.
#امام_حسین_علیه_السلام
#یوم_الترویه
از کعبه رو به کرببلا میکند حسین
وآنجا دوباره کعبه بنا میکند حسین
گر ساختهست خانهاى از سنگ و گل،خلیل
آن جا بنا ز خون خدا میکند حسین
روزى که حاجیان به حرم روى مینهند
پشت از حریم کعبه چرا میکند؟ حسین
آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل
اتمام آن به دشت بلا میکند حسین
آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است
فریاد معرفت همه جا میکند حسین
آنجا اگر که فرصت قربانیاش نبود
اینجا هر آنچه هست،فدا میکند حسین
آنجا که سعى بین صفا در دویدن است
این جا به قتلگاه، صفا میکند حسین
آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان
اینجا ز خون خویش حنا میکند حسین
وقتى به خیمهگاه رود از پى وداع
اینجا دوباره حجّ نسا میکند حسین
بعد از هزار سال به همراه حاجیان
هر سال رو به سوى منا میکند حسین
از چار سوى کعبه ز گلدستهها هنوز
هر صبح و ظهر و شام ندا میکند حسین
بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى
با سوز دل هنوز دعا میکند حسین
سر دادهاست و حکم شفاعت گرفتهاست
بر وعدهاى که داده، وفا میکند حسین
در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست
گاهى نگاه سوى گدا میکند حسین
#سیدرضا_مؤید✍
#حرکت_از_مکه_به_کربلا
#حرکت_کاروان_از_مکه_به_کربلا
.
@navaye_asheghaan
.
روضه خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه در یوم الترویه
کربلایی #علی_کرمی:
نگویم می رود مهمان کعبه
رود از جسم کعبه جان کعبه
حرم شد از حرم یک باره خالی
شده آواره مولا با موالی
به شب از خانه، صاحب خانه می رفت
پی یک شمع صد پروانه می رفت
حرامی ها چه با این زمره کردند؟
که حج خود بدل بر عمره کردند
رباب آسا، رباب اندر خروش است
دلش غوغا کنان و لب خموش است
جوانان گرد مهدش جمع آیند
همه پروانه آن شمع آیند
ندانم از چه دستی آب خورده ست
که یک غنچه دل صد باغ برده ست
الهی حرمله آتش بگیری
مرا کردی دچار سر به زیری
خاطر شاه از این روضه مکدر گردد
از خجالت نتوانست حرم برگردد...
پدرش چیز زیادی نمیخواست فرات
دو سه قطره ضرری داشت به اصغر برسد
آب از کافر اگر خواسته بودم میداد
مشکلم حل نشد آخر به تمنا چکنم؟
منی که جهان میکشد منتم را
ّبرای تو از خصم منت کشیدم..
زدند و بریدند و با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم
#روز_عرفه
#حرکت_کاروان_از_مکه_به_کربلا
👇
@navaye_asheghaan
.
#یوم_الترویه
#طلیعه_محرم
«کاروان در دل صحراست .... خدا رحم کند»
وقت دل داری زهراست....خدا رحم کند
می رود قافله تا کرب و بلا،، پیشرو اش
ناقه ی زینب کبرا ست،،،خدا رحم کند
خواهری دلهره دارد به دل و می بینید
شاه مشغول به نجواست،،،خدا رحم کند
بچه هم هست در این قافله اما آنجا
صحبت از آبله و پاست،،،خدا رحم کن
می رود شاه به صحرای عطش، در دستش
دست جان بر کف سقاست،،،خدا رحم کند
شیر مردان همه جمعند ، و نام آورشان
شبه پیغمبر لیلاست ،،،خدا رحم کند
دست و دندان به کمک گیر ،گره محکم کن
صحبت از معجر زنهاست...خدا رحم کند
حرف از پیرهنی کهنه و انگشتر شد
خواهری غرق تمناست ،،،خدا رحم کند
مرد و زن ،پیر و جوان همره هم ،اما یک
طفل شش ماهه هوید است،،،خدا رحم کند
مادری نغمه ی لالایی اش آید بر گوش
راستی حرمله آنجاست،،،خدا رحم کند
آفتاب ، آتش و گرما و عطش در صحرا
صحبت از خشکی دریاست،،،خدا رحم کند
هر شب از فاصله تا کرب و بلا کاسته و
ماه هم محو تماشاست،،،خدا رحم کند
شاعر : محمد جواد شاه بنده ( مهدیار )
سالروز حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا
امام حسین علیه السلام حجش را ناتمام گذاشت تا تمام هستی اش را به قربانگاه ببرد
#حرکت_کاروان_از_مکه_به_کربلا
#خروج_از_مکه #امام_حسین
#یارب_الحسین_اشف_صدرالحسین_بظهورالحجة
.
@navaye_asheghaan