eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوباره شور و غوغایی به پا شد گلی پرپر به دست اَشقیا شد به فخری زاده،وادیِ دماوند غروب جمعه اي،کرببلا شد بیا مهدی که با تو اِی دل آرا بگیریم انتقام لاله ها را .
. . شعر در سوگ . . حسن زرنقی . روز و شب چشم انتظارانند ما را جاده ها جا نمی مانند هرگز از سفر ، آماده ها . وادی عشق است و میدانیم کم می آورند پیش سرمستی مردان خدایی باده ها . آتش و خونها بهانه ست و سبک بالان ما نیمه شب پر میکشند از خلوت سجاده ها . گاه در بالای نیزه گاه زیر تیر و تیغ سربلندانند آری هر زمان آزاده ها . میهنم هرگز نبینند از نفس افتادنت دشمنان تو... همین از اسب و اصل افتاده ها . این طرف هستند مردانی که از جان بگذرند آنطرف بگذار خوش باشند آقازاده ها . خاک ایران است اینجا بشنوید ای دشمنان رفته فخری زاده و هستند فخری زاده ها . . .
|⇦•دیده بگشا من علیِ بی کسم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ حاج حنیف طاهری•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ دیده بگشا من علیِ بی کسم گوشۀ چشمی زِ تو باشد بَسَم پر شکسته این چنین پرپر نزن تازیانه بر دلِ حیدر نزن .. جانِ زهرا روزِ من را شب مکن چادرت را بر سرِ زینب مکن میروی ای بحرِ عصمت را عروس جایِ من لب هایِ محسن را ببوس فردا که محسنم سرِ زانویِ من نشست باید زِ هجرِ زینب خود دیده تر کنم مادر مظهر محبت و عاطفه ست .. تو بدترین حال حواسش به بچه هاش هست .. دید ینبیه جوری دار گریه میکنه حسین یه جوری داره اشک میریزه ، دید قبلِ رفتن باید اینا رو آروم کنه .. حسینُ صدا زد ، مادر :.. من قول میدهم که بیایم به قتلگاه خود را به پیشِ سنگِ شقاوت سپر کنم من قول میدهم که بیایم دمِ تنور شب را کنارِ مویِ سپیده تو سر کنم عمرمونُ پایِ روضه ها و گریه بر حضرتِ سیدالشهدا و پا منبرا گذروندیم .. سینه زدیم و گریه کردیم .. یکی دو خط و التماسِ دعا .. اومد درِ تنورُ زنِ خولی برداشت دید یه خانمی این سرُ برداشته رو دامنش گذاشته .. فاطمه اومد دید سر رو خاکسترِ تنورِ صدا زد علی ای سر مگر مادر نداری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄
. ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب کرد «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» ماه عزای فاطمه روح مُحرم است خون گریه کن ز غم،که عقیق یمن شوی رخصت دهد خدا که تو هم سینه زن شوی در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود آتش فشان غیرت ما شعله ور شود شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود وقتی که حرف کوچه و دیوار می شود لعنت به آنکه پایگذار سقیفه شد لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد لعنت بر آنکه برتن اسلام خرقه کرد این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست هر کس محب فاطمه شد،قوم وخویش ماست ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم راضی به ترک و نهی تبرا نمی شویم قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است هر کس جدا ز این دو شود،اهل بدعت است ما همکلام منکر حیدر نمی شویم «با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم» ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب کرد روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم از اما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم از جمعه ای بترس که روز سوارهاست پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست از جمعه ای بترس،که دنیا به کام ماست فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست از جمعه ای بترس،که پولاد می شویم از هرم عشق مالک ومقداد می شویم وحید قاسمی .
. بعد عباس، حرم امنیتش کامل نیست علیه‌السلام علّت رحلت ارباب کهنسال اینجاست پیِ گودال مگردید که گودال اینجاست علقمه منطق تاریخ به هم می‌ریزد روضۀ خنجر و گودال از امسال اینجاست کودکان در پی همبازی خود می‌گردند برسانید خبر ساقی اطفال اینجاست ضربه بر فرق عمو منشأ تاریخ عزاست اولین مرحلۀ غارت خلخال اینجاست بعد عباس، حرم امنیتش کامل نیست موسم ریختن کعبۀ آمال اینجاست هر کسی تکه‌ای از قامت او را برده فقط از آن قدِچون‌سرو دوتا بال اینجاست گر چه افتاده‌ای از اسب، برادر برخیز فاطمه مادرمان خسته‌و بی‌حال اینجاست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. بعدِ عباس حرم امنیتش کامل نیست 👆 من میخوام مثل تموم شهدا لایق شنیدن صدات بشم ✍ یادته بهت می گفتم اربعین اگه کربلا نیام دق می کنم زندگیم به هم میریزه و همش به یاد کربلا هق هق می کنم راستشو بخوای نشد آره نشد که تموم زندگیم برات بشه یکی مثل من بدردت میخوره؟ مگه هر کی میتونه فدات بشه؟ اره تو عمل باید ادم رو دید غذای نپخته رو کِی کی چشید؟ خوشبحال اونکه حرف و عملش یکی بود و اینجوری به تو رسید اونایی که وایسادن پای امام از همه زندگیشون برات زدن اونایی که روز و شب نداشتنو سند هستیشونو به پات زدن اونی که تا اخرش خسته نشد سنگینی این علم رو شونشه خود اقا میاد و میبرتش محسن فخری زاده نمونشه پشت هم دارن میان یکی یکی پیش تو نوکرای مرد و دلیر جان مادرت بیا از روی لطف دست این جامونده ها رو هم بگیر من پر از حرفمو بی عمل ولی میدونم تو کریمی مهربونی دوست دارم کاری برات کنم خودت چیزایی که دوست دارم رو می دونی من میخوام مثل تموم شهدا لایق شنیدن صدات بشم تو صدام کنی بیا منم بیام مثه فخری زاده ها فدات بشم .
