eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
387 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. ( ) شهادت علیه السلام وقتی تو رو با طعنه آزردن پایِ برهنه کشیدن بردن حتماً بودی به یادِ اون روزی .... که بچّه‌ها تازیانه خوردن وقتی نمازتو شکستن آه دستاتو که تو کوچه بستن آه حتماً به یادت افتاد این روضه که نیزه‌دارا مستِ مَستن آه وقتی که زهر جیگرتو سوزوند آتیش دلِ حرمتو لرزوند حتماً به یادت افتاد این روضه شمر با لگد بدنو برگردوند کشیدنت پشتِ سرِ مَرکب یه عدّه گرگ‌صفتِ لامذهب حتماً به یادت افتاده وقتی .... مضطر شد عمّه جانتون زینب روزی که روضه‌ها نفس‌گیر بود وقتی بالا سرِ تو شمشیر بود حتماً به یادت افتاد این روضه سرنیزه با تَرقُوه درگیر بود دشمنتون زخمِ زبون می‌زد حرفاش آتیش به دلتون می‌زد حتماً به یادت افتاد این روضه به لب کسی با خیزرون می‌زد وقتی که افتادی رویِ خاکا صدا زدی واویلتا زهرا حتماً به یادت افتاد این روضه که با صورت خورده زمین سقّا شکرِ خدا که روزیمه روضه‌ت گریون میشم تا میگم از غربت الهی پایِ رکابِ مهدی بیایم بقیع با بیرقِ هیأت‌ آقام آقام آقام آقام آقام /۴/ ✍ .👇 @navaye_asheghaan
. السَّلامُ عَلَيْكَ یا شیخ‌ الأئمه . پای درس چشم هایت جان دو زانو میزند نزد انسانیتت انسان دو زانو می‌زند در مدینه خطبه می‌خوانی چنان ملموس که؛ «جابر» از مستیش در ایران دو زانو می‌زند حرف وقتی سبز شد در هیچ جا محدود نیست باغ گاهی پیش یک گلدان دو زانو می‌زند فقه در آینده می‌گویی و پای حرفهات؛ در گذشته حضرت سلمان دو زانو می‌زند در مقام معرفت در پیش تو انسان که هیچ؛  رحل هم در محضر قرآن دو زانو می‌زند می‌نشیند چار زانو هر که در دَرسَت نخست سال‌ها پیش تو بعد از آن دو زانو می‌زند هرکه می‌بیند بقیع خاکی‌ات را ناگهان درمیان چشم او باران دو زانو می‌زند . @navaye_asheghaan
. مرثیه شهادت امام صادق علیه السلام دل دوباره به غم فرو رفته یادِ غم های حضرت صادق می نویسم من از غمِ آقا می نویسم چنان دلِ عاشق با غم و رنج و آه می گویم از همه سر شکستگی هایش از رئیس و مؤسس مکتب از غم پَر شکستگی هایش نه ضریحی به روی قبرش هست نه حرم در مدینه اش دارد او که شاگرد پروری می کرد غصه و غم به سينه اش دارد باید از حال بی قراری گفت باید از ناله های او بنوشت باید از زهر و سوزش جگرش باید از غصه مو به مو بنوشت شاید از بی کَسیش باید گفت مثل حیدر میان کوچه ی تار آن زمانی که بی عبا و رِدا پشت مرکب دویده او بسیار وای من شایدم زِ بزم شراب یا که از طعنه های دشمن ها یا که زآن حرفا که می گفتند در اِزای سلامِ آن آقا... وای من شاید از شراره کین که به جانش فِتاده دشمن او که دلش را به تاب اَفکنده پُر زِ خاک و شراره شد تن او یا که از بچه هاش باید گفت که غمین و چه دل شکسته شدند زانوی غم بغل گرفته همه، گوشه‌ی خانه زار و خسته شدند گر چه آتش به خانه اش اُفتاد گر چه شد موسفید شهرِ غریب کِی ولی دخترش اسارت رفت؟ کِی شده قتل او فجیع و عجیب می نویسم که او کفن شده است می نویسم که پیکرش شد خاک کِی شده جسم او به طرزِ قفا؟ کِی شده پیکرش به خنجر چاک؟ نوحه خوانِ حسین بود اما.. بدنش چون حسین پاره نبود گفت نوحوا علی الحسینِ شهید زخمِ او کمتر از ستاره نبود نوحه خوانِ حسین بود اما.. رأس او روی نیزه ها نشده دستِ آخر غروب خواهر او از اسیرانِ کربلا نشده . @navaye_asheghaan
. علیه السلام علیه‌السلام گرچه وجودم را شرار نار سوزاند کی سینه ام را حملۀ اغیار سوزاند؟ من بین شعله بودم و یاران همه خواب قلب مرا این غفلت انصار سوزاند با آنکه خواندم ذکر «حرِّم شیبتی» را اما تمام صورتم را نار سوزاند من تازه فهمیدم چرا مادر جوان مُرد پهلوی من را هم نوک مسمار سوزاند با پای عریان چون دویدم در پی او گلبرگ پایم را فشار خار سوزاند مُردم ز غیرت لحظه ای که ناسزا گفت! این بد زبانی قلب من بسیار سوزاند ✍ . @navaye_asheghaan
