.
#شعر_انتظار
#غزل
🔹بهاری که در راه است...🔹
دوباره روزهای سال شمسی رو به پایان است
ولی خورشید من در پشت ابر تیره پنهان است
ندارد غیر فرشی کهنه و یک قاب آیینه
ببین خانهتکانی در دل ساده چه آسان است
نبود امسال هم بابا سر سفره، نمیداند،
که من گرمای دستش را... ولی او در پی نان است
حواسش هست اما با من و دلواپسیهایم
دم رفتن به مادر گفته عیدی لای قرآن است
و کفش کهنهام را در مسیری تازه میپوشم
وگرنه کفش نو در راه بیمقصد فراوان است
عدالت چون درختی خشک هر شب خواب میبیند
بهاری را که در راه است یوسف را که زندان است
📝 #زهرا_سپهکار
#امام_حسین
.
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
ستم به روی ستم، بار میشود هر روز
و احتمال تو بسیار میشود هر روز
به انتظار، فقط جمعهها نمیماند
کسی که از تو خبردار میشود هر روز
قرار آمدنت پخش میشود در شهر
و تیتر اول اخبار میشود هر روز
بهار، عادت تقویم میشود هر فصل
و این بهاریه تکرار میشود هر روز
زمان به پنجره لبخند میزند هر صبح
زمین از آینه سرشار میشود هر روز
به شوق اینکه تو را یک نظر نگاه کنند
قیامتی سر بازار میشود هر روز
نماز، جعفر طیّار میشود هر شب
جهاد، میثم تمّار میشود هر روز
سلام و نور به هر خانه میشود ابلاغ
امید و عاطفه احضار میشود هر روز
صفا و پاکی و ایثار میشود آسان
فریب و فاصله دشوار میشود هر روز
عدالت است که جای شکوفه در هر باغ؛
محبّت است که انبار میشود هر روز
هرآن فقیر که در هرکجای عالم هست
رفیق سفرهی افطار میشود هر روز
کسی که تابش فجر تو را نمیبیند
قسم به عصر، زیانکار میشود هر روز
تو آفتابتر از آفتاب در پس ابر
اگرچه بودنت انکار میشود هر روز
علم به دست علمدار میرسد آخر
امیر، قافلهسالار میشود هر روز
✍ #زهرا_سپهکار و #مهدی_جهاندار
@navaye_asheghaan
#انتخابات
با موج مرا به آسمانها ببری
هر قطره که آنجاست به آنجا ببری
"یک برگهی رأیام" که امیدم این است
سیلاب شوی مرا به دریا ببری
✍ #زهرا_سپهکار
@navaye_asheghaan
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
تازه باران داشت بر گلهای ایوان میچکید
باز خون تازه در رگهای گلدان میدوید
پنجره خوشحال بود از آسمان تازهاش
بعد عمری دربهدر ماندن به حقّش میرسید
داشت احیا میشد آن دریاچههای دوردست
داشت کمکم قلب ماهیها به عشقش میتپید؛
روزگار خشکسالی زخم بستر داشت رود
دست میشست از تلاطم، دل ز رفتن میبرید
خانهی ما تازگیها بوی نان تازه داشت
روزگاری نانش آجر بود و حسرت میکشید
مرد همسایه شبیه ساعتش خوابیده بود
تازگیها باز طعم خستگی را میچشید
داشت بت با چشم خود میدید دنیا دست کیست
داشت دنیا هم هیاهوی تبر را میشنید
آیهی یأس از کجا آوردهای؟! قرآن بخوان
قل کفی باللّه باید خواند از داغ شهید
✍ #زهرا_سپهکار
@navaye_asheghaan
#ماه_محرم
#شعر_پایداری
این محرّم فرق دارد، این محرم حنجریم
نیزهها باید بدانند از همه دنیا سریم
این محرّم کربلا آمد به استقبالمان
پس محال است آنکه از خون شهیدان بگذریم
هر محرّم نوحهخوان بودند آرام اشکها
این محرّم فرق دارد با رجزها تندریم
دستهی زنجیرزن بودیم تا یکسال قبل
در مصاف اشقیا امسال امّا لشکریم
پای روضه قدکشیدیم، این مرام موجهاست
پس کجا کوتاه میآییم، دریاباوریم
ما شهید بن شهیدیم و در این پژواکها
پرچم هیهات را تا قلّه با هم میبریم
روضهی بییاوری خواندیم و عمری سوختیم
در نهیب عصرِ یک هل من معین دیگریم
یال اسب بیسوارش! حال ما را هم بپرس
بوی پیراهن شنیدیم این محرّم مضطریم
✍ #زهرا_سپهکار
@navaye_asheghaan
#محرم_حماسی
این محرم فرق دارد، این محرم حنجریم
نیزهها باید بدانند از همه دنیا سریم
این محرم کربلا آمد به استقبالمان
پس محال است آنکه از خون شهیدان بگذریم
هر محرم نوحهخوان بودند آرام اشکها
این محرم فرق دارد، با رجزها تندریم
دسته زنجیرزن بودیم تا یک سال قبل
در مصاف اشقیا امسال اما لشکریم
پای روضه قد کشیدیم این مرام موجهاست
پس کجا کوتاه میآییم، دریاباوریم
ما شهید بن شهیدیم و در این پژواکها
پرچم هیهات را تا قله با هم میبریم
روضه بییاوری خواندیم و عمری سوختیم
در نهیب عصرِ یک «هل من معین» دیگریم
یال اسب بیسوارش... حال ما را هم بپرس
بوی پیراهن شنیدیم این محرم مضطریم
✍ #زهرا_سپهکار
@navaye_asheghaan