.
#حضرت_معصومه #مرثیه_حضرت_معصومه
از دل بی تاب قم بعد از تو غم بیرون نرفت
از تنت تا بعد هفده روز ،سَم بیرون نرفت
خانه ی «موسی»* بدون طور،کوه نور شد
نور در واقع ز بیت النور هم بیرون نرفت
بعد شادی_آن رفیق نیمه راه_از سینهام؛
هرچه گفتم غم برو ، غم از دلم بیرون نرفت
از همان روزی که با ذکر تو دم در سینه رفت
چونکه یا معصومه گفتم بازدم بیرون نرفت
چون دلم راهی مشهد گشت بر گرد ضریح
هم از این مجموعه بیرون رفت هم بیرون نرفت
درحقیقت این خودش اوج کریمه بودن است
مجرم از صحن تو حتی متهم بیرون نرفت
ای دل اندر صحن هایش از پریشانی منال
مُحْرِم از حد حریمش یک قدم بیرون نرفت
دست پُر گرچه نیامد هیچ کس اینجا،ولی
دست خالی هم کسی از این حرم بیرون نرفت
از حرم که هیچ، حتی شک ندارم زائرت؛
دست خالی از خیابان اِرَم بیرون نرفت
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
________________
.
#مناجات
#وداع_با_ماه_شعبان
#مهدی_رحیمی
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده
اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده
دارم فراری می شوم از خود به سوی تو
در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده
ناجی تویی راجی منم در دست های من
بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده
وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد
باید بگیری دست من را که رها مانده
پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را
اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده
از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم
در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده
شعبان به پایان آمد و روی لبان من
وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده
خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است
مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده
لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم
لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده
یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو
پس فَاقْبَل عُذری کهدلیل روضه ها مانده
جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو
تازه عنایات علی موسی الرضا مانده
بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد
تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده
تنها محبت راه ترک معصیت گشته
با دوستت دارم جهانی روی پا مانده
#مناجات
#وداع_با_ماه_شعبان
#مهدی_رحیمی
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده
اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده
دارم فراری می شوم از خود به سوی تو
در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده
ناجی تویی راجی منم در دست های من
بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده
وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد
باید بگیری دست من را که رها مانده
پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را
اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده
از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم
در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده
شعبان به پایان آمد و روی لبان من
وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده
خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است
مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده
لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم
لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده
یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو
پس فَاقْبَل عُذری کهدلیل روضه ها مانده
جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو
تازه عنایات علی موسی الرضا مانده
بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد
تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده
تنها محبت راه ترک معصیت گشته
با دوستت دارم جهانی روی پا مانده
@deabel
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 #غزل مناجاتی بر اساس متن #مناجات_شعبانیه
#مناجات_با_خدا
#مهدی_رحیمی
▶️
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده
اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده
دارم فراری می شوم از خود به سوی تو
در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده
ناجی تویی راجی منم در دست های من
بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده
وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد
باید بگیری دست من را که رها مانده
پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را
اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده
از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم
در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده
شعبان به پایان آمد و روی لبان من
وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده
خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است
مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده
لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم
لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده
یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو
پس فَاقْبَل عُذری کهدلیل روضه ها مانده
جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو
تازه عنایات علی موسی الرضا مانده
بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد
تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده
تنها محبت راه ترک معصیت گشته
با دوستت دارم جهانی روی پا مانده
.
.