. شعر مرثیه امام صادق علیه السلام باور نمی کنم که به او هم جفا شده او که عزیز جان و دل مصطفی شده او که امام و رهبر و مولای شیعه بود از چه دلش به غصه و غم مبتلا شده مذهب به دست او به ثَمر آمده بسی مکتب به اَمر حضرت نورش بنا شده چندین هزار مثل ابوحمزه ها فقط در پای درس معرفت او گدا شده درس و کتاب و بحث و روایات ما همه با قالَ صادقش همه جا پُر بها شده غربت شراره زد به دلِ غم چشیده اش وقتی مدینه با دل او بی وفا شده با زهرِ کاری از نفس افتاده، بی قرار در بین حجره با غم دل آشنا شده تنها نه زهرِ کاری شده قاتلش ولی مسمومِ کین شده، غم او مُنتها شده آتش به خانه آتش زده اَند و، قیامتی در بینِ خانه و دلِ آقا به پا شده سجّاده را به وقت نمازش زِ پای او دشمن کشیده باعث رنج خدا شده با دستِ بسته از حرمش تا که بُرده‌اند دلهای زارِ اهل حرم در نوا شده پای برهنه، پیر زمانه، کشان کشان عالَم نَدیده در به درِ کوچه ها شده یادِ علی غمِ دل و، با یادِ فاطمه زخم دلش یکی و غمِ او دو تا شده در بین کوچه، در پیِ مرکب که می دوید جانش برای فاطمه آنجا فدا شده گاهی به یاد حیدر و، گاهی علی الخصوص.. .. با یادِ زینبش دل او کربلا شده در بین روضه ها، دل آن روضه خوان عجین با روضه ی حسین و تن و بوریا شده شکر خدا که پیکرش آخر کفن شده کِی دیگر او سرش به روی نیزه ها شده تنها فقط شبیه حسینش بقیع اوست چند مرتبه خراب و، یَمِ غصه ها شده . @navaye_asheghaan
. علیه السلام طایر قدسی ام و سوخت همه بال و پرم زهر شد مرهم زخم دل و زخم جگرم بارها خون جگر خوردم و از ظلم عدو خون دل بود که میریخت ز چشمان ترم میکشم پا به زمین از اثر زهر بلا میکشم آه از این سینه پر شعله ورم شرم از روی من و روی پیمبر نکرد آنکه از فتنه و بیداد دو تا کرد کمرم بسکه شبها ز غریبی دلم گرییدم که گرفت هاله غم چهره همچون قمرم قبله عالمم و روی به قبله شده ام شادم از اینکه نشسته ست کنارم پسرم گرچه لب تشنه ام اما به دلم افتاده جان دهم تشنه به یاد شه لب تشنه ترم گرچه بر روی زمین پا کشم از درد ولی شد تجسم غم آن کشته به پیش نظرم یاد تاراج حرم همره سیلی و لگد یاد آن پیکر زخمی ز پا تا به سرم ✍ . @navaye_asheghaan
. یا لطیف آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی تو امام راستینی،تو امام صادقی از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت اشک را مانند مادر می کنی آب وضو آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است جای جای این گذر بال و پرت افتاده است تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟ ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود @navaye_asheghaan
. امام صادق علیه السلام _______ برا سائــل درت/هرچــه نیازه میکنی رحمت الهی رو/بهش افــاضه میکنی توامام صادقی/که با یه گوشهءنگات یه شبه مفضل و مثل مَــعاذه میکنی توی مکتب شــماحرفی اصن ازظلم نیست راه حق مشخصه برای هیچکس گم نیست از روایــات مــعاذبــــن کثــیــر مـــیفــهمــم چیــزی بالاتره از خــدمت به مــردم نیست تو نوره صداقتـی امــامه همه کلامــت هدایتــه همــه عالـمه کسی که ولایــت علـی دینشه دعا میکنی براش مثه فاطمه ((یاجعفربن محمد/ ایها الصادق)) _____ حقه دینی که شما/بشی امام ورهبرش میشناسن شیعه روبه/روایت معتبرش ذرّه ای هــم از نَــمِ/عـلوم  بـی کران تو  یکی مثل مالــک و/زراره میشه ثمرش دل تاریــک منــو عشــق تــو روشــن میکنه کاری که کرده با فیض کوفی بــامن میکنه این روایت شماس که اشــک برامام حسین مــارو از آتــیــش روز حــشــر ایــمَن میکنه هــمه زندگــیم فــــدایِ راه حسین من هستم یه عمره در پناه حسین چه ترس ازقیامته،تا فرموده ای قیامت میچــرخه بــا نگاه حسین ((یاجعفربن محمد/ ایها الصادق)) _____ نغمه وشعر:الاحقر مجتبی نامور ✍ 👇 @navaye_asheghaan
