.
.
شعر در سوگ #شهید_هسته_ای
.
.
حسن زرنقی
.
روز و شب چشم انتظارانند ما را جاده ها
جا نمی مانند هرگز از سفر ، آماده ها
.
وادی عشق است و میدانیم کم می آورند
پیش سرمستی مردان خدایی باده ها
.
آتش و خونها بهانه ست و سبک بالان ما
نیمه شب پر میکشند از خلوت سجاده ها
.
گاه در بالای نیزه گاه زیر تیر و تیغ
سربلندانند آری هر زمان آزاده ها
.
میهنم هرگز نبینند از نفس افتادنت
دشمنان تو... همین از اسب و اصل افتاده ها
.
این طرف هستند مردانی که از جان بگذرند
آنطرف بگذار خوش باشند آقازاده ها
.
خاک ایران است اینجا بشنوید ای دشمنان
رفته فخری زاده و هستند فخری زاده ها
.
.
#فخری_زاده
#انتقام_سخت #حسن_زرنقی
.
#امام_حسین_ع_مناجات
ای در دلم محبت تو، هستونیستم
هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم
اشک است و آه "نام تو"، آنرا تمام عمر_
هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم
آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟!
پس من در این زمانه به دنبال چیستم
حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟!
اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم
اصلاً در این مبارزهها جای من کجاست
ای وای اگر که روبروی تو بایستم
**
آخر شهید میشوم آری به راه تو
در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم
شاعر: #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
غدیر در دل خم برکهای حقیر نبود
نبود چشمه و رودی اگر غدیر نبود
اگر غدیر نبود و علی امام نبود
یقین برای بشر هیچ دستگیر نبود
به چند راهی دنیا غدیر ثابت کرد
اگر نبود علی، تا خدا مسیر نبود
غدیر در دل تاریخ میزند فریاد...
بجز علی به پیمبر کسی نظیر نبود
اگر غدیر به ساغر میآمد از دل خُم
یقین که کار خماران عشق، گیر نبود
اگر به تشنگیاش از غدیر مینوشید
به جای جای زمین این همه کویر نبود
اگر زمانه علی را امیر خود میکرد
چنین به دست حقیران خود اسیر نبود
غدیر کاش که میماند و بعد عاشورا
به پیش فاطمه، اسلام سر به زیر نبود
✍ #حسن_زرنقی
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
این چه شوریست که برپاست چنین بر نیزه؟!
گوئیا میبَرد از حادثهها سر، نیزه
هم به قرآن ورق سوختهای رحل شده
هم به فریاد امامی شده منبر، نیزه
گوئیا میرسد از دور بهاری خونین
بسکه آذین شده با لالهی پرپر نیزه
نه فقط قافلهسالار سرش بر نیزهست
میبَرد بر سر خود اکبر و اصغر نیزه
بر سر نی به برادر که میاُفتد نظرش
میرود بر جگر زخمی خواهر، نیزه
این چه داغی و چه دردیست که در معرکهای
بعد خنجر بزند بوسه به حنجر، نیزه
شام را یکسره در خلوتِ شب خواهد رفت؟
یا که دارد به سر اندیشهی دیگر نیزه؟!
کاش از کوچه و بازار نیفتد گذرش
تا نیفتد نظر سنگدلان بر نیزه
تا سر سَرور خوبانِ دو عالم با اوست
میرود از سر هر بام فراتر نیزه
بر سر نیزه رها میرود این سر اما
آه و صد آه، از آن پیکر و از سرنیزه...
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند
ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را
✍ #حسن_زرنقی
✍#دفاع_مقدس
🥀 شهید 🥀
از بس که زخم های تنت را شمرده ایم
ما نیز با تو زخم روی زخم خورده ایم
هر شب دل شکسته ی ما می بری هنوز
از لحظه ای که دل به نگاهت سپرده ایم
آن خنده های صاف و صمیمی و ساده را
آخر که گفته است که از یاد برده ایم؟!
ای خوش به حال تو که شهیدی و زنده ای
ای وای ما که دیر زمانی ست مرده ایم
ما را ببین که بی نفس گرم آفتاب
در تنگنای سرد زمانها فسرده ایم
با صد هزار جلوه شکفته گل از گلش
وقتی به باغ یخ زده نام تو برده ایم
کی میشود که از دل ما عقده وا کنی؟!
