1_5750492992.mp3
6.11M
يحسين الشمُر
تعبني شكثُر
🎙محمد الفتلاوي
#اربعین #امام_حسین #محرم
نوحه عربی بسیار زیبا 💔😭
،┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
@navaye_asheghaan
مداحی آنلاین - نوکری تو آبرو به من داد - جواد مقدم.mp3
7.62M
🔳 #شور احساسی #اربعین
🌴نوکری تو آبرو به من داد
🌴اسم قشنگت از لبم نیفتاد
🎙 #جواد_مقدم
@navaye_asheghaan
تقدیم به شهدای حرم احمد ابن موسی (شاه چراغ) شیراز در حمله وحشیانه گروهک تروریستی داعشی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
خبر آمد که شده کرب وبلا شاهچراغ
شده خون رنگ ز خون شهدا شاهچراغ
داعش پست چو از کینه هجوم آورده
به حریم حرم و صحن شما شاهچراغ!
پسر موسی جعفر شده گلگون حرمش
آن حریمی که خدا داده صفا شاهچراغ
مرد و زن پیر و جوان خرد و کلان گشته شهید
زین مصیبات شده غرق عزا شاهچراغ
تیر رگبار سوی زائر مظلوم زدند
شده قربانگه و وادی منا شاهچراغ
این همه خون که درین صحن و سرا میبینم
ماندهام مسلخ عشق است؛ وَ یا شاهچراغ ؟
نوجوانی به کنار پدر و مادر خود
غرق خون گشته چو درصحن تو یا شاهچراغ
سنگ فرش حرم از خون شهیدان گلرنگ
شده گلزار و مزار شهدا شاهچراغ
تسلیت باد زما زین غم عظمای حرم
به ولی الّه و بر اهل ولا شاهچراغ
"ناطق" از عمق دلش سوزد و گوید مهدی عج
که بیا بهر تسلا تو بیا شاهچراغ
غلامرضا محمودنژاد (ناطق) قم
@navaye_asheghaan
نوحه اربعین امام حسین(ع)
ای ماه خفته زینبت از شام ویران آمده
با پای دل از شام غم با ساربانان آمده
افتادهای ای نوح من در خاک گرم کربلا
طوفان شکسته کشتی صبر مرا ای ناخدا
خواهر سوار محمل عریان میان نیزهها
با تازیانه از میان موج طوفان آمده
ای ماه خفته زینبت از شام ویران امده
با پای دل از شام غم با ساربانان آمده
****
ای کشتهٔ شهر غریب ، ای سر به دار بی کفن
بی کس میان نینوا ، افتادهای دور از وطن
بی کس میان نینوا ، افتادهای دور از وطن
یاد آر پیغام پدر ای کشتهٔ مظلوم من
زینب پیامت را رساند با اه و افغان آمده
ای ماه خفته زینبت از شام ویران امده
با پای دل از شام غم با ساربانان آمده
****
جانم فدای چشم باز و حنجر خاموش تو
قربان طفل زخمی خوابیده در آغوش تو
ای یوسف گمگشته کو پیراهن تنپوش تو
بنکر که زینب بعد آن ظلم فراوان امده
ای ماه خفته زینبت از شام ویران امده
با پای دل از شام غم با ساربانان آمده
****
شرمنده اهل کوفه را از ناسپاسی میکنم
لبخند غمگین تو را نطقی حماسی میکنم
محروم گوش کوفه را از التماسی میکنم
کاخ ستم را زیر و رو کرده پس از آن امده
ای ماه خفته زینبت از شام ویران امده
با پای دل از شام غم با ساربانان آمده
****
از کربلایت رفته ام تا راه تو کامل شود
مقصودت ای آزادهٔ عطشان من حاصل شود
هرکس تو را بشناسد و با نای تو همدل شود
پا از سر جان میکشد تا کوی جانان آمده
ای ماه خفته زینبت از شام ویران امده
با پای دل از شام غم با ساربانان آمده
#اربعین
@navaye_asheghaan
سینه زنی اربعین امام حسین(ع)
ای ساربان اینجا، باغ گل یاس است
این قبر ثارالله، این قبر عباس است
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا حسینم را از من جدا کردند
لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا جدا گردید، دست از تن سقا
خون جگر میریخت بر دامن سقا
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد
عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار
لب تشنه جان دادند، با دیده خونبار
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا به خون خفتند، هفتاد و دو یارم
هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
اینجا تن قاسم، در خون شناور شد
یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲)
مولا حسین جانم،مولاحسین جانم
#اربعین
@navaye_asheghaan
سینه زنی اربعین امام حسین(ع)
برخیز که شور محشرآمد
برخیز برادر ، خواهر آمد
برخیز که بعد از یک چهله
چون یاسِ شکسته پرپرآمد
یاحسین یاحسین
یاحسین جانم سالار زینب (4)
️_____
برخیز نِگَر حال نَزارم
برخیز حسین جان بی قرارم
برخیز که بعد از تو دِگَر من
امید بَر این دنیا ندارم
یاحسین یاحسین
یاحسین جانم سالار زینب (4)
_
برخیز بگویم من برایت
از کوفه و شام و کربلایت
از غربت و محنت و اسیری
یا غارت و گوشِ بچههایت
یاحسین یاحسین
یاحسین جانم سالار زینب (4)
️_____
برخیز بگویم از یهودی
از سیلی و صورت و کبودی
یا که بگویم از آن که با چوب
زَد بَر لب پاکت از حسودی
یاحسین یاحسین
یاحسین جانم سالار زینب (4)
_
برخیز که جانم در عزابه
برخیز دلم از غم کبابه
شرمنده هستم زِ تو برادر
جامانده از تو یک گُل خرابه
یاحسین یاحسین
یاحسین جانم سالارزینب
#اربعین
@navaye_asheghaan
آماده باش
مثلِ شکوهِ رفتن تن سوی جان است
جان اوست، تن این لشکرِ دلدادگان است
جان میدهند اینجا چه بیم از جان سپردن
اینجا حریمِ حضرتِ جانِ جهان است
آنکه به قصد جان سپردن رهسپار است
کی بیمش از کمبود خواب و آب و نان است
قبل از سلام دوستدارانش ،به آنها
بر لب سلام این امامِ مهربان است
او کشتهی اشک است و قطرهقطره این رود
تا پهنهی دریای عشق او روان است
درمانده کرده این صلابت دشمنان را
این بار، روی شانهی فتنه، گِران است
درماندهاند از این شکوهِ عشقبازی
درماندگیهاشان فراتر از بیان است
در خویش میسوزند از این شور فراگیر
در خشمشان این آتشِ سوزان عیان است
اینجا قدمهایی که میآیند بر خاک
پُتکی به فرقِ دشمنان ناتوان است
این عزم و شور اربعینیهای عاشق
آماده باشِ لشکر صاحبزمان(عج) است
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@navaye_asheghaan
#نوحه_زمزمه
#اسارت_حضرت_زینب_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
ســـلام بر صبــر و قـــرار تـو ، زینب
بر استـــواریّ و وقــار تـــو ، زینب
ســلام بر دستـای بستــه در زنجیـر
به عــزّت و نُطـــق و بیان عالمگیـر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر چشمــای خیــره بر نیزه
به قـــاری قـــرآنِ رویِ ســـر نیـــزه
ســـلام بـر لبهـــایِ خیـــزران دیده
به رأس خونیــنِ تیــغ و سنان دیده
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـن یا مظلـوم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امان ز شـــامات و مجلــس اغیارش
امان ز شــــامی و کوچــه و بازارش
دختـــر زهــرا و بزم شـــراب ای وای
حرملـه و بغض و اشک رباب ای وای
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــرابه شــد کــاخ یزید و استبــداد
با خطبـــهٔ غَــرّایِ حضـــرت سجــاد
آتیشِ حســـرت زد به قلب شامیــها
نُطـــقِ شـَـــرربارِ زینـــب بــی همــتا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به خطبه هایِ سرخِ حیدری سوگند
به نــالــهٔ ســـوزانِ مــادری سوگند
که این عَلَـم هرگز زمیـــن نمی مونه
شعــار این نهضــت ، زمزمه هامـونه
که خـــواری و ذلت نمی پذیریم ما
چون همگـی هستیــم ملّـت ثـارالله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـــن ثــارالله (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۲۰
