بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_علیه_السلام
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
✏️شعر :
#سجاد_روانمرد
@navaye_asheghaan
اى عمو وقتش شده من هم فداى تو شوم
اى عمو جانم حسين (٢)
دوست دارم كه يكى از بچه هاى تو شوم
اى عمو جانم حسين (٢)
٢
از تبار مجتبى، از نسل ياس پرپرم
من ز نسل حيدرم (٢)
كودكم اما قوى تَر از چهل جنگاورم
من ز نسل حيدرم (٢)
٣
آمدم گودال امام خويش را يارى كنم
اى عموجانم حسين (٢)
چون علمدار تو من بى دست علمدارى كنم
اى عموجانم حسين (٢)
٤
لشكرى در پيش رويم هست و تنها مى روم
سوى بابا مى روم (٢)
بى گمان دارم به استقبال زهرا مى روم
سوى بابا مى روم (٢)
٥
عاقبت تكليف را انجام دادم كاملا
آمدم بابا حسن (٢)
كربلا جنگاورى بر خود نديده مثل من
آمدم بابا حسن (٢)
٦
دست عبدالله مصداق يدالله مى شود
يا على حيدر مدد (٢)
عمه مى خواند برايش : (قل هو الله احد)
يا على حيدر مدد (٢)
٧
آمده تا راز دشمن را نمايد برملا
يا علىِ مرتضى (٢)
كربلا را تازه عبدالله كرده كربلا
يا علىِ مرتضى (٢)
٨
با دو چشمم ديدم آن خنجر نشسته بر گلو
ياحسين و ياحسين (٢)
كارى از دستم به جز اين بر نيامد اى عمو
ياحسين و ياحسين (٢)
٩
بنده عشقم، به پاى عشق تاوان مى دهم
اى عمو جانم حسين (٢)
چون على اصغر به روى سينه ات جان مى دهم
اى عمو جانم حسين (٢)
١٠
چون پس از قاسم زمان خجلت من آمده
وقت رفتن آمده (٢)
نوبتى هم باشد اينک نوبت من آمده
وقت رفتن آمده (٢)
شاعر : پیمان طالبی
@navaye_asheghaan
گُل ِ پژمرده پژمردن ندارد
ز پا افتاده پا خوردن ندارد
مرا بگذار عمو برگرد خيمه
تن پاشيده كه بردن ندارد
***
بيا شوق مرا ضرب المثل كن
تمام ظرفهايم را عسل كن
براي آنكه از دستت نريزم
مرا آهسته آهسته بغل كن
***
لبم بوي پدر دارد عمو جان
سرم شوق سفر دارد عمو جان
تمام سنگها بر صورتم خورد
يتيمي دردسر دارد عمو جان
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#شب_ششم
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است
شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است
هزار شکر که زهرا خرید ما را باز
که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است
بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم
که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است
قسم به گریهکنانش که زود میبینیم
قرارِ ما همه صحنِ معظَّمِ حسن است
چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر
کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است
چقدر فاطمه میخواهدش کسی را که
کنارِ داغِ حسینش، غمش غمِ حسن است
فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین
که اشکِ چشمِ عزادار، مرحم حسن است
نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن
محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است
فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سَم بود
تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است
✍ #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
Hossein Sib Sorkhi - Hossein Arame Janam [SevilMusic].mp3
7.49M
نوحه حسین ارام جانم حسین روح و روانم از حسین سیب سرخی
غیر از خودت از هر دو جهان بی خبرم کن 🎵♪ /.
اشکی بده سوزی بده اهل سحرم کن 🎵♪ /.
دیوانه ام اما دیوانه ترم کن 🎵♪ /.
کی دست دلم را به ضریحت برسانم 🎵♪ /.
یک لحظه بدون تو بماند نتوانم 🎵♪ /.
ای آب حیاتم کشتی نجاتم 🎵♪ /.
دلتنگمو هر لحظه به یاد عتباتم 🎵♪ /.
حسین آرام جانم 🎵♪ /.
حسین روح و روانم 🎵♪ /.
رحمی به من و آهمو سوز جگرم کن 🎵♪ /.
رحمی به دل خسته و چشمان ترم کن 🎵♪ /.
دیوانه ام اما دیوانه ترم کن 🎵♪ /.
تو ماه شرف روزی و من هم شب تارم 🎵♪ /.
دور از حرم تو به خدا جان نسپارم 🎵♪ /.
ای خواب و خیالم آقای دو عالم 🎵♪ /.