. علیه السلام ___________ سنــگ زیــر پاتــم دُرّ می کنــی/ با گذرت مــارو غــرق تَحَــیر می کــنی/ بــا اثــرت جنس نگاتْ طوری تاثیرداره/ که یه شبه مُفَــضَّل و یکــجا حُــرّ می کنی/ با نظرت پــای قرآن بــاشی کــوثر میشی از همه اهــل جــهان ســر میشی روی مــنبر کــه میــری پیــغمبـر توی میدون باشی حیدر میشی صادق هدایتی//تویــی شور محشر مثل عمه زینبت//میشی وقت منبر ای بــه کــوثر آبـرو//عشق آل هاشم مــو نمــیزنی تــو بــا //فــتّـاح خیبر مولانا امام الصادق(ع) _________ علت تمــوم ایــن نوکــری/ عـاشقیه ایــن ارادتــای مــا بــه درت/ واقعیه تو علمداری کردی پایه دین/با قلمت شیعه هر چی داره روایت/ صادقیه از تــو داریم ایـن همه حسینیه پــای مکتبــت پــر ازکــلیــنیــه برکت نظام ماهرچی که هست از وجــود پســرت خــمــینــیـه قــال الصــادقای تــو //پایــه‌هــای ایــمانی هرکی ذوب مکتبت // شد، میشه سلیمانی بــه شرافــتم قسم// مینِویــسم امضـا شه می ســازن ضریحتــو// شیعه های ایرانی مولانا امام الصادق(ع) ________ شعر و نغمه:الاحقر مجتبی نامور✍ 👇 @navaye_asheghaan
. امام صادقی،گل باغ ولا مدینه از غمت،شده ماتمسرا گل مدینه ای تو بی قرینه ای شهید کینه ای آه و واویلتا۳ به روی دوش خود،کشیدی رنج و غم ز منصور لعین،بدیدی تو ستم بود خلقت عظیم چو پیغمبر کریم به دل هایی مقیم آه و واویلتا۳ شرر از کین زده،عدو کاشانه ات بیامد از ستم،درون خانه ات ز تو بگسسته اند دو دستت بسته اند دلت بشکسته اند آه و واویلتا۳ شدی مسموم زهر،ز منصور لعین شدی تو رهسپر،سوی خلد برین امام ساده ای ولی آزاده ای ز پا افتاده ای آه و واویلتا۳ تویی زهرا نشان،امام مهربان ز ظلم و کینه ها،بهارت شد خزان امام متقین شهید ظلم و کین فدای راه دین آه و واویلتا۳ امام انس و جان،بود قدرت رفیع شده دفن تن،تو در خاک بقیع فدای غربتت شکسته حرمتت غریبه تربتت آه و واویلتا۳ .👇 @navaye_asheghaan
. تو گل گلشن دین مبین صادقی بر امامت تو ای شمس ولا لایقی تویی نور مبین معنی یا و سین یابن زهرا۲ شیخ الائمه شمس هدایت تویی تابش رحمت و لطف و عنایت تویی با مقام رفیع قبر تو در بقیع یابن زهرا۲ دشمن بی حیا ریخته در خانه ات نیمه شب آتش کین زده کاشانه ات شده ای غم نصیب همچو مادر غریب یابن زهرا۲ زهر کینه به جسم و جان تو زد شرر زهر منصور دون بر تو نموده اثر در مدینه به پا شده بزم عزا یابن زهرا۲ گل زهرا نسب گشته صدایت خموش شیعه ی مرتضی از غم تو در خروش مدینه در غم است خون دل عالم است یابن زهرا۲ پیکر پاک تو به دوش یاران بود جسم جدت به زیر سم اسبان بود ای شه عالمین گریه کن بر حسین یابن زهرا۲ (امام جعفر صادق ع) گل گلزار دین امام صادق تویی در سپهر ولا شمس حقایق تویی گل یاس سپید شده ای تو شهید وای از این غم۲ مدینه از غم تو شده ماتمسرا خانه ی تو به پا گردیده بزم عزا گل باغ ولا جان تو شد فدا وای از این غم۲ در مدینه شدی کشته ی زهر جفا از غم تو شده محشر کبری به پا ای مه بی قرین کشته ی زهر کین وای از این غم۲ زهر کینه اثر کرده به جان و تنت یا امام صادق بقیع شده مدفنت ظلم و کین شد فزون دل ما گشته خون وای از این غم۲ دیده گریان رسیده پسرت در برت نالد و گرفته به دامن خود سرت در کنار تو بود بی قرار تو بود وای از این غم۲ قبر تو در بقیع نشان دهد غربتت در کنار نبی خاکی بود تربتت شیعه گریان تو جان به قربان تو وای از این غم۲ دشمنت آمد و آتش زده خانه ات دیده گریان تو گل های گلخانه ات کس چو تو غم ندید رنگت از رخ پرید وای از این غم۲ تو به یاد مدینه و غم حیدری یاد اشک غم مادر به پشت دری عمری از این خبر بوده ای خونجگر وای از این غم۲ .👇 @navaye_asheghaan
