eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. آه از آتیش و دود کاشکی که مادر پشت اون در نبود وای از درده سر با بار شیشه مادر شد خون جگر آه تا که در شکست با ضرب پا پهلوی مادر شکست شد سقط جنین پیش چشم مولا شد نقش زمین آه باهم اومدن زیر دست و پا مادر رو می زدن می خندیدن و مظلوم عالم رو بی کس دیدن و آه بین شعله ها جنجالی شد بین رفت و آمدا حرمت ها شکست یک گوشه مادر توو موج خون نشست آه شددلها کباب بستن دستای مولارو با طناب شد گرد وغبار پاشد مادر از جا با احوال زار آه تا مولا رو دید با اون حالش در بین کوچه دوید به یارش رسید اما با پهلویی که خون می چکید آه وای از اون دوتا در حق بی بی و مولا شد جفا شد وا عقده ها دستای بی بی از مولا شد جدا آه بازو تا شکست ناله پیچید و مادر از پا نشست می لرزید حسن شرمنده شد توو کوچه خیبر شکن @navaye_asheghaan
🔹آهسته آهسته🔹 بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته 📝 @navaye_asheghaan
آهسته آهسته.mp3
9.38M
💠 حکایت زمزمه «بریز آب روان اسما» 🎙از زبان استاد حاج @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️♦️پنج‌شنبه است بیاد عزیزان خفته در وادی خاموشان کسانی که روزی زینت بخش محفلمان بودند و حالا نیازمند یاد و خیرات و مبرات شما.   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ 【اَلسَّـلامُ عَـلىٰ اَهْـلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِـنْ أَهْـلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یـا أَهْـلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَـقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُـمْ قَـوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِـنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ، یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَـقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِـرْ لِمَـنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْـرَةِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّـدٌ رَسُـولُ اللهِ عَـلیٌّ وَلِیٌّ الله】 〖اَللّهُـمَّ اغْفِـرْ لِلمُؤمِنیـنَ وَالمُؤمِنَاتِ وَالمُسلِمیـنَ وَالمُسلِمَـاتِ اَلاَحیَـاءِ مِنهُـم وَالاَمـوَاتِ تَابِـع بَینَنَا وَ بَینَهُـم بِالخَیـراتِ اِنَّکَ مُجیـبُ الدَعَـوَاتِ اِنَّکَ غافِـرَ الذَنـبِ وَالخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَـلىٰ کُلِّ شَـیءٍ قَدیـرٌ بِحُرمَـةِ الفَاتِحـةِ مَـعَ الصَّلَـوَاتِ〗 🌷اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ🌷
💔فاطمیه نزدیک است..💔.mp3
2.52M
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر اتفاقی مقابلم رخ داد وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد سیب ها روی خاک غلطیدند چادرش در میان گرد وغبار قبلا این صحنه را... نمی دانم در من انگار می شود تکرار آه سردی کشید، حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه و سراسیمه گریه در گریه پسر کوچکش رسید از راه گفت: آرام باش! چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم... دست من را بگیر،گریه نکن مرد گریه نمی کند پسرم چادرش را تکاند، با سختی یا علی گفت و از زمین پا شد پیش چشمان بی تفاوت ما ناله هایش فقط تماشا شد صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن ! این صدای روضه ی کیست طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانه ای مشکی است با خودم فکر می کنم حالا کوچه ی ما چقدر تاریک است گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه راستی! فاطمیه نزدیک است... @navaye_asheghaan
