eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
358 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1. رخت عزا.mp3
2.68M
بپوشید رخت عزارو پیرهنای مشکیا رو توی کوچه هادوباره بزنید٬ پرچمای هیئتارو بارونیه آسمون ٬ آخه رسیده کاروون رسیده وقت وداع دل زینب غرق خون بابی انت و امی ثارلله و ابنِ ثاره هیچ جای دنیا صفایِ کرببلا رو نداره دل زهرا شده پُرغم ٬ می خونه نوای ماتم شد بپا روضه ی ارباب مادرش میزنه ناله دمادم شده پریشون فاطمه قامت زهرا خمه تسلا بدید مادرو ٬ دوباره ماه محرمه السلام علی المُرَمَلِ بالدِما پیکرغرق بخون افتاده تو قتلگاه کربلا به شور و شینه ٬ همه جا ذکر حسینه توی قافله صدای خواهرش واغریباواحسینه دل نگرون زینبه همش به تاب و تبه بوی جدایی میاد جونِ خواهر بر لبه السلام علی ساکن کرببلا سرحسین فاطمه ٬ میره روی نیزه ها
3. بگرید زمین.mp3
1.13M
بگرید زمین و بنالد سماء فلک نوحه خوان ، سینه زن نینوا سلامُ ن علی ، ساکن کربلا ( حسین یا حسین یا حسین یا حسین ) تکرار دوباره شده ماه خون خدا زند هردلی ، پرسوی کربلا شرر زد غم ، او به جانهای ما ( حسین یا حسین یا حسین یا حسین ) تکرار پریشون شده ، مادرش فاطمه برای حسین ، قامت او خَمه دلِ جن و اِنس و مَلَک پرغمه ( حسین یا حسین یا حسین یا حسین ) تکرار
2. از راه رسیده.mp3
1.25M
از راه رسیده مُحرم شد دلِ زهرا پُر از غم می خونه زینب ز ماتم : خداحسینم ، خدا حسینم ( وای حسین ) تکرار دوباره وقت عزا شد عزای خون خدا شد هر دلی کرببلا شد از غم ارباب از غم‌ ارباب ( وای حسین ) تکرار غم تو کرده دیوونم گدای خونت می مونم با اشک و ناله میخونم : حسین مظلوم حسین مظلوم ( وای حسین ) تکرار با مددِ صاحب زمان به اِذن شاهِ خراسان همه میگیم با دل و جان : آقام حسین جان آقام حسین جان ( وای حسین ) تکرار
2. به میدان میروی.mp3
1.54M
( علیه السلام ) به میدان میروی ای گل به همره می‌بری جانم منم آن شمع سوزانی که بی‌پروانه می‌مانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ به دنبالت روان کردم اگر من آه و افغان را ز زینب نیمه‌جان مانده تو با خود می‌بری آن را ببین در باغ دل داغ فراق لاله بنشانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ به تعجیل از برم اکنون مرو ای یوسف زهرا به خونت تشنه می‌بینم هزاران گرگ این صحرا به خون غلطیدنت را من تو می‌دانی که می‌دانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ مرو تا بار دیگر من ببینم ماه رویت را به جای مادرت زهرا ببوسم من گلویت را وداع آخرین من بوَد ای روح ایمانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ به غیر از باغبان دیگر نمانده گل به گلخانه چه محزون است هنگام وداعِ شمع و پروانه دگر بوی خزان دارد بهار باغ و بستانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴
5. محرم پر از غمه.mp3
3.29M