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
#مهدی_رحیمی
▶️
زل میزند با چشمهای تر به مادر
هی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر
سرمایه اش را داد پای دین خدیجه
پس در قبالش هدیه شد کوثر به مادر
تاریخ می گوید چهل نامرد، در اصل؛
آنجا هجوم آورد یک لشکر به مادر
تقسیم شد درد دو عالم بین این دو
سیلی به حیدر خورد و میخ در به مادر
زهرا هم آخر محسنش را خرج دین کرد
مادر به دختر میرود، دختر به مادر
از غنچه ای بعد از گذشت این همه سال
حالا رسیده یک گل پرپر به مادر
ام ابیها نیز ام المومنین شد
چون می رسد این ارث از مادر به مادر
@emame3vom
ام المصائب زینب و مظلوم ارباب
آقا به بابا می رود خواهر به مادر
در کربلا سیراب گشت و با سه صورت
با گریه اش خندید علی اصغر به مادر
.
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_رحیمی ✍
والا علی اکبر
زیبا علی٬ غوغا علی٬ رعنا علی اکبر
باد موافق را
با گیسویش انداخته از پا علی اکبر
اصلاً به جای زلف
پیچیده دور سر شب احیا علی اکبر
با تیغ ابرویش
جمعِ عدو را میکند مِنها علی اکبر
یا مظهر الوالی
یا مصطفی، یا مرتضی و یا علی اکبر
تکثیر شد حیدر
اینجا علی آنجا علی هرجا علی اکبر
اعلان ختم جنگ؛
می شد اگر می تاخت با سقا علی اکبر
پس خُلقاً و خَلقاً
پیغمبری گویاست پس گو...یا علی اکبر
الدَّهرُ یومان است؛
امروز علیِ اصغر و فردا علی اکبر
بابا ز دنیا و
می بُرد هرلحظه دل از بابا علی اکبر
بعد از تو بابا گفت
ای خاک عالم بر سر دنیا علی اکبر
این آخر روضه ست
مثل علی اصغر شده حالا علی اکبر
.
Moghadam-VafatHazratMasoumeh1398[05].mp3
7.03M
🎤 سبـک : شعرخوانی
#جواد_مقدم
امام کل گنبدهاست گر تحت الحَنَک دارد
که در پشت سرش معصومه فوجی از مَلَک دارد
جهان را میکند روشن ولی با نور این گنبد
یقین دارم به نورافشانی اش خورشید شک دارد
جهان کوچکی دارد ولی از هر نظر کامل
که زیر گنبدش هم چرخ دارد هم فلک دارد
کسی که مبدأ میل جهان را میدهد تغییر
برای طعم این تغییر دریایی از نمک دارد
اگر که این همه گلدسته دارد معنی اش این است
به زوار گرفتارش فقط قصد کمک دارد
کریمه عالمه یا ساجده یعنی که این خانم
فقط با چهارده معصوم فصل مشترک دارد
مقامش عُشِّ آل الله گشت و هر که او را خواند
یقیناً روی لب یا لَیتنا کُنا معک دارد
یک با دیدن گنبد ، یکی با بوسه بر مرقد
برای زائرانش نسخه های تک به تک دارد
نگو که سنگ بهجت و علامه در اینجاست
بگو معصومه دور مرقدش سنگ محک دارد
منم در زیر پای زائرانش خسته و بی تاب
اگر دیدی که سنگی در حرم قدری تَرَک دارد
شاعر : #مهدی_رحیمی
#حضرت_معصومه
#وفات_حضرت_معصومه
🗓مراسم : وفات حضرت معصومه (س) 1398
.
#امام_حسن #علیه_السلام
اگر می آمدی ایران تو مرقد داشتی حتماً
به جز گلدسته و نقاره گنبد داشتی حتماً
شمال شرق ایران یا جنوب غرب یا مرکز
تو هم در بخشی از این خاک مشهد داشتی حتماً
کنار مضجعت در آخرش با شوق با فریاد
پس از صل علی،ٰ آل محمد داشتی حتماً
کسی با کفشهایش در حریم تو نمی آمد
به دور مرقدت از صحن ها حد داشتی حتماً
«مُؤَیِّد» داشتی در مشهدت با شعرهای ناب
و در کل زمین کلی مُؤَیَّد داشتی حتماً
اگر می آمدی ایران شبیه حیدر کرار
تو هم بین اذان یک جفت اَشْهَد داشتی حتماً
همیشه سمت بابُ الْقاسمت غوغای زائر بود
خودت هم از همانجا رفت و آمد داشتی حتماً
#مهدی_رحیمی
.