امشب ز غم و اندوه(خون شد دل هر عاشق)۲ ششم گل پیغمبر(رفته ز جهان صادق)۲ شد شهید ستم گل پیغمبر سوزد از ماتمش موسی بن جعفر واویلا واویلا آه و واویلا۲ تو هادی این امت(تو مظهر توحیدی)۲ چه ظلم و ستم هایی(از دشمن دون دیدی)۲ ای امام بی مثل و بی قرینه ماتمسرا شد از داغت مدینه واویلا واویلا آه و واویلا۲ در نیمه ی شب دشمن(ریختند همه در خانه)۲ از ظلم و ستم دشمن(آتش زده گلخانه)۲ بین آتش یاد مادر افتادی یاد اشک چشم حیدر افتادی واویلا واویلا آه و واویلا۲ تو هستی و جان خود(در راه خدا دادی)۲ وقتی که تو را بردند(یاد علی افتادی)۲ قلب تو و دردانه ات شکستند وقت بردن دستان تو را بستند واویلا واویلا آه و واویلا۲ زهر ستم دشمن(شرر زده بر جانش)۲ سوزد دل هر شیعه(عالم شده گریانش)۲ شیخ الائمه شد مسموم کینه غرق عزا شده شهر مدینه واویلا واویلا آه و واویلا۲ با زهر ستم صادق(افتاده ز پا امشب)۲ بیت گل پیغمبر(شد بزم عزا امشب)۲ شد شهید صادق آل محمد خون شد از غم دل آل محمد واویلا واویلا آه و واویلا۲ آن نور ولا امشب(دیده ز جهان بسته)۲ دردانه ی او موسی(پهلوی او بنشسته)۲ امام صادق ما گشته خاموش موسی بن جعفر از غم سیه پوش واویلا واویلا آه و واویلا۲ هفتم گل زهرایی(آن نور دل طاها)۲ با گریه و با ناله(سوزد ز غم بابا)۲ عاقبت آن امام پاک و معصوم با زهر ستم و کینه شد مسموم واویلا واویلا آه و واویلا۲ از جهل بسی مردم(خون شد دل تو مولی)۲ آتش زده زهر کین(بر حاصل تو مولی)۲ در مدینه شدی تشییع جنازه تشییع جدت شد با نعل تازه واویلا واویلا آه و واویلا۲ حیران همه ی دنیا(از صبر و شکیب او)۲ غریبی او معلوم(از قبر غریب او)۲ آن که باشد روح ایمان و تهذیب قبر او در بقیع گردیده تخریب واویلا واویلا آه و واویلا۲ .👇 @navaye_asheghaan
. حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است قبر امام، تولیتش دست کافر است حین قدم زدن به امامت سلام کن کمتر بایست! زائر این خاک عابر است ما شیعه‌ی حلاوت یک قال صادقیم نَقل حدیث اوست که نُقل منابر است شیخ الائمه، عالم آل محمد اوست یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است فرموده حضرتش که "نوحوا علی الحسین" بانی گریه اوست اگر روضه دایر است در شیوه‌ی جسارت ابن ربیع‌ها نسل علی و فاطمه‌بودن مؤثر است بانوی پا به ماه ندارد به خانه‌اش حداقل از این جهت آسوده خاطر است هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن آتش‌بیارِ شهر مدینه مقصّر است... ✍ . @navaye_asheghaan
. شعله میکشه در خونه ی اونی که آسمونا تو دستشه شعله میکشه مدینه الانه که شبیه به کربلا بشه غریبونه دارن آقامونو میارن از خونه چی میگذره بهش کسی نمیدونه شبیه پای زخمی قلبشم خونه عبا عمامشم . جامونده چقدر روی زمین . میافته تا خورده روی خاک . زیر لب یافاطمه فقط . میگفته اشفع لنا عندالله دومین اباعبدالله قامتش خمه تموم نوکرا هم بمیرن از ماتمش کمه قامتش خمه خونه دیگه مثه شام غریبان محرمه پر از درده حرومی توی خونه داره میگرده جلو چشاشه روضه های بی پرده زنی که سرپناهشو گمش کرده غروب کربلا یادش بود آتیش و چادر اطفالو سر بریده رو میدیدند همه حوالی گودالو اشفع لنا عندالله دومین اباعبدالله 👇 @navaye_asheghaan
. تو گل باغ ولایی، نور حی کبریایی ششمین شمس ولایت شیعیان رامقتدایی تویی ششم امام تویی ماه تمام به شیعه تابه حشر بود لطفت مدام مدد صادق مدد۴ تو صفای قلب مایی درد ما را تو دوایی تو به اذن حی یکتا هر گره را می‌گشایی من از احسان تو شدم مهمان تو نشستم از کرم کنار خوان تو مدد صادق مدد۴ عالم علم پیمبر، صادق آل محمد حی داور را تو مظهر صادق آل محمد تویی یار و حبیب به درد ما طبیب تو هستی صادقا به شهر خود غریب مدد صادق مدد۴ ای امام بی قرینه،تو به شهر خود مدینه گشته ای بادست دشمن توشهیدظلم و کینه ز ظلم و کینه‌ها شده پر خون دلت زده زهر ستم شرر بر حاصلت مدد صادق مدد۴ زده دشمن آتش کین ازستم کاشانه ی تو دشمنان بی حیایت آمده درخانه ی تو عدوی بی حیا زده آتش به جان ز غم فرزند تو شده قامت کمان مدد صادق مدد۴ صادق آل محمد جز غم و محنت ندیدی دست بسته یابن زهرا درپی اسب میدویدی از این ظلم و ستم شدی مولا حزین بمیرم صادقا فتادی بر زمین مدد صادق مدد۴ از غم داغ تو مولا شد مدینه غرق ماتم زین مصیبت یابن زهرا قامت موسی شده خم ز سوز داغ تو مدینه در عزاست درون خانه‌ات زغم ماتم سراست مدد صادق مدد۴ مرقد تو در مدینه شد نشان غربت تو مانده خاکی یابن زهرا از ستم ها تربت تو بسان فاطمه بود قدرت رفیع غریب از ظلم و کین بود قبرت بقیع مدد صادق مدد۴ @navaye_asheghaan
