#زمینه_امام_زمان عج #شب_نهم_محرم #شب_تاسوعا #حضرت_عباس ●بند۱ هنوز چشم انتظارم هنوزم تشنه‌ی دیدار یارم دلم آروم نمیشه مداوم واسه تو بیقرارم مرد از یاد رفته بی تو بودن سخته العجل آقا خیلی دوست داره نوکر بیچاره العجل آقا طریداً شریداً وحیداً * ظهورت دعای شهیدا طریداً شریداً وحیداً تمنای گیسو‌ سفیدا ●بند۲ تو سرمای زمستون دلم رو با امید میکشونم تویی اردیبهشتم به عشقت سالم‌و‌ میگذرونم ای ربیع الانام دلخوشیه فردام العجل آقا یوسف زهرایی ناجی دنیایی العجل آقا طریداً شریداً وحیداً دیگه عمر ما سر رسیدا طریداً شریداً وحیداً بیا تا نشم نا امیدا ●بند۳ نوای ارمنیها توی درد و بلا یا ابالفضل ایا باب‌الحوائج بده مارو شفا یاابالفضل از شریعه محروم ای شهید مغموم یا ابوفاضل ساقی لب تشنه غرق تیر و دشنه یا ابوفاضل یکفکف دموعه بکمّه * حسین غرق تو هم و غمه یکفکف دموعه بکمّه همه پیکرت تیر و زخمه * اصبغ بن نباته گوید: از امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمود: صاحب این امر، شرید (آواره)، طرید (رانده)، فرید (تک) و وحید (تنها) است. * «رجع الحسین علیه السلام إلی المخیم منکسراً حزیناً باکیاً یکفکف دموعه بکمّه» با آستین سیلِ اشکِ چشمانِ مبارک خود را پاک می کنند. #مرتضی_حضرتی✍ @navaye_asheghaan

. #زمینه #شور #حضرت_عباس علیه السلام #شب_تاسوعا از وقتی که ـ  یادم میاد  ـ بیچاره تم ـ  علمدار هر جوری هست ـ  این نوکرو ـ  پای علم ـ نگه دار خیسه چشام  ـ وقتایی که  ـ دورم ازت ـ ابوالفضل وقتی گره  ـ تو کارمه ـ  میگم فقط  ـ ابوالفضل ابوالفضل دلم با اسمت میشه هوايي عجب سقای گره گشایی رسیدم بازم برا گدایی ابوالفضل ابوالفضل جانم اقام ابوالفضل .................... دنیا برام ـ بی عشق تو ـ میشه سراب ـ ابوالفضل ای اسم تو  ـ آرامش ـ  قلب رباب  ـ ابوالفضل ای ساقیِ ـ کرب و بلا ـ وقت کرم ـ رسیده می گیری باز ـ دست منو ـ با دستای ـ بریده ابوالفضل سند خورده قلب من به نامت بذار اسم من باشه غلامت تو رو بیشتر از همه میخوامت ابوالفضل ابوالفضل جانم اقام ابوالفضل .......... پیش چشِ  ـ اهل حرم ـ خوردی زمین ـ ابوالفضل باز سر بذار ـ رو دامن ـ ام البنین ـ ابوالفضل با رفتنت ـ خیمه دیگه ـ آرامشی ـ نداره زینب میخواد ـ گریه کنه ـ خولی اگه  ـ بذاره ابوالفضل پاشو خیمه مونده بی علمدار نذار بازم کوچه بشه تکرار بره ناموس علی توو بازار ابوالفضل ابوالفضل جانم اقام ابوالفضل #احسان_نرگسی ✍ #شب_نهم_محرم .👇 @navaye_asheghaan

. #زمینه #حضرت_عباس #شب_نهم_محرم علمدار خیمه هام شده دست از تن جدا غریبونه کشته شد روی خاک کربلا امیدم شد ناامید اباالفضلم پر کشید علم افتاده زمین شده عباسم شهید بی علمدار شدم ، بی سقا و بی یار شدم بین علقمه کشتنش ، تا که دیدمش زار شدم آه (ای وای ای ابالفضل) بلندشو خوش غیرتم نخاب اینطور روبه روم بلندشو از روی خاک برا حفظ آبروم نگاه کن دور و برم چه خوشحالن دشمنا زدن پشتم رو زمین دارن واسم نقشه ها ای پناهه حسین ، بودی تکیه گاهه حسین میدونی که با رفتنت ، پاشیده سپاهه حسین آه (ای وای ای ابالفضل) بلندشو که صحبت از حرم دارن میکنن یه چند ساعت دیگه هر چی داریم و می برن علمدارم بعد تو تمومه کار حسین ببین می‌خندن همه به حال زار حسین کوفیا بی وفان ، فکر غارت خیمه هان پاشو تا اسارت نره ، زینب با شمر و سنان آه (ای وای ای ابالفضل) #عباس_قلعه✍ #شب_تاسوعا .👇 @navaye_asheghaan

