.
#فاطمیه
#زمزمه_مصیبت #در_و_دیوار و #وداع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای خدایا
سرِ حق خوردن حیدر شده بلوا
وسط صخره ها گیر افتاده دریا
آتیش افتاده به جون بیت مولا
ای خدایا
داد بیداد
فاطمه مثل سپر پشت در ایستاد
غنچه ش افتاده ولی تو معرض باد
یه دفعه لگد زدن در به روش افتاد
داد بیداد
نمرودای تو مدینه رسیدن
خونه رو بد جوری آتیش کشیدن
در رو یاس افتاده بود چهل نفر
رفت و برگشت از روی در دویدن
بذر نفاقُ اونی کاشت
که پا به روی یاس گذاشت
ای کاش در این باغبون خسته میخ نداشت
...........
کودتا شد
زهرا دست رو زانوهاش گذاشت و پا شد
مانع از کشیدن شیر خدا شد
دستش از شال علی بدجور رها شد
کودتا شد
چه هجومی
کوچه پر شد یه هوئی پر از حرومی
چی بگم چی بگم از کار کدومی
یه غلاف به دست ، گذاشت سنگ تمومی
چه هجومی
میون اون همه داد و همهمه
هرچی از نامردی ها بگم کمه
صدای شکستن اومد تو کوچه
شد دوتا آرنج دست فاطمه
اهل مدینه بد شدن
پیش ولایت سد شدن
زهرا با سر رو خاکا بود
که از رو زهرا رد شدن
...............
یاس پرپر
سایه تُ کم نکن از رو سر حیدر
جون من دوباره پاشو از تو بستر
علی این جدائیُ نداره باور
یاس پر پر
مهربونم
بی خبر چرا میری از توی خونه م
میری آتیش میزنی به آشیونم
همه غمها رو میزاری روی شونه م
مهربونم
نرو روزگار من سیاه میشه
علی بی تو تنها بی سپاه میشه
هیچکی به درد دلام گوش نمیده
بی تو حیدر دیگه سر به چاه میشه
نفس نفس نزن نرو
یا لااقل بی من نرو
خودت بگو چیکار کنم
باهق هق حسن نرو
................
بهترین یار
میشه بی تو آسمون رو سرم آوار
کشته من رو این مصیبت شرربار
مونده جای صورتت به روی دیوار
بهترین یار
نوبهارم
اگه قول بدی نری باشی کنارم
هر جوری شده برات طبیب میارم
تو بری رفته به باد دارو ندارم
نوبهارم
داره دق میکنه از غصه حسن
پلکاتُ دوباره باز به هم بزن
من میخوام بچه هاتُ آروم کنم
تو میدی به دست دخترت کفن؟
ای شمع رو به کاهشم
ببین که غرق خواهشم
غمت زمین زده منُ
دیگه بعیده پا بشم
.............
دل غمینه
نفسام یه گوله آهِ آتشینه
پاشو کار کردنتُ علی ببینه
نگو این وداع ، وداعِ آخرینه
دل غمینه
جون مولا
زندگیم بنده به مویی نرو زهرا
خوب میشه تاول های تنت ایشالله
افتاده علی به منّت کشی حالا
جون مولا
ضربهء در تن خسته تُ فشرد
زخم رو بازو امون تو رو بُرد
حق داری بری آخه بعد سه ماه
دندهء شکستهء تو جوش نخورد
تو کوچه تو گرد و غبار
با ما زدن تو رو کنار
آره تو حق داری بری
خوب تا نکرد این روزگار
#فاطمیه
هدیه به روح مادر حقیر صلوات و فاتحه ای محبت فرمایید.
مجتبی صمدی شهاب 👇👇
.
.