. زهی علو شهیدی خدوم و آزاده که فخری زاده لقب بهر خویش بنهاده کسی که بود ادیب و امین و دانشمند ندا به کل جهان ز اقتدار سر داده به دانش و عمل هسته ای سرو سردار قدم به عرصه میدان عشق بنهاده زترس دانش و علمش سران استکبار زکینه ترح ترور را به جان او داد ورا ترور بنمودند آن گروه پلید چو لرزه بر تنشان ز انقلاب افتاده بگو به دشمن قدار شوم خون آشام پی تقاص تو رهبر چو کوه استاده تقاص خون شهیدان بگیرد از دشمن پی شنیدن امرش سپاه آماده به حق حق که شما راست عین نامردی که چشم خویش بدین رسم و راه بگشاده چه وحشت است کسی را که چون حسین شهید به راه دین خدا جان و مال و سر داده ز جمله حیوان بدتر انکه از کینه به دین خباثت درنده خوی تن داده ضمیر کوری چشم سران استکبار تمام ملت ایران ماست آذاده شعر استاد متخلص به (ضمیر)فرزند برومند شاعر گرانقدر مرحوم استاد صغیر اصفهانی که امروز مورخ (۹۹.۹.۱۴) در هفتمین روز شهادت دانشمند هسته ای‌ شهید محسن فخری زاده تقدیم این شهید والامقام نمودند. @navaye_asheghaan
. حاج قاسم و گودال شب جمعه است و ساعت یک و بیست شد کبوتر شبانه خونین بال یادِ سردار قطعه قطعه شده وَ تنِ زیر نعل ها پامال صد هزاران شبیه حاج قاسم به فدای غریبِ در گودال آنکه از بهرِ غارت بدنش گشت در بین قاتلان جنجال بعد قتل حسین ، شمر لعین رفت سوی حرم ، زبانم لال 🔴آذر ماه ۱۳۹۹
من کی ام زهرای اطهر.. و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها با نوای کربلایی حسین رجبیه با خدا خواهی شوی نزدیک از خود دور باش قهر کن با تیرگی آنگه رفیقِ نور باش هر کجا رو آوری طور است موسایی بجو بی خبر موسی تو خود هستی مقیم طور باش حور زیبایی ندارد پیشِ زیبایی دوست محو روی دوست شو کمتر به فکر حور باش گر چه در خود از خدا مامورها داری بکوش خود برای خود به دفع هر خطر مأمور باش مار آزارد زنیش و مور ماند زیر پا خوی آدم خوش بوَد نه مارشو نه مور باش این سخن را از امیرالمؤمنین دارم به یاد هر مصیبت تا لب گور است فکر گور باش گاه دیدار خدا از پای تا سر چشم شو و زنگاه غیر او تا چشم داری کور باش هرکجا دیدی که خواهند از خدا دورت کنند تا قدم داری از آن دور از خدایان دور باش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من کيم جان جهان ممدوحه جان آفرينم مادر توحيد و بانوی سماوات و زمينم شمع جمع پنج تن همسنگر حبل المتينم وجه ربّ العالمين جان ولايت رکن دينم کوثر و تطهير و قدر و هل اتي و يا و سينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم کشتی توحيد را سکان منم لنگر منم من خواجه ی لولاک را دختر منم مادر منم من چارده معصوم را گردون منم محور منم من مومنون من، قدر من، طاها منم، کوثر منم من گوهر عين الحياتم اختر حق اليقينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم *الحمدالله فیض آماده ست ، چند خطی عرض توسل از زبانِ حبیبۀ خدا و از همه التماسِ دعا یا اباصالح المهدی ادرکنی .. ان شالله از جنس نگاه هایی که جدتون ابی عبدالله به حُر کرد به این جمع و منه رو سیاه بندازید، ان شالله همۀ ما رو امشب در هم بخرند از اون نگاه ها که وقتی حر روز عاشورا برگشت ابی عبدالله فرمود حر : گام اول پیشِ تیرِ خشم من دلربایی کرد از تو چشم من کوثرت در کام بود از ساغرم زان ادب کردی به نام مادرم این که گردیدی به عشقِ ما اسیر مادرم فرمود دستش را بگیر ان شالله امشب حبیبه خدا به آقازاده شون امام زمان بفرمایند یه نگاهی به این جمع بیندازند.. امشب بگو خانم: لطمه ها بر تو نازنین میخورد کاش ناموسِ ما زمین میخورد اسماء سالخورده مرا راه میبرد انگار از کنیزِ خودم پیر تر شدم* نخل سر سبز ولايت اعتدال از من گرفته صبر و ايثار و فداکاري کمال از من گرفته مريم عذرا بدان پاکي مدال از من گرفته خانه ی شير خدا مجد و جلال از من گرفته خشت خشت آن شده محو دعای دلنشينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم دستِ خالق آفرینش را زِ نورم آفریده مصطفی بویِ بهشت از سینه ی پاکم شنیده مرتضی رویِ خدا را در رخم پیوسته دیده آفتاب از خاک پایِ فضه ام گل بوسه چیده آسمان یازده خورشیده بی مثل و قرینم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم من کيم ام الولا ام النبي ام الکتابم من کيم صومم صلوتم عصمتم نورم حجابم من کيم بيتِ اميرالمومنين را آفتابم اولين شخصيت عالم کند مادر خطابم برترين مولاي خلقت خوانده يار و همنشينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم مادری دارم که ذات حق فرستاده سلامش همسری دارم که پيغمبر بود محو مقامش دختری دارم که نور وحی خيزد از کلامش فضه ای دارم که گيرد مام عيسی احترامش شيعه ای دارم که خود يارش به روز واپسينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
