eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
598 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه محبوب زهرا می شود شبهای جمعه توبه همان اشک است، با اشکی که دارم این دیده زیبا می شود شبهای جمعه گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا این نامه امضا می شود شبهای جمعه درد فراق کربلا، درد گناهم این دو هم آوا می شود شبهای جمعه خیلی دلم حال و هوای گریه دارد در سینه غوغا می شود شبهای جمعه از اول هییت همیشه رسم این است با روضه معنا می شود شبهای جمعه عطر حرم تا بر مشام من می آید دردم مداوا می شود شبهای جمعه فرقی به فرزندان زهرا نیست اما باب الحسین وا می شود شبهای جمعه هرجا که نامی از حسین آید یقیناً عرش معلا می شود شبهای جمعه با روضه های شاه بی لشکر همیشه غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر هر قامتی تا می شود شبهای جمعه اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم... ...مادر که تنها می شود شبهای جمعه شبهای جمعه سوختن را دوست دارم گریه به شاه بی کفن را دوست دارم @navaye_asheghaan
این محرّم فرق دارد، این محرم حنجریم نیزه‌ها باید بدانند از همه دنیا سریم این محرّم کربلا آمد به استقبالمان پس محال است آن‌که از خون شهیدان بگذریم هر محرّم نوحه‌خوان بودند آرام اشک‌ها این محرّم فرق دارد با رجزها تندریم دسته‌ی زنجیرزن بودیم تا یکسال قبل در مصاف اشقیا امسال امّا لشکریم پای روضه قدکشیدیم، این مرام موج‌هاست پس کجا کوتاه می‌آییم، دریاباوریم ما شهید بن شهیدیم و در این پژواک‌ها پرچم هیهات را تا قلّه با هم می‌بریم روضه‌ی بی‌یاوری خواندیم و عمری سوختیم در نهیب عصرِ یک هل من معین دیگریم یال اسب بی‌سوارش! حال ما را هم بپرس بوی پیراهن شنیدیم این محرّم مضطریم ✍ @navaye_asheghaan
های با موضوع ابتدا در کوفه ثابت کن که هستی با حسین یا حسین و یا حسین مسلمش تنها بماند، می‌شود تنها حسین یا حسین و یا حسین :: با عراق و شام و لبنان و یمن هم‌سنگریم شیعیانِ حیدریم قلب اسرائیل را با ذوالفقارش می‌دریم شیعیان حیدریم :: جنگ خیبر، بازی هر روز بچه‌شیعه‌هاست تیغ دست مرتضاست فتح اسرائیل، لالایی کودک‌های ماست تیغ دست مرتضاست :: لشگر عشاق اربابیم و همچون آهنیم لشگر سینه‌زنیم با سلاح اشکمان آتش به دشمن می‌زنیم لشگر سینه زنیم :: ما که در راه حسین بن علی سر می‌دهیم دل به حیدر می‌دهیم مثل عبدالله ما سر پای رهبر می‌دهیم دل به حیدر می‌دهیم :: گر خدا خواهد به دنبال سعادت می‌رویم با شهادت می‌رویم مثل عبدالله به قربان ولایت می‌رویم با شهادت می‌رویم :: مثل قاسم بی‌قرار مرگ در هنگامه‌ایم ما که خونین جامه‌ایم ظهر عاشورا به دنبال شهادت‌نامه‌ایم ما که خونین جامه‌ایم :: مرد و زن تا شیرخواره در سپاه کربلاست راه، راه کربلاست شیرخواره هدیه دادن رسم شاه کربلاست راه، راه کربلاست :: ما که مشتاقانه دنبال شهادت می‌دویم پس به میدان می‌رویم با علی اکبر بمانیم ارباً اربا هم شویم پس به میدان می‌رویم :: با ابالفضل علی ما دست بیعت داده‌ایم جان به کف آماده‌ایم ما که یاران و جام به کف آماده‌ایم :: از غدیر خم شروعِ فتنه شد تا کربلا گشته عاشورا به پا مرد جنگیم و نمی‌ترسیم از سرنیزه‌ها گشته عاشورا به پا :: دختران مرتضی در کربلا کم نیستند زینبی می‌ایستند دخترانِ خاک ایران کربلایی زیستند زینبی می‌ایستند :: لشکر کفر و یهودی کفرشان در آمده چون که حیدر آمده شیعه تا نزدیکی درهای خیبر آمده آری حیدر آمده :: اهل خاک کربلا و بچه‌های مادریم شیعه‌های حیدریم طبق آیات خدا ما فاتحان خیبربم شیعه‌های حیدریم ✍ @navaye_asheghaan