#فاطمیه
#شروع_مجلس
#در_و_دیوار
هزاران سالِ نوری راه ِدرکِ ماست تا زهرا
خدا حق داشت فرماید وَ ما اَدراکَ ما زهرا
ملالش نیست از برزخ خیالی نیست از دوزخ
هرآنکه کار و بارِ او گره خوردهاست با زهرا
اگر دستاس میچرخاند در فکرِ من و تو بود
مراقب بوده از اول به آب و نانِ ما زهرا
و ما منظورِ او بودیم و ما همسایهاش بودیم
اگر قبل از خودش کرده به همسایه دعا زهرا
یهودی را پَرِ چادر سیاهِ او مسلمان کرد
برای بچههای خود چهها کرده چهها زهرا
به ما آموخت پیروز است هرکس فاطمی باشد
به ما آموخت جان دادن به پای مقتدا زهرا
چهل سال است میبینیم لطف مادریاش را
نمیسازد رها ما را در این آشوبها زهرا
خودش اصلِ ولایت بود و در پای ولایت سوخت
نزن که بر نخواهد داشت دست از مرتضی زهرا
مُغیره از نفس اُفتاد و قُنفد هم نفس میزد
علی را حفظ کرد اما به زیرِ دست و پا زهرا
سرِ مویی نشد کم از علی اما سرش را زد به در نامرد
به در خورد و زمین خورد و... مکرر ، بی هوا زهرا
زمین اُفتاد اما هیچکس یاری نکرد او را
حواسش هست بعد از آن زمین اُفتاده را زهرا
(حسن لطفی ۱۴۰۱/۰۹/۰۳)
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.......................................................................
.
روضه #در_و_دیوار
شهادت حضرت زهرا سلام الله
خانهای که شُده خاکِ سه امامش، جبریل
خانهای که نرسد بر سرِ بامش جبریل
خانهای که به سویش بود قیامش جبریل
خانهای که به درش بود سلامش جبریل
صبحها بعدِ پیمبر به ادب میآمد
تا که نانی ببرد از سر شب میآمد
آری آن خانه که جبریل گرفتارش بود
دست بر سینه همیشه پس دیوارش بود
بوسه میزد به در باز بدهکارش بود
نگران پدر و گریهی بیمارش بود
دائما از درِ این غمکده خواهش میکرد
اهل آن را به درِ خانه سفارش میکرد
گفت خانم دو سه روزی است مریض احوال است
چند وقتیست که از گریه کمی بی حال است
پدرش رفته و سهمش غم و آه و ناله است
گفت با در ولی این درب چه بد اقبال است
چقدر زود غم آمد شبِ غربت را دید
وای،در از طرف کوچه جماعت را دید
تازه فهمید همان روز سفارشها را
تازه دانست دلیل همه خواهشها را
دید در یک طرفش هیزم و آتشها را
بعد از آن دید در آن بین کِشاکشِها را
طرفی آتش و هیزم طرفی فاطمه بود
طرفی ضربهی چندم طرفی فاطمه بود
چند ضربه که به در خورد زِ جایش اُفتاد
مادری خم شد و از درد صدایش اُفتاد
درِ آتش زده رویِ سر و پایش اُفتاد
پدری آب شد از شانه عبایش اُفتاد
رحم بر آن تنِ بی تاب نیاورد کسی
چادرش شعله ور و آب نیاورد کسی
رفت در کوچه کمربندِ علی در دستش
تا جدایش بکند گفت بزن بر دستش
دخترش داد زد ای وای برادر دستش
خُرد شد قامت او از همه بدتر دستش
تا که آئینه تَرَک خورد علی را بردند
پیشِ دختر که کتک خورد علی را بردند
داغِ غمهایِ جمادی به محرم اُفتاد
راه آن مشت حرامی به حرم هم اُفتاد
جای یک دست به گلبرک چه محکم اُفتاد
آه از آن شعله که اینبار دمادم اُفتاد
دختری تشنهی آب است در آتش میسوخت
دستِ عمه به طناب است...در آتش میسوخت
(حسن لطفی)✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
......................................................................
.