من منتظر لحظه شیرین وصالم 🎵♪ /.
حسین آرام جانم 🎵♪ /.
حسین روح و روانم 🎵♪ /.ـــ
حسین سیب سرخی حسین ارام جانم حسین روح و روانم
#رضاابوالحسنی
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_شهادت
ماه پوشیده کفن در دل طوفان می رفت
آه فرزند حسن داشت به میدان می رفت
همه دیدند عمو در بغلش غش کرده
چون به میدان بلا داشت دل و جان می رفت
دانش آموخته ی مکتب ثارالله است
بی زره در نفس سایه ی قرآن می رفت
او که حتی نرسیده است دو پایش به رکاب
در دل لشکر طاغوت رجز خوان می رفت
مرگ از هرچه عسل در نظرش شیرین تر
داشت با عشق ،به قربانی سلطان می رفت
گرچه فرزند حسن بود ولی عشق حسین
داشت آئینه ای از لولو و مرجان می رفت
رقص شمشیر و رجز خوانی او بر دل کفر
داغ می زد پی هم تا خط پایان می رفت
عاقبت بوسه ی شمشیر به فرق سر او
خبر آورد به مهمانی رحمان می رفت
همه دیدند در آغوش عمو جان می داد
ماه را حضرت خورشید به قربان می رفت
#محمدجواد_منوچهری ✍
#السلام_علیک_یا_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
بقربون سری که گشته قاری
کلام الله ز لبهاش شده جاری
بوقت اضطرار و بیقراری
به خواهر کرده روی نیزه یاری
میان تشت خواندی سوره ی کهف
که من کهفم پناهم بهر یاری
#علی کاشانی (صادق)
(۹۸/٠۸/٠۸)
#نوحه ی شب عاشورا:
«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع»
امشبی بال ملک فرش ره سلطان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ز غمش چشم ملک گریان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ذکر لب خون خدا قرآن است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا روی نیزه به لبش قرآن است
مکن ای صبح طلوع
امشبی بنت علی محو رخ جانان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ذکر او وای برادر جان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ماه عشیره چقدر تابان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ز خسوفش مه او پنهان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ماه رخ شبه نبی تابان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا اربا اربا وسط میدان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی پور حسن بلبل نغمه خوان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
#علی کاشانی (صادق)
(۱۴٠۱/۱۱/۱۸)
551.6K
#نوحه
تقدیم به پدر بزرگها و مادر بزرگها و
چای ریزان تکایا و هیئات:
سبک:(چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا)
یه عمریه عشقت حسین خیمه زده تو سینه ها
پرچم سیاه و بیرقت زینت شده به کوچه ها
از کودکی اشک عزا حلقه زده تو چشم ما
یادش بخیر مادر بزرگ گریه می کرد تو روضه ها
..... حسینم وای حسینم(۲).....
عشق تو مولا بخدا پیر و جون نمی شناسه
یادش بخیر بابا بزرگ چایی میریخت تو هیئتا
لطف تو بوده یا حسین سینه زن هیئت شدیم
دعای مادرت بوده گریه کن روضه ت شدیم
#علی کاشانی #(صادق)
(۱۴٠۱/٠۶/۱۸)
352.9K
#نوحه ی وداع
ابا عبدالله:
ای عزیز فاطمه دستم به دامانت مرو
جان بقربانت مرو، جان بقربانت مرو(۲)
یک دمی آهسته تر تا ببوسم روی تو
می کشد آخر مرا این خم ابروی تو
چهره گلگون کرده ای از خون اکبر یا حسین
سوی میدان میروی از بعد اصغر یا حسین
مادرم حتی ز نابینا حیا دارد حسین
خواهرت در بین نامحرم چه جا دارد حسین
.............ای عزیز فاطمه.......(۲)
افتخارم این که هستم خواهر نعم الامیر
یا محمد کن نظاره زینبت گشته اسیر
رأس پر نورت شده همراه من تا شهر شام
غیر زیبایی ندیدم یا حسین در این مسیر
من که داغ شش برادر دیده ام اینک حسین میروم از کربلایت یا حسین با شور و شین
#علی کاشانی'(صادق)
(۱۴۹۱/٠۵/۱۲)
#حضرت_قاسم_شور
طوفان به پا میکنه
وقتی به میدون میاد
دشمن فراری میشه
وقتی رجزخون میاد
خون حیدر تو، رگاش جاری
پسرِ شیرِ، جمل قاسم
چقد رزمش به، حسن رفته
رجز میخونه، اناالقاسم
بین بنی هاشم ضرب المثلی
زدی زمین عدو رو بی معطلی
این کیه که میدون و ریخته بهم
إِنّیٖ أَنَاالقٰاسِم مِن نَسلِ عَلیٖ
[یا قاسم یا قاسم...]