مُحرم ، پُر از غمه مُحرم ، ماه دَمه مُحرم ، فصلِ عزا و ماتمه مُحرم ، وقت عزاست مُحرم ، عقده گشاست مُحرم ، هر دلی توی کربلاست چشماتونو باز دریا کنید رسیده ماه مُحرم روضه خونی رو به پاکنید رسیده ماه محرم ( کربلا کربلا ٬ میکُشی آخر تو مرا ) تکرار یاحسین ، منم گدات یاحسین ، دل مبتلات یاحسین ، مَحشره نام دلربات آرزوم ، هوای توست ٬ پَر زدن ، برای توست آرزوم ، دیدن کربلای توست ببین که من بازبه لطف تو برات به سینه میزنم دوباره زهرا ، مادرتو پیرهن سیاه ، کرده تنم ( کربلا کربلا ٬ میکُشی آخر تو مرا ) تکرار حسین جان ، ای امیرم حسین جان ، من فقیرم حسین جان ، از درِخونت نمیرم حسین جان ، ای بی کفن حسین جان ، عریان بدن حسین جان ، غریبی و دور از وطن صدای زهرا ، داره میاد که دلهارو می سوزونه کنار گودال نشسته و روضه ی غربت میخونه ( کربلا کربلا ٬ میکُشی آخر تو مرا ) تکرار
استقبال از ماه محرم این روزها دلشوره دارم بیش از پیش کاری بجز گریه ندارم بیش از پیش این روزها قلب مرا ماتم گرفته باز این لبم نام شمارا دم گرفته این روزها دلشوره دارم مثل هرسال هر شب گریزی میزنم تنها به گودال اما همه ترسم جدایی از تو شد ، آه اینکه نباشد دستم از ماه تو کوتاه ای کاش با عشق تو در روضه بمیرم من ، این منه بی ننگ و بی عرزه بمیرم ای کاش با گریه توانم را بگیری امسال بین روضه جانم را بگیری ای کاش این ماه محرم با تو باشم ای کاش در این روضه مَحرم با تو باشم تا اینکه مارا مادرت درهم ببیند مارا سیه پوش غم و ماتم ببیند کاری بکن غیر از غمت ، غم را نبینم ماهی بجز ماه محرم را نبینم زهراست مارا راهی این جاده کرده مارا برای نوکری آماده کرده فهم محرم را به ما امشب عطا کن راه حسین ابن علی را راه ما کن هر چند که صحرایی از غم تشنه اوست او تشنه بود اما دوعالم تشنه اوست 🔸شاعر: امیر فرخنده
۵۵ (امام حسین ع) جنت ما صحن و سرایت،یا حسین جان آرزویم کرب و بلایت،یا حسین جان ای گل احمد مختار،پسر حیدر کرار به من ای شمس هدایت،نظری ای شه ابرار تو عزیز مصطفایی،همه هست مرتضایی نور دیدگان زهرا،تو شه کرب و بلایی یا حسین شمس هدایی،در دلم نور و ولایی ای صفای همه عالم،یا حسین امید مایی تو امام بی قرینی،مظهر حی مبینی چون علی حبل متینی،معنی حصن حصینی تو امام مهربانی،بر همه روح روانی تا ابد تو جاودانی،بهر ما دارالامانی کربلای تو بهشتم،مهر تو اندر سرشتم نام تو حسین زهرا،روی قلب خود نوشتم آقاجان خیر کثیری،چون علی بر ما امیری گشته ام مهمان حسین جان،از کرم دستم بگیری مهر و حبت آبرویم،از تو باشد عطر و بویم ای گل زهرا حسین جان،مهر و حبت آبرویم کرده ای به من تو احسان،شده ام من بر تو مهمان هستم ای غریب مادر،یاد تو با چشم گریان
۵۶ (امام حسین ع) گل طاها حسین،جان مولی حسین از تبار نبی،پور زهرا حسین یا حسین یا حسین۲ گل پیغمبری،پسر حیدری همچنان مادرت،در کرم محشری یا حسین یا حسین۲ ای گل فاطمه،نور چشم همه نام زیبای تو،بر لبم زمزمه یا حسین یا حسین۲ مهر و حبت حسین،در دل شیعیان حرمت بهر ما،گشته دارالامان یا حسین یا حسین۲ جنت شیعیان،کربلایت حسین شدم از کودکی،مبتلایت حسین یا حسین یا حسین۲ تویی مولای من،روح آزادگی مقتدایم تویی،در همه زندگی یا حسین یا حسین۲ از کرامات حق،من گدای توام شکر لله حسین،با ولای توام یا حسین یا حسین۲ گل عالم حسین،به تو دل بسته ام سائلت گشته با،دل بشکسته ام یا حسین یا حسین۲ ای گل فاطمه،بر تو هستم پناه سائلت را حسین،از کرم کن نگاه یا حسین یا حسین۲