اشعار ناب آئينے:
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
.
اول هر چیز را حیدر مشخص می کند
آخرش تکلیف را کوثر مشخص می کند
حیدری نیمه ابری یا حسینی شدید
پس هوای خانه را مادر مشخص می کند
چشم می بندم صدای پای مادر درسرم
راه باقیمانده را تا در مشخص می کند
اولش آهسته بعدش با قدم های سریع
روضه را اینگونه تا آخر مشخص می کند
باصدا کردم تجسم صحنه را، ازچشم هم؛
گوش گاهی صحنه را بهتر مشخص می کند
در میان بسترش تکلیف کل شیعه را
فاطمه بایک تکان سر مشخص می کند
درمیان بچههای فاطمه ازاین به بعد
سهم غربت را فقط خواهر مشخص می کند
بین آقا زاده هایش هم مسیر روضه را
غالبا فرزند کوچکتر مشخص می کند
سرنوشت عالمی را میخ در معلوم کرد
بعد از این تکلیف را خنجر مشخص می کند
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی 👆
____
#مرثیه_حضرت_زهرا
.اهل مدینه شاهدِ بی یارها شدند
مشهور در زمانه به بی عارها شدند
رفتی تو و کسی به علی تسلیت نگفت
اینگونه همنشین عزادارها شدند
می خواستند قبر تو را زیر ورو کنند
اسباب زحمت من و تو بارها شدند
گفتند تو مریضه شده جان سپرده ای
مُنکِر به زخم ِ سینه و مسمارها شدند
رفتی تو و به روی سرم خانه شد خراب
اینها به فکر شادی و این کارها شدند
یادم نمی رود که چگونه تورا زدند
اسما و فضه مَحرم اسرارها شدند
بارفتن تو زینب و کلثوم وقافله
آماده ورود به بازارها شدند
اینجا تو پیش چندنفر خورده ای زمین
آنها اسیر وارد تالارها شدند
آن گیسوان ِ ناز که مثل ضریح بود
اسباب دستِ لشگریان بارها شدند
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی 👆
____ #مرثیه_حضرت_زهرا
نه تنها روز، کس بر دیدن زهرا نمیآید
که بردیدارچشمم خواب هم شبهانمیآید
مریز اینقدرپیش چشم زهرااشک مظلومی
ببین ای دست حق دستم دگر بالا نمیآید
نگوید کس چرا بانو گرفته دست بر زانو
به روی پا ستادن دیگر از زهرا نمیآید
چو میبینندحال مادرخود، کودکان گویند
که میسوزیم وغیر ازسوختن ازمانمیآید
چراغ عمرکوتاهم،کندسوسو ولی افسوس
که هستم چشم بر راه اجل اما نمیآید
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی👆
____
#مرثیه_حضرت_زهرا
هر شب برای گریه هایت ، گریه کردم
ناله به ناله پا به پایت گریه کردم
هر دفعه این نه سال را که یادم آمد
از ابتدا تا انتهایت گریه کردم
تسکین طفلانت اگر چه کار من بود
با بچه هایت هم برایت گریه کردم
ای مستجاب الدعوه ای که رفته از دست
با آرزویت با دعایت گریه گردم
در مجلس ختمِ خودم آندم نشستم
هر کوچه ای که در عزایت گریه کردم
ای که به پشت درصدایت در نیامد
هر بار پشت در به جایت گریه کردم
تو پیرهن میدوختی و در کنارت
با روضه های کربلایت گریه کردم
🔸شاعر:
#حامد_آقایی👆
____
#مرثیه_حضرت_زهرا
مرا از لحظه ی پیدایش عالم دعا کردی
همیشه هر کجا نام تو را بردم دعا کردی
هزاران سال طی شد تا خدا بخشید آدم را
یقینا لحظه ی بخشایش آدم دعا کردی
مسیح و حضرت موسی و ابراهیم مدیونت
برای هاجر و اسیه و مریم دعا کردی
جهان را می توانستی به نفرینی بسوزانی
ولی در پاسخ بی مهری عالم دعا کردی
تو معنا کرده ای الجار ثم الدار را وقتی
که آن همسایه های بی وفا را هم دعا کردی
مسلم شد برای اهل خانه رفتنی هستی
از آنجا که برای رفتنت ، هردم دعا کردی
🔸شاعر:
#سیده_فرشته_حسینی 👆
____
..