حتی بدون زره
شد قاتل اشقیا
هر ضربه ای میزنه
عباس میگه مرحبا
شجاعت می باره از رزمش
که دشمن هم به زبون اومد
یه جوری ازرق رو زد مثل
باباش که پای شتر رو زد
الگوی نسل نوجوونا تویی
گفتی حریف می طلبم تن به تن
با هل من مبارزت رفتن عقب
إِن تنکُروُنیٖ فَأَنَا بنُ الْحَسَن
[یا قاسم یا قاسم...]
#علیرضا_عابدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
مُردم پای غُربتت ، غرق خونِ هِیبتت
گریونَن ملائکه ، از داغ مُصیبتت
مُردم بسکه داد زدم ، سمت مقتل اومدم
اون ظالم تو رو میزد ، من خودم رو میزدم
ای وای ای وای حسین
اومدم چه سود حسین ، این حَقِّت نبود حسین
بی رحمانه کُشتنت ، این قوم حسود حسین
ای آب و گِلَم حسین ، بی تابه دلم حسین
میخواستم ولی نشد ، پیشمرگت بِشَم حسین
ای وای ای وای حسین
ای وای از عذاب و درد ، تو گودال نبود یه مَرد
جسم مجروح تو رو ، با نیزه بلند میکرد
موهاتو رها نکرد ، از مادر حیا نکرد
یک لحظه از بدنت ، نیزه ش رو جدا نکرد
ای وای ای وای حسین
گُرگا که دریدنت ، بدجور سر بُریدنت
روی خاک قتلگاه ، با نیزه کِشیدنت
ذره ذره کُشتنت ، تکه تکه بُردنت!
هر شمشیر و نیزه ای ، سهمی بُرده از تنت
ای وای ای وای حسین
قربون سرت حسین ، زخمِ پیکرت حسین
نامَحرم هارو ببین ، دور خواهرت حسین
صبرِ خواهرت رو بُرد ، جونِ دخترت رو بُرد
قبل از اینکه من بیام ، توو خُورجین سرت رو بُرد
ای وای ای وای حسین
چشمم سوی نیزه ها ، رفتی روی نیزه ها
پاره تر شد حنجرت ، اینه خوی نیزه ها
کاش میشد بشم فدات ، بیچاره شدم به پات
لابلای خیمه ها ، سوختن چندتا بچههات
ای وای ای وای حسین
#بهمن_عظیمی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_قاسم_زمینه
انی انا القاسم
پسر ارشد شیر جملم
انی اناالقاسم
اومده نوبت خیرالعملم
انی اناالقاسم
به علی قسم حریف همه ام
انی اناالقاسم
من سپاه پسر فاطمه ام
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
سالها قبل تر از آمدن ِ میلادم
الف قامت عباس شده استادم
لبیک حسین .....
انی اناالقاسم
سنگ آقام و به سینه می زنم
انی اناالقاسم
ریشه ی حرومیا رو می کنم
انی اناالقاسم
جد من صاحب شمشیر دو دم
انی اناالقاسم
میریزم یک تنه کوفه رو به هم
جگرم گفت حسین ، بال و پرم گفت حسین
لحظه ی آمدنم چشم ترم گفت حسین
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین
لبیک حسین .......
انی اناالقاسم
خون حیدر توی رگهای منه
انی اناالقاسم
ذکر یا علی رو لبهای منه
انی اناالقاسم
مرد میدونم ، علی اکبریم
انی اناالقاسم
مثل بابام حسنم ، مادریم
علوی هستم و باشد زره ام پیرهنم
نیستم قاسم اگر ریشه ازرق نکنم
تا ابد پای حسین بن علی می مانم
من حسینی شده ی دست امام حسنم
#محمد_حسین_رحیمیان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
#حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام
پیش نگاه مضطر من دست و پا مزن
در موج خون ، کبوتر من دست و پا مزن
ای قد کشیده زیر سم اسب ، داغ تو
تیغی است روی حنجر من دست و پا مزن
عطر مدینه می وزد از زخم های تو
آیینه ی برادر من دست و پا مزن
اینسان عمو مگو که کار از عمو گذشت
ای بسمل برابر من دست و پا مزن
خون می چکد ز پهلو و بازو و سینه ات
زخمی ترین چو مادر من دست و پا مزن
دشمن دوباره دید که من گریه میکنم
ای وای علی اکبر من دست و پا مزن
#شب_ششم_محرم
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.