آبروی مدینه را برده.. و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها با نوای کربلایی حسین رجبیه ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ *فرموده باشد: هرجا که عزا بر منه مظلومه گرفتید ساکت منشینید حسین و حسن آنجاست بیهوده پیِ قبرِ منه زار نگردید هرجا دلتان میشکند قبرِ من آنجاست* دامنی دارم که ثارالله را می پروراند مصحفی دارم که مانند کتاب الله ماند حجره ای دارم که حتی کعبه آن را کعبه خواند منطقی دارم که فرياد علی را می رساند اين من و اين مسجد و اين خطبه های آتشينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم هر دو بخشيديم با اخلاصُ صدقُ پاکي دل من گلوبند و علی انگشتر خود را به سائل انّما و هل اتي در شأن ما گرديد نازل من، اميرالمومنين هر دو اوالامريم ، کامل آری آری اوست زهرا من اميرالمومنينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم کیستم من نورِ قرآن نه بگو قرآنِ نورم فاطمه ممدوحه ی تورات و انجیل و زبورم میرود بر عرش اعلا نور عصمت از تنورم در زمین گویند انسان در سماء خوانند حورم نه از اینم نه از آنم بلکه فوقِ این و آنم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم من به رویِ خَلق در از نور داور باز کردم من به خنده عقده از قلب پيمبر باز کردم من طناب خصم را از دست حيدر باز کردم من به امر رهبرم بر قاتلم در باز کردم یک تنه تنها طرفدار امام المتقينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تاب تب نای ناله نیست مرا جان ندارم به مرگ بسپارم منعم از گریه کرده اند ولی کم نشد اشک هایِ بسیارم آه سلمان چقدر دلگیرم بی قرارم عجیب بی تابم صورتم درد میکند سلمان مدتی هست که نمی خوابم آه سلمان تو محرم مایی گوش کن ماجرای دردِ مرا باز شد بابِ زن زدن وقتی بست تقدیر دستِ مرد مرا آه سلمان چه روزِ سختی بود عشق آن روز مُرد در کوچه رازِ دستار بستنم این است به سرم ضربه خورد در کوچه .. آه سلمان هنوز در عمرت طعم سیلی چشیده ای یا نه!؟ استخوان شکسته داشته ای؟! دردِ پهلو کشیده ای یا نه!؟ آه قنفذ چه بی ادب شده بود سخنش نیش دار بود و درشت دومی یک لگد به در کوبید پسرِ سوم علی را کشت آه این روزها به رویِ علی طعنه شمشیر میکشد سلمان تا که نام مغیره می آید بازویم تیر میکشد سلمان آه سلمان علی غریب شده ست من چگونه بدونِ غم باشم هدف زندگیِ من این بود پیش مرگش فقط خودم باشم آبروی مدینه را برده چادرِ خاکی عیال علی شوهرم دید که کتک خوردم من بمیرم برای آل علی به خدای علی قسم که من از غاصبین خلیفه بی زارم حقمان را چه ساده ناحق کرد سخت از آن خلیفه بیزارم نه که امروز تا قیامت هم دلخور از ساکنانِ آن شهرم جز کسانی که با علی ماندند من در این شهر با همه قهرم تا پای مرگ اهلِ مدینه مرا زدن ممنون این محبت و این مهربانیم *عرضم تمام روز آخر خودش بچه هاش رو حمام کرد ، خودش موهای ابی عبدالله رو شست تا گذشت بعد از سال ها عصر عاشورا صدا زد حسین : به سختی شستشو دادم سرت را صل الله علیک یا اباعبدالله ... ــــــــــــــــــ قدری بیا کنار من ای کودکم حسین تا که تو را زِ رازِ بزرگی خبر کنم من قول میدهم که بیایم به قتلگاه خود را به پیشِ سنگِ شقاوت سپر کنم
با خطبه هایِ فاطمه.. _ و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ حاج حسن شالبافان «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ یا قره عین الرسول ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ امیرالمومنین یا فاطمه الزهرا» با خطبه هایِ فاطمه نهضت شروع شد زهرا قیام کرد وقیامت شروع شد آن غربتی که تا ابد الدهر جاری است از لحظه های اول خلقت شروع شد آدم به درک منزلت پنج تن رسید آیین روضه خوانی وهیئت شروع شد بر بادبان کشتی خود یا علی نوشت نوح آن زمان که بارش رحمت شروع شد جان خلیل ذوب شد از عشق اهل بیت از نسل او سلالۀ عترت شروع شد موسی به نام فاطمه در طور خیمه زد باران نور آمد وصحبت شروع شد مریم مسیح را به طواف حسین برد وام از حسن گرفت و کرامت شروع شد عطر گل محمدی آرام تا وزید غار حرا جوان شد و بعثت شروع شد ظلمت اگرچه کل جهان را گرفته بود با آیه های نور تلاوت شروع شد شور