. سلام الله علیها حجت‌الاسلام والمسلمین آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ" سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه : "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه  از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟! مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم آی حسین...... مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ... *دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا* مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله.... *سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین.❣: @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺🔺 روضه جانسوز فاطمیه(سلام الله علیها) از استاد میرزامحمدی 🏴 🎤به دید آموزش روضه خوانی (نه صداسازی) بارها ببینید عالیه💯 هدیه به ساحت حضرت زهرا سلام الله علیها 🖤 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«سلامُ عَلی القَصیده الَتی ضَلّت قافیتها مِن بَعدک‌...» - سلام بر قصیده‌ای که قافیه‌اش پس از تو گم شد.. @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9)shor-fatemie-shab4-14020907.mp3
16.08M
🎤 کار همه رو راه انداختی کار منم راه بنداز به منم یه نگاه بنداز من ته چاه گیر افتادم یه طنابی تو چاه بنداز یا نور فی ظلمات کشتی نجات من نوکرتم همونکه می میره برات یا نور فی ظلمات ای آب حیات کاش کرببلا بودم و می مردم بجات بدون عشقت همه چی باطله اینکه منم خریدی کار دله جوری میگم گوش همه بشنوه کار فقط دست ابوفاضله ___ دل همه رو آروم کردی دل منو هم آروم کن با عابست هم سوم کن می بینی بلا تکلیفم تکلیفمو معلوم کن میشه منم بخری گوشه نظری روی سرمن بکش یه دست پدری مثل روزای قدیم آقای کریم یه کاری بکن برای این حال وخیم منو به دوری نده عادتم یه شب قدم بزار تو خلوتم مریض عشقتم امام حسین میشه یبار بیای عیادتم شاعر✍ ۱۴۰۲/۰۹/۰۷ @navaye_asheghaan
دلپذیر است در آغوش تو بیدار شدن در حسینیه‌ی اشک تو گرفتار شدن... با خیالِ حرمت تشنه‌ی دیدار شدن تکیه در تکیه به عشق تو میاندار شدن دل به دریای غمی تازه و دیرینه زدن در غمت بر سر و بر صورت و بر سینه زدن آسمان در غم تو، غرق ترنم شده است خیمه یادآورِ آن کوچه و هیزم شده است وردِ زبان همه مردم شده است (باز هم طفل یتیمی ز حرم گم شده است) آخرین بار شنیدند که نجوا می‌کرد طلب از گم شده‌گانِ لب دریا می‌کرد کم کم از تشنگی او دل دریا خون شد از غم اکبر لیلا دو جهان مجنون شد دشت ماتم زده از خون تنش گلگون شد کفر اگر نیست، بگویید: خدا محزون شد او که بر دست جوانان بنی هاشم بود موقع بردنش آن روز، عبا لازم بود هرکه مجنون بشود، خانه‌ی ما خانه‌ی اوست زینب آن کوهِ صبور است که پروانه‌ی اوست بارِ اندوهِ جهان است که بر شانه‌ی اوست (این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست) شده زیر علمش امن‌ترین جای جهان هیچ کس نیست به اندازه‌ی زینب نگران (یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش) بوریا گشت در این غربت صحرا کفنش جگرم سوخته از کهنه‌گی پیرهنش جان به قربان حسین و پسرانِ حسنش دوش وقت سحر از روضه‌ی قاسم می‌خواند روضه آن بود که حاج اکبر ناظم می‌خواند عاشقم عاشق آن درد که بی درمان است آسمان با خبر از تشنگی طفلان است پس بخوان نوحه از آن داغ که بی پایان است (امشبی را شه دین در حرمش مهمان است) ظهر فردا، شود آشوب در این دشت، شروع ای شب تیره بمان و مکن ای صبح طلوع تشنه‌ی علقمه هستیم که دلدار آنجاست ماه بیتِ غزلِ حیدر کرار آنجاست ساقیِ تشنه لبان، سید و سالار آنجاست آه، ای اهل حرم! میر و علمدار آنجاست سال‌ها بر سر این سفره نمک‌گیر شدیم ما غلامیم و درِ خانه‌ی او پیر شدیم آه ای قله‌ی سر سختِ بی اندازه بلند ای تبرخورده‌ترین سروِ سرافرازِ بلند باز هرگز نهراسیده ز پرواز بلند (چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند دعوی‌اش بود که من بازوی حیدر دارم) پدری مثل علی، فاتح خیبر دارم ای رباب! آب در این معرکه نایاب شده تیر از چله به یک چلچله پرتاب شده دل سنگ از غم شش‌ماهه‌ی تو آب شده به روی دست پدر بوده و سیراب شده نکند حرمله و با تیر و کمان آمده است! اصغرت از چه زمانی به زبان آمده است؟ حُر که سرمست شد و نعره کشید از شادی بود بر روی لبانش، چه مبارک‌بادی حضرت عشق به او گفت که تا جان دادی بنده‌ی عشقی و از هر دو جهان آزادی نینوا بین که عجب شور و نوایی دارد مطرب عشق عجب کرببلایی دارد