.
#حضرت_قاسم علیه السلام
#شب_ششم_محرم
نبوی خصلت ای حَسن سیما
علوی غیرت ای گل زهرا
هرکه حُسن تو دید، با خود گفت
حَسنی دیگر آفریده خدا
گیسویت عنبرین و مُشکافشان
قامتت چون قیامت کبری
لبت اَحلی من العسل، شیرین!
نقطهی خال تو، چو اَب زیبا
چَشم تو، رَشک چشمهی زمزم
صف مژگان تو، سپاه صفا
بند نعلین توست، گیسوی حور
از حریر بهشتیات دیبا
صورتت را چو کعبه پوشاندند
تا نبیند حسود دون، آن را
گیسویت را چو نجمه شانه کشید
عِطر گل میوزید، در هر جا
مِهر تو، همچو بارش باران
قَهر تو، همچو غرش دریا
نام تو قاسم است و قسمت شد
در ازل، با تو جلوهی بابا
قاف تو، قرب حقتعالی بود
الف توست، قامت رعنا
سین تو، رَشک سینهی سَینا
میم تو، چون مسیح روح افزا
سیزده ساله، فارغالتحصیل
شدی از درس سیدالشهدا
عطر گلبرگهای پیکر تو
پر شده در زمین کرب و بلا
خفتهای با عروس مرگ ای گل
حجلهات قتلگاه و جشنت عزا
رَخت دامادیَت شده کفنت
بستی از خون سر، به دست حنا
دست و پا گم کند، عمو چون دید
میزدی در برش، تو دست و پا
پیکرت را کشید در آغوش
گفت : قاسم! دو چشم خود بگشا!
من عدو نیستم، عموی تو ام
باز کن لب، بگو جواب مرا
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.
.
#امام_حسن
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
شد شب معجزه ها ، ذکر عوالم حسن است
بر لب سینه زن و ذاکر و ناظم حسن است
سایه ی روی سر این همه خادم حسن است
اولین گریه کن روضه قاسم ، حسن است
حسنی گشته حسینیه ی دلها امشب
جای هر درد نوشتند مداوا امشب
ای حسن جان ِحرم ، حضرت دلدار سلام
دست پرورده ی عباس علمدار سلام
یک تنه لشکر دین قبله ی ایثار سلام
شیر غران علی حیدر کرار سلام
سیزده ساله شدی پیر شهادت طلبان
داده ای یاد قیامت به قیامت طلبان
ذکر جانم حسن از عالم بالا آمد
طالب خون علی اکبر لیلا آمد
سیزده سالگی حضرت مولا آمد
حال عباس و حسین از رجزت جا آمد
ذکر طوفان انابن الحسنت را عشق است
یک تنه لشکر آقا شدنت را عشق است
می رسد موج زنان غیرت طوفان حسن
لشکر کفر به جان آمده از جان حسن
باز پی شد شتر فتنه به دستان حسن
کوفه را ریخت بهم یوسف کنعان حسن
هیبتت حیرت انس و ملک و جن شده است
آن همه مَن مَن ازرق همه مِن مِن شده است
وقت آن شد بچشی غربت بابایت را
کینه ها داشت مگر چشم تماشایت را
سنگ ها کرد پر از لاله سراپایت را
چه غریبانه صدا می زدی آقایت را
با زمین خوردن تو گشت بلند هلهله ها
نیمه جانی ِ تو جان داد به این حرمله ها
گرگ های جملی، یوسف کنعان ای وای
از عطش آمده روی لب تو جان ای وای
مرهم زخم تو شد سم ستوران ای وای
شد یکی جسم تو با خاک بیابان ای وای
آه بر آه یتیمانه ی تو خندیدند
شیر گشتند همه تا که غریبت دیدند
زنده شد با غم تو روضه مادر قاسم
قتل تو زیر سر این همه لشکر قاسم
سرو گویم به تو یا لاله ی پرپر قاسم
هم ابالفضل شدی هم علی اکبر قاسم
لرزه از حال تو بر عرش معلی افتاد
می کشی پا به زمین و عمو از پا افتاد
#محمد_حسین_رحیمیان✍
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#حضرت_احمد_بن_الحسن سلام الله علیها
از شهدای کربلا و فرزند امام مجتبی علیه السلام
#حجت_الاسلام_شیخ #محسن_حنیفی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یک علی اکبر ولیکن از تبار مجتبی
می رود رو سوی میدان یادگار مجتبی
نام او احمد و یا نام دگر معلوم نیست
نام او هم خاک خورده چون مزار مجتبی
نوزده سال است دارد شال سبزی روی دوش
این جوان سبز پوش نوبهار مجتبی
داغ او مثل علی اکبر ندارد مرهمی
داغ او مانده به قلب داغدار مجتبی
از عطش گویا لب خشکیده اش خورده ترک
شد فرات و نیل و کوثر شرمسار مجتبی
دیده هایش تار می شد از عطش مثل حسین
احتضارش نیز شد چون احتضار مجتبی
بر گلویش تیر خورده مثل تابوت حسن
سالها بوده است گویا سوگوار مجتبی
شاید او از ماجرای کوچه بوده با خبر
شاید او بوده است تنها رازدار مجتبی
داغ احمد، داغ قاسم، کشت ثارالله را
کشت او را زخم های بی شمار مجتبی
.
