.
#دیر_راهب
#غزل_مصیبت سرِ امام حسین علیه السلام و دِیْرِ راهب
چه آمده سرِ دینداری وُ مسلمانی ؟!
سرِ عزیزِ پیمبر به نیزهیِ جانی
به نیزه خیره شده ماه وُ نجمه وُ خورشید
نشسته اشک به چشمانِ دِیْر و نصرانی
تمامِ هستیِ خود خرج میکند آری
رسیده هستیِ زینب برایِ مهمانی
گلاب بود وُ سرِ خونگرفته وُ ناله
چه شستشویِ عجیبی؟! چه آه وُ بارانی؟!
گلاب ریخته و روضهیِ غریبی خواند
دوباره فاطمه وُ مجلسِ پریشانی
چه صورتی ؟! چه سری ؟! آمده چه بر سرِ تو؟!
شنیدهام به سرِ نیزه کهف میخوانی !!!
شنیدهام بدنِ بیسرت به گودال است
سرِ تو همسفرِ کاروانِ حیرانی
شنیدهام که به پایِ سرِ تو رقصیدند
زده به قافلهات طعنه هر نگهبانی
اگر فدایِ تو گردم عجیب نیست حسین
تو شرحِ کاملِ اِنجیل وُ عشق وُ قرآنی
تمامِ معنیِ تورات وُ هر فرازِ زَبوُر
حکایتیست از آن کربلا که میدانی
به پایِ روضهیِ تو جان سِپردنم عشق است
تویی که ندبه به نِی تا ظهور میخوانی
#غزل #دیر_راهب_نصرانی #کوفه
#راس_الحسین_علیه_السلام #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
جز آن جناب که کرد انقلاب بر نیزه
نخوانده هیچ پیمبر کتاب بر نیزه
نوشته اند مقاتل به نیزه رفت و نرفت
امان ز چشم و چراغ رباب بر نیزه
چقدر چهرهء این مرد آشناست ببین
نبیست یا که علی بینقاب برنیزه
تنی شبیه گلی روی خاک افتاده
سری گرفته شمیم گلاب بر نیزه
ز روی اوست که خورشید شام نور گرفت
طلوع کرده چنان آفتاب بر نیزه
بگو که خاک بریزد به سر زمین و زمان
که شد سر پسر بوتراب بر نیزه
#عاطفه_جعفری ✍
.
.
🏴#راس_الحسین_علیه_السلام
✍شاعر:عاطفه جعفری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جز آن جناب که کرد انقلاب بر نیزه
نخوانده هیچ پیمبر کتاب بر نیزه
نوشته اند مقاتل به نیزه رفت و نرفت
امان ز چشم و چراغ رباب بر نیزه
چقدر چهرهء این مرد آشناست ببین
نبیست یا که علی بینقاب برنیزه
تنی شبیه گلی روی خاک افتاده
سری گرفته شمیم گلاب بر نیزه
ز روی اوست که خورشید شام نور گرفت
طلوع کرده چنان آفتاب بر نیزه
بگو که خاک بریزد به سر زمین و زمان
که شد سر پسر بوتراب بر نیزه
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ.
سلام بر دفن شدگان بى كفن.
اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ .
سلام بر سرهاى جدا شده از بدن ها .
بر روی نی ماهم تویی ، آیینه ی آهم تویی
آن چه که می خواهی شدم ، آن چه که می خواهم تویی
افتاده قلبم بر رهت ، بر اوج نی روی مه ات
یک قافله دل همرهت ، محبوب دلخواهم تویی
افتاده جسمت روی خاک ، ماندم به قلبی چاک چاک
گشتم ز دوری ات هلاک ، هجران جانکاهم تویی
تو روی نیزه در نماز ، من با تو در راز و نیاز
بی تو پر از سوز و گداز ، سوز من و آهم تویی
من پیرو تو زینبم ، از دوری ات جان بر لبم
آه ای هلال هر شبم ، مهرم تویی ماهم تویی
رخسار ماه کامل و ، جاری شده خون دل و
من در میان محمل و ، بر نیزه همراهم تویی
لحظه به لحظه هر گذر ، در دیر راهب ، تشت زر
در جای جای این سفر ، نور شبانگاهم تویی
یار دل آرامم تویی ، نجوای هر گامم تویی
صبحم تویی شامم تویی ، سالم تویی ماهم تویی
ای آتش دیرینه ام ، چون شعله ای در سینه ام
ای عشق ای آئینه ام ، معراج هرگاهم تویی
سروم همیشه سر فراز ، قرآن بخوان ای دلنواز
با نغمه و صوت حجاز ، محبوبِ اَلله ام تویی
قرآن بخوان از نیزه ها ، تا آن که گردد جمع ما
از چشم نامحرم رها ، از غصه آگاهم تویی
ره می روم با کعب نی ، با ضربه های پی ز پی
بنگر مرا از روی نی ، ذکر قدگاهم تویی
شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳
#محمدعلی_شهاب✍
شب پانزدهم محرم ۱۴۴۶
.