ریزد سرشکِ زهرا ، از دیده چون ستاره داغ امام صادق ، زد بر دلش شراره با چشم دل نظر کن ، یک لحظه در مدینه بر تربتش که دارد ، بر غربتش اشاره دل تنگِ مادرش بود ، آن یادگار زهرا مهمان مادرش شد ، با قلب پاره پاره هر شب به یک بهانه ، می بُردنش زخانه از ظلم و جور منصور ، خون شد دلش هماره کی دیده پیرمردِ هفتاد ساله ای را در کوچه ها پیاده ، دنبال یک سواره ابن ربیع نامرد ، رحمی به او نمیکرد می دید که نفس هاش ، افتاده در شماره شد فاطمیه تکرار ، آتش گرفت گلزار اما زنی نبوده ، در پشت در دوباره میزد قدم در آتش ، میگفت وای مادر جز سوختن چه راهی ، جز ساختن چه چاره یکبار منزلش سوخت ، صد مرتبه دلش سوخت بر حال کودکانش ، بنمود تا نظاره صد شکر دخترانش ، بابا کنارشان بود غارت نشد از آنها ، خلخال و گوشواره 🔸شاعر: ___ @navaye_asheghaan
. تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد به غیر از هَتک حُرمت، در میان ناسزاهایش به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد تصور کن که در برخورد با ماهی که در سجده‌ست به جز توهین،به دستش حُکم از منصور هم باشد تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور برای آدمی از جنس خاک و ‌نور هم باشد تصور کن امامِ صادق از بین شکاف «در» ببیند لشکری اوضاعشان ناجور هم باشد تصور کن امامِ صادق است و بر سکوت و صبر به رغم لشکر شاگردها،مجبور هم باشد به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن کسی که هی لگد را می‌زند مغرور هم باشد به روی ساقه‌ی زردش دو چندان می‌شود دردش اگر آن که لگد را می‌زند منفور هم باشد برای خود نه، می‌گرید برای مادرش زهرا بساط گریه پشت «در» اگر که جور هم باشد 🔸شاعر: ___ @navaye_asheghaan
  یاورِ بی ضرر و یارِ وفادار نداشت داشت شاگردانِ خِبره؛ ولی یار نداشت بود از نسل علی(ع)...حیف ولی دور و برش قنبر و مالک و سلمانِ وفادار نداشت هر چه از نقشهٔ دشمن-شکنی ها میگفت برملا میشد و یک راز-نگهدار نداشت حضرتِ شیخ الائمه(ع) چقدَر بود غریب هیچکس با خودش و دغدغه اش کار نداشت غیرِ هارونِ عزیزِ مکّی...آنکه سریع- رفت در آتش عشقش! غمی انگار نداشت شعله ها سرد شد و ذره ای آسیب ندید قلبِ او بود سلیم و دل بیمار نداشت نیمه شب بود که شد قصدِ جسارت آغاز کوچه غوغا شد و جز فتنهٔ اشرار نداشت خانهٔ امنِ امام ِ صادق(ع) شد ناامن دشمنش آمد و جز نیتِ آزار نداشت آنقدَر با تشر و با عجله می بردند وقتِ برداشتن و بستنِ دستار نداشت می دوید و نفَسَش سوخت و میخورد زمین کاش مرکَب به سرآسیمگی اجبار نداشت عرقِ پیشانی رویِ محاسن می‌ریخت حالش آشفته شد و رنگ به رخسار نداشت کوچه، دستِ بسته، پای برهنه، دشنام... غربتش فرقی با حیدر کرار(ع) نداشت عضو عضوِ بدنش یکسره از کار افتاد کاش زهر آن همه بر کشتنَش اصرار نداشت * پیرهن بر تنش و ماند عقیقش در دست پیکرش زخم نشد! نیزهٔ بسیار نداشت تشنه جان داد ولی بود سرش بر بدنش تنش عریان نشد و خندهٔ انظار نداشت! 🔸شاعر: ___@navaye_asheghaan
