#رحلت_پیامبر_اکرم
#سبک یا فاطمه من عقده دل …
#سنتی
گل در عزای باغبان می گرید امشب
چشم زمین و آسمان می گرید امشب
امشب مدینه دارد نوایی
آه از غریبی آه از جدایی
🎙آه و واویلا
محراب مسجد از گل غم حجله بسته
زهرا کنار بستر بابا نشسته
امشب مدینه دارد نوایی
آه از غریبی آه از جدایی
🎙آه و واویلا
پیغمبر رحمت جدا گردد ز امت
مولا امیر المؤمنین سرت سلامت
امشب مدینه دارد نوایی
آه از غریبی آه از جدایی
🎙آه و واویلا
امشب علی داغی گران دارد به سینه
زهرا شود مظلومه¬ی شهر مدینه
امشب مدینه دارد نوایی
آه از غریبی آه از جدایی
🎙آه و واویلا
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریمبودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جذامیها؟!...
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن
بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایهست
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنیست
ببین دل از همه بُردن شدهست کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
* * *
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حراملقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
✍ #بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
من و مادر و کوچه و اضطراب
دل آشوبه و بغض و رنج و عذاب
کسی آمد از نسل ابلیس ِ پست
جسورانه با کینهٔ بی حساب
سرِ مادرم داد زد پیش من
حیا داشت مادر؛ ندادَش جواب
غضب کرد و شد دستِ نحسش بلند
شد عالم به روی سر من خراب
بمیرم که زد سیلیِ بیهوا
به مادر! به آیینهٔ در حجاب
نوک پای خود ایستادم ولی
گذشت از سرم دست او با شتاب
چنان خورد که گوشواره شکست
گرفت از دو چشمم همین صحنه خواب
فدک غصب شد پاره شد برگهٔ
قباله به دستانِ مردی خراب
دلم خون شد از خندهٔ ممتدش
از آن دست سنگین، از آن آب و تاب
پس از گوشواره غرورم شکست
پس از آن غمی شد برایم نقاب
مرا میزد ایکاش تا مادرم...
نمیشد از این داغِ پنهانی آب!
مرضیه عاطفی
@navaye_asheghaan
7449_1629711238563.mp3
956.7K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__نوحه
بيا ابن الرضا بديدار رضا
تماشايي بيا تماشا کن مرا
ببين از پا فتادم - نباشد کس به يادم
کجايي اي جوادم
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
ز حال من فقط بود آگه خدا
ببين زهر جفا زده آتش مرا
شده غم آشنايم - منم که در نوايم
علي موسي الرضايم
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
دگر در سينه ام نواي آخر است
بيا اي ماه من نگاهم بر در است
جواد من کجايي - برويم در گشايي
امان از اين جدايي
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
بيا بر ديدن من دور از وطن
جواد من بيا پدر را کن کفن
بيا اي قرص ماهم - نگاهم کن نگاهم
که غرق اشگ و آهم
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
بدامان اجل بود امشب سرم
روم دامن کشان به سوي مادرم
رسيده بوي زهرا - روم من سوي زهرا
ببينم روي زهرا
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
شاعر : سید محسن حسینی
@navaye_asheghaan
12589.mp3
239.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__زمینه