#زمینه_شب_نهم_محرم_الحرام #شب_تاسوعا 🎼#سبک_بعد_تو_بابا #ای_علمدارم ✅بنداول ای علمدارم ای سپهدارم ای امیر لشکرم باوفا عباس باصفا عباس (ع) ساقی اهل حرم پاشو ای سقا برای طفلا جرعه ی آبی بیار همه بی تابن تشنه ی آبن ندارن صبرو قرار 🔘 ای وای از دلای اهل حرم داره جون میده علی اصغرم ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تا که افتادی از روی مرکب یهو حُرّی ریخت دلم رو زمین خوردی با تن پر تیر با دو تا دست قلم وقتی افتادی به روی خاکا ای یل ام البنین(س) عدوی نامرد به سرت داداش زد عمود آهنین 😭 تا خوردی زمین بین دشمنا گفتی یاحسین ادرک یا اخا ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای حسین من نور عین من ای عزیز فاطمه میاد به یادم وقتی افتادم توی دشت علقمه بامشک خالی نا امید بودم با اون حال مضطرم تاشدم بی حال اومد استقبال مادرت باقدخم 😭 گفت عباس من گل پرپرم قربونت برم آه ای پسرم 😭 ای عباس من ای عباس من 💠💠💠4⃣7⃣9⃣💠💠💠 #کربلایی_رضا_نصابی #کربلایی_مجیدمرادزاده @navaye_asheghaan

#زمینه_شب_نهم_محرم_الحرام #شب_تاسوعا 🎼#سبک_بعد_تو_بابا #ای_علمدارم ✅بنداول ای علمدارم ای سپهدارم ای امیر لشکرم باوفا عباس باصفا عباس (ع) ساقی اهل حرم پاشو ای سقا برای طفلا جرعه ی آبی بیار همه بی تابن تشنه ی آبن ندارن صبرو قرار 🔘 ای وای از دلای اهل حرم داره جون میده علی اصغرم ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تا که افتادی از روی مرکب یهو حُرّی ریخت دلم رو زمین خوردی با تن پر تیر با دو تا دست قلم وقتی افتادی به روی خاکا ای یل ام البنین(س) عدوی نامرد به سرت داداش زد عمود آهنین 😭 تا خوردی زمین بین دشمنا گفتی یاحسین ادرک یا اخا ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای حسین من نور عین من ای عزیز فاطمه میاد به یادم وقتی افتادم توی دشت علقمه بامشک خالی نا امید بودم با اون حال مضطرم تاشدم بی حال اومد استقبال مادرت باقدخم 😭 گفت عباس من گل پرپرم قربونت برم آه ای پسرم 😭 ای عباس من ای عباس من 💠💠💠4⃣7⃣9⃣💠💠💠 #کربلایی_رضا_نصابی #کربلایی_مجیدمرادزاده @navaye_asheghaan

قسمت پنجم #روضه_حضرت_اباالفضل #زمزمه_حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده آنقدر جانسوزه روضه ی حضرت اباالفضل ... #هیئت_ثارالله_قم #شب_تاسوعا 15/5/1401 @navaye_asheghaan

قسمت پنجم #روضه_حضرت_اباالفضل #زمزمه_حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده آنقدر جانسوزه روضه ی حضرت اباالفضل ، روضه ی حضرت عباس ، روضه تنهاییِ ابی عبدالله ست ، روضه ی غربت امام حسینِ ، یه عبارتی می دیدم توو مقتل ، زینب کبری نقل میکنه ، کنار برادرم ایستاده بودم ، یه مرتبه دیدم رنگِ حسینم پرید ،گفتم داداش چی شد ؟ فرمود : الان علمدارم از روی زین روی زمین افتاد ، تا این جمله را گفت ، بلافاصله حضرت فرمود : « واضَیْعَتا » امان از غریبی ... زینب هم دستاشو روی سرش گذاشت ، گفت امان از اسیری ... حسییین ... خودشو رسوند بالای سرش ، یه نگاه کرد ، { باید موقعیت ابی عبدالله را درک کنی تا بفهمی وقتی رسید بالاسرِ اباالفضل « وَلَمَّا قُتِلُ الْعَبَّاس» یعنی چی ؟ دیگه هیچ کسی را نداشت ، نه علی اکبر بود ، نه قاسم بود ، نا عُون بود ، نه ظُهیر بود ، یه مُشت زن و بچه بودند و یه اباالفضل ... تا دید دستاشو قطع کردند ، عمود به فرقش زدند ، ای وای ... باور نمیکنم ، دستات جدا شده سقای من چرا ؟ فرقت دو تا شده ؟ تو را به حق حیدر کرّار پاشو علَم رو از زمین بردار تا بچه هام نرَن سرِ بازار #زمزمه_دوم جدا ، جدا ، جدا شده تموم پیکرت حسینو کُشته یاد اون نگاه آخرت تو زیرو رو شدی عمو زِ حالِ مادرت ای سَروِ خیمه ها طوری شکستنت که جا میشه توو قبرکوچکی همه تَنِت ای وای دل از خونینِ بچه ها بسته میشه سرِ تو از پهلو رو نیزه ها ... ( یااباالفضل ، یااباالفضل ، یااباالفضل ... کنار بدنُ عباس ، نشست روی زمین ... ) دو دستت از بدن جدا شده برادرم ببین که هِلهله به پا شده برادرم چگونه فرق تو جدا شده برادرم تیرِ سه شعبه شون توو چشم تو نشست دستت جدا شد و پشت منو شکست تو بی علَم شدی من بی برادرم بِرس به داد خیمه ها سردارِ لشکرم ... #هیئت_ثارالله_قم #شب_تاسوعا 15/5/1401 @navaye_asheghaan