💚 تویی که از همه خوبان جدایی چرا چون نخلِ باغِ مجتبایی پدر را گر کنارِ خود ندیدی ولی دامانِ نجمه پروریدی فدای سایه ی لطفِ عمویت چو نوری بعدِ بابا بوده رویت 💔🥀 😭😭 @navaye_asheghaan
💚 قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری 💔🥀 @navaye_asheghaan
مشغول التماسیم بهر دعای زینب. در سجده نمازیم از ربنای زینب رفتیم در قیامت گفتند اسم و شهرت؟! گفتیم اسم نوکر! شهرت گدای زینب! تربت مگر چه بوده جز خاک چادر او؟! در کربلا نشستیم در کربلای زینب سر را که زد به محمل موسی به سجده افتاد آن چوب محملش بود چوب عصای زینب در کاخِ دشمنش هم فرمانرواست زینب کاخ یزید پس شد..دولتسرای زینب گفتند زن سکوتش شایسته است اما.. زد گردن ستم را تیغ صدای زینب آنجا اگر که صحراست اینجا دل حسین است آنجا نبود جایش اینجاست جای زینب این چند خط که گفتیم یک قطره آب دریاست این‌کارها نبوده چیزی برای زینب هشتاد و چهار اسیر و هجده سر بریده یا للعجب ز صبرش  وای از بلای زینب بانوی ما کتک خورد پیش سر برادر باید فقط بمیریم از ماجرای زینب ✍️ @navaye_asheghaan
تو رفتی و من ماندم و این بی قراری با یاد تو در زیر باران بهاری تو رفتی و یک کاروان مجروح و بیمار همراه من ماندند در ناقه سواری یک کاروان از بانوان و دخترانی که بی صدا بودند گرم آه و زاری هر چند با زنجیر ما را بسته اما در ما عدو هرگز نخواهد دید خواری هر روز من بگذشت در حفظ نوامیس شبهای من بگذشت در بیمار داری بعد از هزار و نهصد و پنجاه زخمت من ماندم و یک کاروان پُر زخم کاری گاه از دو چشمم اشک می‌غلتد به سختی گاه از کنار معجرم خون است جاری شش تا برادر داشتم حالا ندارم دارایی ام تبدیل گشته به نداری گویا قرار است از ته نیزه بگیرم در این چهل منزل فراوان یادگاری روی سرم همراه نیزه سایه ات هست خیر فراوانی است در این همجواری وقتی که آهنگ خروج از دشت کردیم همراه با آن لشکر از مهر عاری..... ....تنها تمام دختران و بانوان را بگذاشتم بر اشتران بی عِماری.... ....من ماندم و دشمن نمی‌دانم چه میشد فضه اگر آنجا نمی‌آمد به یاری ای آیه تطهیر هر شب قوم ناپاک دور سرت هستند مست می گساری هر کس بپرسد از شکستم بشنود خیر اما تو می‌پرسی اگر می‌گویم آری ✍️ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ نمی‌دانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم به هر جایی که رو کردم، فقط روی تو را دیدم.. تو را پیچیده در خون، در حریر ظهر عاشورا تو را در واژه‌های سبز رنگ «ربّنا» دیدم تو را در آبشارِ وحیِ جبرائیل و میکائیل تو را یک ظهر زخمی در زمین کربلا دیدم تو را دیدم که می‌چرخید گِردت خانهٔ کعبه خدا را، در حرم گم کرده بودم، در شما دیدم شبیه سایهٔ تو، کعبه دنبالت به راه افتاد تو حج بودی، تو را هم مروه دیدم، هم صفا دیدم شب