#شب_شهادت
#حضرت_زهرا(س)
#زمینه #شور #فاطمیه
ای یار نیمه جوونم.نوبهار خزوونم
پاشو از توی بستر.بی تو تنها میمونم
بازویت شد کبود.این حق تو نبود
داری میری گلم.ازپیشم خیلی زود
بشکسته پهلوی تو.بازوی تو.تکیه گاهم
زهرای مهربونم.هم زبونم.بی پناهم
زهرا یا فاطمه
یار ماتم کشیده.سرو قامت خمیده
دست تو سرده زهرا.رنگ رویت پریده
گشتی نقش زمین.گشتم خونه نشین
حال و روز منو.توی غربت ببین
گل نیلوفرمن.کوثرمن.بی شکیبم
بمون تو درکنارم.بیقرارم.ای حبیبم
زهرا یا فاطمه
بی تو طاقت ندارم.هوای گریه دارم
زانو بغل میگیرم.گریونه چشم زارم
زهرا با شور و شین.گفتی از نورعین
از کربلا و از.تشنگی حسین
قرار و وعده ی ما.کرببلا.توی گودال
جایی که میشه مضطر.زینب تو.میره از حال
زهرا یا فاطمه
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
......................
شهادت حضرت زهرا(س)
#در_و_دیوار و #کوچه_بنی_هاشم
#هجوم_به_بیت_وحی
فاطمیه رسید و.دلم دوباره خونه
این شبها آسمونم.داره روضه میخونه
درمدینه خدا.گشته محشر به پا
در پشت در شده.از شاخه گل جدا
سینشو داده آزار.درب ومسمار.ضرب سیلی
باسر خورده به دیوار.روی گلزار.گشته نیلی
زهرا یا فاطمه
مادر نقش زمین شد.میونه آتیش و دود
یا فضه خذینی.نوای فاطمه بود
زهرارو میزدن.رو به روی علی
بال و پر میزند.پرستوی علی
ازنفس آخرافتاد.مادر افتاد.روی خاکا
شعله به معجرافتاد.باسر افتاد.روی خاکا
زهرا یا فاطمه
یه عده مردم آزار.دست مولا رو بستن
شیرخدا کجاو.طنابی دور گردن
مرتضی کعبه و.فاطمه در طواف
حج اورا شکست.ضربه های غلاف
تنش رو تازیونه.میسوزنه.وای ازاین غم
زانوهاش ناتوونه.قدکمونه.وای ازاین غم
زهرا یا فاطمه
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
................
.
شام شهادت حضرت زهرا(س)
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
زمینه.شور
منو داغ فراقت.منو درد جدایی
زهرا با رفتن خود.غریبم مینمایی
پاشو زهراببین.اشک من جاریه
بعدازتو دردمن.درد بی یاریه
ازخونم پرکشیدی.نا امیدی.گشته کارم
رفتی ای یاربیمار.ای طرفدار.بیقرارم
زهرا یا فاطمه
کنارپیکرتو.لبریز درد و آهم
رفتی و خونه ی من.تاریک و سرده ماهم
نداره حیدرت.نه صبری نه قرار
میکنم التماس.زهرا تنهام نزار
داغ تو قاتلم شد.حاصلم شد.ماتم تو
شد تیره روزگارم.خون میبارم.درغم تو
زهرا یا فاطمه
دستام داره میلرزه.روتنت آب میریزم
چیزی بهم نگفتی.از صورتت عزیزم
قدخمیده شدی.سرو صنوبرم
عزادارت شدم.نمیشه باورم
تابوتت روبرومه.آرزومه.که بمیرم
ازدنیا بی تو زهرا.ای مسیحا.سیر سیرم
زهرا یا فاطمه
#ابوذر_رییس_میرزایی(بهار)✍
.
@navaye_asheghaan
.