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#وداع_با_محرم
گذشت، ماه محرم نیامده خورشید
برای ختم ِ شب ِغم نیامده خورشید
هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است
چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است
نشد که حضرت تنها به خانه برگردد
نشد به خانه، حسین زمانه برگردد
برای این همه قرنی که بوده در صحرا
چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا
نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من
شکسته ام دل او را پر از گناهم من
گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر
رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر
دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه
همین که رد شده از ازدحام دروازه
برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی
تبرّکی شده از چه شراب مجانی
گذار آل علی بین خیبر افتاده
به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده
رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد
بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد
✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_با_امام_زمان
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
.
@navaye_asheghaan
995_16246240457416.mp3
5.83M
#شور
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
روز دوم محرم الحرام ۱۴۴۵
_____________________
بند اول
.
دریای تشنه مرامت
دنیارو زدن به نامت
غبطه میخورن شهیدان به مقامت
اونی که یه نیم نگاهش سلمان پروره ابالفضل
اونی که همه امیدش روز محشره ابالفضل
مادرم فدای مادر ابالفضل
فردا محشر شفاعت میکنه
روزقیامت قیامت میکنه
واسه بخشیدن عالم دوتا
دست بریدش کفایت میکنه
دستامو بگیر بی دست کربلا(۴)
بند دوم
.
یا ام ابکاء رقیه
یا مولاتنا رقیه
به ابی انت و امی یا رقیه
هم ریحان الحسینه وهم ریحانه ابالفضل
مستم ازنام رقیه درمیخانه ابالفضل
ای طبیب شفاء خانه ابالفضل
فردا محشر شفاعت میکنه
روزقیامت قیامت میکنه
روز شونه ی ابالفضل میشینه و
براهل محشر نظارت میکنه
.@navaye_asheghaan
388_16673668730197.mp3
5.21M
.
#شور
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
روز هفتم محرم الحرام ۱۴۴۵
--------------------------------
بند اول
.
ای صنما ای صنما
ای خدای همه با جنما
اون که میمیره برا تو منما، ای صنما
کفیل عقیله ابالفضل
اصیل اصیل ابالفضل
بزرگ قبیله حسین و
عموی قبیله ابالفضل
ابالفضل ابالفضل قمر سیما ابالفضل بلند بالا ابالفضل،ابالفضل
ابالفضل ابالفضل یَل ام البنین و بن الزهرا
ابالفضل
یا ابوفاضل (۴)
بند دوم
.
رقیه جان رقیه جان
ای سه ساله ی بزرگ خاندان
جانم عمه جان صاحب الزمان ،رقیه جان
جوونیم حلاله رقیه
همه دنیا ماله رقیه
همه عزت و آبرومُ
دارم از قبال رقیه
رقیه رقیه مه کامل رقیه ،قرار دل رقیه
رقیه رقیه همه عشق جناب ابوفاضل رقیه
@navaye_asheghaan
376_16673673248770.mp3
5.65M
#شور #حضرت_زینب حماسی
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
روز هفتم محرم الحرام۱۴۴۵
-----------------------------------
بند اول
.
بابا غیرت اللهُ مادر عصمت اللهِ
بعد از ابی عبدالله قطعاً حجت اللهِ
دختر شیرُ قصده شکار داره
با منبری یه میدون کار وزار داره
خطبه میخونه تا فقط علی هز کنه
اخه با ابن مرجانه چیکار داره
اخت القمریا زینب، باجگر یا زینب
ارث سخنران را میبرد از پدر یا زینب
بعداز طلوع خورشید من به عِینه دیدم
به احترامش پاشد موج دریا زینب
بند دوم
.