Mohammad Hossein Poyanfar - Ghararam Injast_۰۱۳۷۰۹.mp3
3.62M
قرارم اینجاست قرار هر سالم نگفته پیداست دلتنگیم از حالم اگه نیام من میدونم خودت میای دنبالم یا ثارالله و بن ثاره بغلم کرده خیالت دوباره اشکایی که رو گونه هامه شده هر قطره اش نائب الزیاره السلام علیک ای حبیب خدا نمیدونم از کی بود عاشقت شدمو السلام علیک با همین یه سلام چشامو بستم دیدم تو حرم خودمو یا ثارالله و بن ثاره بغلم کرده خیالت دوباره اشکایی که رو گونه هامه شده هر قطره اش نائب الزیاره روحم راهیه و پر میگیره دل من به هوای تو رو بال نسیم حتی توی خیال راه افتادیم به قرار تو جاده عشقت برسیم دوریم از تو ولی لحظه به لحظه به یاد هوای حرم هم نفسیم هوای کربلا هوای عاشقانه آقا جان قدم قدم پر از غزل پر از ترانه آقا جان دلم به سوی گنبدش به هر اذان و آقا جان سرم به سمت پرچمش به هر بهانه کربلا باب آشنایی ما با خدا خاک عاشق خیز سرتاسر شفا
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ✍
به‌مناسبت در خشکی دهانِ بیابان مباهله سوگند خورده است به باران مباهله پیش از غدیر چشمه‌ی جوشان عشق را انداخت مثل رود به جریان مباهله آرام و با وقار سخن گفته از علی در آیه‌های محکم قرآن، مباهله گلدسته‌ی اذان علی دوستانِ شهر سجاده‌ی اقامه برهان مباهله جاری‌ست در تمامی قرآن بدون شک حقی‌ست غیر قابل کتمان مباهله در سوره‌ی سعادت انسان، شروعِ راه در سوره‌ی مجادله، پایانْ مباهله در لحظه‌های سخت و نفس‌گیر جنگ نرم می‌ایستد میانه‌ی میدان مباهله می‌ایستد میانه‌ی میدانِ اعتقاد با تیغِ آب دیده و عریان مباهله با تیغ آب دیده و عریانِ منطقش گردن بریده است فراوان مباهله گردن بریده است فراوان به دست خویش از دسته‌های لشکر شیطان مباهله از دسته‌های لشکر شیطان نداشت باک در جنگ با اهالی نجران مباهله در جنگ با اهالی نجران زبان گشود با آیه‌های سوره‌ی انسان مباهله با آیه‌های سوره‌ی انسان رسیده است مثل تمام دشت به ایمان مباهله هر قدر گفته است غدیر از اباالحسن فریاد کرده است دو چندان مباهله گفتیم اباالحسن دلمان را روانه کرد بعد از نجف به سمت خراسان مباهله پرسید از بزرگ ترین مدح جد او شد منبر سلونیِ سلطان مباهله قربان آن امام رضایی که گفته است بوده‌ست اوج فضل به قرآن مباهله ✍
؛ در افقی ماورای عرش معلی آینه دارد خدا، "دَنیٰ فَتَدَلّیٰ" طعم وجود از که یافت سفره‌ی خلقت؟ از نمک چهره‌ی محمد طاها خلق شدند آفتاب و ماه و ستاره صبح ازل با مداد رنگی مولا صبح ازل سرنوشت خلق نیفتاد از قلم ریز بین مُصحف زهرا خشت نخست کرم به نام حسن شد تا نرود کج عمارتش به ثریا اول یاقوت سرخ پیش قدم شد تا بشود خاک کربلای معلیٰ مادرم از کودکی خرید برایم تا که شوم سر به راه، کفش تولا آنچه نجاتم دهد ز بارش آتش چیست به یوم الحساب؟ چتر تبرا من قلمی هستم از تبار زبرجد چشم به راه تَراش عترت طوبیٰ ✍