و امید و روشنی و عشق و معرفت از چشمۀ زلالِ ولایت شروع شد دنیا چهارده نفس از عمق جان کشید آن گاه تازه قصۀ غیبت شروع شد این شعر نذر فاطمه بود و به یاد او قلب غزل شکست و مسمط شروع شد زهرا همان که بی خبریم از فضائلش لطفِ خداست تا ابد ادهر شاملش آن زهره ای که هست علی ماه کاملش صدیقه ای که نیست به جز صدق در دلش تنها خداست مرجع حل المسائلش زهرا اگر نبود امامی نداشتیم در کویِ عشق و عاطفه نامی نداشتیم در شام هجر ماه تمامی نداشتیم در این کویر خشک دوامی نداشتیم رویایِ ماست فیضِ رسیدن به ساحلش زهرا اگر نبود گلی در جهان نبود گلدسته ای نبوئ طنین اذان نبود حتی زمین و ذهره و هفت آسمان نبود آدم نمیشد آدم اگر بی گمان نبود بارانی از محبتِ صدیقه در گلش زیرا دلیل خلقت افلاک فاطمه ست آن هستیِ فراتر از ادراک فاطمه ست شرحِ حدیث قدسی لولاک فاطمه ست زهرا علیست پس پدرِ خاک فاطمه ست بگذار سر به مهر بماند دلایلش من رو به سویِ او نمودمُ او رو به سویِ من او داده عزت و شرف و آبرو به من آری رسیده خیرِ دو عالم از او به من ای آشنایِ سوختۀ جانان بگو به من بی فاطمه زمین و زمان چیست حاصلش؟
_ و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ حاج حسن شالبافان بی جهت نبود اون موقعی که آقای ما یکی یکی سنگایِ لحدُ میچید ، وقتی آروم آروم رو بدنِ زهراش خاک ریخت میگن مولا با دست این خاک رویِ قبرُ صاف کرد، بعد دیدن امیرالمومنین این دستانِ مبارکشُ بهم میزنه (کیه این خانم؟) خانمی که خدا در وصفش می فرماید: إنِّي ما خَلَقتُ سَماءً مَبنِيَّةً وَلا أرضاً مَدحِيَّةً وَلا قَمَراً مُنِيراً وَلا شَمساً مُضِيئَةً وَلا فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحراً يَجرِي وَلا فُلكاً يَسرِي وقتی خدا در حدیث شریف کسا همه رو میگه یکی یکی إلاّ فِي مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الخَمسَةِ الَّذِينَ هُم تَحتَ الكِساءِ بعد می فرماید : هُم فاطِمَةُ وَأبُوها وَبَعلُها وَبَنُوها .. قربونِ این مادر برم .. برا این مادر میخوای این شب ها گریه کنی .. تو این شبایِ فاطمیه بلند بلند گریه کنید هرکی صدا ناله و گریه ت رو شنید بگه امسال اینا دارن برا یه جوون گریه میکنن .. امسال فاطمیه رو جوری باید گریه کنی که امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اون شیعه ای رو که روضۀ مادرِ مارو میشنوه بلند بلند گریه میکنه .. ایام سالگردِ سردارِ عزیزمونِ .. یه جمله بگم همه شهدامون، حاج قاسم عزیزمون فیض ببره .. نمیدونم چه سریّ انگار هرکی قرارِ تو فاطمیه بره باید بسوزه .. میونِ شعله ها ، یکی میزد صدا علی سوختم .. علی سوختم .. یه وقت صداش بلند شد فضه به فریادم برس ، همچین که رسید بالا سرش نگفت سینه م ، نگفت پهلوم ، نگفت محسنم .. فقط گفت بگو ببینم علی رو کجا بردن؟.. گفتم خانم جان مولا رو بردن مسجد .. میگه مادرِ ما رسید دست انداخت کمربندِ علی رو گرفت .. هرکاری کردن دیدن حریفِ فاطمه نمیشن ؛ تو کوچه هایِ بی سپر تنها میونِ رهگذر چهل نفر به یک نفر .. دنیا به ما وفا نکرد دردامونُ دوا نکرد قنفذ چرا حیا نکرد .. اینا هر طوری بود علی رو بردن تو مسجد ، اجازه بدید روضه م رو اینطور بگم: شاید بعضی از این نوجوونا سوال بشه براشون؛ اینی که بعضیا میان میگن مگه نمیگید علی قهرمانِ خیبر بوده ، مگه نمیگید یه تنه در از قلعۀ خیبر کند پس چرا علی ایستاده بود زهرا رو زدن؟.. تاریخ رو ببینید شبِ آخر عمر پیغمبر ، حضرت فرمود همه از حجره برن بیرون فقط علی بمونه .. یکی یکی حرفارو به امیرالمومنین فرمود ، اجازه بدید زبان حال بگم علی جان من میرم اینا فدکُ غصب میکنن صبر میکنی؟ بلی یا رسول الله .. علی جان من میرم اینا دیگه جوابِ سلامتم نمیدن ، صبر مبکنی؟بلی یا رسول الله .. علی جان خلافتتُ غصب میکنن .. دونه دونه پیغمبر میفرمود امیرالمومنین میگفت بله یا رسول الله .. اما یه جا دیدن علی بلند شد .. رگِ پیشانی علی متورم شد .. هی میگه نه یا رسول الله .. لذا بهش فرمود علی جان اگه میخوای نام من بر ماذنه ها بمونه باید صبر کنی .. به خدا مولا قول داد والا مگه کسی جرات میکرد حتی صداشونُ جلو خونۀ علی بالا ببرن .. بابا ابن خونه خونه ای که جنابِ عزرائیل اجازه گرفت وارد شه .. جبراییل اجازه میگرفت وارد شه .. چی میخوام بگم ؟.. به هر طریقی که بود مولا رو بردن تو مسجد، سلمان میگه مولا نسشست رو پلۀ اول منبر هرکاری می کردن دستِ بیعت با اینا نمیداد سلمان میگه یه وقت دیدم نامرد