قسمت چهارم #روضه_حضرت_اباالفضل #زمزمه_حضرت_اباالفضل (علیه السلام) #استاد_حیدرزاده حسییین ... جانم جانم جانم #هیئت_ثارالله_قم #شب_تاسوعا 26/5/140 @navaye_asheghaan

قسمت چهارم #روضه_حضرت_اباالفضل #زمزمه_حضرت_اباالفضل (علیه السلام) #استاد_حیدرزاده حسییین ... جانم جانم جانم ، میگی « یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن » چند تا كاشِفُ الْكَرْب داریم ، كاشِفُ الْكَرْبِ پیغمبر (ص) ، امیرالمومنین بود ، هر موقع به نگاه به علی میکرد ، غم های پیغمبر (ص) برطرف میشد ، توو زیارت نامه اش هم اومده كاشِفُ الْكَرْبِ پیغمبر (ص) ، ... امیرالمومنین هم یه كاشِفُ الْكَرْب داشت ، فاطمه بود ، هر موقع نگاه به فاطمه میکرد ، غم هاش برطرف میشد ... اما اون شبی که تابوت زهرا را روی دوشش گذاشت ، فاطمه جان ، یه غمی روی دوش علی گذاشتی ، که تا آخر عمر علی عزاداره ، ... یه «كاشِفُ الْكَرْب » هم کربلا بود ، مردم ، هر موقع ابی عبدالله نگاه به چهره ی اباالفضل میکرد ، غمش برطرف میشد ، کنار بدنِ علی اکبر ، زمینگیر بود ، اما تا صدا زد جَوونها بیائید ، تا نگاهش به اباالفضل افتاد ، قدرت گرفت ، نیرو گرفت ، ... اما بمیرم برات ، کنار بدن عباس دیگه کسی را نداشت ، حسیین ... ای ساقیِ دلاورم تو برگی و باغ و برَم از چه به خون نشستی ؟ 2 کمتر بزن بازوی خود را بر زمین شرمنده ام کردی گُلِ اُمُ البنین برخیزو با چشمانِ خون آلودِ خود رَختِ اسیری بر تنِ زینب ببین ( عباسم پاشو ، خواهرمون آماده اسیری شده ... ) ای زورِ بازویِ حسین سرت به زانوی حسین حرفی بزن علَمدار 2 ساقی لبِ عطشانِ تو ، زدآتشم بعداز تو طعم بی کسی را میچشم ( این یه بیت را بشنو اگر حاجتی داری توو این یه بیت بگو به قمر بنی هاشم ... « برگو چه سازم ، با دو چشمان رباب ؟ » بگو جواب رباب را چی بدهم عباس ؟ ) برگو چه سازم با دو چشمان رباب وقتی عمودِ خیمه ات را میکِشم ( عباس پاشو ، پاشو ، خواهرمون آماده اسیری شده ... پاشو ) اگه پاشی ، علی نمی میره علی نمیمیره ، علی نمیمیره رقیه هم ، بهانه میگیره بهانه میگیره ، بهانه میگیره #تک_بیت_آخر آقا ببخش ، هر چه که شد تیر خورده ام شرمنده ام که نیزه و شمشیر جا نشد ... #شاعر_محمد_ناصری « یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ » ( اي برطرف کننده غم و اندوه از روي حسين ، بحق برادرت حسين ، اندوه و مشکل من را برطرف کن ) ... #هیئت_ثارالله_قم #شب_تاسوعا 26/5/1400 @navaye_asheghaan

