eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
602 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 اگرچه مرغ مهاجرشکسته بال تو باد رسیده ای به شهادت خوش بحال توباد تو را به غیر شهادت نبوده مزد ای مرد عزیز مـردم ایـران، سفر حـلال تـو باد 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @navaye_asheghaan
. . 📝 چند خط تقدیم به ...😭 🖤 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شهیـــــدِ مظلـــــومِ راهِ عشق خوشـــا به حالِت سیّـــــدِ ما به آغــــوشِ ملّــت نیومـــدی رفتی تو بغــلِ امـــــام رضـــــا امام رضا/خادمِتو سخت به آغوش بگیر امام رضا/خادمای خـــوب‌ِتو از ما نگـــــیر امام رضا/قلبِ همه شده به غصه اسیر خــــادمِ تو سیّدِ محــــرومان بود ... سربازِ همیـشه در میــــدان بود ... شبِ ولادتِ رضـــــا پر کشـــــــید ... یعنی خیلی عاشقِ سلطان بود ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رهبــــــرِ مــا زیبـــــا فـــــــرمــــــود ایـران کشـــــورِ امام رضاست هـــــــر اتفـــــاقـی کـــه بیوفتـــه قلبِ ما همیشه باشماست امام رضا/خودت به قلبِ ما بده دلـــــداری امام رضا/ببین که سیلِ‌اشکِ‌ما شد جاری امام رضا/مطمئــنـم هـــــوایِ مــــــــــارو داری حرفِ مـــــا حرفِ دلای بی کسه ... امام رضا داریم واسه‌مون بسه ... وقتی "رضـــــا" باشه سرپناهِ ما ... به مملکـــــت آسیبـــــی نمیرسه ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 😭 عـــــاقبـــــتِ نـــوکـــــرِ زهــــــــــرا مثل خـــــودِ مــــــــــادر میشـه یا که غرقِ خــون تو میدون یا تو آتیـــش پرپر میشـــــــه چی شده‌که/دلِ همه پای این غوغا سوخت چی شده‌که/دوباره نوکری تو آتیشا سوخت چی شده‌که/شایدصورتش مثه زهرا سوخت شهیدشد یه نوکرو سوخته تنــــش ... ولــی با احتـــــرام ازونجـــــا بردنــــش ... من بمیـــــرم برای اون مـــــادری که ... هم میسوختو هم کتک میزدنش ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به قلم : ✍ .👇
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 رفتی از دست شکستی کمرم«۲» ای رئیسی ز غمت خونجگرم گر چه داغت بدلم سنگین است دیده از اشک غمت رنگین است تـو علمـدار خـدمت بـودی آخر راه سعادت این است خون ببارد ز چشمان ترم«۲» ای رئیسی ز غمت خونجگرم خادم و عاشق دلخواه رضا نـوکری کرده ای در راه رضا بسکه دلتنگ رضاجان بودی عاقبت گشته ای همراه رضا شد سیه پوش ز داغ تو حرم«۲» ای رئیسی ز غمت خونجگرم ای که بودی همه دم با مردم بوده اند با تو به هر جا مردم آن شب ازهجر غمت سینه زدند تا شنیدند خبرت را مردم من چسان فاتحه بر لب ببرم«۲» ای رئیسی ز غمت خونجگرم این عَلَم را ز زمین برداریم به علمدار دگر بسپاریم رهسپاریم که به قله برسیم چون علی سید و رهبر داریم سایه اش بادهمیشه به سرم«۲» ای رئیسی ز غمت خونجگرم در مِلل حامی قرآن شده ای تو عزیز دل ایران شده ای مرغ جانت به زمین بند نشد رفتی از خیل شهیدان شده ای دست «مداح» بگیری ز کرم«۲» ای رئیسی ز غمت خونجگرم رفتی از دست شکستی کمرم«۲»           ای رئیسی