون صحت چشمای ترم شوق پرواز وا شده بال و پرم از صحن قم تا صحن کرب و بلا پر میگیره دل از حرم تا حرم آخه با نیمه نگاهی دلِ تنگم میشه راهی میشه سرگشته و بی تاب واسه شش گوشه ی ارباب پر میزنه دل من تا بین الحرمین آرزومه جون بدم پیش پای حسین 1403 .@navaye_asheghaan
نماهنگ هلال نو سر زده.mp3
2.59M
هلال نو سر زده زهرا عزاداره محرم از راه اومد چشمام چه میباره دسته ها راه افتادن زائر یک شیش گوشه اند بچه ها سقا میشن عاشقا مشکی پوشن 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
. |⇦•چندی ست که گم گشتهٔ... وتوسل به راوی دشت کربلا علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── چندی‌ست که گم‌گشتۀ؛ در نیمۀ راهم بسته‌ست همه پنجره‌ها؛ رو به نگاهم حس می‌کنم آیینۀ دل تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است *چرا دلم‌ رو گرد و غبار گرفته؟..* از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجادۀ بارانی خود را نگشودم پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدند یعنی همه‌ جا غیرِ خدا هیچ ندیدند اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه‌ی مردان خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خَمسه عَشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاد به پایت چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلمِ کرب‌ و بلا را با خطبۀ تو تا به ابد کرب‌وبلا ماند ویرانه‌ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم *بگذار این روضه رو از زبان زین‌العابدین عرض کنم..آقا که همه‌ی عمرش شده گریه‌ی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانواده‌ست. چرا اینجوری گریه می‌کنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمه‌ام زینب رو بسته ان..* بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار *روضه اینه بخدا..گفت بابا!* وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن *یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان.. شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زین‌العابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریه‌‌ی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونه‌های بابام جای کیسه‌های نان و خرما رو شونه‌های بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسه‌های نان و خرما می‌گرفت درِ خونه‌ی فقرا می‌بردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه می‌داد به این بچه‌هاصدقه بین بچه‌ها تقسیم می‌کردنان و خرما می‌داد آقایی که کیسه‌های نان و خرما به دوش می‌بردکارش به یه جایی رسید به زن و بچه‌اش کیسه‌های نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچه‌ها می‌گرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جمله‌ای نوشته مقتل..گفت:من نمی‌دونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمی‌دونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمی‌دونم! اما از خدا می‌خوام خدا زن و بچه‌ی منو به حال و روز شما نندازه نگاه می‌کنم با این معجرپاره‌ها سرها رو پوشوندین..نگاه می‌کنم پاها همه آبله زده نگاه می‌کنم صورت‌ها همه زرد شده...* "صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامْ" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 @navaye_asheghaan
. |⇦•وابسته ام به نان و نوایت... شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی ●━━━━━━─────── "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Hefdah Rabiea 1402 Salahshor [Mohjat_Net] (2).mp3
862.7K
مداح: موضوع: 🌸🍃🌻🍃🌸 شب شب مهمونی شده فلک چراغونی شده لب ملائک خندونه شب لیلی و مجنونه چشا شده سقاخونه که هوا بارونی شده شب شب مهمونی شده بازم امشب پر میگیره بی صدا با بال قنوت مرغ سحر دعا با چشمای خیس عازم سفره راهی میشه تا شهر رسول خدا لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله **** خُلق نکوت دل میبره حُسن جمالت محشره ختم کلامه آخره پدر امت حیدره سایش همیشه بر سره دلبر و دلدار منه ماه شب تار منه وقتی حیدر بوده آرومش دلت وقتی زهرا بوده همه حاصلت میگم آقا من با غرور و شعف شیعه هستم از مابقی گلت لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله 🌸🍃🌻🍃🌸
. | فلسطین تنها نیست، پشتشه یه لشکر ایرانی اسرائیل بدونه ، کلنا قاسم سلیمانی پیروزه همیشه خون بر شمشیر صهیون موندنی نیست اینه تقدیر ما پشت فلسطین مثل کوهیم اسرائیل میلرزه با هر تکبیر القدس لنا خون قدس جاریه تو رگای ما القدس لنا راه قدس میگذره از کرب و بلا یاحیدر یا حیدر از هر آه مظلوم رگ و ریشه ستم میسوزه دنیا هم میفهمه حزب الله فقط پیروزه دلداه گذشتیم از جان از سر ذکر ما همیشه حیدر حیدر جانانه همیشه صف میبندیم پیروزیم ما با الله اکبر القدسلنا ماییم سپاه شیعه شیر خدا القدسلنا ماییم صدای کشور امام رضا راه قدس میگذره از کرب و بلا ... 🎙 . @navaye_asheghaan
زمینه - فلسطین تنها نیست، پشتشه یه لشکر ایرانی.mp3
5.35M
. فلسطین تنها نیست، پشتشه یه لشکر ایرانی اسرائیل بدونه ، کلنا قاسم سلیمانی پیروزه همیشه خون بر شمشیر صهیون موندنی نیست اینه تقدیر ما پشت فلسطین مثل کوهیم اسرائیل میلرزه با هر تکبیر القدس لنا خون قدس جاریه تو رگای ما القدس لنا راه قدس میگذره از کرب و بلا یاحیدر یا حیدر از هر آه مظلوم رگ و ریشه ستم میسوزه دنیا هم میفهمه حزب الله فقط پیروزه دلداه گذشتیم از جان از سر ذکر ما همیشه حیدر حیدر جانانه همیشه صف میبندیم پیروزیم ما با الله اکبر القدسلنا ماییم سپاه شیعه شیر خدا القدسلنا ماییم صدای کشور امام رضا راه قدس میگذره از کرب و بلا ... 🎙 .