#هجوم_به_بیت_وحی
#در_و_دیوار
"چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو با هر بهانه می لرزد
هنوز کوچه به کوچه، حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد
چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد
چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟
هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد
دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد
ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد"
#میلاد_عرفانپور✍
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#اول_جلسهای
#در_و_دیوار
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
هزاران سالِ نوری راه ِدرکِ ماست تا زهرا
خدا حق داشت فرماید وَ ما اَدراکَ ما زهرا
ملالش نیست از برزخ خیالی نیست از دوزخ
هرآنکه کار و بارِ او گره خوردهاست با زهرا
اگر دستاس میچرخاند در فکرِ من و تو بود
مراقب بوده از اول به آب و نانِ ما زهرا
و ما منظورِ او بودیم و ما همسایهاش بودیم
اگر قبل از خودش کرده به همسایه دعا زهرا
یهودی را پَرِ چادر سیاهِ او مسلمان کرد
برای بچههای خود چهها کرده چهها زهرا
به ما آموخت پیروز است هرکس فاطمی باشد
به ما آموخت جان دادن به پای مقتدا زهرا
چهل سال است میبینیم لطف مادریاش را
نمیسازد رها ما را در این آشوبها زهرا
خودش اصلِ ولایت بود و در پای ولایت سوخت
نزن که بر نخواهد داشت دست از مرتضی زهرا
مُغیره از نفس اُفتاد و قُنفد هم نفس میزد
علی را حفظ کرد اما به زیرِ دست و پا زهرا
سرِ مویی نشد کم از علی اما سرش را زد به در نامرد
به در خورد و زمین خورد و... مکرر ، بی هوا زهرا
زمین اُفتاد اما هیچکس یاری نکرد او را
حواسش هست بعد از آن زمین اُفتاده را زهرا
شعر: حسن لطفی
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
#نوحه_مسجدی
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#در_و_دیوار
در بین آن دیوار و در محشر به پا شد
امّ ابیها هستی و جانش فدا شد
زهرا شهیدِ راه خدا شد
شهر مدینه کرببلا شد
آه و واویلا...
در پشت در زهرا به آوای حزینی
گفته به سوز دل که یا فضّه خُذینی
فضه بیا که محسن فدا شد
شهر مدینه کرببلا شد
آه و واویلا...
آتش کشد از بیتِ آلُ الَّه زبانه
مغیره و قنفذ، غلاف و تازیانه
حق رسالت چه خوش ادا شد
شهر مدینه کرببلا شد
آه و واویلا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
#دهه_فاطمیه
#حاج_امیر_عباسی ✍
.........................
.
نوحه مسجدی ایام #فاطمیه
با موضوع #کوچه_بنی_هاشم
یاس پیمبر از جفا گردیده نیلی
در راه دین و رهبر خود خورده سیلی
در کوچه ها شد، غوغای محشر
گوید حسن اِی، مظلومه مادر
مظلومه مادر...
از هَجمه ها همچون گلی پژمرده بود و
با پهلوی بشکسته سیلی خورده بود و
مرثیه خوانَد با دیده ی تر
گوید حسن اِی، مظلومه مادر
مظلومه مادر...
در راه دین ظلم و ستم ها دیده زهرا
پیشِ حسن نقش زمین گردیده زهرا
یارِ علی شد با حالِ مُضطر
گوید حسن اِی، مظلومه مادر
مظلومه مادر...
#فاطمیه۱۴۰۳
#حاج_امیر_عباسی ✍
👇
.
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#زمزمه ، #زمینه ، #نوحه #واحد
( سربند )
السلام علیک
یا بنت نبی الله
زهره ی خانه ی ماه یا زهرا
ای ناموس الهی
سیده ی دو عالم
ای نور چشم خاتم یا زهرا
در عزایت آسمان سینه زن
دیده گریان حجت بن الحسن
فاطمه جان فاطمه یا زهرا
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
#میثم_مومنی_نژاد ✍
..................
.
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#در_و_دیوار
هیزم آورده دشمن
گلخانه بین آتش
پروانه بین آتش واویلا
در پیش روی زهرا
آتش کم کم قد افراخت
چهره ی او گل انداخت واویلا
گو به مسمار بوسه ات جانکاه است
مادر است او کودکی در راه است
وا مصیبت فاطمه یا زهرا
شاخه شکست و افتاد
میوه ی نا رسیده
یارب زهرا چه دیده واویلا
صدا زد باغبان را
آتش به لاله ها زد
تا فضه را صدا زد واویلا
بر روی خاک عرش اعلا افتاد
کودکی مرد مادر از پا افتاد
وا مصیبت فاطمه یازهرا
#حضرت_زهرا
................
.