آفریدند آفرینش را برای پنج تن پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن مثل جبرائیل تا عرش بالا می‌روم آن زمان‌هایی که می‌افتم به پای پنج تن نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد بچه‌های ما فدای بچه‌های پنج تن استجابت در قسم دادن به نام فاطمه‌ست پس بدون او نمی‌گیرد دعای پنج تن فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت می‌شود می‌رسد از جانب یک تن صدای پنج تن یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌مناسبت ٢۴ ذی الحجه با نفی عشق، مرجع اعلم نمی‌شوید در جهل خویش مانده و آدم نمی‌شوید تا آن زمان که دور از این خانواده‌اید سستید در عقیده و محکم نمی‌شوید فکری برای عاقبت خویش کرده‌اید؟ چون رستگار، قدر مسلم نمی‌شوید گیرم که هست دین شما، دین برتر و تسلیم دین حضرت خاتم نمی‌شوید باید که از مباهله صرف نظر کنید حتی حریف کودکشان هم نمی‌شوید داماد و دختر و نوه‌هایش که جای خود خاکِ درِ پیمبر اعظم نمی‌شوید وقتی که در برابرشان ایستاده‌اید بی حرمتی‌ست تا به کمر خم نمی‌شوید این پنج تن حقیقت عشق‌اند، والسلام با نفی عشق مرجع اعلم نمی‌شوید ✍
آفریدند آفرینش را برای پنج تن پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن مثل جبرائیل تا عرش بالا می‌روم آن زمان‌هایی که می‌افتم به پای پنج تن نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد بچه‌های ما فدای بچه‌های پنج تن استجابت در قسم دادن به نام فاطمه‌ست پس بدون او نمی‌گیرد دعای پنج تن فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت می‌شود می‌رسد از جانب یک تن صدای پنج تن یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن ✍
«مباهله» با مسیحیان بگو عیسی مرید مصطفاست با مسیحیان بگو انجیل وصف مرتضاست با مسیحیان بگو نَفْس محمّد، حیدر است حیدری که نَفْس او نَفْس نَفیسِ انبیاست با مسیحیان بگو مریم که خود قدیسه بود اُسوه‌ی او در نجابت، حضرت خیرالنساست با مسیحیان بگو جود و کرامت از ازل، عادتِ هر روزِیِ این ماه: یعنی مجتباست با مسیحیان بگو این میوه‌ی قلب رسول این حسین ابن علی، این مقتدای کربلاست با مسیحیان نجران آیه ی تطهیر گوی.. یا بگو که شأن آنها نور و قدر و هَل‌اَتی‌ست فاتح این کارزار لعن و نفرین کیست؟ هان! غیر از این که فتح از آنِ عزیزانِ خداست...؟
. ✍ وقتش رسیده قاعده‌ها را به هم بزن طرحی جدید در همه عالم رقم بزن صحرای خشک را به حضورت بهشت کن نقشی سپید از تب و تاب حرم بزن ای جاودانه! تشنه نگهدار آب را آب حیات را به لب محتشم بزن از شیرخواره صف شکن قابلی بساز قنداقه را گره به عمود علم بزن پیروز جنگ باش ولی بین خاک و خون شرحی دگر به طرز بقاء و عدم بزن گودال را رفیع کن از خون پاک خویش خاتم ببخش و تکیه به تخت کرم بزن وقت غروب بر سر نیزه طلوع کن با هر شفق به بوم جهان رنگ غم بزن آزادگی ببخش به جان اسیرها بر نیزه از بلندی آیات دم بزن بر روی تشت  کاخ نشین را ذلیل کن در سرسرای قلعه‌ی عزت قدم بزن ..............................................
