eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
602 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5924630531240103409.mp3
زمان: حجم: 677.1K
‍ . قصد سفر کرده ای / ای گل زهرا حسین به کربلا میروی / سفر به خیر یا حسین یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ..... کعبه بنال از جگر / وقت جدایی شد که میهمانت دگر / کرببلایی شده یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ........ اذان بگو ای حرم / پشت سر قافله منتظر اصغر است / به کربلا حرمله یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ..... چشمه زمزم بریز / تو آب پشت سرش ببین که خون می چکد / ز دیده مادرش یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ...... دختر زهرا نریز / اشک زچشم ترت سایه عباس هنوز / هست به روی سرت یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ...... دگر به همراه خود / دختر خود را مبر اکبر خود میبری / اصغر خود را مبر یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ....... تند مران ساربان / به حرمت مادرش تا ننشیند غبار / به چادر خواهرش یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ....... راه شام تند مران ساربان / به حرمت مادرش مباد افتد زمین / زناقه ها دخترش یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین ✍ ........‌....‌‌‌........ ✍یوم‌الترویه به روز هشتم ذیحجه و یک‌روز قبل از عرفه گفته می‌شود؛ روزی که حسین(علیه السلام) با ترک مراسم حج، سفر به کربلا را آغاز کرد. یوم‌الترویه اولین جلوۀغربت_حسین(علیه السلام)ونقطه شروع حماسه عاشوراست این روز رااحیاکنیم با اینکه حسین(علیه السلام) وسط حاجی‌ها از صف حج بیرون رفت اما جز عدۀ کمی با او همراه نشدند. وای بر مردمی که امام خود را در نبرد با دشمن دین، تنها گذاشته و به عبادت پرداختند! «به یوم‌الترویه محمل ببستند؛ خواتین جمله درمحمل نشستند» .
حاج امیر عباسی1_1104537663.mp3
زمان: حجم: 1.22M
نوحه - خروج قافله از مکه به سمت کربلا لَبَّیکَ اللّهمّ لَبَّیک،چه نوایی حاجیِ زهرا شد آخر کربلایی در مِنای،جلوهٔ سبحانی،آن نور قرآنی،آورده قربانی واویلا واویلا... میرود قافله به صحرای بلا با اکبر و اصغر سوی کرببلا بین محمل،محزون و دلخسته،با دلی بشکسته،عقیله نشسته واویلا واویلا... اهل این قافله از پیر و جوانند مَحرم های زینب بین کاروانند وامصیبت،از داغ عاشورا،چشم نامَحرم ها،یا زهرا یا زهرا واویلا واویلا... . @navaye_asheghaan
حاج امیر عباسی1_1104537663.mp3
زمان: حجم: 1.22M
نوحه - خروج قافله از مکه به سمت کربلا لَبَّیکَ اللّهمّ لَبَّیک،چه نوایی حاجیِ زهرا شد آخر کربلایی در مِنای،جلوهٔ سبحانی،آن نور قرآنی،آورده قربانی واویلا واویلا... میرود قافله به صحرای بلا با اکبر و اصغر سوی کرببلا بین محمل،محزون و دلخسته،با دلی بشکسته،عقیله نشسته واویلا واویلا... اهل این قافله از پیر و جوانند مَحرم های زینب بین کاروانند وامصیبت،از داغ عاشورا،چشم نامَحرم ها،یا زهرا یا زهرا واویلا واویلا... . @navaye_asheghaan
. خروج کاروان سید الشهدا علیه السلام از مکه به سمت کربلا حال اهل عالمین شد نینوایی حاجیِ زهرا شده کرببلایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... عاشقانه میرود به وعده گاهش سوی معراج و به سمت قتلگاهش وامصیبت وامصیبت وامصیبت... از همه جز روی دلبر دل گسستند کودکان در بین محمل ها نشستند وامصیبت وامصیبت وامصیبت... میرود با کاروان اشک و ناله حاجیه خانمِ محزون و سه ساله وامصیبت وامصیبت وامصیبت... میرسد در این طریق نینوایی بر مشامِ زینبی بوی جدایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... آخرِ این رَه شود شورِ قیامت میرسد سالار زینب بر شهادت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تشنه لب از تن جدا گردد سرِ او بی کفن مانَد به گودال پیکرِ او وامصیبت وامصیبت وامصیبت... .👇 @navaye_asheghaan
. خروج قافله از مکه به سمت کربلا قافله راهی از دشت مِنا باشد عازِمِ صحرای کرببلا باشد قافله سالارش خون خدا باشد عازِمِ صحرای کرببلا باشد وای حسینم وای... اگر چه در دل ها شرارهٔ غم هاست زینب کبری در میان مَحرَم هاست شعله ور از غربت آتش ماتم هاست زینب کبری در میام مَحرَم هاست وای حسینم وای... ولی اَمان از این مصیبت اعظم دختر زهرا و هُجومِ نامَحرَم وَ میزند مادر ناله به قدّ خم دختر زهرا و هُجومِ نامَحرَم وای حسینم وای... به سمت گودال از خیمه دویدم من... ✍ .@navaye_asheghaan