@navaye_asheghaan
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
فریاد داغداران
«بگذار تا بگریم چون ابرِ در بهاران»
جانم به لب رسیده از ظلم نیزه داران
بستند روی ناقه دست امام مظلوم
بود آن غریبِ تنها از نسل حق تباران
بنشست تا که بر دل آتش ز داغ گلها
برخاست از گلوها فریاد غمگساران
در پیش چشم زینب این باغبان خسته
گل کرده روی نیزه سرهای گلعِذاران
بردند نیزه داران رأس حسین بر نی
تازانده اند مرکب بر پیکرش سواران
دل های پاره پاره مانده درون سینه
بر نیزه می درخشد سرهای بی قراران
گاهی به دیر راهب ، گاهی تنور خولی
افتاده زین مصیبت آتش به قلب یاران
در راه شام و کوفه جای تسلیِّ دل
می خورد تازیانه بر جسم سوگواران
گاهی که کعب نی را دشمن زند به طفلان
زینب کند نظاره با چشم اشکباران
با عشق و جان نثاری دل از پی حسین است
دارد حیات «یاسر» آئین جان نثاران
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
@navaye_asheghaan
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال_حضرت_زینب
#اسارت
واقعا سخت است بیمحرم سفر کردن حسین
بر رخ محرم به نوک نی نظر کردن حسین
واقعا سخت است بعد از شش برادر داشتن
از صف نامحرمان تنها گذر کردن حسین
واقعا سخت است ماندن پشت یک دروازه و
شهر را بهر تماشايت خبر كردن حسين
واقعا سخت است با راسی کنار محملت
از نگاه دشمنان دون حذر کردن حسین
واقعا سخت است رفتن رو ی پشت بامها
دامن خود را پر از سنگ و حجر کردن حسین
واقعا سخت است در تشت زری با خیزران
لعل لبهای کسی زیر و زبر کردن حسین
#سید_محمدتقی_ساداتیه
.
.
#اسارت
#عبور_از_کربلا_تا_کوفه_و_شام
#راس_الحسین_علیه_السلام
صبرم به هر مصیبت و محنت سپر شده
دانی چگونه روز و شبم بی تو سر شده
از اینهمه بلا و مصیبت که دیده ام
سهم دلم شراره و خون جگر شده
آب از سرم گذشته و تنها و بیکسم
یارم در این زمانه، دو چشمی که تر شده
از بسکه تازیانه شده سهم دخترت
تابی به تن ندارد و بی بال و پر شده
اوج غریبی ام بِنِگر ای فلک کنون
تنها انیس غربتم اشک بصر شده
عباس کو تا که ببیند سنان و شمر
با خواهر شکسته دلش همسفر شده
#اسلام_مولایی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
آنچه را خورشید میپنداشتم، دیدم سر است
سر ولی در نورش از خورشید هم حتی سر است
.
دستهای غرقِ خونش را ببین، این دستها
رحل قرآنند، قرآنی که نامش اصغر است
.
تیر در دستش نشست و نیزهای در سینهاش
سینهای که زخمیِ داغِ علیِ اکبر است
.
رودی از خونِ حسین جاریست بر روی زمین
در کنارش برکهای از اشکهای خواهر است
.
درمیان شعلهها اینجا علی بن الحسین
هست بیماری که هر آهش مسیحاپرور است
.
این طرف ایمان مطلق، آن طرفِ کفرِ تمام
یک طرف تنها حسین و یک طرف صد لشکر است
.
چشم چشمی را نمیبیند در این گرد و غبار
گرچه نامش ظهرِ عاشوراست، روزِ محشر است
.
نازم آن صدپاره پیکر را که حتی روی خاک
یک سروگردن ز قدِ نیزهها بالاتر است
.
حال یا در مسجد و یا در زمینِ کربلا
دست اربابِ کرم همواره بیانگشتر است
.
در مصاف حق و باطل هرکه تنهایش گذاشت
شک نکن رزقش پشیمانی و زخمِ بستر است
.