شمشیرشُ از قلاف بیرون کشید ، تا شمشیرُ از قلاف بیرون آورد میگه دیدم زهرایِ مرضیه با اون حالش پردۀ مسجدُ کنار زد ، میگه تا نگاهِ فاطمه به این شمشیر افتاد گفت یا شمشیرُ پایین بیارید یا میرم کنارِ قبرِ بابام همۀ مدینه رو نفرین میکنم .. سلمان میگه هنوز حرف فاطمه تمام نشده بود دیدم ستون های مسجد داره میلرزه .. علی فرمود سلمان برو به فاطمه بگو صبر کنه .. بگو تو بابات رحمت للعالمینِ .. مبادا نفرین کنه .. میخوام بگم مادر .. اینجا یه دونه شمشیرِ برهنه اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» یه ساعتی رسید زینب آمد بالایِ بلندی .. به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من تا رسید دید شمر با چکمه نشسته رو سینۀ حسین .. حالا ناله بزن بگو حسین ...
جماعتی که زبانم زجورشان.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها اجرا ۹۸_ حاج محمود کریمی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ جماعتی که زبانم زجورشان بسته است به فتنه ها سرشان سنگ خورده بشکسته است ز جهل پیرو ادراک خویش و فهم خودند به هر معامله تنها به فکر سهم خودند از این قبیله که نان های مفت آجر شد ز بغضِ حیدر کرار قلبشان پر شد امان از این همه بغضِ نهفته در سینه امان از این همه پیشانیِ پر از پینه علی شناس نبودند پس غلط رفتند شبی به مجلس تشخیص مصلحت رفتند نرفته اند غلط نه بگو غلط کردند بگو برای چه این قوم مشورت کردند برایِ بستن دستِ علی یدالله شان و یا برای اراجیفِ بی سر و ته شان برایِ کشتن زهرا به جرم چشمِ تَرَش برای ریختن خونِ سومین پسرش برای سوختنِ آخرین نشانۀ وحی برای بردنِ هیزم به سمت خانۀ وحی بگو برای چه برپا شدست این شورا؟ برای قتل علی یا که کشتن زهرا .. شما گروه به ظاهر غدیر نادیده شما جماعت ملعون وحی نشنیده برای این همه جور و قساوتِ دلتان علی چکار کند ای بخون اجیر گِلتان علی چه کار کند با شما که بیت المال حلالتان شده آن سان که شیر بر اطفال علی چه کار کند با شما که در پیکار نشسته اید به سجاده های استغفار علی چکار کند با شما که بی عارید شما که هرچه کند باز از او طلبکارید علی چکار کند با غرورِ بیجاتان علی چکار کند با نمازخوان هاتان علی به خانه نشسته است و خوب میدانید به مسجدید و نماز غفیله میخوانید چه کرده اید که قوم احترامِ او نکنند سپرده اید غلامان سلامِ او نکنند دهانِ جُربزه را او که نیک دوخته است چه کرده اید که حالا سپر فروخته است علی بخاطر این کارهایتان شد پیر دوای درد علی شیر نه که شد شمشیر ز ذوالفقار به هیچ استعاره میگویم اگر چه گفته ام اما دوباره میگویم همو که بود به میدان دژ عظیم نبی جدال کرد به دستور مستقیم نبی همو که بود امان شما چو کشتى نوح همو که سر زده چون آفتاب از پس کوه کنون نگاه کنید اشک بار و منزوی است خودش برای خودش یک مدینه مثنوی است سکوت کرده اگر خود از او دهان بستید شما قبیلۀ نامرد باعثش هستید علی نگفت سخن جز به چاه ها ای قوم چه کرده اید مگر وای بر شما ای قوم کسی که سر بگذارد جنان به شانۀ او چگونه بی درو پیکر شده است خانۀ او شما که سعی نمودید جای او باشید زدید همسر او را جواب گو باشید به جانشینِ رسول خدا جفا کردید شکسته است درِ خانه اش شما کردید *خیلی اصرار کردن ، حرت فرمود پنج شنبه سر بتراشید بیاید بیرون‌ ؛ پنج نفر نیومدن (ما با یه بچۀ فاطمه چند نسل بعد بیعت کردیم یاعلی گفتیم، تا آخرین نفس ایستاده ایم .. دیگه ما نمیزاریم علی بشه اینطوری میمیریم نمیزاریم)* علی نشسته به خانه همین دعاتان بود دلیل و قصه نبافید از خداتان بود زمانه گرچه به یکبار با علی بد کرد علی همیشۀ تاریخ صبر خواهد کرد اراده کرد به گوش من و تو پند کند سکوت کرد که روزى صدا بلند کند چرا که آخر سر انتقام در پیش است به هوش باش سقیفه قیام در پیش است علی نشسته به خانه همین دعاتان بود دلیل و غصه نبافید از خداتان بود شاعر: *نوشت معاویه دختری رو که اون ها میگفتن بانوی بهشته، بانوی جهانه، پشت در بود درُ آتش زدم .. چنان با لگد زدم یه ناله ایی زد دیدم مدینه به لرزه افتاد ..*
وحید شکری - از اثر میخه.mp3
4.27M