در کوچههای غریبی
عبا بر سرش بود(۳)
در آن کوچه یاد
غم مادرش بود(۳)
به جانش زهر مامون تا شرر زد
چو مرغی که بسمل شد بال و پر زد
میان کوچه از نفس
تا با سر افتاد
یاد مدینه و به
یاد مادر افتاد
بنددوم
شهید خراسان تا
بین کوچه نشست(۳)
اباصلت رسید و
در حجره را بست(۳)
بدید رنگ روی آقا پریده
به لبهای آقا جانش رسیده
گفت که جان من فدات
آقای مظلوم
آمده از ره پسرت
بابای مظلوم
مرتضی محمودپور
@navaye_asheghaan
🔳 #سبک امیری حسین و نعم الامیر
شده رحلت خاتم الانبیا
مدینه سراسر شده در عزا
علی شدپریشان ومحزون او
کند فاطمه بزم ماتم به پا
امان از غریبی
(یا)
امان ای امان …
ای امان ای امان۲
مدینه سیه پوش احمد شدی
مدینه دگر بی محمد شدی
منور ز نورش اگر می شدی
مدینه تو بی نور سر مد شدی
🔳امان از غریبی
شده دیده خونبار در ماتمش
بسوزد دل و جان ما از غمش
زمین و زمان شد سیه پوش او
همه انبیا در جنان همدمش
🔳امان از غریبی
سقیفه به پا شد پس از رحلتش
شکستند از کینه ها حرمتش
پس از مصطفی فتنه ها شد عیان
چها آمده بر سر عترتش
🔳امان از غریبی
نبی رفت تا سوی جانانه اش
زدند آتش کین به کاشانه اش
مگر خانه وحی اینجا نبود
که شعله کشید از در خانه اش
🔳امان از غریبی
خدایا رسان مهدی فاطمه
بده عزت شیعه بی واهمه
بکن ریشه ظلم و جور از بنا
کنم از دل و جانم این زمزمه
🔳امان از غریبی
@navaye_asheghaan
#رحلت_پیامبر_اکرم
#سبک تیتراژ سریال مختار
بین امواج اشک زهرا - پیغمبر میره از این دنیا
بی قرار روزگاره داره این لحظه ها بارون می باره
برای فاطمه دلشوره داره
چه غمینه که می بینه شده گریون گل یاس مدینه
تو غم رحمت للعالمینه
🔳وای وای آقام آقام آقام یا رسول الله
پیرش کرده گر، سوره ی هود - طعنه ها خورد از قوم یهود
سوگواره غم یاره هنوز از داغ حمزه غصه داره
میگه رحمت به قبر اون بباره
بعد حمزه غرق گریه داره می گیره رو سینه یه قرآن
میگه میشه حسین شاه شهیدان
🔳وای وای آقام آقام آقام یا رسول الله
با قلبی خون و آهی بی حد - یاد خدیجه کرده احمد
دل خونش پریشونش میسوزه از فراق همزبونش
یاد اون خنده های مهربونش
تا که رفتش بدی دیدم نمی دونید چی از همسر کشیدم
با دل بی قرارم پرکشیدم
🔳وای وای آقام آقام آقام یا رسول الله
@navaye_asheghaan
قسمت اول :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
جگر گوشه ی آل طاها
« سلام ... »
نخستین گلِ باغِ زهرا
« سلام ... »
دلم رفت از دست
تابی بده
سلامٌ علیکم ، جوابی بده
به دنبال بویِ حبیب آمدم
غریب مدینه ، غریب آمدم
خدایت به غربت ،
پُرآوازه کرد
بقیع تو ،
داغ مرا تازه کرد ...
مرا رانده از
این حوالی نکن
دلم را از این داغ ،
خالی نکن
اَلا ای لبان تو ، ماءِ مَعین
رُخت جلوه در جلوه
خُلقِ برین
ز عطرِ تنت ،
زنده شد کائنات
دمید از لبت
نفخه های حیات
رُخت در دلِ آسمان
بدر شد
شب گیسوانت ،
شب قدر شد
حسن کیست ؟
آئینه ی کبریا
حسن کیست ؟
دریای بی انتها
حسن جان ،
اگر چه امیرِ غمی
تو زیباترین گوهر عالَمی
فرشته در این بزم ،
در بام توست ...
سپیده ،
سرش رویِ دامان توست
از این خاکدان
بی شکیبی نکن
تو پهلوی مادر ، غریبی نکن
تبِ عشقِ تو
در سِرشت من است
به زهرا ، « بقیعت »
بهشت من است ...