جای ماندن نیست دنیا بعد مولامان حسین
این شعارِ سبزِ توابین همیشه خوشتر است
.
قتلگاه است و زنی میگرید و مولا حسین
میشناسد این صدا را، این صدای مادر است
.
#احمد_شهریار✍
.
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب
#اسارت
منزل به منزل، غصه ام، اشک روانم
با دست بسته، پشت محمل، روضه خوانم
خورشید، بعد از سال ها روی مرا دید
او هم دگر فهمید که بی سایه بانم
با این لباس پاره و وضعی که دارم
همراه با یک لشگر از نامحرمانم
دوره شدم از هر طرف شلاق خوردم
رویم کبود و مثل مادر قدکمانم
ماه دل آرایم، به شوقت سر شکستم
وقتی که کامل شد رخت در آسمانم
در محمل بی پرده رفتم بین انظار
شاگردها دادند با طعنه نشانم
همسایه ی سابق مرا خیرات بخشید
آتش گرفته بند بند استخوانم
دریاب حال دختر دردانه ات را
اشک یتیمی اش زده آتش به جانم
شد هم کلامم ابن مرجانه، برادر
فرزند بدکاره زده زخم زبانم
با خطبه هایم خوار کردم بی حیا را
صوت پدر خارج شد انگار از دهانم
میخواست زین العابدین را سر ببرد
سینه سپر کردم که باشد در امانم
لب های تو خونی شد و من دردم آمد
آشفته از برخورد چوب خیزرانم
باور نمی کردم که در زندان بخوابم
باور نمی کردم شود این امتحانم
نذرم شده این که بیایم اربعینت
تا قبر خاکی ات، اگر زنده بمانم
#مصائب_اسارت_شام_و_کوفه
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
پشت یزید لرزید از انقلاب زینب
پس پاسخی ندارد حرف حساب زینب
تو آن حسین قبلی ،تنها سرت شکسته
بنشین به دامن من عالیجناب زینب
دندان تو شکسته لحن قرائتت را
طرز تلاوت تو گشته عذاب زینب
هر چند پیکر تو صد دفعه زیر و رو شد
اما تکان نخورده قدری حجاب زینب
در زیر نور خورشید بین خرابه هایم
ریگ و شن بیابان شد رختخواب زینب
فرصت نشد که از تو مخفی کنم برادر
اشک تو را درآورد رد طناب زینب
ما اهل هل اتی ایم ، خود تشنه هستم و آب
طفلان کوفه خوردند با ظرف آب زینب
از من رقیه پرسید بابا چرا نیامد
آتش زبانه زد در قلب کباب زینب
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#شام
.
.
#امام_حسین
غزل مصیبت
دوباره یا حسین گفتم دلم دریای غربت شد
دوباره رزق هر روزم برای روضه قسمت شد
دوباره تا نشستم در میان مجلس روضه
زاشک چشم گریانم، دلم دریای رحمت شد
بسمت کربلا دادم سلام و ناگهان ، این دل
به یاد قبر شش گوشه محیای زیارت شد
بیاد کربلا دل روضه ی جانسوز می خواهد
اگرچه بهر زهرا روضه های باز، زحمت شد
علی موسی الرضا باید بخواند روضه ی جدش
که او خود روضهِ خوان و بی قرار این مصیبت شد
چنان او روضه های کربلا را باز می خواند
که با یابن الشبیبش گوئیا عالم قیامت شد
سلام ای جد افتاده بدون سر ، ته گودال
که رأست روی نی رفت و تن پاک تو غارت شد
به پیش دیده ی زینب شدی پامال مرکب ها
وبعد از آن به جسمت باعصاهاشان جسارت شد
سرت باخنجر دشمن زپشت سر جداگشته
از این غم ها دوچشم من پراز اشک و جراحت شد
چه گویم از چنین داغی که ناموس خدا زینب
به همراه سنان و شمر راهیِ اسارت شد
بسوی کوچه و بازار بردند عمه ی ما را
به پیش چشم نامحرم به اوخیلی اهانت شد
میان تشت زر سر بود و صدها ماجرا باسر
که با چوب جفا بر لب حدیث خون روایت شد
#علیرضا_توانا ✍
#راس_الحسین_علیه_السلام
.
@navaye_asheghaan
.
#زبانحال_حضرت_زینب
#راس_الحسین_علیه_السلام
از دیدن رویش مرا تحریم کردند
پیراهنش را بین خود تقسیم کردند
عشق مرا با خنجر کندی گرفتند
یک پیکر بی سر به من تقدیم کردند
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
.
@navaye_asheghaan