. کرانه های نور به نام لاله ها به نام ارغوان نشسته در دلم فروغِ بی کران به نام عشق و خون به نام کربلا به نام قتلگه به نام نینوا نوشته بر دلم طلوعِ مَشْرِقَیْن حَیاتَنَا الْحُسَیْن ، مَماتَنَا الْحُسَیْن تمامِ شهرِ ما سحر شد و سپید که گشته هر گذر به نام یک شهید نرفته از دلی به عرصه ی جهاد شهید شاخصی چو مالکی نژاد به جانِ عاشقان تبِ عبادت است طریقِ زندگی رهِ شهادت است مدینه را ببین که نورِ سرمد است شکوهِ هَلْ اَتی ز آلِ احمد است رسیده موسمِ ثبات قافله رسول با عدو کند مباهله به دل تجلّیِ نجابت است و عشق مباهله همین حقیقت است و عشق درین ببین تو وصفِ حال که فاتح اش یقین محمّد است و آل به نام احمد و ، به نام هر بهار به نام حیدر و ، به نام ذُوالفقار طریق جاودان طریق مصطفی ست نویدِ زندگی ولای مرتضی ست ولای مرتضی ولایت خداست گواه این سخن رسول کبریاست ولایت علی دِژ است و محکم است شهید راه او کسی چو میثم است حدیث میثم و ، علیّ و اقتدار همین بُوَد که او رود به روی دار طنابِ دارِ ما همیشه محکم است که تیغ عاشقی زبانِ میثم است چو میثم از جهان ندارم ای عزیز به غیر مرتضی به روز رستخیز گرفته این دلم مکان به عالَمِیْن به ذکر یا علی ، به ذکر یا حسین منم که مادحم ، منم که ذاکرم همیشه شاکرم ، ازین که شاعرم سروده ام ز حق سروده ام ز عشق همیشه بال و پر گشوده ام ز عشق سروده ام ولی به عشق اهلِ بیت شبیه دعبل و فرزدق و کمیت به نام فاطمه به نام آفتاب مسیرِ حق بُوَد دفاعِ از حجاب قسم به حق که شد به عرشْ قائمه حجاب زینب و حجاب فاطمه حجاب هدیه ی بتول بر زن است وَ کشف این حجاب از آن دشمن است قسم به فاطمه ، قسم به کوثر است که چادر ای عزیز حجاب برتر است قسم به مادر و به خواهری اسیر به کربلا کفن نبود جز حصیر چه گویم از عطش ، وَ یا که حنجری بریده شد سری به پیش خواهری چه گویم از حسین ازین همه شرر تنش به قتلگه ، به نیزه رفته سر ** حاج محمود تاری «یاسر» .
حضرت مسلم(ع) ای وای من از دست این روزگار ای وای من ۲ توو کوفه رفته مسلم بالای دار ای وای من ۲ کاشکی توی نامه م میگفتم بهت ای وای من ۲ زن هارو آقا سمت کوفه نیار ای وای من۲ کوفیا پستن همه نامردن نقشه دارن واست ، آب و می بندن مردم کوفه نقشه ها دارن واسه استقبالت ، نیزه میسازن (آه و واویلا آه و واویلا جان مسلم برگرد پسر زهرا) دلشوره دارم برگرد آقای من ای وای من ۲ دارن حرفه جنگ و غارت میزنن ای وای من ۲ اینجا مرد و زن فکر جنگیدنن ای وای من۲ آهنگرها واست نقشه می کِشن ای وای من ۲ بچه هات اینجا تشنه می مونن توو هجوم تیر و ، دشنه می مونن این دم آخر نگرانم هِی تو رو میفروشن به ، گندمای ری (آه و واویلا آه و واویلا جان مسلم برگرد پسر زهرا) اهل کوفه از قنفذ هم بدترن ای وای من۲ این هایی که دیدم دزد معجرن ای وای من ۲ غم های عالم توو قلبم جا گرفت ای وای من ۲ توو کوفه  نرخ چادر بالا گرفت ای وای من ۲ زینبت اینجا بی پناه میشه آخرش راهیه ، قتلگاه میشه بی پدر میشن دخترات آقا به اسارت میرن ، بچه هات آقا (آه و واویلا آه و واویلا جان مسلم برگرد پسر زهرا)