357 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
( شهادت )
دارم دل شکسته
دارم دل غمینی
یا زهرا کلمینی یا زهرا
وا کن چشمان بسته
تا اینکه جان بگیرم
یا دعا کن بمیرم یا زهرا
رو به قبله گشته قبله گاهم
غربت آمد می رود پناهم
فاطمه جان الوداع یا زهرا
خبر دهد ز هجران
اشک این آشیانه
تابوت کنج خانه یا زهرا
تو میدانی چه سخت است
مرد از محن بگرید
در پیش زن بگرید یا زهرا
بین شکسته بغض در گلویم
داغت افکند لرزه بر زانویم
فاطمه جان الوداع یا زهرا
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
.............
.
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
358 _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
(شام غریبان )
امشب با گریه ی ماه
با اشک چشم اختر
شسته شد جسم کوثر واویلا
سینه زن باغبان و
نوحه خوان یاسمن شد
گلی پرپر کفن شد واویلا
تازه گشته ماتم پیغمبر
گو به زینب که کفن بیاور
فاطمه جان الوداع یا زهرا
اهل مدینه خواب و
علی با چشم خونبار
سر نهاده به دیوار واویلا
می گرید چون رسیده
چشمش به چهره ی او
دستش به زخم بازو واویلا
اشک و خون شد از نگاهش جاری
شد خجل از این امانت داری
فاطمه جان الوداع یا زهرا
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
..................
.
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
359 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
(بعد از شهادت)
بر قبر بی نشانت
زائر هر شبم من
بی تو جان بر لبم من یا زهرا
می شویم خاک قبرت
با اشک دانه دانه
بانوی بی نشانه یا زهرا
بر مزارت تا سحر میسوزم
همچو شمعی شعله ور میسوزم
فاطمه جان فاطمه یا زهرا
از یاد من نرفته
در کوچه ها چه دیدی
در جوانی خمیدی یا زهرا
آیینه ام شکستی
من پیش تو شکستم
شرمنده ی تو هستم یا زهرا
تازیانه بوسه زد ، بازویت
تا قیامت خجلم از رویت
فاطمه جان فاطمه یا زهرا
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
@navaye_asheghaan
.
#نوحه_سنتی
#روز_شهادت_حضرت_زهرا
#سبک_علقمه_دریای_خون_شد
یا علی بنشین کنارم
من وصیت با تو دارم
آمد ای جان من وقت هجران
گریه کن بر من و بر یتیمان
الوداع الوداع ای علی جان
🏴
اولین مظلوم عالم
کن حلالم کن حلالم
گر چه از خانه ات پر کشیدم
از تو جز خیر و خوبی ندیدم
الوداع الوداع ای علی جان
🏴
دیده ام خواب پدر را
میروم امشب ز دنیا
بعد از این نشنوی تو صدایم
میسپارم تو را بر خدایم
الوداع الوداع ای علی جان
#میثم_مومنی_نژاد ✍
...................
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
.....................
.
#نوحه
#غسل_شبانه
اشک حیدر اشک اسما
گشته آب غسل زهرا
شوید آهسته آهسته حیدر
زخم پهلو و بازوی کوثر
الوداع الوداع فاطمه جان
🏴
دست محنت زد روی دست
شیون مولا بلند است
لرزه افتاده بر زانوی او
دست حیدر رسیده به بازو
الوداع الوداع فاطمه جان
🏴
نیمه ی شب مخفیانه
میرود مادر ز خانه
پیش چشم یتیمان مضطر
رفته بر شانه تابوت مادر
الوداع الوداع فاطمه جان
🏴
ای کبودی در کبودی
یاور حیدر تو بودی
شستن یاس پرپر چه سخت است
نیمه شب دفن مادر چه سخت است
الوداع الوداع فاطمه جان
شاعر:میثم مومنی نژاد✍
.................
.