اَلا سبطِ اکبر
گُلِ فاطمی
مهِ کوچه هایِ بنی هاشمی
نمیدانم این شهر
با تو چه کرد
مگر آتش زهر
با تو چه کرد ... ؟
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
@navaye_asheghaan
1. جگرگوشه ی.mp3
8.75M
قسمت اول :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
جگر گوشه ی آل طاها
« سلام ... »
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
@navaye_asheghaan
قسمت دوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
من میگم زَهر ، جیگرشو پاره پاره نکرد ، جیگرش اون روزی پاره شد که جلو چشمش ، مادرش رو میزدند ، ... مادرمادرمادر ... مگه کسی تحمل داره ببین جلو چشمش ، کسی مادرشو میزنه ؟ ... میگن امام حسن ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ، شهادتش هفتم یا 28 صفر است ، اما مرگش اون روزی بود ، که جلو چشمش مادرشو میزدند ، میزدند ، میزدند ... گرچه همه روضه های امام حسن ، توو کوچه های مدینه است ، اما اشاره میکنم و رد میشم ، که آقا ازما گِله نکنه ، ... آقا قربونت برم ، یا امام حسن ، یا امام حسن ...
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
( مردم ، ... یه نفر نبود ، مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اون نانجیب خودش اومد جلو ، تازیانه رو از قُنفذ گرفت ، گفت : قُنفذ اینجوری بزن فاطمه رو ... « خالِدِ بنِ ولید » میزد ... آخ آخ ، یه چیزی توو مقتل دیدم ، واقعا جیگر میسوزانه ، همونطور که کربلا ، نامنظم علی اکبر رو میزدند ، اینجا هم هرکجا میرسید ، تازیانه میزدند ، نوشتند « خالِدِ بنِ ولید » تازیانه ای به سرِ مادر زد ، ... ای وای ، ای وای ، ای وای ...
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
خواهرانم نفَس نفَس
چه غریبانه میزدند
#شاعر_استاد_سازگار
( آقاجان ، جیگرت اونجا پاره شد ، عزیز فاطمه ... )
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
@navaye_asheghaan
2. روضه.mp3
3.12M
قسمت دوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
@navaye_asheghaan
قسمت سوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
الهی باکه گویم
همسرِمن قاتلم بوده
که باور میکند ، از یار
آزاری که من دارم ...
امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ...
خونی که خورد در همه عمر
از گلو بریخت
و آن طشت را زِخونِ جگر
باغِ لاله کرد
#وصال_شیرازی
های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ...
شبِ کربلا ،
مثل روز است روشن
بقیع تو اما
شب تار دارد
#آقا_جان
ضریح حسین است
شش گوشه ، اما
فقط دورِ قبر تو
دیوار دارد ...
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
@navaye_asheghaan
3. الهی با که گویم.mp3
3.46M
قسمت سوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
الهی باکه گویم
همسرِمن قاتلم بوده
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
@navaye_asheghaan
قسمت چهارم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
بازم بگم از غربتش ، بیائید بریم تشیع جنازه اش ...اونقدر غریبه ، ای کاش تشیع جنازه نمیشد ، بدن باباش علی رو که شبونه برداشتند ، بدن مادرش فاطمه زهرا رو شبانه برداشتند ، ای کاش بدن امام حسن رو هم شبانه بر میداشتند ... جلو چشم ابی عبدالله تیر میزدند ، حسییین ...
غربت آنست که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
#استاد_سازگار
تیرها به بدن و به تابوت اثابت کرد ، اگه برادر ، هزار هم با برادرش خوب نباشه ، رابطه نداشته باشه ، هیچ برادری راضی نمیشه ، ببینه جلو چشمش ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ، ... بنی هاشم دست به قبضه شمشیر بردند ، اما ابی عبدالله اومد جلو ، فرمود شمشیرهارو غلاف کنید ، بزارید بزنند ، خودش وصیت کرده ، راضی نیستم حتی سرِ سوزنی خون در تشیع جنازه ام جاری بشه ، ...آخ بمیرم ، تابوت رو زمین گذاشت ، ابنِ شهرآشوب مازندرانی نوشته ، هفتاد چوبه تیر ، ... آی غریب ، آی غریب ... ابی عبدالله یکی یکی تیرهارو میکشید ، گریه میکرد ، برادر غریبم دیگه خودم رو معطرنمیکنم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم ... غارت زده منم که با دست خودم بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ...