#امام_حسین علیه_السلام
هست در چشمِ عاشقان تا اشك
روضه آغـاز می شود بـا اشك
دست انـداخت و به نام عـلی
آمـد از پشتِ پـلك بـالا اشك
نـام اربـاب آمده كـه گذاشت
بعدِ یـك سـال پـا به دنیا اشك
نـام اربـاب آمـد و نـشنـاخت
بـاز در چشمِ مـن سـرا پـا اشك
پـس بـه نـامِ حسین مـی ارزد
دو سـه تـا قطره اش به دریا اشك
بـه امـیـدِ شـفـاعتـت هـم نـه!
از شـمـا ذكـرِ روضـه، از مـا اشك
جــمـع گـردیـده آتــشِ دوزخ
تـا شد از جـمـع چشـم، منـها اشك
تا كـه از گـونـه خـورد روی زمیـن
گـشـت در روضـه اربـاً اربـاً اشـك
پـس بـه نـام لبـانِ خـشـك عـمـو
بـنـویـسـد مـشـك، بـابـا، اشـك
كــاروانــی رسـیـده اسـت از راه
كـه گـرفتـه است چـشمِ مـا را اشك
اشــك ریــزِ تـوام خـدا را شـكـر
مـن مـریـضِ تـوام خــدا را شـكـر
#مهدی_رحیمی✍
.
@navaye_asheghaan
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
خاک این شهر به چشمان تو عادت دارد
خوش بحال نفس قم که لیاقت دارد
چون تو یک روز از این کوچه گذشتی
عمری زندگی در دل این شهر سعادت دارد
گنبدت پر شده از کفتر و تنها دل من
چون کلاغی ست که رویای زیارت دارد
کوچک است آه ولی حوض تو با دریا و ...
گنبدت با خود خورشید رقابت دارد…
حرمت مثل نگيني است ولي در دل خاک
زير خاکي همه جا اين همه قيمت دارد
حرمت مثل نگینی ست در انگشتر شهر
که در اطراف خودش فاضل و بهجت دارد
حرم حضرت معصومه و درهای بهشت
جمکران ، این همه این شهر علامت دارد
.....وکجا بهتر از این شهر برایت دیگر
مومن آن است که یک ذره لیاقت دارد
#مهدی_رحیمی
دست خدا چو دست به سوی خدا گرفت
در اصلْ مصطفی ز علی اذن را گرفت
دیدند خواستگار علی بود ظاهراً
یک روح بود عشق ولی در دو تا بدن
زهرا اگر نشست علی هم به پیش رفت
الحق علی به خواستگاری خویش رفت
زهرا همان علی ست ولی در پس حجاب
غیر از بلی چه چیز به حیدر دهد جواب؟
تو حیدری و هر چه که فریاد زد سروش
پیدا نشد برای تو در عرشْ ساق دوش
بی ساق دوش آمده بر دوش ذوالفقار
دست خدا نموده به پا کفش وصله دار
دنیا شنید گرچه ز لب های مصطفی
در اصل خطبه خواند برای شما خدا
چون در شب زفاف شما فرش می شود
با این دلیل عرش خدا عرش می شود
سابیده اند قند ستاره به تور ابر
در عقد هم شدند دو تا رشته کوه صبر
زَوّجتُ عشق، جزو سپاه علی در آ
اَنکَحتُ فاطمه به نکاح علی در آ
از تو بهشت تا که جوابت بلی شود
با تو علی میان خلایق علی شود
در بند تو زده پدر خاک را خدا
عقد تو کرده جمله ی "لولاک" را خدا
کردند اشک های علی را محاسبه
مهریه ی تو آب شد عند المطالبه
آتش گرفت علقمه و نیل گُر گرفت
هذا موکّلی پر جبریل گُر گرفت
دم رفت توی سینه ولی بازدم رسید
دست علی و فاطمه کم کم به هم رسید…
#مهدی_رحیمی
#سالروز_ازدواج_امام_علی_ع_با_حضرت_زهرا_س
گرچه به ظاهر از امامت یک پسر کشتند
یک سوم سادات را در پشت در کشتند
هم که پدر را پیش چشمان پسر بردند
هم که پسر را پیش چشمان پدر کشتند
هم عاطفی هم منطقی با کشتن یک طفل
کشتند اگر که شیعه را از هر نظر کشتند
گفتند آخر پایشان وا شد به بیت وحی
عمری فحول شیعه را با این خبر کشتند
بی فهم ها، بی رحم ها در خانه محسن را...