#نوحه_سنتی
#در_و_دیوار
#فاطمیه
آتش و دود آتش و دود
فاطمه در پشت در بود
بر عزیز پیمبر جفا شد
با لگد درب آن خانه وا شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
🏴
شعله تا عرش خدا رفت
دست بسته مرتضی رفت
فضه کو که علی بی پسر شد
هر چه شد بین دیوار و در شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
🏴
اجر ذی القربی ادا شد
غنچه از شاخه جدا شد
ای خدا کوه غیرت چه دیده
که عبا روی زهرا کشیده
فاطمه فاطمه فاطمه جان
🏴
وامصیبت وامصیبت
گشته بر قرآن جسارت
از چه در بیت امن االهی
کشته شد مادر بی گناهی
فاطمه فاطمه فاطمه جان
شاعر:میثم مومنی نژاد ✍
بسبک کوچه ها را غم گرفته
☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س
☑️#در_و_دیوار
☑️#نوحه_سنتی
آتش و دود آتش و دود
فاطمه در پشت در بود
بر عزیز پیمبر جفا شد
با لگد درب آن خانه وا شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شعله تا عرش خدا رفت
دست بسته مرتضی رفت
فضه کو که علی بی پسر شد
هر چه شد بین دیوار و در شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اجر ذی القربی ادا شد
غنچه از شاخه جدا شد
ای خدا کوه غیرت چه دیده
که عبا روی زهرا کشیده
فاطمه فاطمه فاطمه جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وامصیبت وامصیبت
گشته بر قرآن جسارت
از چه در بیت امن االهی
کشته شد مادر بی گناهی
فاطمه فاطمه فاطمه جان
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
زمینه قرار بوده. در و دیوار.mp3
زمان:
حجم:
2.56M
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#در_و_دیوار
#در_و_دیوار
#زبانحال_مولا
بند1️⃣
قرار بوده ، شادی بیاد توو خونه مون
قرار بوده ، یه بار دیگه پدر بشم
قرار نبود ، این اتفاق بیفته و...
اینجوری بی پسر بشم
فضه کمک کن ، برسون خودتو سراسیمه
فضه کمک کن ، میبینی حالزهرا وخیمه
فضه کمک کن ، فضه کمک کن
بار اوّله ، سر و صدا تو خونه شد
واسه کشتنش ، یه میخ در بهونه شد
خون بچهم از ، کنج دیوار روونه شد
( ای وای ، ای وای )
بند2️⃣
قرار بوده ، خونه مون آسمون باشه
قرار بوده ، خونه ی امن مون باشه
قرار نبود ، این اتفاق بیفته و ...
حالا سر زبون باشه
میبینی زهرا، تو که توو محل آبرو داری
میبینی زهرا، هیچکسی نیومد واسه یاری
میبینی زهرا، میبینی زهرا
توی کوچه مون ، سر و صدا بلند شده
واسه کشتنت ، چرا بگو بخند شده
ضربه ی غلاف ، شبیه بازوبند شده
(ای وای ، ای وای)
بند3️⃣
قرار بوده ، تا آخرش با هم باشیم
قرار بوده ، جدا از درد و غم باشیم
قرارنبود ، این اتفاق بیفته ...
روزی با قدّ خم باشیم
اون روزُ میگم ، روز پر از آشوبِ گودال
اون روزُ میگم ، سر پیراهن میشه جنجال
اون روزُ میگم ، اون روزُ میگم
گریه کردی و ، پیرْهَن و دوختی فاطمه
کشتنِ حسین ، یه فرقی داره با همه
زیر خنجری ، رگای نامنظمه
(ای وای ، ای وای)
🖍️#امیرطاهری ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
دنیا به چشم گریه کنان تار می شود
تا روضه، روضه ی در و دیوار می شود
زخم هزار ساله ی مان تیر می کشد
تا صحبت از حرارت مسمار می شود
بی اختیار یاد غم محسنت کنیم
تا یک گلی به شعله گرفتار می شود
"دیوار می کند کمکش راه می رود"
وقتی جوان ز حادثه ای زار می شود
با بغض و درد یاد مغیره کند دلم
تا بین خلق، صحبت کفتار می شود
زخمی که تیغ خنده ی کفتار می زند
بدتر ز هر چه زخم شرر بار می شود
یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش
زهرا فقط برای علی یار می شود
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی✍
#در_و_دیوار #هجوم_به_بیت_وحی
.
@navaye_asheghaan