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
4. غربت.mp3
2.82M
قسمت چهارم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
غربت آنست که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
@navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دودمه هر سه معصوم هفتهیِ آخر ماه صفر
یا نبی یامجتبی جانم رضا ذکرِ همه
تسلیت یافاطمه
مزدِ سینهزن براتِ کربلا و علقمه
تسلیت یافاطمه
دودمه حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم
یا اَباَالزّهرا رسولاللّه ختمالمرسلین
رحمتٌلِلعالمین
سنگِ عشقت را به سینه زد امیرالمؤمنین
رحمتٌلِلعالمین
#دودمه #مدینه
دودمه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
تو اگر فرماندهای ارباب میگیرد علم
یاحسن شاهِ کرم
کوریِ چشمِ حسودان در دلم داری حرم
یاحسن شاهِ کرم
#دودمه #مدینه #شهادت #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #بقیع
@navaye_asheghaan
4_5886564622642710876.mp3
849.1K
.
#شور
#امام_حسن
#سبک_به_موقع_تشییع_جنازم
#کریم_وهمتا_نداره
♻️♻️♻️
☑️بنداول
کریمِ و همتا نداره
اسمه شریفش موندگاره
از میونه دسته مجتبی
بارونه کرامت میباره
.....
آقای منه
همون آقاکه محترمه
همونی که شاه کرمه
کریمه ولی بی حرمه
آقای منه
دله عاشقا رو می بره
عموی علیِ اکبره
همونی که عشقه مادره
یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع»
☑️بند دوم
تویی کریم آل طاها
تویی میوه ی قلبه زهرا
از عمقه وجودم می خونم
خیلی میخوامت به جونه مولا
......
عالم به فدات
اسم تو میگم باشوروشین
تویی تو امیره عالمین
داداش بزرگتره حسین
عالم به فدات
تویی که یله بی بدلی
اسطوره ی جنگ جملی
ای پسره حضرته علی
یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع»
#شهادت_امام_حسن
#مجید_مرادزاده✍
#سبک_بهار_دلم
.................
#سبک_خاکم_نکنید
بنام خدا
احادیث منتخب از فرمایشات
گهربار نبی مکرم اسلام محمد
مصطفی ص
"" "" "" ""
دید پیمبررا جوانی خوش مرام
شد زفیض این زیارت شادکام
تا که شد او با پیمبر روبرو
باز شد آن لحظه باب گفتگو
او نمود از آن رسول مهربان
چند پرسش پشت سرهم بی
امان
گفت می خواهم که داناترشوم
در میان جمع خوبان سر شوم
کرد فرمایش بر او میر ٱمم
از خدا غافل مشو یک لحظه
هم
گفت میخواهم دلی چون آفتاب
داد پیغمبر بر او این سان جواب
گفت همواره به یاد مرگ باش
بهرپس فردا و فردا کن تلاش
گفت خواهم باب رحمت وا
شود
رحمت ایزد نصیب ما شود
گفت نیکی کن تو بر خلق خدا
باب رحمت تا شود وا بر شما
گفت می خواهم نگردم خوارو
پست
پیش چشم مردم دنیا پرست
گفت جز خالق نباشد تکیه گاه