پرچمدار عاشورا از سِرّ بقا گفته
به ابن معاویه یابن طلقا گفته
حسین زینب رو کوه غرور میدید
کلام در خطبشُ نفق صور میدید
هر کی به لشگر زینب نگاه میکرد
کربلا تا شامُ عبور نور میدید
یا ابالعجایب زینب باغضب زینب
خطبه میخونه دراوج ادب یا زینب
عقل مجسم زینب صدراعظم زینب
ای درحریم قدسی بوده مَحرم زینب
@navaye_asheghaan
1_6219196347.mp3
8.96M
🔊 | #زمینه
نميشه راحت از كنار كربلا بگذرم
حسین سایه سرم حسین
کربلاییسیدمحمدرضا #نوشه_ور
#اربعین
نمیشه راحت از کنار
کربلا بگذرم حسین
سایه سرم حسین
دق میکنم نرم حسین
جون مادرم حسین
زخمی شده پرم حسین
بطلب حرم حسین
دنیا بد تا کرده با من
همه اومدند الا من
این بازی دنیاست یا من
لایق نیستم
شبها گریه کردم تا صبح
دلتنگی سخته اما خب
بعدا ولی نگو آقا
عاشق نیستم
حسییین وااای
ای آقام دوست دارم به وللهه
بعضی شبا خوابشو دیدم توی بهشت کربلام
توی جمع زائرام
خیره به گنبده نگام
به تو میرسه صدام
شیرینه خوابشم برام
می میرم اگه نیام
وقتی حرف گنبد میشه
واسه من خیلی بد میشه
اسمم همیشه رد میشه
رسوا میشم
نگو آقا برام جا نیست
نگو حرم جای ما نیست
حق با توئه ولی آقا
تنها میشم
حسییین وااای
ای آقام دوست دارم به وللهه
میگن شبای جمعه آقا
کرببلا چه عالیه
حرمت یه حالیه
جای ما اونجا خالیه
نبودم یه سالیه
مادرت اون حوالیه
قدش هلالیه
چشم دنیا دریا میشه
ولولهای بر پا میشه
تا روضهخون زهرا میشه
میره از حال
راوی روضهها میشه
با نالههاش غوغا میشه
سرت به نیزهها میشه
وای از گودال
ای وای حسینم زینبم چه بیقراره حسینم کفن نداره
@navaye_asheghaan
طفلم اما غم نهان دارم
در دلم درد بیکران دارم
خاطرات بدی ز بزم شراب
شکوه از چوب خیزران دارم
طفلم اما شبیه پیرزنان
موسپیدم قد کمان دارم
سایه ات کم نشد دمی ز سرم
از سرت باز سایبان دارم
سرت از دست خصم میگیرم
تا کمی در بدن توان دارم
جای تو نیست بین تشت طلا
بر سرت جای به از آن دارم
جای خوش کن به دامنم بابا
بقلم کن هنوز جان دارم
ای فدای لب ترک ترکت
بر لبت اشک بی امان دارم
جای سالم نمانده در بدنم
درد جانسوز استخوان دارم
رفتی و خیمه ها به یغما رفت
گله از دست ساربان دارم
اصلا از دخترت خبر داری
که چرا بر رخم نشان دارم؟
دست وپا گیر خواهرت بودم
خجلت از روی عمه جان دارم
شاعر:
میثم تربتی
@navaye_asheghaan
Untitled 2.mp3
17.19M
#زمینه. روضه ای
شهادت حضرت رقیه
🎤 با نوای حاج حسین سیب سرخی
@navaye_asheghaan
ستون به ستون میروم؛ دلم غرقِ خون میروم ●♪♫
به جوش و خروشم، علم روی دوشم ●♪♫
من افتاده بودم؛ بی تو زار و حیران ●♪♫
دستم را گرفتی؛ تا گفتم حسین جان ●♪♫
تربت هو شفا حسین؛ ساکنِ کربلا حسین ●♪♫
قدم به قدم اشک و آه؛ به هر موکبی ذکر شاه ●♪♫
پریشان و گریان به یادِ اسیران ●♪♫