ز غمت خونجگرم 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» ─━═•••❃❀❃•••═━─ هر بار می سوزد وطن از داغ برگ و بارها هــر بار می گیــرد دلم از رفتــــن دلدارها انگار خالی می شود میدان پیکار و عمل هر بار می گیرد ز ما دست اجل ، عـمارها چیــدند این بار از صف اول تمام باغ را عطــر شــقایق می رسد از دامن گلزارها این سالها از هر طرف داغ مکرر دیده ایم تا کی بسوزیم ای خدا از این همه تکرارها غم پشت غم آوار شد از داغهای سینه سوز کی می شود قد راست کرد از زیر این آوارها؟ آتش به دلها می زند هم یادشان هم دیدنِ آن عکـــسهای مانده روی سیـــنهٔ دیوارها نوشید از "قالوا بلیٰ" هر کس که چشمش باز بود معــــراج می گردد یقیناً قســمت بیدارها از عشق ، پر شد ساغر و پیمانه های عمرشان مستانه نوشیدند از جام ولا ، هشیار ها همراه ابراهیم، ما هم بین آتش سوختیم همراه آن انگـــشتر و عمــامه و دسـتارها شب تا سحر تا آسمانش پل زدیم اما نشد میل عروج از سوی او از ما ولی اصرارها آه ای شهید خدمت و ای خادم سلطان عشق دیدی که مولا می خرد اخلاص خدمتکارها از بین مردم بودی و در بین مردم زیستی این است رسم خدمت و آیین مردم دارها بعد از تو بیرون آمدند از کنج خلوتهایشان دندان خود را تیز کردند از قضا کفتارها مانند ابراهیم امانت دار می خواهد وطن باید بیفتـــد این وطن دست امانت دارها باید شهیدی مثل تو سرمشق یکرنگی شود وا می شود با یکدلی قطعاً گره از کارها آشفته حالم واژه هایم خون دلها خورده اند باید بگویم بعد از این در سوگ یاران ، بارها ─━═•••❃❀❃•••═━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
. کثرت حاجت من در بر فضل تو کم است جای این خادم دلخسته کجای حرم است میهمان آمده سلطان، بغلم کن امشب این سر غرقه بخون، محضرتان باز، خم است سینه ام سوخت، تنم چون جگرت پاره شده نوکری آمده اینجا که پر از درد و غم است هرکسی سرزنشم کرد، حلالش کردم کار هرکس که بود خادم سلطان، کرم است چقدر این دل من تنگت بود! آمده آنکه به پیمان غمت همقسم است مانده قدری ز بلندی تنم در کفنم یار بی دستی من، صاحب دست قلم است یا رضا اشک مرا بین حرم برگردان قبر این خادم تو منتظر پا قدم است حسرت کرببلا روی دلم مانده هنوز هوسم بوسه به شش گوشه همین صبحدم است روضه ی آن تن عریان، تن من را سوزاند ته گودال، چه جای بدنی محترم است؟ سینه ی محتضرش زیر لگد سنگین بود مادرش دید سرش روی سنان پیش همه است ✍ . @navaye_asheghaan
. ی شهید رئیسی ۱۰ رئیسی در جهان مرد با غیرت است همچنان رهبری خادم ملت است آه و واویلتا۴ رئیسی عمری با مهر حیدر بود در همه عمر خود یار رهبر بود آه و واویلتا۴ در همه زندگی دارد این ویژگی کسی در چهره‌اش ندیده خستگی آه و واویلتا۴ داده بر او رضا مدال افتخار کرده بر ملتش خدمت بی‌شمار آه و واویلتا۴ همراه یاوران بوده او پرتوان رئیسی بوده است یار مستضعفان آه و واویلتا۴ بوده او خادم علی موسی الرضا عاشق گریه بر سیدالشهدا آه و واویلتا۴ همراه یاوران رفته سوی خدا اجرشان بوده با علی موسی الرضا آه و واویلتا۴ مردم خوب ما رئیسی شد شهید نزد ذات خدا شده است رو سپید آه و واویلتا۴ همراه همرهان شهید خدمت است یاور رهبری فدای امت است آه و واویلتا۴ بوده او مردمی بوده او بی‌قرین رئیسی رفته است سوی خلد برین آه و واویلتا۴ همه عالم شده دل پریشان او رهبری گشته است دیده گریان او آه و واویلتا۴ @navaye_asheghaan