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#حضرت_قاسم سلام الله علیها
#شب_ششم_محرم
#حجت_الاسلام_شیخ #محسن_حنیفی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
طلب میکرد از دست ضریحی حاجت خود را
کشیده روی پاهای امامش صورت خود را
دقیقاً سیزده سال است همراه علی اکبر
به سوی کربلا خوانده است هفده رکعت خود را
شمیم شهر یثرب در میان خیمه پیچیده
بقیع آورده اینجا مشک بوی تربت خود را
فدای آن کسی که شور احلی من عسل دارد
که از شیرینی یک نام برده لذت خود را
نقابی بر رخ چون ماه خود بسته است یعنی که
نهان کرده است تا روز قیامت قیمت خود را
قسیم النار والجنة به میدان میزند قاسم
به هرکس میدهد آن تیغ ابرو قسمت خود را
علیٌ حبّه جُنة سپر دیگر نمی خواهد
سپر کرده است وقتی سینه پر محنت خود را
بلای سخت یعنی که در آغوش ضریح او
امام از دست داده با وداعش طاقت خود را
هزاران سنگ بر قاسم مبارک باد می گفتند
برایش نیزه ای می آورد تهنیت خود را
رواق سینهاش را نعل ها با هم قُرق کردند
به دست گرگ داده زلف او تولیت خود را
به زیر نعل مرکب رفت تا خواهش کند از آن
کمی کمتر کند از جسم عریان زحمت خود را
به سوی شام رفته دست بسته نوعروس او
به زیر چکمه های شمر دیده غیرت خود را
.
#امام_حسین_شور
من از هرچی خوبیه بی تو گذشتم
آخه مثل تو نبود هر جا رو گشتم
تو یه کاری کن که مادرت ببینه
چشمامو جز به ضریح تو ندوختم
هر جا گفتن از تو نالیدم و سوختم
حلالم کن که بضاعتم همینه
خدا رو شکر / میگن حسین چشم من مرطوبه
خداروشکر/همیشه تو روضه حالم خوبه
خداروشکر/محرمت رو دوباره دیدم
خداروشکر/گِلم مثه تربتت مرغوبه
حیات من ممات من / سفینه النجات من
گفتم حسین وشد ثواب / تمام سیئات من
مولانا حسین
تو چه کارایی که واسه من نکردی
وقتی گم میشم به دنبالم می گردی
کی میتونه جز تو دستمو بگیره
غمو و غصه هامو رو دوشت کشیدی
منوهیچ کس نخرید و تو خریدی
مردونگی تو از یادم نمیره
نگام نکن / چقد ذلیلم و بی مقدارم
نگام بکن / ببین یه عالمه دوست دارم
هر دفه که / تشنم شد آب گوارا خوردم
سلام به تو / فراموشم نشده یکبارم
چقد آقایی بت میاد/دوست دارم خیلی زیاد
یه چیزیو رو راست بگم/دلم تو رو خیلی میخواد
مولانا حسین
خرجی بساط روضه هاتوجورکرد
چشم دشمنای روضه ها تو کور کرد
بوی اسفند محرم از قدیما
سر به راه شدن همه سر به هواها
سر سفرتن همه شاها گداها
از غذای نذریِ زهرا بدی ما
سائلم از / دست رقیه نگین میگیرم
تذکره ی / زیارت اربعین می گیرم
بخاطر / نام ابالفضل توی مشایه
غذامو از / موکب ام البنین میگرم
ارباب بی کفن سلام
بزار منم حرم بیام
الهی که روی سرم
سایت بمونه مستدام
مولانا حسین
#حسین_قربانچه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