با یادِ تنت، ای در صحرا فتاده ●♪♫
می آیم به سویت، با پای پیاده ●♪♫
@navaye_asheghaan
به نام خدا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهارشنبه نسیمی زِ توس می آید
هوای گنبـد شمس الشموس می آید
کبوتر دل من ، بغضِ دانه می گیرد
به یاد شاه خراسان بهانه می گیرد
محرم است و دلم سوز و ناله ها دارد
هوای روضه ی خونبار لاله ها دارد
به یاد گفتنِ "یابن الشبیب" می گریم
به احترام زُهیر و حبیب می گریم
اَلا، امام رئوفم ! دلم هواییِ توست
فدای آن دلِ پر دردِ کربلاییِ توست
بخوان تو روضه جد غریب ، یا سلطان
بگو دوباره به اِبن الشبیب ، یا سلطان
بگو که جدّ تو را ، بی هوا زدند آخر
دوباره زنده شد آنجا ، غریبیِ مادر
بگو که با لبِ تشنه ، بریده شد حنجر
به زیرِ سُمّ سُتوران ، شکسته شد پیکر
بگو ، چه داغ کشیـدند بر دل زینب
که دید پیکر بی سر به زیرِ ده مَرکَب
سه روز پیکر عریان به روی صحرا ماند
غریبیِ شَه بی سر ، وحوش را گریاند
بخوان تو روضه شاهی که بی کفن مانده
به دشت کرب و بلا پاره پاره تن مانده
بگو زِ داغ جوانی که سینــه را سوزاند
ستون عرش و زمین را غمِ علی لرزاند
بگو زِغنچه ی شش ماهه ای که پرپر شد
از آن سه شعبه که سهمِ گلوی اصغر شد
بگو نبود ، علمدار و ، وقت غـارت شد
نصیب زینب کبری ، غمِ اســارت شد
صدای ناله ی قلب شکســته می آید
ندای قافله سالار خستـــه می آید
شکسته شد ، دل زینب ز شام و بازارش
نشست ، داغ فراوان به قلب بیمارش
بمانَد اینکه خرابه ، چه بر سرش آمد
چه بر ســرِ گــلِ یاسِ برادرش امد
به قول عمهٔ ســادات ، اَمان زِ شــام بلا
به "کیمـیا" بده یارب ! برات کرب و بلا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۱۰
@navaye_asheghaan
3813-attachment-روضه-شام،اسارت-و-مجلس-یزید-_-گریز-حضرت-زهرا-سلام-الله-علیها-_-میرزامحمدی.mp3
853.7K
#روضه_شام
اسارت و مجلس یزید استاد میرزامحمدی
"اطلب منک ثلاثة اشیا" سه تا شیء گران بها من از تو طلب دارم ، نه اینکه فقط همین سه تا رو از ما به غارت بردید ، نه ، در بین اشیاء غارتی قسمتیش رو زین العابدین تحویل گرفت ، قسمتی شم من باید تحویل بگیرم ؛
اولین امانتی اینه "عمامةجدی رسول الله" ان شاالله وعده ی هممون حرم زینب کبری ، اونجا بخونیم این روضه رو ، یزید!یه عمامه ای رو سر برادرم بود ، عمامه ی جدم پیغمبر بود ، من ندیدم ولی به من گفتن اخنس ملعون اونو به غارت برده،،،،
دومین شی ای که از ما به غارت بردی اونقده برام عزیزه که پنجاه سال این یادگار مادرم نزد من امانت بود ، "قمیص اَخُ الحسین " پیراهن برادرم حسینه .... الله کبر ، کدوم پیرهن ، همون پیرهنی که امام صادق فرمود : بیش از 120 جای تیر و تیغ و نیزه و شمشیر بر این پیرهن بود .... اما فاطمیه ست سومیش رو بگم و بنشینم ،فیض آمادست ....