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام زندگی،سلام عشق من سلامُ عَلَی الحُجَّتِ بنِ الحَسَن بقیه الله یا حجت الله اباصالح؛منم گدای تو اباصالح؛منو دعای تو اباصالح؛سرم فدای تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام بر علی،سلام بر نجف به عشق علی اومدم جون به کف سیدالابرار حیدر کرار  علی مولا؛ترانه ی لبم علی مولا؛قنوت هر شبم علی مولا؛غلام زینبم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام فاطمه،سلام مادرم من از بچگی سایته رو سرم ام ابیها حضرت زهرا یا زهرا؛تویی نیایشم یا زهرا؛همینه خواهشم یا زهرا؛محرّمی بشم یا زهرا؛صحیفه ی نجات یا زهرا؛حقیقت حیات یا زهرا؛فدای بچه هات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علمدار عشق،نگاهی به من ابوفاضلی کاشف الکرب من ای اَشجَعُ الّناس اَغِثنی عباس اباالفضل؛یا حامل اللوا اباالفضل؛نگار باوفا  اباالفضل؛عنایتی به ما ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سوی کربلا،دلم راهیه می خونم برات روضه از ناحیه میون گودال حسینه پامال واویلا؛به زیر نیزه ها واویلا؛زدی تو دست و پا واویلا؛ذبیحا بالقفا واویلا؛شه دور از وطن واویلا؛شهید بی کفن واویلا؛شدی صد پاره تن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غمگین تر از غروبی،ای آسمون حیدر بالا بگیر سرت رو،یار کمون حیدر ای نفست بهارم،نفس بکش قرارم بمون اگه میتونی،یه کم دیگه کنارم حال تو خوب میشه به دل حیدر افتاده پاشو تو بستر افتاده دلم رو نشکن دستت رو دیواره هر زمین خوردنت درده بازوی تو ورم کرده بخاطر من تو رو زدن،تو رو زدن،حیدرت زمین خورد یه شَهر اومد،هیزم به دست،صبرِ حیدر و بُرد (یا فاطمه یافاطمه،یافاطمه جان) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مونده تو سینه ی من،دردی که عین رازه حالا علی نشسته،تابوتتو بسازه از فردا که تو نیستی،خونه میشه یه زندون این لحظه های آخر،ازم رو برنگردون نمیتونه هیچکس پُر کنه واسه من جاتو گریه های یتیماتو ببین تو خونه زهرا ببین،منو همین،غصه میسوزونه مونده هنوز،رو دست تو،جای تازیونه (یافاطمه یافاطمه،یافاطمه جان) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
‍ . بنداول: من مثال قطره تو(دریایی)۲ من مثال مجنون تو(لیلایی)۲ تا ابد در خونت (میمونم)۲ من مثال نوکر تو (مولایی)۲                 .................. انت الغنی و انا الفقیر          جون مادرت دستمو بگیر                    حسین از همه من خستم                به شمادل بستم فخر من این شده که               عبدِ زینب هستم      یاحسین یامولا یااباعبدا...۳ بند دوم: شادم ازاینکه من یه(دیوونم)۲ تو شمعی و آقا من(پروونم)۲ عمریه از عشق تو (درتبم)۲ سرمو واسه ی تو(میشکونم)۲             ......................... تو آقا شاهی من گدا هستم        منتظر یک نیم نگاه هستم ۶                حسین خورشید عالم تاب           به دل من بتاب غلام تو هستم          یا ایهاالارباب     یاحسین یامولا یااباعبدا...۳ بندسوم: از غم عشق تو خونه(خرابم)۲ ازحرم دورم خیلی در(عذابم)۲ همه جا میگم منصبم (همینه)۲ که عبد خونه ی بی بی(ربابم)۲                ..................... فکر توهمش بی بی توسرم             من فدایی علی اصغرم                   رباب تاج روی سرم          دلبر و سرورم پروبالم بده         بپرم تا حرم       مددی یا رباب۳ شاعر و سبک ساز: (سید مجتبی آقایی)✍ @navaye_asheghaan
