eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام حضرت مادر فدای درد و غمت چه گریه ها که نکردم برای عمر کمت امیدوار نگاهت بگو کجا دارد به غیر سایه ی پر مهر خانه ی کرمت؟ همیشه سهم گدای تو شادمانی بود فدای این همه احساس و لطف محترمت نفس بریده ی این روزگار ناامنم نفس بده به من و روزگار من به دمت به وقت صبح قیامت شفاعتم با تو به "یاعلی" من از این لحظه می دهم قسمت در آفتاب سیاه قیامت کبری قرار فاطمیون هست سایه ی علمت تو ای کبودترین آیه ها بگو که علی لحد چگونه گذارد به روی قد خمت؟ رسیده ام به مدینه از آسمان خیال و باز غرق سؤالم، کجاست پس حرمت؟ .👇
بسم ‌الله الرحمن الرحیم سلام حضرت مادر فدای درد و غمت چه گریه ها که نکردم برای عمر کمت امیدوار نگاهت بگو کجا دارد به غیر سایه ی پر مهر خانه ی کرمت؟ همیشه سهم گدای تو شادمانی بود فدای این همه احساس و لطف محترمت نفس بریده ی این روزگار ناامنم نفس بده به من و روزگار من به دمت به وقت صبح قیامت شفاعتم با تو به "یاعلی" من از این لحظه می دهم قسمت در آفتاب سیاه قیامت کبری قرار فاطمیون هست سایه ی علمت تو ای کبودترین آیه ها بگو که علی لحد چگونه گذارد به روی قد خمت؟ رسیده ام به مدینه از آسمان خیال و باز غرق سؤالم، کجاست پس حرمت؟
من مادریَم ز غیر تو دل کندم تا خاک ره تو هستم ارزشمندم محروم نکن مرا از این سرمستی یک بار به من خطاب کن، فرزندم شاعر:
چند روزی می‌شود با بُغض صحبت می‌کنی روشنای خانه‌ام! کم استراحت می‌کنی با همان دستی که بالا هم نمی‌آید دگر روزیِ افلاک را هر صبح قسمت می‌کنی هم میان کوچه‌ها و هم میان شعله‌ها با علی جای تمام شهر بیعت می‌کنی بیشتر از خود به فکر روزیِ همسایه‌ای مثل بارانی و بی منت محبت می‌کنی این منم از رو گرفتن‌های تو دق می‌کنم این تویی در خانه‌ات احساس غربت می‌کنی لاقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه نیمه‌شب وقتی که با معبود خلوت می‌کنی * * * * * * اسم این دیگر گدایی نیست وقتی سال‌هاست بیشتر از حاجت سائل عنایت می‌کنی روز محشر شعله‌ها وقتی محیا می‌شوند مادرانه می‌رسی ما را شفاعت می‌کنی ✍ @navaye_asheghaan
رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را تا خلق کند حوری انسانی خود را ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد بر خاکِ قدم‌های تو پیشانی خود را هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر مدیون تو هستند مسلمانی خود را در بند غمت هر که اسیر است عزیز است آزاد مکن یوسف زندانی خود را چون مور اگر ریزه‌خور خوان تو باشیم، یک روز ببینیم سلیمانی خود را ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم، در روضه‌ی تو لحظه‌ی پایانی خود را محشر همه‌ی فاطمیون چشم به راهند از یاد مبر این همه قربانی خود را @navaye_asheghaan
گر فتنه و غم فکر شکستم باشد دائم پی نابودی هستم باشد سوگند به تو اهل نجاتم زهرا... گر ریشه‌ی چادرِ تو دستم باشد @navaye_asheghaan
(گلچینی از یک مثنوی) چشمه‌ی آفتاب، فاطمه بود کعبه‌ی در حجاب، فاطمه بود کعبه‌ی عشق و قبله‌ی باور چار رکنش دو دختر و دو پسر حَسَنش رُکنِ مستجار بُوَد که از او صلح، پایدار بُوَد همچنان کعبه باقی است حسین مثل رکن عراقی است حسین زینبش رکن محکم شامی‌ست که از او صبر را نکونامی‌ست یمنی رکن آن همه تقواست ام کلثوم، زینب صغراست محسنش چیست؟ دُرّ منثورش مهدی‌اش کیست؟ سِرّ مستورش باب این کعبه کیست غیر علی؟ صاحب خانه نیست غیر علی پرده اش حشمت خدای ودود پرده دارش محمد محمود فضه‌اش همچو ناودانِ طلا دارد از عاشقی نشانِ طلا آستانش مقام ابراهیم که در آنجا بُوَد به سجده کلیم حجره‌اش رَشک حِجر اسماعیل به طوافش هماره جبرائیل زمزم از خاکِ پاش جوشیده در رضای خداش کوشیده سجده را با همه وجودش داشت که خدا فخر از سجودش داشت مروه‌اش خانه و صفا مسجد موقع سعی خانه تا مسجد_ شاهد حال او خدایش بود یاعلی یاعلی ندایش بود... دستت ای خاکِ پات بر دیده! از دو جا غرق بوسه گردیده کف دستت ز دسته‌ی دستاس پشت دست از رسول خیرالناس... ای که نورت ز ربي الاعلي است! روز محشر که روز واويلاست_ عفو، پابست توست يازهرا کار در دست توست يازهرا اندر آن گير و دار، مادر جان! دارم اين انتظار، مادر جان!_ از کساني که دست برگيری دست من را تو زودتر گيری فاطمه! اي خدای را مَحرم... از «مؤيد» مپوش چشم کَرَم... ✍مرحوم استاد
یا فاطمه! روز حشر ستاری كن دلسوختگان را ز كرم یاری كن ما با همه گفتیم كه با زهرائیم تو نیز بیا و آبروداری كن @navaye_asheghaan
پناه هر دو جهان است چادر زهرا امید کون و مکان است چادر زهرا شبی دلیل نجات چهل یهودی شد که منجی همگان است چادر زهرا چه سایه‌ای که شده مهدِ یازده خورشید چه قدر خیر رسان است چادر زهرا قسم به زینب و صبر و وقار و غیرت او سلاح شیر زنان است چادر زهرا همیشه محرم و مرهم به کوه غم‌های دل امام زمان است چادر زهرا اگر چه سوخت، اگر گشت خاکی اما باز پناه هر دو جهان است چادر زهرا ✍ @navaye_asheghaan
ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه! لیلةالقدر محمد، فاطمه! ای خدا مشتاقِ یارب یاربت ای سلام انبیا بر زینبت عالم خاکی، محیط غربتت آفرینش، گشته گم در تربتت کاروانِ دل، روان در کوی تو قبلۀ جان محمد، روی تو مشعل شب‌های احیای علی نقش لبخندت مسیحای علی خلق عالم، سائل و روزی‌خورت لیف خرما وصله‌های چادرت ای سه شب بی‌قوت و، از قوت تو سیر هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر وحی، بی ایثار تو کامل نشد هل اتی، بی‌نان تو نازل نشد آن که خاک مقدمش جان همه... گفت: جان من، فدای فاطمه! ای که در تصویر انسان زیستی کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟ فوق هر تعریف و هر تفسیر هم پاک‌تر از آیۀ تطهیر هم ای سجود آورده بر پای تو سر ای خدا هم از نمازت مفتخر مرتضی را محو صحبت کرده‌ای غرق در دریای حیرت کرده‌ای مدح تو کی با سخن کامل شود وحی باید بر قلم نازل شود آسمانی‌ها مسلمان تواند بندۀ مقداد و سلمان تواند آنچه هست و نیست فیض عام توست خوش‌ترین ذکر امامان، نام توست از نبی تا حضرت مهدی، همه ذکرشان یا فاطمه یا فاطمه ای گدا با کوه غم، خرسندِ تو حلِّ صد مشکل ز گردنبندِ تو.. شمع جمع اهل محشر چهر توست مُهر هر پرونده مُهر مِهر توست جز تولای تو دست‌آویز نیست بی تو رستاخیز، رستاخیز نیست دستگیر خلق در محشر تویی منجی و بخشنده و داور تویی محشر از فیض تو گلباران شود عفو، مشتاق گنه‌کاران شود صحنۀ محشر همه پابست توست اختیار نار و جنت دست توست مِهر تو روز قیامت هستِ ماست ریشه‌های چادرت در دست ماست روز محشر کار ما با فاطمه‌ست نقش پیشانی ما یا فاطمه‌ست بی‌کسیم و جز تو ما را نیست کس روز وانفسا تو را داریم و بس از کرامت بر جبین ما همه ثبت کن «هذا محبُ الفاطمه»... ✍ @navaye_asheghaan
ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه! لیلةالقدر محمد، فاطمه! ای خدا مشتاقِ یارب یاربت ای سلام انبیا بر زینبت عالم خاکی، محیط غربتت آفرینش، گشته گم در تربتت کاروانِ دل، روان در کوی تو قبلۀ جان محمد، روی تو مشعل شب‌های احیای علی نقش لبخندت مسیحای علی خلق عالم، سائل و روزی‌خورت لیف خرما وصله‌های چادرت ای سه شب بی‌قوت و، از قوت تو سیر هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر وحی، بی ایثار تو کامل نشد هل اتی، بی‌نان تو نازل نشد آن که خاک مقدمش جان همه... گفت: جان من، فدای فاطمه! ای که در تصویر انسان زیستی کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟ فوق هر تعریف و هر تفسیر هم پاک‌تر از آیۀ تطهیر هم ای سجود آورده بر پای تو سر ای