هر چه می خواهی فقط از او
بخواه
گفت می خواهم شود عمرم
دراز
زندگی را سر کنم من سرفراز
گفت؛ مشو غافل زیاد اَقرِبا
تا که گردی از غم و غصه رها
گفت خواهم موقع راز و نیاز
لحظه ای بینم خدا را در نماز
گفت گر دقت کنی وقت وضو
می رسی بر قله های آرزو
گفت خواهم رزق من گردد
فزون
تا نباشم درجهان خوار و زبون
گفت گرخواهی که باشی کامران
سوره ی«الواقعة» را بیش خوان
گفت هستم روز و شب زار و
ملول
از عذاب قبر یا ختم رسول
گفت از قرآن نگردی گر جدا
از عذاب قبر می گردی رها
گفت باشد دفتر عمرم سیاه
گشته پر این دفتر از صدها
گناه
گفت می خواهم که زیر و بر
شوم
باقیِّ عمر آدم دیگر شوم
رهنمایم باش پندی ده مرا
تا نباشم روسیه روز جزا
پرسشی بنمود از او آندم رسول
از جواب او بشد یک دم ملول
گفت آیا سایه بان داری به سر
هست آیا زنده مادر یا پدر
او بگفتا ای امیر کائنات
والدینم نیست در قید حیات
گفت بر او حضرت خیرالامین
افتخار آسمان ها و زمین
گر بخواهی عزت هر دو جهان
بود باید با خلایق مهربان
گرچه نتوان دیگر آنها را بدید
می توان شد در دو عالم رو
سفید
اولاً تا می توانی هر زمان
مهربانی پیشه بنما ای جوان
سفرهٔ ی مهر و محبت وا نما
تا پدر مادر شود از تو رضا
بذل و بخشش کن به قدرو به
توان
مادرت را یاد کن وقت اذان
درد و دل کن با پدر وقت نماز
معذرت خواهی کن از آن پاکباز
گاهگاهی در میان هفت روز
بر مزار آن دو شمعی بر فروز
فاخرا در یوم میلاد شاد باش
از دل و جان خرم ودلشاد باش
گر نمی خواهی که باشی دل
پریش
والدین خود مَبر از یاد خویش
"" "" "" "" "" "" "" "
«برای سلامتی و شادی روح جمیع پدران و مادران صلواتی بفرستید و فاتحه ای به روح پدر و مادر بنده نثار کنید»
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
@navaye_asheghaan
4_5866464605194162349.opus
123.6K
زمزمه ای با امام رضا(ع)
به سبک یا مولا دلم تنگ اومده
پایان صفر دلم شود تنگ حرم
مرغی شوم وبسوی مشهد بپرم
در سوگ رضا(ع) به سینه وسر بزنم
مانند رضا(ع) زغم بسوزد جگرم
یامولا غریب الغربا مارا بطلب در حرم معین الضعفا۲
___
در سوگ رضا دل همه خون بشود
هرعاشق او زغصه مجنون بشود
کفتر رضا سر به گریبان ببرد
آهوی صحرا غمین ومحزون بشود
یا مولا غریب الغربا ما را بطلب درحرم معین الضعفا۲
____
پایان صفر مولاشده مسموم کین
در خانه خود تنها فتاده برزمین
از درد جگر مولا بود در پیچ وتاب
اوج غربت وشرار زهری آتشین
یا مولا غریب الغربا، مارا.....
__
در غربت خود جوادش آمد یاد او
روسوی مدینه می رود فریاد او
می زندز طوس جواد خود را اوصدا
تا که آید و رسد پسر بر داد او
یا مولا غریب الغربا.....