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» برخیز حــاجی ، باز مهمان داری امشب مهـــمانی از جنس شهیدان داری امشب آغـــوش خود وا کن تو ای ســردار دلها یاری عزیز از کوی ســـلمان داری امشب فرشــی به زیر پای یار خستــــه وا کن چون خادم از دربار سلطان داری امشب شــد نام ابراهیـــم نقـــش خاتم این بار مهــمانی از سوی سلیـمان داری امشب من از فـــراق و داغ می گریـــم ولـی تو از شوق وصلش رویِ خندان داری امشب امروز دیدم قــاب عکست گشتـــه کـامــل وقتی کنــــارت مرد میــــدان داری امشب امشب تمـــام میهـــمانانت عـــزیـزند وقتی شهیدانی از ایران داری امشب امشب گذشت از آتش ، ابراهیم دیگر گلهای پرپر از گلستان داری امشب ای آســــمان تو شــــاهد پــرواز بودی از این جهت اینگونه باران داری امشب؟ ای کوه آذربایجان ، بشکن ، بریز اشک در سینه ات ردّی ز یاران داری امشب ای مِه ، بر آنان بســـتری از ابر وا کن حتی اگر میلـــی به توفان داری امشب ای دل ، بنـــال از داغ سرخ لاله هامان در سوگشان ناله ، فـــراوان داری امشب امشب ملائک ، عشـق را بر شانه بردند ای آسمان خوش باش مهمان داری امشب باران ! ببار و مرهمی بر شانه اش باش بر جسم خسته روح درمان داری امشب ۱۴۰۳/۲/۳۱ @navaye_asheghaan
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» ─━═•••❃❀❃•••═━─ می خواهم از این داغ ، یک دیوان بگویم از غــــربــت آقـــای محـــرومـــان بگویم از بالــــهای زخمــیِ چنــدین کبــــوتــر از مـاهِ پنــــهان در مِه و بــوران بگویم از لالــه هـــای پـرپـر دشــت شــــقایـق از داغ سنــــگین بــر دل ایــران بگویم از آن همـــه پاکی و اخــلاص و تواضع از حـس مســــئولیت و ایمـــان بگویم از آخــــرین لبخنــــدهـای عـــارفــــانه از چهـــرهٔ غمگین ولی خنـــدان بگویم از عاشقی مخلص که نام و راه و یادش در خـــاطراتم مانده جـــاویدان بگویم از کوه نســتوهِ عبـــا بر دوش و خاکی از روح افـــلاکیِ یک انســـان بگویم از خادمی که اجر خدمت های او شد امضا به دست حضرت سلطان بگویم از او که آغـــوش رضا شد جایگاهش از این چنین معراج یک انسان بگویم از او که حتی خستگی را خسته کرد و شد بسترش دامان کوهستان ، بگویم در ابتــدای خدمتـــش تا انتـــها رفت سخت است از آغــاز بی پایان بگویم جا دارد عمــــری در عـــزای او بگریم یک عمـــر باید از غم هجـــران بگویم ─━═•••❃❀❃•••═━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۳/۲ @navaye_asheghaan