خدا هم از نمازت مفتخر مرتضی را محو صحبت کرده‌ای غرق در دریای حیرت کرده‌ای مدح تو کی با سخن کامل شود وحی باید بر قلم نازل شود آسمانی‌ها مسلمان تواند بندۀ مقداد و سلمان تواند آنچه هست و نیست فیض عام توست خوش‌ترین ذکر امامان، نام توست از نبی تا حضرت مهدی، همه ذکرشان یا فاطمه یا فاطمه ای گدا با کوه غم، خرسندِ تو حلِّ صد مشکل ز گردنبندِ تو.. شمع جمع اهل محشر چهر توست مُهر هر پرونده مُهر مِهر توست جز تولای تو دست‌آویز نیست بی تو رستاخیز، رستاخیز نیست دستگیر خلق در محشر تویی منجی و بخشنده و داور تویی محشر از فیض تو گلباران شود عفو، مشتاق گنه‌کاران شود صحنۀ محشر همه پابست توست اختیار نار و جنت دست توست مِهر تو روز قیامت هستِ ماست ریشه‌های چادرت در دست ماست روز محشر کار ما با فاطمه‌ست نقش پیشانی ما یا فاطمه‌ست بی‌کسیم و جز تو ما را نیست کس روز وانفسا تو را داریم و بس از کرامت بر جبین ما همه ثبت کن «هذا محبُ الفاطمه»... ✍ @navaye_asheghaan
سرمنشاء خیر و برکاتی زهرا بـانـیِّ تــمــــام هَیَئاتی زهرا با دست تو کربلای ما امضا شد تو بـــرگ بــرات عتباتـی زهرا @navaye_asheghaan
یا فاطمه جان! دست من و دامانت ای چشم امید هـمه بر احسانت بادا به فدایت پدر و مادر من ای گفته محمد "پدرت قربانت" نور دل و دیدۀ پیمبر زهراست اُم الحَسَنین و کُفو حیدر زهراست آن خیر کثیر را کـه فَرط کمال ایزد بستود و خواند کوثر زهراست یا فاطمه! ای منشاء خیر و برکات! مِهر تو بُود قبولی صوم و صلات فرموده نبی خدا گناهش بخشد هـرکس که برای تو فرستد ✍مرحوم @navaye_asheghaan
کو آن که طی کند شب عرفانی تو را شاعر شود حقیقت نورانی تو را این رودها که همسفر بی‌قراری‌اند تحسین نموده‌اند خروشانی تو را با صد هزار شاخه گل یاس هم بهار هم‌پای نیست عطر گلستانی تو را وقت عبادت آیه‌ای از نور می‌شوی تا عرش می‌برند چراغانی تو را تسبیح کرده‌اند خدا را فرشتگان تا دیده‌اند جلوهٔ سبحانی تو را باید فرشتگان پی درک فصاحتت از بر کنند متن سخنرانی تو را اندوه رنج‌های تو با آن مساحتش پُرچین نکرد صفحهٔ پیشانی تو را هجده گل از حیات جهان چید دست تو ای باغ‌های خرّم توحید، مست تو :: این چشمه‌ها بدون تو آب روان نداشت این دشت‌ها بدون تو طبع جوان نداشت بهتر ز یاس‌های تو، نُه‌ چرخ گل ندید بهتر ز دودمان تو، هفت‌آسمان نداشت ای مهربان‌تر از همهٔ شهر با علی ای آن که چون تو شهر علی مهربان نداشت نُه سال با تو چشم علی روی غم ندید نُه سال جز تو قلب علی همزبان نداشت نُه سال جز تو مادر گل‌ها کسی نبود نُه سال جز تو باغ علی باغبان نداشت نُه سال سفره‌های فقیران شهرتان جز با تنور بخشش این خانه نان نداشت بانو! مدینه عطر شما را گرفته بود اما چرا کسی خبر از قبرتان نداشت باشد ولی ز خاک بهار تو باقی است در باغ یاس عطر مزار تو باقی است :: عزم شما مبارزه از سر گرفته بود تصمیم بر جهاد مکرر گرفته بود لشکر شد اشک‌های شما در مصاف خصم وقتی شرار فتنه‌گری در گرفته بود آن روز تیغ خطبهٔ تو آبدیده بود حال و هوای حمله به خیبر گرفته بود آن روز واژه‌های شجاع تو در نبرد جان از جوان و دل ز دلاور گرفته بود زینب که خطبه‌های سراسر حماسه خواند این درس را، ز مکتب مادر گرفته بود ای مادر شلمچه! امید شهادتم در پشت روضه‌های تو سنگر گرفته بود دلخسته‌ام، طراوت کارونم آرزوست یا فاطمه! جزیرهٔ مجنونم آرزوست :: برداشت دست حق ز رخ شب نقاب را حس کرد باز پنجره‌ها آفتاب را بیدار گشته‌ایم و... دل‌آشفته دشمنان دیگر مگر به خواب ببینند خواب را باید امید داشت به فردای با شکوه باید فزون نمود در این ره شتاب را گفتا به حق تجلی نور خمینی است هرکس که دید رهبر این انقلاب را فریاد می‌زنیم در این شور بی‌کران «عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان» ✍ @navaye_asheghaan