  آنکه حکمت به لب او جریان داشت که بود آنکه علم از نفس او فوران داشت که بود آنکه اندیشه از او شیره‌ی جان داشت که بود آنکه ایمان به وجودش ضربان  داشت که بود خانه‌ای در حرم هر  دل عاشق دارد شیعه امروز از او  وعده‌ی صادق دارد همه جا سایه فیض‌اش به  سرِ سرورها است حُکمِ او حکمت او ژرفترین باوررها است  چقدر خطبه‌ی او خط به خطِ دفترها است قالَ صادق همه‌جا تاج سر منبرها است از اشارات نگاهش لب ما جان دارد از احادیث لبش مذهب ما جان دارد آنقدر گفت علی  روز و شب از حال علی که جهان پُر شده از قالَ علی قال علی فیض او بود که دل رفت به دنبال علی که فقط آل علی آل علی آل علی آنقدر گفت علی بر لب ما جام علیست کوری دشمن مولا همه‌جا نام علیست باده نوشان زِ دَمش راز مگو ساخته‌اند خاک راهش همه بردند و سبو ساخته‌اند کعبه را روز ازل از گل او ساخته‌اند عالمان از لب این چشمه وضو ساخته‌اند همه‌ی اهل نظر بر درِ او رو زده‌اند انبیا محضر او آمده زانو زده اند نفس اوست اگر گریه‌ی ما طولانی است نفس اوست اگر دیده‌ی ما بارانی است مقتل اوست اگر حال جگر  طوفانی است مجلس صبح و شبش مجلس و رضه خوانی است بی سبب نیست که سوزد جگرش گاه به گاه حق بده کُنیه‌ی او هست ابا عبدالله بارها حرمتش از کینه‌ی منصور شکست دید بی حرمتیِ آنهمه مامور... شکست آمدند و در این مقتلِ ماثور شکست وایِ من از در این خانه که با زور شکست وای از شیخ حرم هیچ کسی شرم نکرد از سفیدی محاسن نفسی شرم نکرد او که پیر است از این خانه به اجبار مبر آبروی همه‌ی ماست در انظار مبر رسیمان شرم کن از کوچه به اصرار مبر همه جا می‌روی اما سوی بازار مبر   مو سفید حرمم دست به دیوارش است خاطرات بدی از کوچه و بازارش است از روی شانه کشیدند عبایش اُفتاد ناگهان آمد و هُل داد عصایش اُفتاد ریسمان را که کشیدند به پایش،  اُفتاد فاطمه پشت سرش بود بجایش اُفتاد او زمین خورد ولیکن زِ روی مرکب نه از روی ناقه نه  در خواب نه  غرق تب نه دخترک بود و شبی تار که مهتاب نداشت دخترک بود و تب و آه ولی تاب نداشت پای پُر آبله جز گریه‌ی خوناب نداشت دخترک بود ولی زجر که اعصاب نداشت تا خودِ قافله او را به روی خار کشید مثل آن در که به پهلو خط مسمار کشید 🔸شاعر: ___ @navaye_asheghaan
  ای وارث سلاله ی سائل نوازها ذکرلب تو رونق راز و نیاز ها ای روضه خوان آتش و میخ گداخته از روضهء تو ریخت به رضوان گدازها بااینکه قبلگاه نماز ملائکی درسجده میزدند تورا بی نمازها شیخ الائمه ای وتو را برزمین کشید ابن الربیع طایفه ی حقه بازها اشک تو بود و خنده ی شیطان پرستها حلقه زدند دور تو مشعل به دستها جایی که بود ساکت و خلوت،شلوغ شد یک کوچه باتمامی غربت، شلوغ شد بیت الولای امن جگر گوشهء رسول باموجی از شراره و وحشت،شلوغ شد لبریز از حضور خدا  بود خلوتت ابلیس حمله ورشد و دورت، شلوغ شد در،سوخت در میان نفسهای شعله ها کوچه،حیاط،خانه،به نوبت،شلوغ شد اصلا نگه نداشت کسی احترام را در کوچه پابرهنه کشیدند امام را آتش، بجان رسانده کسی را شبیه تو درشعله ها نشانده کسی را شبیه تو درروضه های اشک تویک دست بسته بود دستی که پرورانده کسی را شبیه تو این شهر بد دهان که عبای تورا کشید برخاکها دوانده کسی را شبیه تو یادش نرفته بین همین کوچه های تنگ این ریسمان کشانده کسی راشبیه تو این زخمها که درشریان تو میدود یک گوشه از مصیبت مادرنمیشود خورشید را سیاهی شب بی حجاب برد پیش نگاه خیس جهان باطناب برد میدید خسته ای،به زمین میخوری ولی برزین نشسته بود تورا باشتاب برد ابلیس زاده، رحمت بی حد ومرز را بادستهای بسته به دار العذاب برد بایاد شام شیشه ی بغضت شکسته شد وقتی تورا به مجلس شوم شراب برد تا قبضه کرد جان تو را زهر لعنتی دل کندی از مصایب این شهر لعنتی 🔸شاعر: ___ @navaye_asheghaan
  بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن 🔸شاعر: ___ @navaye_asheghaan