شعر:اسماعیل تقوایی
#نوحه
#امام_رضا_علیه_السلام
@navaye_asheghaan
RezaYar Nadard - Final.mp3
9.32M
یارب پسر فاطمه غمخوار ندارد
بی مونس و بی یار پرستار ندارد
رضا یار ندارد پرستار ندارد
از غصه ز هجر پسرش در دم اخر
تابی و توان ثامن اطهار ندارد
معصومه نگر حال دل زار برادر
دل خون شده از جور و عزادار ندارد
رضا یار ندارد پرستار ندارد
معصومه بمیرد که نشد همسفر تو
دلخون شده از هجر و مددکار ندارد
رسوایی مامون همه مقصود رضا بود
هرگز که رضا میل به دربار ندارد
رضا یار ندارد پرستار ندارد
ای قبله هشتم ز غمت عالم و ادم
در سنیه به جز اه شرر بار ندارد
از غربت تو خون ب دل خلق جهان شد
کس نیست که از غصه دل زار ندارد
رضا یار ندارد پرستار ندارد
@navaye_asheghaan
#چاووشی برگشت زائران کربلای معلی
آمده زائری از ، قبله گاه حسنات
میرسد از قدمش ، لحظه لحظه برکات
شده کام همگی ، همه چون قند و نبات
زائر کرببلا ، به قدومت صلوات
آمده زائر ی از ، حرم شیر خدا
آمده از حرمِ ،کاظمین و سامرا
جان فدای ساقی تشنه کام کربلا
«زائر کرببلا، به قدومت صلوات»
شده قلب همه از ، عشق مولا منجلی
مست میخانه ی عشق، شیعیان ازلی
آمده زائر کوی حسین ابن علی
«زائر کرببلا ، به قدومت صلوات»
به صفای قدم ، زائر دشت بلا
زائر عرش خدا ، زائر خون خدا
زائر ساقی عشق ، ساقی کرببلا
«زائر کرببلا ، به قدومت صلوات»
بگو از آن حرم و ، پادشاه بی سرش
بگو از خیمه گه و ، ساقی آب آورش
بگو از اکبر و هم، شیره خواره اصغرش
«« زائر کرببلا به قدومت صلوات
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#شهادت_حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_واله_وسلم
خورشید عصر ،منجی عالم ظهور کن
تنها دلیل خلقت آدم ظهور کن
دیگر نمانده صبر و قراری به سینه ها
هجرت شده ست درد دمادم ظهور کن
در قلب شیعیان، همه دم در فراق تو
برپا شده ست مجلس ماتم ظهور کن
آخر امام، منتقم آل فاطمه
نور دل رسول مکرّم ظهور کن
وقت عزای جدّ غریب تو مصطفاست
صاحب عزای حضرت خاتم ظهور کن
زخم جبین جدّ تو تازه ست العجل
بر زخم او دوایی و مرهم ظهور کن
او رفت و اشک فاطمه اش شد همیشگی
شد قامتش ز داغ پدر خم ظهور کن
او رفت و بعد او رخ یاسش کبود شد
در کوچه خورد سیلی محکم ظهور کن
روز دوشنبه، کوچه و بغض چهل نفر
شد مبدأ جفای محرم ظهور کن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_حسن_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
#کوچه_بنی_هاشم
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریمبودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جذامیها؟!...
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن
بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایهست
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنیست
ببین دل از همه بُردن شدهست کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
* * *
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حراملقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
#بردیا_محمدی✍
#شهادت_امام_حسن
.
@navaye_asheghaan
#زمزمه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#آواز_دشتی
#سبک_شبانگاهان
بیاور طشت ،
از وفا به برَم
پاره شد جگرم
مهربان خواهر
نظر بنما ، پاره های تنم
آید از دهنم
بی امان خواهر
#جمع_خوانی
بیا بنشین ، در برَم خواهر
كه می سوزد
پیكرم خواهر
( زینب ای زینب ،
زینب ای زینب ... )
#پرده_بالاتر
خبر كن خواهر، حسین مرا
نور عینِ مرا ،
كآیدم بر سر
نمی باشد ، مادرم به سرم
كرده خونجگرم
از جفا همسر
#جمع_خوانی
بیا بنشین ، در برَم خواهر
كه می سوزد
پیكرم خواهر
( زینب ای زینب ،
زینب ای زینب ... )
#ملودی_اول
خداحافظ ، میروم زِ جهان
سوی باغ جنان
چشم گوهر بار
روم نزدِ
جدّ و مادر خود ،
ظلم همسر خود ،
می كنم اظهار
#جمع_خوانی
بیا بنشین در برَم خواهر
كه می سوزد
پیكرم خواهر
( زینب ای زینب ،
زینب ای زینب ... )
#پرده_بالاتر
دو طفلانِ ، بی گناه مرا
بی پناه مرا ،
مادری بنما
پرستاری ، كُن ز راه وفا
كودكان مرا
یاوری بنما
#جمع_خوانی
بیا بنشین در برم خواهر
كه می سوزد
پیكرم خواهر
( زینب ای زینب ،
زینب ای زینب ... )
#شاعر_محمد_حیاتبخش
#زمزمه_آواز_دشتی