سبک:شور لطمه زنی متن:از اثر میخه... از اثر میخه اگه که مادر داره میمیره زیر سره میخه این سرفه های خونی شبهاش از اثر میخه زیر سر میخه بی صدا میسوزه دار و ندار علی میون شعله ها میسوزه فاطمه بین آتیش و اما مرتضی میسوزه بی صدا میسوزه بین در و دیوار همه وجودش داره میسوزه از ضربه‌ی مسمار اونقده قنفذ زده به دستش که افتاده از کار بین در و دیوار یکی لگد میزد یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد خودم دیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد یکی لگد میزد مغیره میخنده با دل پر کینه داره دست بابامو میبنده ناله‌ی زهرا بلنده اما علیه شرمنده مغیره میخنده از رو دلم رد شد اون بی حیا در و شکست از رو مادرم رد شد یادم نمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد از رو سرم رد شد بی حیا سیلی زد زهرا حواسش نبود و نامرد بی هوا سیلی زد بشکنه دست اون که جلوی مجتبی سیلی زد بی هوا سیلی زد اینا همش درده چشمای مادر سیاهی میره رنگ رخش زرده اون که شکست پهلو رو غرور حسن و له کرده اینا همش درده مگه زدن داره آخه مگه دختر پیمبر لایق آزاره یه زن هیجده ساله که بچه تو شکمش داره مگه زدن داره
يا رب الفاطمه(سلام الله عليها) آن سليماني كه دردي جز غم ميهن نداشت مور ِدوران چاره اي بهرش بجز كُشتن نداشت كشته اي كه از تمام زندگان زنده تَر است آن قَدَر آقاست كه آقايي اش گفتن نداشت كُشتَنش، اما چو اربابش نشد نور خموش ظلمت دنيا بجز او طالعي روشن نداشت با علي عهد رفاقت بسته بود و پاش ماند چشم ديدار جمالش را دمي دشمن نداشت دست دادن منع شد تا اين كه دستش شد جدا اهل شادي بعد از او كاري بجز شيون نداشت خون دل خورد و به ظالم هاي دين فهماند كه حق يك مظلوم بي ياور دگر خوردن نداشت نانجيبي كه ز داغ هجر او خوشحال بود كينه خيلي داشت اما عاطفه اصلا نداشت مثل زهرا در ميان شعله غافلگير شد مثل زهرا سوخت و بر پيكرش جوشن نداشت مثل زهرا بي هوا كل تنش مجروح شد مثل زهرا جاي سالم يك سر سوزن نداشت وارث زخم هزار و نهصد و پنجاه شد آن سليماني كه دردي جز غم ميهن نداشت
دید استکبار دیشب قدرت سِجّیل را سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را خواب و رویای سپاه کفر را بر هم زدیم بیخ گوش دشمنان یک سیلی محکم زدیم گوشه‌ای از قدرت بی حّد ما شد جلوه گر یادِ تهرانی‌ مقدم زنده شد بارِ دگر "ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ" این همان خشم خداست ملت ما اهل سازش نیست اهل کربلاست وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد رهبرم لب تر کند راهی میدان می شوم در دل میدان شبیه تیغ بُرّان می شوم لشکر اسلام باز از فتح خیبر آمده آه...دوران "بزن در رو" دگر سر آمده دید استکبار دیشب قدرت سجیل را موشک بعدی نشان رفته ست اسرائیل را
. 📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علمدار حضرت ولی / قاسم سلیمانی... سرا پایت نور منجلی / قاسم سلیمانی... نگاهت شمشیر صیقلی / قاسم سلیمانی... ای الگوی شیوه‌ی علی / قاسم سلیمانی... رمز انتقام / قاسم سلیمانی... ذکر یاعلی / قاسم سلیمانی... ناصِرَ الحُسین / قاسم سلیمانی... تو تصویر دین و غیرتی / قاسم سلیمانی... تو مجموع عشق و عزتی / قاسم سلیمانی... تو شاگرد خوب نهضتی / قاسم سلیمانی... تو با خونت رمز وحدتی / قاسم سلیمانی... جان ملت و روح امتی / قاسم سلیمانی... فدایی‌های تو هم قسم / قاسم سلیمانی... به دست ظلم می‌شود قلم / قاسم سلیمانی... نمی‌افتد بر زمین علم / قاسم سلیمانی... سپاه قدس می‌رسد حرم / قاسم سلیمانی... خواب ظالمان / قاسم سلیمانی... می‌زند به هم / قاسم سلیمانی... ناصِرَ الحُسین / قاسم سلیمانی... جهان محو اقتدار تو / قاسم سلیمانی... همه یاران در مدار تو / قاسم سلیمانی... همه خوبان هم قطار تو / قاسم سلیمانی... شهیدان در جوار تو / قاسم سلیمانی... اعتبار ما / قاسم سلیمانی... افتخار ما / قاسم سلیمانی... به نام خشم تمام ما / قاسم سلیمانی... به شمشیر بی‌نیام ما / قاسم سلیمانی... به دشمن گفته امام ما / قاسم سلیمانی... بترسد از انتقام ما / قاسم سلیمانی... / قاسم سلیمانی... شد پیام ما / قاسم سلیمانی... ناصِرَ الحُسین / قاسم سلیمانی... صفیر عرش می‌زند صدا / قاسم سلیمانی... الا عالَم یا نوحوا عَلی / قاسم سلیمانی... صفیر عرش می‌زند صدا / قاسم سلیمانی... الا عالم یا نوحوا علی / قاسم سلیمانی... که نوشیده از خم بلا / قاسم سلیمانی... در آغوش شاه کربلا / قاسم سلیمانی... عشاق الحسین / قاسم سلیمانی... یا اَهلَ الوِلا / قاسم سلیمانی... https://eitaa.com/emame3vom/35701 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. ‏يك سال گذشت و حرف دل ها اين است ‏داغ تو براى رهبرم سنگين است ‏پرواز تو آدينه دلتنگى شد ‏تا روز ظهور، جمعه ها غمگين است شاعر: .
. ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم کربلایی نریمان پناهی ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان تو هم مثل من نیمه جانی بمان زمین گیرِ من آسمانی بمان اگر میشود میتوانی بمان ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان __ تو نیلوفرانه ترین یاسِ شهر وجودِ تو کانونِ احساسِ شهر دعای گوی هر قدر نشناسِ شهر نکش دست و از دستِ دستاسِ شهر نباشی چه آبی، چه نانی بمان ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان __ چه شد با علی همسفر ماندنت چه شد ماجرای سپر ماندنت چه شد پای حرفِ پدر ماندنت پس از قصه ی پشتِ در ماندنت ندارد علی همزبانی بمان ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان __ برای علی بی تو بد میشود بدون تو غم بی عدد میشود مرو که غرورم لگد میشود و این سنگ و سنگِ لحد میشود تو باید غمم را بدانی بمان ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان __ چرا اشکُ را آبرو میکنی چرا چادرت را رُفو میکنی چرا استخوان در گَلو میکنی چرا مرگُ را آرزو میکنی چه کم دارد این زندگانی بمان __ حسینم ای بی سر حسین عریان پیکر تو را تشنه کشتند بمیرم ای مادر __ دوید و دویدم بُرید و بریدم سرت را سَرّ نیزه دیدم قَتَلوکَ بُنَیَّ ذَبَحُوکَ بُنَیَّ مَنَعُوکَ بُنَیَّ یا حسین یابن الزهرا __ شیرِ سرخ عربستان،وزیرِ شه خوبان پسر مظهر یزدان،که بُدی صاحب طبل و علم و بیرق و سیف حشم و بارغم و با رمق اندر عقبش لقبش ماه بنی هاشم وعباس علمدار،سپهدار،جهانگیر،جهان دار دید و که اندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان پر از شیوه ی طفلان همه شان موی کنان موی مریشان دل بریان سوی عباس که عموجان چه شود ذره ی آبی برسانی به لبِ سوختگان کز عطش آتش بگرفته لب ما عباس یاابوفاضل @emame3vom تقدیم به روح شهید والامقام سردار دلها و یاران باوفایش .👇
|⇦•كائنات افتاده ي دام عليست... ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیهاحاج امیر کرمانشاه كائنات افتاده ي دام عليست خضر خود لب تشنه ي جام عليست نام حیدر زينت عرش است اگر نام زينب، زينتِ نام عليست عَمَّتی! من هستم رو اسمت غیرتی عَمَّتی! یَا رَجَائِی عِنْدَ کُرْبَتِی عَمَّتی! عَمَّتی! هستیِ زهرا، دخترِ مولا قبله ی حاجاتی، حاجاتی، حاجاتی بانویِ محشر، وارثِ کوثر عمه ی ساداتی، ساداتی، ساداتی ای جَلیله! مولاتی یا عَقیله! جلوه ی تو جلوه ی رویِ حسن نَفخِه ات شِمِّه ای از بویِ حسن خاکِ تو وقفِ برادر شده است سوریه نگو بگو کویِ حسن عَمَّتی! نوحِ صبری روحِ عصمتی عَمَّتی! تو دومین زهرای عِترَتی عَمَّتی! عَمَّتی! با وقاری و ذوالفقاری و یا علی میخواندی، میخواندی، میخواندی شیری و غُرّان، خطبه ات طوفان کوفه را لرزاندی، لرزاندی، لرزاندی ای جَلیله! مولاتی یا عَقیله! قلبِ تو واله و مدهوشِ حسین وقفِ تو ضریحِ شش گوشِ حسین عالمی محو جلالِ تو شده چشمِ تو وا شد در آغوشِ حسین عَمَّتی! بازم رسیده شبِ زیارتی عَمَّتی! شبیه زینبیه نیست جنتی عَمَّتی! عَمَّتی! فانیِ فی الله، جانِ ثارُالله مریمِ عاشورا، عاشورا، عاشورا من میخوام امشب، از تو یا زینب اربعین کربلا، کربلا، کربلا ای جَلیله! مولاتی یا عَقیله!