#⃣ #واحد_چکشی ‍#⃣ #شب_نهم_محرم #⃣ #سبک_ویژه_ماه_محرم #⃣ #سبک_شهادت_حضرت_عباس #⃣ #شب_تاسوعا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ای جمال بی مثال کردگارم یا قمر وجه ربّ و دلبر و زیبا نگارم یا قمر این قمر دارد پرستش کُن سجود مسجد دل ، قبله و پروردگارم یا قمر ما مسلمان قد رعنای عباسیم و بس آیتُ العُظما پناه و شاه و یارم یا قمر لذت عالم نظر بر گنبد و گلدسته ات ای خداوند ادب ای غم گسارم یا قمر مادرت ام‌البنین باشد یگانه صاحبم‌ ذکر یا ام البنین گشته قرارم یا قمر بندگی یعنی اطاعت از اباالفضل علی نوکریت در دو عالم افتخارم یا قمر گر نگاهی سوی کُفرستان کند سلمان شوند ذکر نامت در دوعالم افتخارم یا قمر دشمن از ترس نگاهت جان دهد در معرکه ای دلیر و پهلوان و اعتبارم یا قمر چشمِ شهلایت گدا را بین‌ِ میخانه کشید نوش جانم مهر تو در سینه دارم یا قمر آرزو دارم ببینم ساقی میخانه را لحظه ی دیدار تو باشد بهارم یا قمر دست تو روز قیامت بین دست فاطمه من پناهی جز شما قطعا ندارم یا قمر هر کجا نام تو را بردم اباصالح رسید دولتُ الزهرا و روی گلعُذارم یا قمر ✍ #عبد_کریم @navaye_asheghaan

#شور #شور_حضرت_عباس #شب_نهم_محرم #شب_تاسوعا #حضرت_عباس الهی الهی ، رفت از حرم سپاهم الهی الهی ، تنها و بی پناهم الهی الهی ، بی یار و  تکیه گاهم اباالفضل اباالفضل اباالفضل ای اباالفضل الهی الهی ،  پناهه آخرم رفت الهی الهی ، سردار لشگرم رفت الهی الهی ، عباسم از برم رفت اباالفضل اباالفضل اباالفضل ای اباالفضل الهی الهی ، شده چه نامرتب الهی الهی ، افتاده از روو مرکب الهی الهی ، من چی بگم به زینب اباالفضل اباالفضل اباالفضل ای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ، حاله دلم شده زار اباالفضل اباالفضل، پاشو علم رو بردار اباالفضل اباالفضل ، این جور نخاب علمدار اباالفضل اباالفضل اباالفضل ای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ، جونم به لب رسیده اباالفضل اباالفضل ، دستات و کی بریده؟ ابالفضل ابالفضل ، کی مشکتو دریده؟ اباالفضل اباالفضل اباالفضل ای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ، زینب نداره طاقت اباالفضل اباالفضل ، می‌ره حرم به غارت اباالفضل اباالفضل ، میرن همه اسارت اباالفضل اباالفضل اباالفضل ای اباالفضل #عباس_قلعه

. #زمینه #شب_تاسوعا #نغمه: #احسان_تبریزیان 🎼 #شعر: #داود_رحیمی ✍ #احسان_تبریزیان ✍ _ کنار پیکرت نشستم شکستی و منم شکستم امید خیمه های تشنه مونده تنت به روی دستم پاشو دلاور حرم/ پاشو امیر لشگرم پاشو ببین که دشمنا / هلهله کردن نامردمای بی حیا/ تو رو ازم گرفتن و حالا به حال و روز من /دارن میخندن بی تو من چه کنم؟ای سقای حرم جسمت رو چجوری تا خیمه ببرم؟ ...................... دیگه جونم به لب رسیده کارم به التماس کشیده کسی توی تموم عمرم حالمو اینجوری ندیده جون من اینجوری نخواب/ نگرونم برا رباب کسی ازت نمیخواد آب / فقط بلندشو نذار بیفته این علم/ نگرون رقیه‌ام تو خطر افتاده حرم / فقط بلند شو خیمه تو خطره/زینب منتظره حرمله رو نذار/ سمت خیمه بره ### چشاتو بستی ای امیدم دیگه ازین جهان بریدم زینب من زمین نشست تا عمود خیمه رو کشیدم انگاری زانوهاش شکست/  گره‌ معجرا رو بست/ حالا امیر قافله‌ست/ ناموس حیدر تازه شروع غربته/ اوج غم و مصیبته آماده‌ی اسارته / ناموس حیدر آه داداش! کمرم/ می‌سوزه جگرم رفتی و بعد ازین/ زینب موند و حرم _____________ .👇 @navaye_asheghaan