. |⇦•آسمون چشمام... علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── آسمون چشمام هم رنگ پاییزه حال بقیع امشب خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی آرومه آرومه زائرش این شب ها فقط یه خانومه یه مادری که خاک بقیع رو به چشم تر میذاره به جای ماها روضه میخونه رو خاکا سر میذاره «غریب مادر؛ غریب مادر» *همیشه گفتن باید به ریش سفیدا یه جور دیگه احترام بذاری..احترام آقامونو نداشتن نیمه شب ریختن تو خونه آقامون* هجومشون نگذاشت عبا رو برداره فرصت نشد اصلاً عصاشو برداره چیزی نمیبینم خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیشِ نمروده تو نیمه ی شب عرش خدا رو با نعره هاشون لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن *نیمه شب ریختن تو خونه حضرت حضرت تو نماز شب بود عبا و جانماز رو از زیر پاهاش کشیدن با صورت به روی زمین افتاد جلوی زن و بچش بی عمامه کشوندنش بیرون دست‌هاشو بستن. اما به ناموسش جسارت نکردند. یکی می‌گفت آقا رو بی‌ عمامه نبرید.. پابرهنه نبرید.. من بمیرم برای اون آقایی که دست‌هاشو بستن در خونشو آتیش زدن آی غیرتی‌ها جلوی چشمش سیلی به ناموسش زدن الهی بشکنه دست مغیره یه جوری زد داد علی بلند شد..* شرمندگی مرد درد بی‌درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن از غصه جون دادم کشوندنم رو خاک از نفس افتادم پشت یه مرکب وسط کوچه، خوردم زمین، با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم، از اون غلاف و بازو *ابن ربیع ملعون سوار بر اسب شد دست‌های این پیرمرد رو بستن نانجیب هی می‌تازید. هی امام صادق زمین می‌خورد.. گاهی آقا رو رو زمین می‌کشید. وسط بیابون روی خارا می‌رفت. آقا جان! شما یه مرد بودی پاهات انقدر اذیت شد.. من یه دختری رو می‌شناسم پاهاش کوچولو بود وسط بیابون هی می‌گفت: بابا پاهام درد می‌کنه..* غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد با گریه و زاری تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند اونی که تو گودال با پا برت گردوند از رو بلندی خودم میدیدم با نیزه اومد گودال با نیزه میزد به پیکر تو میرفتی هر دم از حال غریب مادر *حضرت رو بردن تو کاخ منصور آقا نفس نفس میزد. همه صورت زخمی لباس‌ها پاره.. نانجیب همچین که نشسته بود خواست غرور حضرت رو بشکونه اون زهرماری رو می‌خورد به آقا تعارف می‌کرد کار به جایی رسید شمشیر و کشید آقا رو شهید کنه.. یه وقت دیدم تا منصور شمشیر و مقابل امام صادق کشید دیدن دستش داره می‌لرزه صورتش رنگش عوض شد.. چی شد منصور؟ گفت: همچین که من شمشیر و کشیدم وجود نازنین پیامبر رو مقابل دیدم فرمود: منصور شمشیر و از بالا سر جگر گوشه ام کنار ببر و الّا تاج و تختت رو به هم می‌ریزم.. یا رسول الله!یه شمشیر بالا سر امام صادق دیدی طاقت نیاوردی .. من بمیرم برای اون خانومی که با عجله دوید اومد بالای بلندی دید حسین افتاده شمشیردار شمشیر می‌زد نیزه‌دار نیزه می‌زد..اون‌هایی که حربه‌ای نداشتند سنگ آورده بودند....حسین....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 @navaye_asheghaan
AudioCutter_fadaeian-haftegi960916 (9).mp3
20.88M
|⇦• لیلی لیلای دلها.. ولادت پیامبر رحمت و مهربانی مصطفی صلوات الله علیه و علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی @navaye_asheghaan
. عزیز عالم اومده شرف آدم اومده مژده میدن فرشته ها نبی خاتم اومده تو بهشت به رو نمای پیمبر پیچیده طنین الله اکبر اومده حبیب و دلبر حیدر این ندا از آسمون هفتم اومد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد **** تو که نبی مرسلی تو خونه ی تو ام ولی عیدی میگیرم امشب از دستای مرتضی علی به خدا میخوام برای تو فدا شم تو صف فداییای تو باشم نکنه یه روزی از تو جدا شم قلب من تا آسمون مکه پر زد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد **** اسم تو عشق اعظمه هر چی بگم بازم کمه عاشقا شادن امشب از شادی قلب فاطمه یا نبی برای خاطر زهرا بیا و بخر دل منو آقا که بشم گدای تو - تو دو دنیا عشق تو - تو قلب من گذشت از حد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد **** این همه حقایقه که تو دلی که عاشقه بالاترین سریر عشق جای امام صادق به خدا دلم به نام تو پر زد که توی جشن ولادت احمد میخونیم یا جعفر ابن محمد با تو تا همیشه دل میمونه عاشق آبروی شیعه یا امام صادق 👈 🔹 مداح: 🔹 موضوع: 🗓 مناسبت: هفده ربیع الاول 1402 🌺🌻🌺🌻🌺