دلپذیر است در آغوش تو بیدار شدن در حسینیه‌ی اشک تو گرفتار شدن... با خیالِ حرمت تشنه‌ی دیدار شدن تکیه در تکیه به عشق تو میاندار شدن دل به دریای غمی تازه و دیرینه زدن در غمت بر سر و بر صورت و بر سینه زدن آسمان در غم تو، غرق ترنم شده است خیمه یادآورِ آن کوچه و هیزم شده است وردِ زبان همه مردم شده است (باز هم طفل یتیمی ز حرم گم شده است) آخرین بار شنیدند که نجوا می‌کرد طلب از گم شده‌گانِ لب دریا می‌کرد کم کم از تشنگی او دل دریا خون شد از غم اکبر لیلا دو جهان مجنون شد دشت ماتم زده از خون تنش گلگون شد کفر اگر نیست، بگویید: خدا محزون شد او که بر دست جوانان بنی هاشم بود موقع بردنش آن روز، عبا لازم بود هرکه مجنون بشود، خانه‌ی ما خانه‌ی اوست زینب آن کوهِ صبور است که پروانه‌ی اوست بارِ اندوهِ جهان است که بر شانه‌ی اوست (این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست) شده زیر علمش امن‌ترین جای جهان هیچ کس نیست به اندازه‌ی زینب نگران (یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش) بوریا گشت در این غربت صحرا کفنش جگرم سوخته از کهنه‌گی پیرهنش جان به قربان حسین و پسرانِ حسنش دوش وقت سحر از روضه‌ی قاسم می‌خواند روضه آن بود که حاج اکبر ناظم می‌خواند عاشقم عاشق آن درد که بی درمان است آسمان با خبر از تشنگی طفلان است پس بخوان نوحه از آن داغ که بی پایان است (امشبی را شه دین در حرمش مهمان است) ظهر فردا، شود آشوب در این دشت، شروع ای شب تیره بمان و مکن ای صبح طلوع تشنه‌ی علقمه هستیم که دلدار آنجاست ماه بیتِ غزلِ حیدر کرار آنجاست ساقیِ تشنه لبان، سید و سالار آنجاست آه، ای اهل حرم! میر و علمدار آنجاست سال‌ها بر سر این سفره نمک‌گیر شدیم ما غلامیم و درِ خانه‌ی او پیر شدیم آه ای قله‌ی سر سختِ بی اندازه بلند ای تبرخورده‌ترین سروِ سرافرازِ بلند باز هرگز نهراسیده ز پرواز بلند (چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند دعوی‌اش بود که من بازوی حیدر دارم) پدری مثل علی، فاتح خیبر دارم ای رباب! آب در این معرکه نایاب شده تیر از چله به یک چلچله پرتاب شده دل سنگ از غم شش‌ماهه‌ی تو آب شده به روی دست پدر بوده و سیراب شده نکند حرمله و با تیر و کمان آمده است! اصغرت از چه زمانی به زبان آمده است؟ حُر که سرمست شد و نعره کشید از شادی بود بر روی لبانش، چه مبارک‌بادی حضرت عشق به او گفت که تا جان دادی بنده‌ی عشقی و از هر دو جهان آزادی نینوا بین که عجب شور و نوایی دارد مطرب عشق عجب کرببلایی دارد @navaye_asheghaan
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبر به کنارت؛ به کربلایِ خودت من آشنایِ توأم؛ خانه‌زادِ مادرتان نصیبِ دربه‌درت کن شبی دعایِ خودت نفَس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش، به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکِش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت ✍ @navaye_asheghaan
به ساغر غمت ای شاه! تا حواله شدم خراب باده‌ی عشقت به یک پیاله شدم گناه، از من اگر ساخت یک بُتِ سنگی به هیأت آمدم و در دم استحاله شدم همیشه آه کشیدم غم فراقت را از این که وصل ندیدم، همیشه ناله شدم به دوش بردم از این داغ، سوزنی! امّا شکسته شد کمرم، از غمت مچاله شدم "حسین" گفتنِ من ناگهان و آنی نیست من از قدیم گرفتار این سلاله شدم غلام حلقه به گوشم، مرا مران از خود بس است هرچه در این راه بی قباله شدم ✍ @navaye_asheghaan
به من اجازه بده هر دم از تو دم بزنم که کُلِ عُمْر، خلاصه دراین دم است: "حسین" ✍ @navaye_asheghaan
خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین @navaye_asheghaan