. از کعبه رو به کرببلا می‌کند حسین وآنجا دوباره کعبه بنا می‌کند حسین گر ساخته‌ست خانه‌اى از سنگ و گل،خلیل آن جا بنا ز خون خدا می‌کند حسین روزى که حاجیان به حرم روى می‌نهند پشت از حریم کعبه چرا می‌کند؟ حسین آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل اتمام آن به دشت بلا می‌کند حسین آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است فریاد معرفت همه جا می‌کند حسین آنجا اگر که فرصت قربانیاش نبود اینجا هر آنچه هست،فدا می‌کند حسین آنجا که سعى بین صفا در دویدن است این جا به قتلگاه، صفا می‌کند حسین آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان اینجا ز خون خویش حنا می‌کند حسین وقتى به خیمه‌گاه رود از پى وداع اینجا دوباره حجّ نسا می‌کند حسین بعد از هزار سال به همراه حاجیان هر سال رو به سوى منا می‌کند حسین از چار سوى کعبه ز گل‌دسته‌ها هنوز هر صبح و ظهر و شام ندا می‌کند حسین بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى با سوز دل هنوز دعا می‌کند حسین سر داده‌است و حکم شفاعت گرفته‌است بر وعده‌اى که داده، وفا می‌کند حسین در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست گاهى نگاه سوى گدا می‌کند حسین . @navaye_asheghaan
. قصیده‌واره‌ای برگرفته از خطبه‌ی منا حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام به مناسبت حرکت قافله‌ی کربلا منم حسین که دین زنده از قیام من است که راه و رسم وفا تا ابد به نام من است به چشم دل بنگر یا به گوش جان بشنو هزار پند در آیینه‌ی کلام من است منم که دشمن ظالم، رفیق مظلومم بدان مبارزه با ظلم در مرام من است « الا وَ نُظهِرَالاِصلاحَ فی بِلادِالله » که در مسیر خدا استوار، گام من است کمر به کینه‌ی هر اهل باطلی بستم ولی به محضر هر اهل حق سلام من است به دست حاکم جور و ستم‌گر افتاده نجات دین خدا فکر صبح‌وشام من است دوام امر به معروف و نهی از منکر تمام دغدغه‌های علی‌الدوام من است منم که غیر خدا نیست در دل‌وجانم اگر همای سعادت به‌روی بام من است من از تبار رسول خدا و فاطمه‌ام منم که آیه‌ی تطهیر در مَقام من است آهای قوم! من از نسل آن کسی هستم که گفته بود؛ فقط نان جو طعام من است مرا به منصب دنیای‌تان نیازی نیست چرا که در دل هفت‌آسمان مُقام من است مگر مباهله از خاطر شما رفته‌ست؟ مگر حدیث نبی غیر احترام من است؟ کسی که ظاهر دنیا فریب داد او را بدیهی است بگوید: «جهان به‌کام من است» برای ترس و طمع از کسی حذر نکنید فقط برای خدا...، حجت تمام من است « وَ قَد تَرَونَ عُهودَک بِعَینَه مَنقوضَه » خوشم که جام بلای الست، جام من است بگو برای هزاران بلا مهیا باش به‌هرکسی که بگوید علی امام من است « وَ مَن تَخَلَّفَ عَنّی فَلا یَنالُ الفَتح » به عالمی برسانید این پیام من است دمی که مهدی آل رسول می‌آید شروع لحظه‌ی موعود انتقام من است . @navaye_asheghaan
. خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا زمزمه یک قافله از کعبه شده راهی صحرا از محنت آن دیده ی زهرا شده دریا این قافله را قافله سالار حسین است بر گونه ی عالم ز غمش اشک دو عین است ای وای حسین جان.... 🌸🌸 در محمل این قافله آسوده رباب است سیراب،علی اصغر او یکسره خواب است صدشکر در این راه دگر حرمله ای نیست از تیر سه شعبه به لب او گله ای نیست ای وای حسین جان... 🌸🌸 در قافله همراه پدر اکبر لیلاست با جلوه ی چون فاطمه اش دلبر باباست ذکر کرمش بین همه قافله جاری ست حرفی ز عبا وتن صد پاره ی او نیست ای وای حسین جان... 🌸🌸 سردار سپاهش پسر اُمّ بنین است غمخوار عقیله ز یسار و ز یمین است شد دیده ی او نور دل و چشم سکینه ای وای که این دیده شود بسته ز کینه ای وای حسین جان... 🌸🌸 زینب برود کرب وبلا بین نوامیس ای وای شود از غم طف ،گونه ی او خیس ای وای از آن دم که زند بوسه به حنجر بر تل برود دق کند از ضربه ی خنجر ای وای حسین جان... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. با موضوع و حرکت کاروان به سمت کربلا السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دیده روشن شده از نور دعای عرفه دل من پر زده در اوج هوای عرفه باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی گوئیا در طلب توست گدای عرفه آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه نوکر روسیه ام بار گناه آوردم تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش بشنوی از لب او سوز صدای عرفه داری از غربت او در دل خود شور ونوا کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا در میان کاروانش هست زینب خواهرش هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش با خودش برداشته گل های باغش را تمام اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش می زند بوسه به دستان جدای حامی اش می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش می رود زینب به روی تل ولی بیند که شمر رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش بی کفن گردد رها در بین‌مقتل جسم او می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ . @navaye_asheghaan
. برون از مکه شد با امر داور به یوم التَّرویه سبط پیمبر روان شد اهل بیت حضرت عشق به سوی کعبه ی آمال دیگر به امر سرور خوبان نشستند به محمل بانوان با شوکت و فَر به گِرد آن گل باغ ولایت همه گشتند چون پروانه یکسر علم در دست سرداری علمدار چه سرداری ابالفضل دلاور یل ام البنین ، فرزند زهرا یل ام البنین ، فرزند حیدر به همراهی سالار شهیدان جوانان در پی آن میر و سرور ز بهر پاسداری از عقیله نهاده جان به کف یکبار دیگر ز یکسو قاسم و اکبر روانه ز سویی عون و عبدالله و جعفر همینکه کاروان در راه افتاد شرر بر جان عالم بود و آذر قدم زد سوی قربانگاه عشاق که قربانی نماید او مکرر کند ذبح عظیمی در ره عشق همان شش‌ماهه اش با نام اصغر به حلق اصغرش تیری نشاندند که شد سیراب و هم شد پاره حنجر به زیر سُم اسبان قاسمش دید به زیر تیغها شهزاده اکبر امیر لشکرش در خون تپیده ز کین دشمنان صد پاره پیکر پس از آن با لبی عطشان نظر کرد که مانده بی کس و بی یار و یاور هزار و نهصد و پنجاه زخمی که آمد بر تن سردار لشگر و حس میکرد چون شد سینه سنگین گلویش را دهد آزار خنجر و راسی را که در گودال خونین بریده از قفا شمر ستمگر چو زینب بوسه بر رگهای او زد به یاد آورد او گفتار مادر بگفتا آه مادر ، آه مادر گلویش را نمیگردد میسر پس از آن خواهری می‌بود خسته پس از آن خواهری می‌بود مضطر پس از آن خواهرش میگشت تنها میان لشگری ملعون و کافر پس از او خیمه ها میسوخت ای وای گرفت آتش‌ لباس و موی دختر میان خیمه ها می‌سوخت در تب چه بیماری که بُد مولا و رهبر به غارت رو نموده لشگر کین بَرَد سیم و زر و خلخال و زیور به این هم اکتفا ننموده بردند زبانم لال گردد، بسکه معجر به روی نیزه ها میدید زینب سر خونین پاک شش برادر به روی نیزه ها میدید در راه سران پاک سرداران بی سر چو پیکر را به روی دست بگرفت تنی بی سر، تنی پاک و مطهر بگفت ای رَبّ رضا برضائک که اینگونه ز تو باشد مقدر پس از آن هم اسیر کوفه و شام بشد زینب ز جنگی نا برابر ✍ . @navaye_asheghaan
کربلایی علی کرمیRoze_Emam-Hosein_Tarvieh_1402.mp3
زمان: حجم: 7.42M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊حرم شد از حرم یک باره خالی شده آواره مولا با موالی به شب از خانه، صاحب خانه می رفت پی یک شمع صد پروانه می رفت... ◼️روضه خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه در شب هشتم ذی الحجه () 🎤 @navaye_asheghaan
. «کاروان در دل صحراست .... خدا رحم کند» وقت دل داری زهراست....خدا رحم کند می رود قافله تا کرب و بلا،، پیشرو اش ناقه ی زینب کبرا ست،،،خدا رحم کند خواهری دلهره دارد به دل و می بینید شاه مشغول به نجواست،،،خدا رحم کند بچه هم هست در این قافله اما آنجا صحبت از آبله و پاست،،،خدا رحم کن می رود شاه به صحرای عطش، در دستش دست جان بر کف سقاست،،،خدا رحم کند شیر مردان همه جمعند ، و نام آورشان شبه پیغمبر لیلاست ،،،خدا رحم کند دست و دندان به کمک گیر ،گره محکم کن صحبت از معجر زنهاست...خدا رحم کند حرف از پیرهنی کهنه و انگشتر شد خواهری غرق تمناست ،،،خدا رحم کند مرد و زن ،پیر و جوان همره هم ،اما یک طفل شش ماهه هوید است،،،خدا رحم کند مادری نغمه ی لالایی اش آید بر گوش راستی حرمله آنجاست،،،خدا رحم کند آفتاب ، آتش و گرما و عطش در صحرا صحبت از خشکی دریاست،،،خدا رحم کند هر شب از فاصله تا کرب و بلا کاسته و ماه هم محو تماشاست،،،خدا رحم کند شاعر : محمد جواد شاه بنده ( مهدیار ) سالروز حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا امام حسین علیه السلام حجش را ناتمام گذاشت تا تمام هستی اش را به قربانگاه ببرد . @navaye_asheghaan