🌸سرود ولادت پیامبر ص و امام صادق ع🌸 نشسته سقف مَدائن شکسته کنگره هایش خمیده قامت شیطان رسیده روز عزایش اومده منجی عالم اومده رسول خاتم اومده تا به قیامت قد بت ها رو کند خَم لات و‌هُبَل و عُزیٰ می اُفته دگر از پا مولا یا رسول الله مولا یا رسول الله دل ملائکه شاده زمان جشن و سروره شکسته ظلمت دنیا تو آسمون پُر نوره روز و روزگاره عشقه دلمون تو کاره عشقه به زمین قدم نهاده اون که از دیاره عشقه مثل مَه تابانه شاهنشه خوبانه مولا یا رسول الله مولا یا رسول الله خبر خبر خبر خوش خبر به شیعه ی عاشق که هَمره گُل احمد شکفته غنچه ی صادق یکی از مکه نمایان یکی از مدینه تابان ز یه مشرقی طلوع کرد دو تا خورشید درخشان یکی با حُکم نَبوّت یکی با حُکم امامت مولا یا رسول الله مولا یا رسول الله اشعار @navaye_asheghaan
. (ص) و امام صادق (ع) اومده ماهِ ربیع، ماهِ نبی، ماهِ علی و ماهِ جَلی، مبارک، بادا مبارک رسیده فصلِ بهار، اومده یار، دار و نداره هر بی قرار، مبارک، بِخون تبارک دل، بی قراره، غم نداره، تا تو این دنیا رسول الله و داره شب، میشه روشن، میشه گلشن، تا تو آغوش آمنه این ماه و داره ملائک پر می زنند رو کره ی خاک چراغونی شده انگار همه افلاک از قُدومه، رحمتِ حق، دلامون از غما شد پاک یا محمد یا رسول الله مولا (۴) همه ی بُتکده ها، میکده ها، آتیشکده و ویرونه ها، شد غوغا، دیگه شد غوغا نورِ مولا پیچیده، روی زمین و، تو آسمون و تو کهکشون، شد پیدا، ببین شد پیدا آی، اهل دنیا، جان بِگیرید، اومده خاتم الانبیا به دنیا از، مُعجزاتِش، رَدِّ شمس و، نورِ قرآن و شبِ معراجِ مولا اومده تا پدرِ فاطمه باشه دلِ ما همه مسلمون نِگاشه اومده تا، همه دنیا، برای علیش فداشه یا محمد یا رسول الله مولا (۴) چه خبر شد این شبا، تو مدینه، می زنه قَلبا تو سینه، شد عاشق، دلا شد عاشق رئيسِ مذهب اومد، مکتب اومد، ذِکری بازم رو لب اومد، یا صادق، مدد یا صادق رو، دستِ باقر، ماهی ظاهر، شده که طعنه زده به ماهِ دنیا شد، فاطمه شاد، دنیا آباد، تا به دنیا پا گذاشته یابن زهرا جشنِ میلادِ وُ دلها پُرْ اُمیده دلِ شیعه به سویِ بقیع پَریده آخه امشب، مولا عیدی، براتِ کربلا میده یا صادق یابن الزهرا مولا (۴) .👇 @navaye_asheghaan
سرود؛ گل محمدی.mp3
1.14M
علیه‌السلام 🔹گل محمدی🔹 پاییزه ولی بهاره انگار گل از آسمون می‌باره انگار یه گل محمدی شکفته توی مدینه دوباره انگار کی گفته که با یک گل بهار نمی‌شه؟ عطری به جز عطرش موندگار نمی‌شه کدوم دله که دچار نمی‌شه امشب، پیچیده شمیم گل یاسی تو آسمون امشب، نام زیبای گل زهرا رو با من بخون «مولا مولا یا امام صادق» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صحن خونۀ امام باقر از تو آسمونا داره زائر عشق نور چشمش توی دل‌ها شده یه حدیث متواتر روایت حُسنش رو لبای همه‌س کرامت بی‌حدّش برای همه‌س اون آقایی که، آقای همه‌س عشقش یه حدیث مُفَصّله به روی لب‌هامون ذکرش اجابت دعامونه تو هم با من بخون «مولا مولا یا امام صادق» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پای درس تو تموم عالم تویی آقا استادِ مُسَلَّم احادیث تو شنیدنیه روی منبر نبی اکرم هفت آسمون تو درس تو می‌شه رَصَد مکتب تو بی‌همتاس تا روز ابد می‌خوام آقاجون، من از تو مدد فخر من اینه که مذهبمه مذهب جعفری امشب دلامونو با یه نگاهت بگو می‌خری «مولا مولا یا امام صادق» شاعر و نغمه‌پرداز: @navaye_asheghaan
🔅 عليه‌السلام: ✍️ لا تَقطَعُوا الثِّمارَ فَيَبعَثُ اللّهُ عَليكُمُ العَذابَ صَبّا؛ 💠 درختان ميوه را قطع نكنيد كه خداوند بر سر شما عذاب فرومى‌ريزد. 📚 ميزان‌الحكمه، ج۵، ص۴۸۱