|⇦•هرکسی خواسته باشد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه شب جمعه اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد *حسین جان!...* گریه کُن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد علی اکبر لطیفیان *شب جمعه است، ان شالله مادرش زهرا مارو کربلا دعا کنه...* در کنگره ی گوشه نشینانِ محبت حرفِ در و دیوار بُوَد هر شبِ جمعه دوباره شب شد و سر درد دارد بميرم مادرم باز درد دارد پس از فصلی پُر از غم یک سخن گفت عزيزم زخم بستر درد دارد شنيدم در قنوت وتر ميگفت خدايا مرگ كمتر درد دارد ز اشك باغبان پرسيدم و گفت نگاهِ ياس پر پر درد دارد الهی کم نشه سایه ات از سرم الهی برات بسازم یه حرم با کبوترا به دورش بپرم شبای فاطمیه از غربتت صورتم کبودِ مثل صورتت شب روضه ات شبِ معراجِ مَنه بانی روضه حسین و حَسنِ جبرئیل به سینه و سر میزنه حسن تب دارد و در خواب گوید نزن سیلی ستمگر درد دارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. ایران در این میدان جگر دارد برایت این سرکشی ها دردسر دارد برایت خون ابو مهدی و خون حاج قاسم بیش از اتم هامان خطر دارد برایت هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده... وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده... در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟ تا انتقام سخت ما راهی نمانده دارم کفن برتن! نه دشداشه، بترسید از پادگان های پر از لاشه بترسید از انتقام سخت مان آنجا که خوابید... از دست ها که مانده بر ماشه بترسید ✍ . @navaye_asheghaan
مسیر قدس، از کرب و بلا رد می شود؛ آری که راه "حاج قاسم" عاقبت تکمیل خواهد شد بنا بر پیش کبینی، قدس مال ماست یک روزی و این پایان کار قوم اسرائیل خواهد شد . . ایران در این میدان جگر دارد برایت این سرکشی ها دردسر دارد برایت خون ابو مهدی و خون حاج قاسم بیش از اتم هامان خطر دارد برایت هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده... وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده... در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟ تا انتقام سخت ما راهی نمانده دارم کفن برتن! نه دشداشه، بترسید از پادگان های پر از لاشه بترسید از انتقام سخت مان آنجا که خوابید... از دست ها که مانده بر ماشه بترسید ✍ . . همسایه‌ی زخم، استخوان خواهد شد روزی که " تل آویو " نشان خواهد شد (نابـودیِ صهـیونیست) ان شــاءالله سر تیترِ خبرهایِ جهان خواهد شد... ✍ . . درحنجره‌ها، صدا، صدای تو بُوَد در دستِ مقاومت، لوای تو بُوَد این عزم خداست، حاج قاسم! والله آزادی قدس، خونْ بهای تو بُوَد ✍ ................. . ای قدس! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید، دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگِ دگر بزن، ظفر نزدیک است ✍ ................. . آنچه که داریم ما، یک دل طوفانی است آنچه که مانده کنون، راهِ سلیمانی است گفت: به صهیون بگو لحظه‌ی پایانی است وقتِ تماشای ما، وقت پشیمانی است بر روی نامِ شما، زود قلم می‌کشیم ✍ .......... ای کاش شبی حماسه‌خوان برگردی مستانه ز سمت آسمان برگردی ما منتظریم روز آزادیِ قدس با حضرتِ صاحب‌َ الزمان برگردی ✍ . .   روزی تو را سجیل، تار و مار خواهد کرد حتی جهان، نام تو را انکار خواهد کرد تو خانه‌ی سستی بنا کردی و آن را هم طوفان الاقصی بر سرت آوار خواهد کرد دنیا! اگرچه می‌زنی خود را به خواب اما نابودی صهیون تو را بیدار خواهد کرد خون جوانان فلسطینی نمی‌دانی_ زیتونِ باغِ سبز را پربار خواهد کرد عکس سلیمانی به روی سینه‌اش خورده هر کودکی که با شما پیکار خواهد کرد تو می‌روی و پیر ما در مسجدالاقصی یک‌روز با صاحبْ‌زمان دیدار خواهد کرد ✍ . .   گرچه دل ما بر غم تو مبتلا شد اما از این غم (مکتب قاسم) بنا شد بر جسم خونینت قسم ، سردار دلها از خون تو بپاشد ✍ بمناسبت عملیات پیروزمندانه . . سرسبز شده کویرِ قم با قدَمت جاری شده خیر و برکات از کرمت هر صبحِ سپیده با سلام و صلوات خورشید زند بوسه به بامِ حرمت! تو معصومه ای زینتِ آلِ طاها در صورت و سیرتت شبیهِ زهرا بانوی بهشتیّ و شفیعِ محشر تو عشق رضایی(ع) و عزیزِ موسی!(ع) قم غرقِ شکوفه بارانِ حضورت با هلهله گلفشان کند عبورت ای قامتِ کهکشان خوش آمدی، قم آغوش گشوده در مقدمِ نورت! شاعر: ✍ . . وقتی که قدم رنجه به ایران کردی ما را سرِ خوانِ خویش مهمان کردی ما را همه عمر ، ساکنِ دائمیِ بین الحرمینِ قم خراسان کردی شاعر: ✍ . . حضورش جنةُ الأعلی ست قطعاً نمی بیند به خود غم را، قم اصلاً به همراهِ ملائک در مسیرش- بخوان أُخت الرضا(ع)؛ أهلاً وَ سهلاً ! شاعر: @navaye_asheghaan
Felestin-Bakalam New.mp3
14.24M
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸یوم الانتقام 🇮🇷 با نوای حاج ابوذر روحی مرحبا لشکر حزب‌الله مرحبا جیش رسول‌الله اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