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» ─━═•••❃❀❃•••═━─ هر بار می سوزد وطن از داغ برگ و بارها هــر بار می گیــرد دلم از رفتــــن دلدارها انگار خالی می شود میدان پیکار و عمل هر بار می گیرد ز ما دست اجل ، عـمارها چیــدند این بار از صف اول تمام باغ را عطــر شــقایق می رسد از دامن گلزارها این سالها از هر طرف داغ مکرر دیده ایم تا کی بسوزیم ای خدا از این همه تکرارها غم پشت غم آوار شد از داغهای سینه سوز کی می شود قد راست کرد از زیر این آوارها؟ آتش به دلها می زند هم یادشان هم دیدنِ آن عکـــسهای مانده روی سیـــنهٔ دیوارها نوشید از "قالوا بلیٰ" هر کس که چشمش باز بود معــــراج می گردد یقیناً قســمت بیدارها از عشق ، پر شد ساغر و پیمانه های عمرشان مستانه نوشیدند از جام ولا ، هشیار ها همراه ابراهیم، ما هم بین آتش سوختیم همراه آن انگـــشتر و عمــامه و دسـتارها شب تا سحر تا آسمانش پل زدیم اما نشد میل عروج از سوی او از ما ولی اصرارها آه ای شهید خدمت و ای خادم سلطان عشق دیدی که مولا می خرد اخلاص خدمتکارها از بین مردم بودی و در بین مردم زیستی این است رسم خدمت و آیین مردم دارها بعد از تو بیرون آمدند از کنج خلوتهایشان دندان خود را تیز کردند از قضا کفتارها مانند ابراهیم امانت دار می خواهد وطن باید بیفتـــد این وطن دست امانت دارها باید شهیدی مثل تو سرمشق یکرنگی شود وا می شود با یکدلی قطعاً گره از کارها آشفته حالم واژه هایم خون دلها خورده اند باید بگویم بعد از این در سوگ یاران ، بارها ─━═•••❃❀❃•••═━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۳/۳ @navaye_asheghaan
. حرم دارد مقامی برتر از بیت‌الحرام اینجا که ابراهیم‌ها یابند ترفیع مقام اینجا «فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَه»، فدای آن‌که در این ره سر تسلیم دارد پای پیمان امام اینجا اجابت شد دعای تو سلام ای سیدابراهیم! مجابت خواند مولای تو در دارالسلام اینجا سفر استان به استان یافت در این آستان پایان به پایین‌پای سلطان یافتی حسن ختام اینجا همه عمرت پی حاجات مردم عمره و حج بود که حجّت شد به طوف قبلۀ هفتم تمام اینجا تو دست از خدمت مولا و ملت برنمی‌داری به جنت هم دعا داری برای خاص و عام اینجا «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّه» را در این حرم دیدی بگو با خصم «وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَام» اینجا تو مشهد را پسندیدی، که نزد دوست می‌دیدی شهیدی از نژاد هاشمی دارد مقام اینجا زیارتنامۀ آخر مفاتیح‌الجنانت شد شهادتنامۀ خود را گرفتی از امام اینجا ✍ . @navaye_asheghaan
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» ┄┅┅┅┄❅🔳❅┄┅┅┅┄ ابری رسید و راه تو را بی هوا گرفت خورشید از این کدورت بی انتها گرفت بغضی غریب در نفس آسمان شکست مِه در هجوم آه نفس گیر پا گرفت بارید تکه تکه غم از بالگرد تو زخمی عمیق در جگر کوه جا گرفت جنگل به پیشواز قدمهات قد کشید آغوش وا نمود و به دامن تو را گرفت در انعکاس صوت :"حاجی هارداسان؟"شکست هر قلب عاشقی که از این ماجرا گرفت در آن غروب ، رفتنت از بس غریب بود بیگانه غم سرود و دل آشنا گرفت هر کس که دید تکهٔ انگشـــتر تو را بی شک دلش به یاد شه کربلا گرفت گفتند خوش به حال شهیدی که عاقبت مزد تلاش خویش ز دست رضا گرفت ناشکر بوده ایم که اینگونه بی هوا از ما تو را به طرفةالعینی خدا گرفت ┄┅┅┅┄❅🔳❅┄┅┅┅┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۴/۲/۳۰ @navaye_asheghaan