یعنی که در گلدان گلی را با تبر کشتند
یعنی سرِ شب که نه شمعی بود و نه گل...نه؛
نامردها پروانه را وقت سحر کشتند
در پشت در امروز اگر، یعنی علی را هم
از روبرو...نه، عاقبت از پشت سر کشتند
#مهدی_رحیمی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_معصومه
.
از دل بیتاب قم بعد از تو غم بیرون نرفت
از تنت تا بعد هفده روز، سَم بیرون نرفت
خانهی موسی بدون طور، کوه نور شد
نور در واقع ز بیتالنور هم بیرون نرفت
بعد شادی -آن رفیق نیمه راه- از سینهام؛
هرچه گفتم غم برو، غم از دلم بیرون نرفت
از همان روزی که با ذکر تو دم در سینه رفت
چونکه یا معصومه گفتم بازدم بیرون نرفت
چون دلم راهی مشهد گشت بر گرد ضریح
هم از این مجموعه بیرون رفت هم بیرون نرفت
درحقیقت این خودش اوج کریمه بودن است
مجرم از صحن تو حتی متهم بیرون نرفت
ای دل اندر صحنهایش از پریشانی منال
مُحْرِم از حد حریمش یک قدم بیرون نرفت
دست پُر گرچه نیامد هیچکس اینجا ولی
دست خالی هم کسی از این حرم بیرون نرفت
از حرم که هیچ، حتی شک ندارم زائرت؛
دست خالی از خیابان اِرَم بیرون نرفت
#وفات_حضرت_معصومه
#مهدی_رحیمی✍
.
@navaye_asheghaan
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست
گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست
حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر
آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست
مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم
با رسول الله،زهرا نسبتش معلوم نیست
در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش
رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست
بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده
مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست
فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم
طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده
درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست
یادم آمد موقع سجده به مُهر کربلا
فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست
#مهدی_رحیمی
#حضرت_زهرا_س
@navaye_asheghaan
.
#تخریب_بقیع
باید اینجا حرم درست کنند
چارتا مثل هم درست کنند
با امام حسن ع سزاوار است
چند باب الکرم درست کنند
با طلا دور مرقد سجاد ع
بیتی از محتشم درست کنند
به تولای باقر ع و صادق ع
صحن دار القلم درست کنند
نزد ام البنین نمادی از
مشک و دست و علم درست کنند
دودمه نه در این مکان باید
شاعران چاردم درست کنند
با کریمان کریم خانی ها
قطعه ی آمدم درست کنند
دور گنبد چهار گلدسته
ولی از داغ، خم درست کنند
کاش هرچیز را نمی سازند
کوچه را دست کم درست کنند
کوچه را در ادامه ی طرحِ
از حرم تا حرم درست کنند..
شاعر: #مهدی_رحیمی✍
.
@navaye_asheghaan
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
.
تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد
به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد
درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها
به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد
به غیر از هَتک حُرمت، در میان ناسزاهایش
به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد
تصور کن که در برخورد با ماهی که در سجدهست
به جز توهین،به دستش حُکم از منصور هم باشد
تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور
برای آدمی از جنس خاک و نور هم باشد
تصور کن امامِ صادق از بین شکاف «در»
ببیند لشکری اوضاعشان ناجور هم باشد
تصور کن امامِ صادق است و بر سکوت و صبر
به رغم لشکر شاگردها،مجبور هم باشد
به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما
در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد
چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن
کسی که هی لگد را میزند مغرور هم باشد
به روی ساقهی زردش دو چندان میشود دردش
اگر آن که لگد را میزند منفور هم باشد
برای خود نه، میگرید برای مادرش زهرا
بساط گریه پشت «در» اگر که جور هم باشد
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
___
@navaye_asheghaan
.
|⇦•در حسینیه ی جبین....
#روضه و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
در حسینیه ی جبین روضه است
خط به خط گریه، چین به چین روضه است
آسمان گریه کرده بالأخره
هر شبی را که در زمین روضه است
به کجا می روی ؟در عالم اگر؛
خبری هست در همین روضه است
در میان اهالی گریه
اولین روضه آخرین روضه است
زهر کم کم بر او اثر می کرد
زردی چهره هم یقین روضه است
لفظِ "اِرْجِع فاِنَّهُ یَهْجُر"
تا قلم خواست بدترین روضه است
*پیغمبر فرمود: برام کاغذ و قلم بیارید که بنویسم براتون. نانجیب گفت این مرد داره هذیان میگه. از همین جا فاطمه آهی کشید...*
با گریزش شکستن دندان
وسط کوچه اولین روضه است
*اگه اون روز دندان رسول خدا رو نمی شکستن، مثل چن روز قبل با چوب خیرزان بر اون دندان ها نمی زد...*
با دلیل شهادت زهرا
لفظ پیغمبر امین روضه است
شتر سرخ در جمل فتنه است
اسب اما بدون زین روضه است
همه از خیمه ها بیرون دویدند
ولی سالار زینب را ندیدند
*الهی برات بمیرم. خودش دستور داده محتضر وقتی میخواد از دنیا بره، سینه اش باید سبک باشه. حتی میگن باید دکمه پیراهنم باز کنن. در باز شد، حسنین دویدن، خودشونو رو سینه پیغمبر انداختن. میگن امیرالمومنین دوید بچه ها رو برداره، فرمود: نه علی جان! بذار حسین رو سینه ام باشه. زینب داره این صحنه رو می بینه. تا اون موقعی که اومد نیگا کرد، "یوم علی صدر المصطفی"... آه... "و یوما علی تحت الثری.." یه طوری باید حسینو بگی که پیغمبر بشنوه دعات کنه... حسین آه آه....
الهی برات بمیرم. گفت بذار حسین رو سینه ام باشه. من با او احساس سنگینی نمی کنم. راحت تر جون میدم. یا رسول الله! اینجا حسین رو سینت اومد، من بمیرم برا اون لحظه ای که دیدن عمه سادات مضطربه. هی دستاشو رو سر میزنه، آخه جلو چشم زینب نانجیب وارد گودال شد..*.
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
*والشمر جالس علی صدره... یه وقت ارباب ما احساس کرد کوهی رو سینش اومده...*
روضه از این به بعد رفت به دشت
روضه دنبال خواهرش می گشت
روضه شد عاطفی دمی که حسین
یک قدم رفت یک قدم برگشت
با غدیر و کریم و بزم شراب
روضه می زد گریز هی بر تشت
*اینم برا اونایی که دلشون امشب پیش امام رضاست ...*
کاش بودم پس از دو ماه عزا
پشت باب الجواد، ساعت هشت
#شاعر: #مهدی_رحیمی ✍
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#حاج_محمد_طاهری
#بیست_و_هشت_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