مایی که بغض کهنه ی در خود فشرده ایم
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
یک عده تو را نمیشناسند هنوز
در غفلت خویش, بی حواساند هنوز
تو هیبت آفتابی و شبْپَرهها
از عکس تو نیز در هراساند هنوز
✍ #حسن_زرنقی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
صفا نداشت زمین و زمانه قبل از تو
جهان نبود چنین بی کرانه قبل از تو
پدر نداشت میان نگاه طعنهزنان
برای زندگی خود بهانه قبل از تو
علی نداشته در لحظههای دلتنگی
به زیر لب غزلی عاشقانه قبل از تو
فدک میان زمستان سردمهریها
فسرده بود و نمیزد جوانه قبل از تو
پرندگان جهان را نبود مصداقی
برای "آتش در آشیانه" قبل از تو
تمام عمر، مدینه ندیده بود به خود
شکوهِ غربتِ دفنِ شبانه قبل از تو
کجاست قدر تو و قبر تو؟! نمیدانیم!
زمین ندیده چنین بی نشانه قبل از تو
* *
تو میروی و در این بی کسی، که خواهد زد؟!
به زلف زینبِ دردانه شانه بعد از تو
تو میروی و در این آشیان سوختهات
که میدهد به حسین، آب و دانه بعد از تو؟!
میان این همه راهی که رو به توست، حسن...
شدست خونجگر از راهِ خانه بعد از تو
به روی قلب علی تا همیشهی تاریخ
نشسته داغِ غمی جاودانه بعد از تو
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
بگیر زیر پَر خود، عزیز دار چو جانت
چهار دستهگلی را که پیش توست امانت
که بودهای که علی گفت جای فاطمه باشی؟!
که بودهای تو؟! که پیدا نبوده است کرانت
چه صادقانه شریک غم علی شده بودی
چه عاشقانه شدی مادر امام زمانت
رسیدهای به مقامی که راه عرش خدا را
به خشت خشتی از این خانه دادهاند نشانت
چه خانهای که به هر لحظه در معیت زینب
به روی شانهی جانت خوش است بار گرانت
حسین را به ابوالفضلِ خود سپردی و رفتند
فدای حس غریب تو و دلِ نگرانت
چهار فصل بهارت چقدر سبز گذشت و...
چقدر سرخ رسیده چهار فصل خزانت
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
.
#سیدالشهدای_خدمت
#شهدای_خدمت
پرندهها همه رفتند و ناپدید شدند
خبر رسید که در آسمان شهید شدند
ستارهها که پی چشمهایشان بودند
شبی گذشت و از این قصه ناامید شدند
زمانه دید که پروانههای پرپر ما
میان آتش دیدار، رو سپید شدند
همان سری که به پاهای مردمش افتاد
همان دلی که برای وطن تپید، شدند
گذشته از مه و بوران و جنگل و باران
بهارنامهی این کهنه سررسید شدند
"به رغم مدعیانی که منع عشق کنند"
به پای عشقِ وطن مانده و شهید شدند
#حسن_زرنقی ✍
#شهدا
.
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
این چه شوریست که برپاست چنین بر نیزه؟!
گوئیا میبَرد از حادثهها سر، نیزه
هم به قرآن ورق سوختهای رحل شده
هم به فریاد امامی شده منبر، نیزه
گوئیا میرسد از دور بهاری خونین
بسکه آذین شده با لالهی پرپر نیزه
نه فقط قافلهسالار سرش بر نیزهست
میبَرد بر سر خود اکبر و اصغر نیزه
بر سر نی به برادر که میاُفتد نظرش
میرود بر جگر زخمی خواهر، نیزه
این چه داغی و چه دردیست که در معرکهای
بعد خنجر بزند بوسه به حنجر، نیزه
شام را یکسره در خلوتِ شب خواهد رفت؟
یا که دارد به سر اندیشهی دیگر نیزه؟!
کاش از کوچه و بازار نیفتد گذرش
تا نیفتد نظر سنگدلان بر نیزه
تا سر سَرور خوبانِ دو عالم با اوست
میرود از سر هر بام فراتر نیزه
بر سر نیزه رها میرود این سر اما
آه و صد آه، از آن پیکر و از سرنیزه...
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند
ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را
✍ #حسن_زرنقی
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند
ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات
در آرزوی #شهادت
ای در دلم محبت تو، هستونیستم
هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم
اشک است و آه "نام تو"، آنرا تمام عمر،
هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم
آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟!
پس من در این زمانه به دنبال چیستم
حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟!
اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم
اصلاً در این مبارزهها جای من کجاست
ای وای اگر که روبروی تو بایستم
::
آخر شهید میشوم آری به راه تو
در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم
✍ #حسن_زرنقی
@navaye_asheghaan