سومین چیزی که تو باید به ما پس بدی ، اصلا آگه این نزد تو باشه من به غیرت زینبیم بر میخوره ، میدونی چیه ؟؟ "مقنعة امی فاطمه" فهمیدی چی گفتم ؟ من از شما می پرسم این مقنعه و معجرو از کجا آورده بودن؟؟؟ ان شاالله که از سر زن ها ربوده نشده باشه،،،،
@navaye_asheghaan
👆روضه جانسوز حضرتِ رقیه سلام الله علیها _ ویژه ایام محرم و صفر _حاج احمد واعظی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بابا،بابا،بابا....
دلم بشکسته بود،بابا!
غمین و خسته بود،بابا!
دو دستِ کوچولویِ من
به زنجیر بسته بود،بابا!
*امشب شبِ رقیه جانِ،دلِ همه الان رفته خرابه...*
نبودی، ببینی،به چشمام موجِ دریا رو
نبودی،ببینی،چه جوری می زدن ما رو
*بابا! دنبالم می دویدن،تازیانه هارو می چرخوندن،من یه دخترِ کوچولوم،آدم های گُنده سرم می ریختن...*
نبودی،ببینی،چه زجری می کشیدم من
تو صحرا، رو خارا،برهنه پا، دویدم من
بابا،بابا،بابا....
دیگه بسه جدایی
منو ببر بابایی
دلم خون و رُخم زرده
روزا گرم و شبا سرده
سَرَم،چشمم،تنم
گوشم،همه درده
نیگاه کن،شده رخسارِ من نیلی
یه باره می اُفتم،سرم گیج میره از سیلی
*بابا!صورتِ منو نگاه کن چیکار کردن...*
بابا،بابا،بابا....
نمونده دیگه سو به چشمای ترم، بابا!
یا از ترس،یا از درد،شب از خواب می پرم، بابا!
*خواب بود بچه،تو خواب دید بغل باباست،تا چشماش رو باز کرد دید خرابه است،بابا نیست...بهونه ی بابا رو گرفت....
نانجیبا می خواستن آرومش کنن،سر باباش رو گذاشتن تو یه طبق،تا از در خرابه وارد کردن،عمه ی سادات که فهمید چه خبرِ،بلند شد،دوید رفت جلوشون رو گرفت...چیکار می کنید؟نبرید این سر رو، می کُشید این بچه رو،خودم آرومش می کنم،برگردونید این طبق رو...آی حسینا! عمه سادات رو با تازیانه زدن...بی بی رو کنار زدن،این طبق رو بردن جلو...حسین...
گفت: دیدم کنار ضریح، پیر زنی یه چیزی رو تو دستش گرفته بود،گریه می کرد،هی نشون میده به ضریح...بلند شد برِ.... گفتم:مادرجان! من داشتم نگاه می کردم،می تونم ازت بپرسم این چی بود؟یا چی می گفتی؟
شروع کرد گریه کردن،گفت:پسرم ما از عشایرِ ایرانیم،تو بیابون و دشتیم،خیلی وقت ها در اثر راه رفتن،پاهامون زخم میشه...کفِ پاهامون آبله میزنه،از گیاهان دارویی،چربی حیوانات،یه پماد داریم،میزنیم خوب میشیم....
گفت:وقتی داشتم می اومدم اینجا،شنیدم این دخترکوچولو پاهاش آبله داره،از همون پماد آوردم،داشتم می گفتم:قربونت بشم،پات خوب شده؟...
ان شاءالله تو حرمش باشیم،همون حرمی که هنوز احساس می کنیم داره میگه: بابا!....
➖➖➖➖➖➖➖
حاج_احمد_واعظی
@navaye_asheghaan