تنهای عاشورا و اشباحی که گم گشتند تو را در آن شب تاریک، «مصباح الهدی» دیدم در اوج کبر و در اوج ریای شام، ‌ای کعبه! تو را هم‌شانه و هم‌شأن کوی کبریا دیدم دمی که اسب‌ها بر پیکر تو تاخت آوردند تو را‌ ای بی‌کفن، در کسوت آل عبا دیدم دلیل مرتضی! شبه پیمبر! گریهٔ زهرا! تو را محکم‌ترین تفسیر راز «انّما» دیدم هجوم نیزه‌ها بود و قنوتِ مهربان تو تو را در موج موج «ربّنا» در «آتِنا» دیدم تو را دیدم که داری دست در دستان ابراهیم تو را با داغ حیدر، کوچه کوچه، پا به پا دیدم تو را هر روز با ‌اندوه ابراهیم، همسایه تو را با حلق اسماعیل، هر شب هم‌صدا دیدم همان شب که سرت بر نیزه‌ها قرآن تلاوت کرد تو را بر دامن زهرا و دوش مصطفی دیدم تنور خولی و تنهایی خورشید در غربت تو را در چاهِ غربت هم‌نوای مرتضی دیدم سرت بر نیزه قرآن خواند و جبرائیل حیران ماند و من از کربلا تا شام را «غار حرا» دیدم به «یحیی» و «سیاوش» جلوه می‌بخشد گل خونت تو را ‌ای صبح صادق با «امام مجتبی» دیدم تو را دلتنگ در دلتنگی شامی غریبانه تو را بی‌تاب در بی‌تابی طشت طلا دیدم شکستم در قصیده، در غزل، ‌ای جان شور و شعر تو را وقتی که در فریاد «اَدرِک یا اَخا» دیدم تمام راه را بر نیزه‌ها با پای سر رفتی به غیرت پا به پای زینب کبری تو را دیدم دل و دست از پلیدی‌های این دنیا، شبی شُستم که خونت را، حنای دست مشتی بی‌حیا دیدم چنان فواره زد خون تو تا منظومهٔ شمسی که از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدم مصیبت ماند و حیرت ماند و غربت ماند و عشق تو ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا دیدم تصوّر از تفکر ماند و خون تو تداوم یافت تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا دیدم شعر:علیرضا قزوه @navaye_asheghaan
سوگند می خورم به خدای تو یا حسین پر می زند دلم به هوای تو یا حسین آسوده خاطرم به ولای تو از عذاب خوشتر ز جنت است ولای تو یا حسین از سوز آفتاب قیامت دگر چه باک آن را که هست زیر لوای تو یا حسین بی شک رضای خالق یکتا رضای توست پس آرزو کنیم رضای تو یا حسین ما را کجا رسد که سرائیم مدح تو مدحت سرای توست خدای تو یا حسین با اشک دیده دل به تسلا نمی رسد باید گریست خون به عزای تو یا حسین دل های لاله هاست به داغ غم تو خون صد جان عاشقان به فدای تو یا حسین ✍️ @navaye_asheghaan
نیزه ها پاسخ آن ناله ی آب تو نبود به خدا سنگ و نی و تیر جواب تو نبود تو که خود باطن قرآنی و فرزند رسول ( ص ) خارجی زاده سزاوار خطاب تو نبود همه دیدند تو را تشنه ولی بین عدو یک نفر فکر تو و قلب کباب تو نبود کاش آن دم که فتادی به روی خاک ز اسب خنده و هلهله ی خصم عذاب تو نبود وقت غارت شد و هر کس به طریقی می بُرد ساربان کاش دگر فکر رکاب تو نبود لحظه ی غارت گهواره ی طفل تو حسین کاش در خیمه در آن لحظه رباب تو نبود ✍️ @navaye_asheghaan
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا از هیچکس به جز تو نداریم انتظار بر دستهای توست فقط چشم ما بیا هفته به هفته می گذرد با خیال تو پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت زینب بیا عرض ارادت کم ما را قبول کن امسال هم محرم ما را قبول کن ✍️؟؟؟ @navaye_asheghaan